ازطرف عبدالجان "مبارزدلیر"
اوضاع کنونی کشورماچیست؟ وچه بایدکرد؟
اوضاع درسراسرکشورمصیبت زده وبحران زاء جنگ،غارت،چورچپاول وغصب ملکیت های دولتی وغیر دولتی توسط زورمندان مسلح ومافیهای زمین وموادمخدروقاچاق آن، ترور وانفجار، اختطاف وسرقت های مسلحانه،تجاوزجنسی،آدم رباي،فساد اداری وتمامآ جنایات سازمان یافته ضد بشری روزافزون درکشورما وجدان بیدارهرانسان با احساس راتکان میدهد وملت ما رابجان رسانیده است.
وهمگی دریاءس وناامیدی بسرمیبرند. وازانتخابات های جعلی وتقلبی ریاستی
وپارلمانی ودیگرشوراها بنام جرگه های صلح وسایرجلسات درداخل وخارج کشورمردم نا
امید شدند. امروزهرکس دردهات وشهرها اگرغنی یا فقیراند مرگ نابه هنگام خود را
انتظارمیکشند که دشمن درکمین است. حال میآیم که عامل این فاجعه چیست؟ وازکجا
سرچشمه میگیرد؟
جواب:- افغانستان معبراستراتیژیک گذرگاه کشورگشایان، تقاطع جاده ابریشم، بام
دنیا، دروازه هند، دروازه شرقی جهان اسلام ، منطقه حاءل، چارراه تمدنها، دروازه
بزرگ تجارت جهانی وبالاخره قلب آسیا نامیده اند. افغانستان گرچه برای فعلآ
منابع نفتی وگازسرشاری ندارد ولی نزدیکی این کشوربه منابع بزرگ نفت وگازآسیای
مرکزی ونزدیکی اش به خاورمیانه وجنوب آسیا ودرهمسایگی آسیای مرکزی بردهانه،
آتشفشان نفتی بحیره کسپین قرارگرفته است. اهمیت افغانستان امروزی ازمنابع نفت
وگاز وراه های انتقالی آن سرچشمه میگیرد. زیرا نفت منبع کلیدی اقتصاد وماده
انرژی زایی است که هم چرخش صنعت تکنالوژی مدرن وهم ماشین جنگی رابکارمی اندازد
همه چیزما به گازونفت مربوط است. ازاین لحاظ جنگ را استعماربوسیله طالبان
والقاعده سازمان دهی مینماید ودامنه آنرا گسترش میدهد تاپایگاه نظامی خودرا به
نقاط استراتیژیک دایم مستحکم نماید. افغانستان درطول تاریخ میدان کشاکش رقابت
های جهانگشایان ونام آوران حریص وخودخواه
درمسیرسیاسی اش بوده است. گاهی ازطرف شمال وگاهی ازطرف جنوب مورد تهاجم وتجاوز
واشغال قرارگرفته ونقشه های شوم استعماری انگلسی از(250)سال بدینسو دردستور
روزقرار دارد. ملت قهرمان ومجاهد پرورما درمقابل شان ازهیچگونه فداکاری
وجانبازی دریغ نکرده اند. تجاوزی راعقب زده اند ولی متجاوز دیگری خیال
تسخیرآنرانموده است. بالاخره این سرزمین به آتش زیرپای شان مبدل گردیده است.
خصلت امپریالیزم انحصاروالیگارشی درجهان عقب مانده وممالک اسلامی بوده میخواهد منابع طبیعی آنهارا استخراج نموده ومردم انرا برده، فقیروناتوان ساخته. وزمانیکه به اثررشادت ودلیری مردم تاب مقاومت کرده نتوانست. باپلان جدید دیگرش مزدوران مخفی استخباراتی دیگرش را روی صحنه میآورد. ودولت دست نشانده وبوسیده اش بجای آنکه عناصردموکرات ومترقی وآزادیخواه واستقلال طلب رایاری رساند برعکس پیشنهادات ومذاکرات صلح را با دشمن ملت همواره مینماید وآنهاکدام ارزش قایل نمیشوند وازوحشت دست بردارنیستند. وظیفه عناصرصدیق ودلسوزوطن افشای چنین حقایق بوده ودرراه مبارزه درونی وبیرونی روشنفکران وقت گذارنی نگردد. زیرا یکعده ازروشنفکران زیرتاثیرقدرتهای اهریمنی رفته وطن رافراموش کردن بدامان کشور های استعماری افتیده ویکعده دیگربه انجوها وموسسات خارجی بخاطرکسب منفعت وجاه طلبی وزراندوزی وساختن قصرهای مجلل وباشکوه تن به هرنوع پستی میدهند وعده دیگری به ساختن اخراب سیاسی دست بکار شدند که درماهیت اش هیچ چیزوجود ندارد.
امروزعادی ترین انسانها سوال به ذهن اش خطورمیکند که این ثروت را ازکجا پیدا کردی یا قاچاق برهستی، یا وطنفروش یا دزد ویا رشوت خور یا معامله گرهستی، عده ی دیگری از روشنفکران درسازش کاری باهمه کس اند که این خصلت اپورتونیستی است.
اپورتونیسم درخدمت ارتجاع وامپریالیزم است. مردم ازنوکران استعمار که ازده تا 7 ثور 1357 تا نوکران استعمارموجوده کینه ونفرت دارند وقابل اعتماد نمیباشند. ماتاکنون قادربه ساختن یک حزب نیرومند نه شدیم. پس ضرورت به تشکیل یک جبهه متحد ازعناصرصدیق دلسوز وطندوست ومسلمان باخدا میباشد. وبخاطرریشه کن ساختن دشمنان درچنین شرایط ضرورت به دسته جات چریکی ازدهات میباشد. زیرا که اردوی ملی وپولیس ملی واستخبارات دولتی که ساخته وپرداخته استعمارمیباشد نتیجه نداده هرروزقوت دشمن زیاد میگردد وبه تمامآ ولایات جا گرفته است.
ماباید ازتعصب وبدبینی وخودخواهی که برسر مقام رهبری بوده اجتناب نمایم شخصیت ولیاقت ودرایت، تقوای سیاسی وپشتکار داشتن وعملکرد سابقه آن تعین کنند مقام رهبری آنست. مبارزه تنهابه حرافی، مقاله نویسی طویل وعریض اکتفاء نمیگردد مبارزه دعوت های اشرافی ومشروبات نوشی ورفتن به دروازه قدرتمندان دولتی نیست ودست طمع پیش کردن به آنها باعث بی اعتمادی میگردد. مبارزه خون دل خوردن ورنج کشیدن به خواستهای مردم است تا از آزمون زمان بدرآید. باید کمرهمت بسته درراه آزادی واستقلال وترقی وپیشرفت وطن به پیش. ومن الله توفیق
با احترام عبدالجان "مبارزدلیر"