گر شعار یکدلی سرمشق یکرنگان شود از دو رنگان و سبکساران کجا ماند اثر
گر نه بار موکب وحدت به سرمنزل رسد ضبط و ربط مملکت ماند به دست کورو کر
در کویر داغ غربت میوۀ عشرت مجو
حاصلی جز غم ندارد خارزار بی ثمر
وحید ادا
++++++++++++++++++++++++++++
عبدالاحمد ادا
د لبر آسوری
ای د لبر آ سوری هر گه به چمن آ یی گل د یده فرو بندد ا ز بس که تو زیبا یی
د ریا به گهر بندی چون اشک به چشم آری بر موج عنا ن پیچی مژگا ن چو بهم سایی
خورشید به خشم آید گر خا ل به لب بنهی آ یینه بر آ شوبد خود را چو بیا رایی
مه شمع بر افروزد آ نجا که قد م بنهی شب خیمه بر ا فرا زد آ نجا که بیا سایی
فرصت ز تو میخوا هد شبنم به سبک خیزی ای آ نکه چو می آ یی یک لحطه نمی پا یی
شب نیست که سودا یت با خود نبرد ما را بیهوده که اینجا یی بیهوده که آ نجا یی
بر دوش صبا آ یی یا دست چمن در دست با ز آی که من مردم هر گونه که می آ یی
یک عمر سر انگشتی شب تا به سحر ما را هر دم به در دل زد یعنی که تو می آیی