خوشه چين
جهندۀ رستاخیزملی
منطق زمان پیام میدهد که نظام موجود به مانند دندان کرم زده از ریشه کنده شود.نه آن چنان که با انبوروپلاس، چنان بی حس شود که صدای خربه خاوند نرسد.
سکه های پولی ما همه بی سر شدند وضعیف، نچلید کــه نچلــید
فرامین بی وقت ازنوک قلم به صفحۀ کاغـــذ نجلـــــــید که نجــلـید
نهال ارمــــان، آرمان گرایی، جـــــــــوان ناشده خمیــد که خمیـــد
مهری که به تارخام بستــــه بودیم خـام بود، سکلیــد که سکلیـــد
حـرفها ونکته ها بارجوانی داشت به هــردری که بردمش گفتـــم
گفتم شنویدکلام من متاعی دارد کس به جوی نخــــرید که نخـــرید
چکنم این بار که بسته به زنجیریم مهاجــرت ازوطن کشته مــــــرا
دربسترغم گشته ام یخ، بوی بهاردردمـــــاغم ندمیـــد که ندمیـــد
ازهرطــــرف میشنوم که حیوان صفتان،درنده خوی،دشمنان وطنــم
میــــگویند برکشتن پیروجوان، زن ومرد طفلکانم،برسید که برســید
آن یــکی را کلید بدستان جنت بفریفت،آن دیگری را درهــوس گنـــج
افسوس که توده های ملت ازهردوندارند یکی گنج دیگری کلیـدکه کلید
خوشه ها جمع ازتوده های مردم اند.که میسوزند درتنـــورداغ وطــــن
کس نبیند دود شان وکس نبیند سوختن وآهـــی هم نشنیــد که نشنیــــــد
توده های با وجدان،مردمان باشرف،آزادگـــان آریانــــای بـــزرگ انــــد
نمی ترسندو تسلیم نشدند ازهیاهوی سرمایه،به دنیای((قرن))پلیدکه پلید
رُسته ام به زمین سبزوتوئی گل سرخ،درشاخ حقیقت،هردوخارهای داریم
شعاع نوردرچشم حوادث پنهانی وماجراهای نهانی خارهاشد خلیدکه خلید
به توجه ملت شریف ونجیب افغا نستان رسانیده میشود شما وکیل انتخاب نمودید.که وکیل شما نقش مثبتی را برای سعادت وخوشبختی بهروزی وآزادی مردم افغانستان انجام دهد.قرارتبصره های خبری امریکا یی ها می خواهند که هریک ازوکلای انتخابی شمارا به مبلغ یک ملیون دالر بخرند.تا بدین وسیله وکلا ی شما سندی را امضا نمایند که بر اساس آن اشغال کشورما توسط امریکایی قانونی شود.اگر وکلا چنان سندی را امضا نمایند، بدانید که این وکلای انتخابی شما خواهند بود که شما فریب داده اند. وجدان،حیثیت وشرف ناموس وطن را فروخته اند. پس بدین حساب ازهمین اکنون آماده به حساب گیری ازوکلای تان باشید که درحق ملت خیانت نکنند.
خاین به وطن را پاداش سزای گرگ است. رستا خیز ملی ام.من از امریکاییها نمی ترسم،چنانچه که ازروسها نترسیده بودم وانگلیس را چندین بارازکشورم راندم. من درخاک امریکا ییها به حمله نمی روم ،چنانچه که روسهارا راندم وبه خاک روس دست به حمله نبرده ام،انگلیسها هم ازشهامت ودلیر مردی افغانها انکارکرده نمی توانند.
سوگند می خورم به نام، نامی انسـان وطنم
چکش کوبنده شده برفرق سنـــــدان میزنـــم
کورۀ کاوۀ آهنگر مرد ضحاک شکــن، داغ است
درفرق آهنــــهای کج وپلیچ صد چنـــدان میزنـــم
به پیش واز یازدهم ماه می: خجالت میکشم که نگویم ازین به بعد هیچ کسی را نمی گویم که خوب آدم است ویا بد آدم است، با ارایۀ سند میگویم که (( اشتباه بود، اشتباه کرد، کارثواب بود، کارهای خوبی انجام داده است، هوا بازی ودرهوا نویسی)) را به حیث فرهنگ ازمود افتیده به معرفی گرفت.
به پیش وازیازدۀ ماه می :خجالت میکشم که نگویم برنامۀ که وطن پرستان بحیث ارمان در پیش روی خود گذاشته بودند ازمحتوی علمی برخوردارنبود:((محتوی علمی داشت))خطاها واشتباهات سیاسی ملی وبین المللی،سبب شد که زورمندان برفهای بام بلند خودرا دربالای بام پست وطن پرستان با ندازند. ازین به بعد خجالت می کشم که نگویم وطن پرستان دراتحاد باهمی شان میتوانند بزرگترین دشمن بشریت را با ارایۀ منطق انسانی سرجایش بنشانند.توضیحات بیشتر درین رابطه دروازۀ سیاست سازان را می کوبد.
به پیش وازیازدۀ ماه می، درذهن خود از«مس عینک» سیم باریک میسازم ،تا ازطریق سیم باریک برق را، ازبندهای آب گردان که درمیان کاسه های کوهها ودره های کشورمان،تجمع میکنندوبندهای برق ساخته میشوند.به مراکزفابریکه جات وشهرها،دهات وقصبه ها عبوربدهیم. همین قسم احداث کانالها وپروژه های عام المنفعه وووووووبسا معادن قیمتی دیگر.توضیحات بیشتر درین رابطه دروازۀ اقتصاد دانهارا دق الباب مینماید.
