عبدالمجید حمیدی
هالند ۱۱/۱۱/۲۰۱۱
به اقتفا از منظومه مرحوم ( نحیف ) زهری منتشره جریده ترجمان، زمانی که پوهاند محمد اصغر شاروال کابل بود.
" ز من بگوی به پوهاند اصغر شاروا ل که است رونق بازار سخت پر جنجال
فشار میدهد هر دم گلوی مردم را خنک ز یکطرف از جانب دگر بقا ل"
امسا ل
رسید برف زمستان و باز هم امسا ل نصیب ملت ما نیست غیر رنج و ملا ل
زیک طرف خنک و برف میکند طوفان رسد ز سوی دگر بمب و راکت و ناپا ل
اگر چه برف زمستان نوید آب بقا ست برای مردم محروم مژده است به زوال
نه نان دارد و نی مسکن و نه داروی درد به ملک خویش مهاجر ز وحشت مارشا ل
گروه ضد حوادث بداد وعده به پار که میکنند به موقع مساعدت این سا ل
رٔیس و باقی ارکا ن آن همه دزد اند مساعد ت نکنند غیر آب در غربا ل
اگر امور وطن دست رهزنان باشد به سا ل های دگر هم همین بود احوال
به پا بخیز وطندار و حقٔ خود بستان چه شد که شیر بشد جیره خوار دست شغا ل
چرا عنان خودت بسپری به غداران که نیست مذهب شان غیر جذب ما ل و منا ل
چو آب داری فراوان و خاک بس زر خیز چرا دراز کنی سوی غیر دست سوا ل
تفنگ و توپ اجانب برای غارت توست بساز میهن خود را به زور بیل و کدا ل
به علم کوش و به تخنیک نو ملبس شو که آفتاب معارف ندارد هیچ زوا ل
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
به پا خیز
به پا خیز هموطن بیدار شو با چشم دل بنگر
فسون اهرمن آن دشمن اسلام.
ببین کا ن نا ملای دیوبندی با فسون و مکر
بپوشاند ردای انتحاری را
بجان کودک معصوم و یا آن مردک ساده
و بسپارد کلید خلد موعود ا ز برای شان
مبارک باد گوید بهر شان لطف شهادت را
نوید حور و غلمان جوی های شیر شربت را
تو آیا هیچ گاهی هموطن از خود بپرسیدی ؟
اگر آین انتحاری مدخل خلد برین با شد
چرا آ ن نا ملا خود را نماید از بهشت محروم
نه آن حور بهشتی ، حوریان ارض را بگرفته در آغوش
مگر جوی شراب و شهد موعود را ببرد از یاد ؟
خودش نعمات نقد دنیوی را بهره میگیرد
و ٔبر ما حجت خلد برین را نسیه میسپارد
بپا خیز هموطن بیدار شو با چشم دل بنگر
که دشمن کیست ؟
چرا آتش زند مکتب؟
چرا ویران نماید راه و ٔپل ها را ؟
* * *
یقین میدان
جهاد از بهر آزادی میهن فرض افغان هاست
و اما از برای آنکه دشمن را شناسی
علّم باید داشت
بنور معرفت قلبت نما روشن
معارف را برای طفل و پیرو مرد و زن تعمیم فرما ای عزیز من
لباس معرفت در ٔبر نما تا دشمن میهن
به مکر و حیله و نیرنگ ترا در دام نیندازد
عبدالمجید حمیدی ( هالند) ۲۰۱۱/۱۰/۱۰
++++++++++++++++++++++++
پیام
آی هموطن، وطن ز تو دارد امید آن
تا باز پر فروغ کنی نام باستان
بگذار کین و جنگ که ترا ضامن فناست
در صلح زندگی بکنید چون برادران
پشتون ،هزاره،تاجک واز بک،بلوچ چیست؟
زین نام گذاری بهره بگیرد عدوی تان
هوشدار که دشمنان تو با نام دوستی
دادت سلاح بدست و ترا گفت قهرمان
دشمن به صید ثروت مکتوم میهن است
طاوس راست این پر رنگین بلای جان
تا دست‌شان رسد به زرّ و سیم و نفت خام
دارند تلاش تا بگشایند راه شان
هرگز برای راحت افغان نکرده جنگ
ٔپل بسته اند تا گذرد زان سپأه شان
پول و سلاح می‌‌ندهد بهر تو به هیچ
گًل ناگرفته آب ندادست باغبان
تا بند برق و آب ترا منهدم کنند
طالب گماشت و داد برایش همین پلان
فابریک و راه که زیر بنه اقتصاد ماست
اعمار نمیکنند تو این نکته را بدان
تا تنبلی و جهل کنند پیشه مر ترا
بنگر چگونه عرضه کنند مفت آب و نان
از جنگ و فتنه قریه و شهر تو شد خراب
برنا و پیر هموطنت است در فغان
در علم کوش و در عمل آی نور چشم من
جاهل نگشته هیچ گهی سرور جهان
اشک یتیم ما دیگری پاک کی کند
هوشدار دیگری نکشد خار پای تان
دارد مجید پیام که اگر متحد شوید
ثابت شود بقای تو در دفتر زمان
انجنیر عبدالمجید حمیدی از هالند. 2011/08/15
بالا
بازگشت