کتاب "از عقل تا به عشق" نوشته عزیز احمد حنیف به بازار آمد!

احمد ولید سخی زاده

    "از عقل تا به عشق" عنوان کتابی است که محترم عزیز احمد حنیف در شرح و تفسیر مقدمه مجموعه مثنوی "اسرار خودی" نوشته است.

    این کتاب همان طوری که از نامش پیداست، فراز و نشیب اندیشه ی عرفانی و فلسفی اقبال را در خلال 93 بیت از مقدمه اسرار خودی که خلاصه و نقاوه پیام اقبال است، از دیدگاه اسلامی بررسی نموده است.

    در این کتاب آنچه جدید می نمایاند، مفهوم عشق در اندیشه ی اقبال است که متفاوت از تمام عارفان و فیلسوفان تاریخ، به معنای وسیع اجتماعی تحلیل و تفسیر شده است.

    نویسینده در مقدمه این کتاب به این نقطه اشاره ای داشته و می گوید: " عشق در اندیشه ی اقبال بر خلاف تمام اندیشمندان گذشته مسلمان، معنا و مفهوم ایمانی خاص و گسترده یی دارد که تمام ارزشهای انسانی در آن نهفته است؛ عشق برای انسان پویایی و زایایی و همت عالی و (به اصطلاح شاعر) مردانه ای می بخشد که از طریق آن می توان تمام موجودات عالم را تسخیر کرد."

    به باور نویسنیده: اقبال بزرگ، این عشق را از نزد مرشد روشن ضمیرش مولانای روم فرا گرفت و چنان آموخت که عقل را در برابر عشق قمار کرد؛ چنانچه می گوید: "اقبال بعد از طی فراز و نشیب فلسفه های شرق و غرب، زانوی ارادت به نزد مرشد روشن ضمیر رومی خم کرد و سخن عشق را از زبان گوهرزای او به گوش جان شنید؛ آنگاه عقل را در برابر عشق صادقانه و صمیمانه قمار کرد.

خنک آن قماربازی که بباخت آنچه بودش

بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر

    در بسیاری از ابیات خویش، مرشد بزرگوارش را ستایش می کند که از باده ناب معرفت الهی به کامش ریخته و او را سرمست گردانیده است:

پیر رومی مرشد روشن ضمیر

کاروان عشق و مستی را امیر

منزلش برتر ز ماه و آفتاب

خیمه را از کهکشان سازد طناب

پیر رومی خاک را اکسیر کرد

از غبارم جلوه ها تعمیر کرد

نور قرآن در ميان سينه اش

جام جم شرمنده از آيينه اش

از نی آن نی نواز پاکزاد

باز شوری در نهاد من فتاد

خواننده گرامی در خلال این رساله متوجه می شود که علامه اقبال بعد از آنکه مهفوم عشق را به تفسیر جدید اسلامی اش بیان می کند، از ارتباط ناگسستنی ای میان عقل و عشق سخن می گوید و میان این دو بر خلاف برخی اندیشمندان غربی و متصوفین اسلامی، آشتی بر قرار می کند و به همین مناسبت، یکی از عناوین وی "آمیزش عقل و عشق از دیدگاه اقبال" می باشد.

    ویژگی دیگر این رساله، سادگی در شرح و تفسیر ابیات و مصطلحات شاعر است که برای خواننده در درک مفاهیم بلند عرفانی و فلسفی اقبال و اصطلاحات فارسی-هندی وی خیلی کمک می کند.

    به باور نویسنده "از عقل تا به عشق": انسان آرمانی اقبال همان انسانی است که از طریق تقوی پیشه کردن به خودی خویشتن می رسد؛ خود را در می یابد و مقام بندگی اش را در قبال پروردگارش احساس می کند؛ مسوولیت ها و مکلفیت های خویشتن را می داند؛ آنگاه به خدا و هستی و خود عشق می ورزد و از محبت سخن سر می کند؛ آنجا مقامی است "کاندرو بی حرف می روید کلام" در آن مقام، انسان از قید و بند زمان و مکان بیرون می جهد و دیگران را مانند مور و مگس مشاهده می کند که در تلاش دانه اند و برای شب زیستن، تلاش دارند تا دانه یی را از خرمنی به سرقت ببرند و به آن دل خوش نمایند.

    این انسان مؤمن است؛ درست همان انسانی که در چند جای قرآن به عنوان "رَجُل" یعنی "مرد" از آن تذکر رفته است؛ یکی از آن جمله در داستان حضرت موسی علیه السلام است؛ آنگاه که ساحران فرعون در مقابل موسی و هارون سر تسلیم می نهند، فرعون خشمگین می شود و می گوید: موسی را به قتل خواهم رساند!

قرآن کریم به "رجل مؤمنی" از خانواده فرعون اشاره می کند که ایمان خود را پنهان داشته و در خطاب به فرعون جرأت مندانه می گوید: (آیا می کشی شخصی را که می گوید پروردگارم یکی است؛ اگر دروغ بگوید، نتیجه دروغ بر خودش بر می گردد و اگر صادق باشد، به عذاب الهی دچار خواهی شد). (غافر:28).

    در رساله از عقل تا به عشق شما به چند مقاله ای بر می خورید که اندکی تحقیقی بوده و به تفصیل نوشته شده است؛ و آن هم ایجاب می کرد که از انجمله: مرید و مرشد (اقبال و مولوی)، خودی در اندیشه اقبال، عشق در اندیشه ی اقبال، پارسی سرایی اقبال، اقبال  و شعر و غیره.

    خلاصه اینکه کتاب مذکور در حقیقت مقدمه ای است در شناخت اقبال؛ آنانی که می خواهند اقبال را بشناسند و پیام او را درک نمایند، رساله از عقل تا به عشق ایشان را خیلی کمک می نماید.

 

 


بالا
 
بازگشت