عیارا مروز سیاست باز ماجراجوو دروغ گو نیست که مردم خودرا یکی به رنگ سرخ دیگری به رنگ سبز بازی بدهد.«عیار»وطن فروش نیست که ناموس وطن را به قشون((سرخ وسبز))بگفتۀ! سوسیال امپریالیزم ونیونازی بدهد.
اگرعیاردیروزدردفاع ازبینوایان ومحرومان قریه ومحیط ومنطقه درمقابل زورگویان وستمگران قد راست میکرد.درمقابل حملات بیگانه شعاری را انتخاب،حول شعار مردم را برای راندن دشمن دعوت میدادند.کاریکه همیشه ثمرداده است.عیاران انقلابی وآزادی خواهان انسان دوست وبا شرف هرگز به چنان عملی دست نمیزنند که زمینه های تخریب وویرانیهای ملکیت عامه را سبب گردد.بختانه درکشورمان چنین اعمال یکی پی دیگربه قوت بیشتر((خدا کفن کش قدیم راببخشد)) نسبت به گذشته انجام داده شده است.افغان حقیر بدان که امروزه روز تورا کی حقیر ساخته است وکی تورا درفقرنگه داشته است. توبدان که همیش سندان حادثه های بودی ومقاومت میکنی وچکش حوادث برفرق توکوبیده میشود،ازحاصل این کوبیدنها با چکش برفرق سندان دیگران حاصل میگیرند. کنون زمان آن رسیده است که خود چکش شویم.
ازفضا واتوموفسیرافغا نستان آهنگی بگوش میرسد به این عبارت که باردگرازدل خاکسترخاموش کشورم دلیرمردان «عیاران» به پا می خیزند ودارد که جهندۀ رستا خیزملی دراهتزاز درآید. وطن دارعزیز ومحترمم من که برای تو وطن دارمیگویم،لطفاً نشان بده کجاست وطنت،خواهی جواب شنید اززبان«عیاری» که بیان میدارد وطنم زاد گاه من بود است ومیباشد. در زادگاه من،ملتی ازهرقوم،ادیان، مردمان دارای اندیشه های گونا گون خردگرایی،ازسالیان درازبدین سو در شرایط دشوار وخطر ناک درمقابل کشورکشایان متجاوزین ومهاجمان، دست سردست هم مانده اند.شهامت وراد مردی وافتخارات تاریخی نیاکان خویش را زنده نگه داشته اند. دشمنان داخلی را که یوغ بیگانه را برشانه مانده بودند((چنانچه که امروز)) به حسابش رسیدگی نموده اند وبعد برای پوز مالی متجاوزکمرهمت بسته اند. درپیشا پیش این همه تغیروتحول تاریخی«عیاران» قرارداشتند. مگر امروزعیاران انقلابی بیان میدارند که در حساب دهی ازهمه اشتباهات دیروز دست بالا را دارند،درحسابگیری ازجنایت کاران عمدی ووطن فروشان محاسب دقیق وسخت گیراند.ازهرگوشه وکنارمیشنویم که گفته میشود شعارعیاران آهنگ بلند با لای دارد که ازحنجرۀ پیام زمان بیرون می آید، کلمات واصوات جذاب، شمرده وبرجسته توضح میدهد. فرزانگی شما اهل سیاست ووطن دوستان حقیقی دارای اندیشه های مربوط به((حلقات ،گروپها، احزاب،شخصیت ها مستقل))ایجاب مینماید با توجه به حساسیت تحولات ملی وبین المللی، اوضاع واطراف کشور که همه با یک صدا شعار سردهند:کشورما زنده است،تا که فرد وطن دوست درین کشور زنده است. آنچه که ا مروز به آن تکیه میگردد حق انتخاب آزاد برای سرنوشت مردم هرکشور به دست فرد فرد آنان است. جوامع متمدن کنونی با بر گذاری انتخابات آزاد درهمۀ امور کی پس ازدیگری پله های ترقی را طی نموده ودراین راستا به درجاتی بلندمرتبه از زندگی، توام با صلح و آرامش نسبی دست یافته اند. ازاین روخردمندی ایجاب مینماید که ما نیز براین اصل مهم توجه عمیق ترنماییم؛ با برخورداری ازپتانسیل های بالقوه که در درون احزاب ،سازمانها و گروه های سیاسی و اجتماعی ومذاهب نهفته است،((بدیل بیافرینیم)) برای یک تغیر، کدام تغیر؟آن عبارت است ازپایان نظام موجود.
ماشین نظام موجود با عبورازپیکره های خونین شهید داکترنجیب الله رئیس جمهوروقت، شهید عبد العلی مزاری، شهید احمد شاه مسعود وشهید قوماندان عبدالحق، درشهر بن آلمان درغیاب ملت افغا نستان تهداب گذاری گردید که به هیج وجه ازلحاظ حقوقی مشروعیت نداشت اساس گذاشته شد.لکه های پرخون دامن قصابان آدرس میدهدبه حاکمیت موجود و اطرافیان دست یک آن. ده سال ازنظام سیاسی می گذرد،درین ده سالی که سپری شد با آنکه حمایۀ جامعۀ جهانی با خود داشت نه اینکه خشتی بالای خشت گذاشته شد برخلاف ازکشورمان چهرۀ زشت وکریه موجو د مریض صعب اعلاج ساخته شده است. بناً منطق زمان پیام میدهد که نظام موجود به مانند دندان کرم زده از ریشه کنده شود.نه آنچنان که با انبوروپلاس، چنان بی حس شود که صدای خربه خاوند نرسد.
بالا
بازگشت