قیوم بشیر

 

قیوم بشیر

ملبورن – استرالیا

دوم اکتوبر 2011

 

 

Text Box:  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

استاد احمد علی محبی ، تاریخ نگار

 برجستهء کشور وفات یافت

 

اخیرآ کتابی بدستم رسید تحت عنوان قزلباش و هزاره در لابلای تاریخ افغانستان . این کتاب قطور با قطع و صحافت (آ – 4 ) در 560 صفحه نگارش یافته و شامل بیست و یک فصل مختلف می باشد که از زمان فوشنجی های هرات آغاز و زنده گی قزلباشان و هزاره ها را در طی سده های مختلف به بحث و بررسی گرفته است  که بدون شک با زحمات شبانه روزی نویسنده طی سالها تحقیق و مطالعه به صورت مجموعه ای ارزشمند بدسترس همگان قرارگرفته است. این کتاب که با استفاده از قریب به 116 مأخد مختلف به رشتهء تحریر درآمده در نوع خود نادر و منحصر به فرد می باشد.

مؤلف کتاب مرحوم استاد احمد علی محبی که اخیرآ در شهر فرانکفورت کشور آلمان وفات یافت ، شخصیتی بود به تمام معنا وارسته ، فرهیخته و دانشمندی بود بی بدیل که آرزویش علاوه بر آزادی وطن و زادگاهش استقرار صلح و همزیستی با همی با تمامی اقشارمردم درکشوربود، اوافغانستان راخانهءمشترک تمام ساکنین  آن سرزمین می دانست . 

مرحوم استاد احمد علی محبی در سال 1309 هجری خورشید در محلهء چنداول کابل پا بعرصهء وجود نهاد. در دامان پاک خانواده نشو و نمو کرد و تحصیلات خود را در زادگاهش به پایان برد. پس از پایان تحصیل بعنوان خدمتگذار جامعه ،  مأموریتش را از ادارهء نشریات دارالمعلمین ها و با نشر جریدهء هفته وار آنجا آغاز نمود که بدون شک میتوان گفت  البفای نویسنده گی را از آنجا فرا گرفت . سپس مدتی در ریاست دارالتألیف وزارت معارف تحت نظر داکتر نجم الدین انصاری به تصحیح کتب درسی کوشید .زمانی در انجمن تاریخ افغانستان به نویسنده گی پرداخت و با استفاده از راهنمایی های استاد احمد علی کهزاد در نشر مجلهء آریانا و مراقبت از چاپ کتب انجمن تاریخ مبادرت ورزید که با سر و کار داشتن همیشگی با تاریخ کشور ونوشتن فصل سامانیان در تاریخ خراسان به کسب جایزهء ابن سینا نایل آمد. همزمان با فرا گیری زبان انگلیسی ، به کار ترجمانی نیز پرداخت .

در دوران جوانی به منظور کمک به شاگردان مکاتب ، با جمعی از همفکرانش به راه اندازی کورسهای تقویهء مضامین درسی مبادرت ورزید ودرین راه با دعوت از استادان مجرب چون علی اصغر شعاع ، محمد یوسف بینش ، محمد حسین نهضت ، محمد سرور خان ، عزیز معلم ، سید نبی مظفری و تعدادی دیگر کمر همت بست . و همزمان به تأسیس کتابخانهء عمومی و کلپ ورزشی پهلوانی و وزنه برداری قدم برداشت که بعد ها بنام کلپ میوند مسمی گردید.  

  مرحوم محبی مدتی را در فابریکهء جنگلک بحیث مدیر پلان فابریکه ایفای وظیفه نمود و بکار های تجارتی و صنعتی پرداخت و در مرکز مشورتی سرمایه گذاری های خصوصی داخلی و خارجی با یک تیم بین المللی جهت ایجاد مؤسسات صنعتی خصوصی همکاری کرد.  

وی با ذهنیت اینکه اقتصاد مملکت وقتی متعادل و مترقی میباشد که صادرات آن بیشتر از واردات آن باشد ، مرکز نگهداری و خشک سازی میوهء زردآلو به سطح استندارد های بین المللی را به راه انداخت که در ممالک اروپایی چون آلمان و سویدن صادر می شد. 

موصوف با تجربه ایکه داشت بحیث منشی و مشاور در انجمن صنایع خصوصی افغانستان کار میکرد که حتی پس از کودتای سال 1357 خورشیدی نیز در آن پست باقی ماند. تا اینکه نسبت بروز مشکلات روزمره در کشور او نیز همانند سایر هموطنانش به خیل مهاجران پیوست و در سال 1990 همراه با خانواده اش به کشور آلمان پناهنده شد و طی دو دههء اخیر به گسترش فرهنگ و عنعنات کشورش جهت جلوگیری از فراموشی ارزش های ملی و اسلامی پرداخت و  جهت  زنده نگهداشتن این ارزشها  از یکطرف و آگاه سازی مردم از جریانات سیاسی کشور از سوی دیگر لحظه ای نیاسود. چنانچه در شهر فرانکفورت کشور آلمان به تدویر کورسهای آموزش زبان فارسی و تشکیل سیمینار ها درین مورد پرداخت. و برای کمک رسانی به هموطنان بی بضاعت و محتاج در کشور ، با جمع آوری کمک های مادی در آلمان اقدام و جهت اطمینان از رسیدن این کمک ها به مستحقین ، خودش به سفر های متعددی دراین زمینه به داخل افغانستان مبادرت ورزید.    

مقالات زیادی از وی در جراید  کشور و بخصوص  در مجلهء آریانا  به چاپ رسیده  و کتاب     ( قزلباش و هزاره در لابلای تاریخ افغانستان ) از کار های مهمی است که از مرحوم محبی باقی مانده است که بدون شک مأخذ خوبی است برای محققین و پژوهشگران کشور در زمینهء تاریخ. 

مرحوم محبی در قسمتی از مقدمه ای این کتاب تحت عنوان چکیده چنین نوشته است :               

پیشینهء فراموش شده و باز عمدآ کنار گذاشته شده ی قزلباشان در افغانستان متشکل از سی و دو قبیلهء ترکمن و تاجک – دوران یافته در خطهء خراسان و عراق عجم ( قسمآ ایران امروزی ) و اناطولی – که در آداب و رسوم و معتقدات و گرایش ها غالبآ همسو و همسان اند، رسمآ در نیمهء دوم قرن نهم هجری قمری ( پانزدهم میلادی ) نام گذاری شده وکار نامه های شان چون یک واحد اجتماعی سخت فعال ، در بسا از کتاب ها درج و ثبت است . حالا جای آن دارد که از پنهان کاری های دورهء معاصر پرده برداری و فراموش شده ها تازه و رو شود.   

زنده نگه داشتن فکر هویت ملی در این کتلهء سازمان یافته و دیگر واحد های اجتماعی همسان یک وجیبهء ملی است که میتوان در یاری رسانی و باز سازی و ملت سازی چون وثیقهء ملی آنرا بکار گرفت

در آشفته بازار امروز ، مایه گرفته از درهم  برهمی های دیروز و بیشتر از بدمنشی های زمامداران کینه توز ، تبار های موجود کشور هرکدام سرخورده و رنجور ، افسرده و دل نگران اند که نتوانسته اند در راستای هویت و وفاق ملی استوار و پایدار بمانند. چون شعور ما نسبت به " هویت مستقل وجودی " ضعیف"  و " شخصیت تاریخی " ما در هالهء ابهام باقی مانده است. 

مؤلف در بخشی دیگری از این مقدمه چنین می افزاید :  

نویسنده فرض ذمهءخودمیدانست تادرراستای هویت خواهی هزاره ، کارستان های فرهنگی دورهء مغلان و ایلخانیان را یادکرده و از شخصیت های مقارن آن دوره که رنگ و بوی جهانی یافته اند واز ذوات پروردهء آندوره ذکر خیر کند، و نیز از زنان نامی و دوران ساز و قواعد و یا ساهای غازان خانی که اصلاحات بنیادی در پی داشت ، بشکل مقایسوی یادآوری نماید. 

کتاب ، ده ها عنوان روشنگر دیگر را با فصلی پر بار در بارهء قندهار و جدایی طلبی قزلباشان خراسان از ایران و کارنامه های سترگ دو قبیلهء با صلابت پشتون در همین راستا را در خود داده. از بزرگان علمی و ادبی با افتخار یادآوری شده و بعضآ شرایط اجتماعی و اقتصادی روز، حاشیه وار ذکر گردیده است . 

مرحوم استاد احمد علی محبی پس از دو دهه دوری از میهن  بتاریخ سی ام سپتامبر 2011 در شهر فرانکفورت کشور آلمان جهان فانی را وداع و به دیدار معبود شتافت . بدون شک مرگ وی ضایعه ایست جبران ناپذیر که با افول این  ستارهء تابناک از آسمان فرهنگ و ادب کشور ما،  جامعهء فرهنگی افغانستان سوگوار گردید .  ضمن آرزوی شادی روح آنمرحوم ، برای تمامی بازمانده گانش صبر وشکیبایی مسئلت می نمایم. روانش شاد و یاد و خاطره اش گرامی  باد.      

 


بالا
 
بازگشت