قسمت پانزدهم:

دودۀ خودمـــــان بهتربود ازان بخـــــورجـــــان من

صفــــرۀ رنگین بیــگــــانه آتــش زندبـــه جان من

طعنــــــه وزجــرش رادرشهـــر،هرکشـــوردیده ام

«خوشه چین»گویدبه شما اقوام،تاجک وپتان من

بیگانه:

شانـــده بود،میشاند،خواهـــدشـــانــــد

این بار کلاه ره سرکُلُخ خواهـــــد ماند

ببینیم کــــه دفعتـــا ًشمــــال عیـــــارآمد

کـلاه را ازکجا تا به کجا خواهـــد پـــراند

وضعیت سیاسی ونظامی فعلی افغا نستان مشابه به آن دوره (حاکمیت مصالحۀ ملی)) است که درپکتیا،جنگ دفاع مستقلانه ازوطن درمقابل تعرض مخالفین دولت درجریان بود که رهبران مجاهدین با رهبری ماسکاو درحال تحویل گیری قدرت سیاسی خلاف برنامۀ کاری((پلا ن پنج فقرۀ ملل متحد)).درحال مذاکره بودند.

(a+b+c)34

حل کلیدی مسایل افغانستان

معلم ریاضی زمان گفت:

اگرحزب دموکراتیک خلق افغا نستان ومتحدین سیاسی اش را«A» نام بگذاریم.

اگرمجاهدین ایران وپا کستان+ دموکراتیک نوین را «B» نام بگذاریم.

اگرشخصیتهای مستقل سیاسی خردمندان وآگاهان اموررا «C» نام بگذاریم.

وتعداد ولایات کشوررا به اعداد و ارقام 34 بگوییم.

باید که حل مسا یل مغلق وپیچیدۀ سیاسی افغا نستان ازمعادلۀ ذیل بیرون آید.

(a+b+c)34

درکنفرانس بن اول از aخبری نبود،نیمی از bاثری نبود،از cتنها سلطنتی های وا لبعث بعدالموت گفتۀ مرحوم شهید داکترنجیب الله((کـَپ وکـُپ وبچه فرزندیها)) ((سرزاغ بودنه گرفتن)) کسی دیگری نبود. معلم ریاضی زمان به کفتان گفت: لوح مبهم تاریخ کشورمارا پاک بنما.تا معلمان ریاضی معادلۀ فوق را که درحل معا دلات ریاضی بلد هستند توضیحات همه جانبه بدهند.اعداد وارقام را ازقوس سیاست های((بداخلاقان)) بیرون کشیده حقیقت را به تعریف بگیرد حاصل ازین تعریف، پولینوم الجبری را ترسیم مینماید.یعنی حدومرزها برای شناخت های طرفین روشن میگردد.یعنی ارزش انسانهای کشور مان تعین گردیده همه میدانند که باهم دارای ارزش مساوی اند.اینجاست که جنبش عیاران در زیرسقف گنبد آبی رنگ،جایگاه((انسان آگاه وخردمند)) را برای ادارۀ بعدی افغانستان تهیه می بیند.

بخاطریکه:

کشورمیگوید فرزندان باشرف من، نظام سیاسی را که در((بن اول) درغیاب شما به حیث پیراهن درتن من کرده اند.کاملاً کثیف بودودرتداوم((حکومت داری)) مملو ازحشره وشپش شده است.بن دوم ناگذیرا ًدرنبود التارناتیف جا گزینی،؛بازهم از همان پیراهن کهنه وتنبان پاره شده استفادۀ ابزاری مینماید،میگوید تنم میخارد. ناخون ندارم که تن خودرا بخارم،خیلی به تکلیف میباشم.لطفا خودتان بروید باجمع ازعیاران ناموس پرست متحدانه ًبرایم پیراهن نوتهیه بدارید.

دودۀ خود مان بهتر است ازصفرۀ رنگین دیگران که طعنه درلب کاسه دارد.

چراکه:

دشلـــــــه بــــــازان، خـــــــــــــزنده

ذریعــۀسانقــــه هـــای لولنــــــــــده

لـــوده ها را جمع احـمـق خریـــدنــد

کشورمـــا را کردنــــد قـــرت زنــــده

دولت کُُشت روز،دشمن میکشد شب

بی حیاها هرگز نشــوند شــرمنــده

اشغالگرگریزنده را گویند که باختـی

جنبش«عیــــاران»شــده است برنــده

خاین باخبرشده که نجارتاریخ ازچوب

برایـــش تیــــارکـــرده اســت مُـــنــده

گفت که وطن فروشی کسب پدری است

دستت خلاص تأثیرندارد به اندازۀ سُنده

نتیجه گیری ازداستان سانقه:

حاصل ازجنـــگ سرد

رنگ افغانها شد زرد

ملک ما ویران گشت

ازدست رهبران نامرد

ژیـــره ای زمــــا واک یی د ملا

گوش ده به سوز سخنم

وطنم نام نیکت جاویدان باد وطنم

صبح امید ت هرزمــــان بادوطنــم

جلوه گاهـــت آسمـــان است وطنـــم

وطنم چون آفتاب جاویدان بادوطنم

وطنــــم جــــان منی غرورمنــــــــی

باعــــث شــــادی وسرورمنـــــــــی

جلوه گاهـــت آسمـــان است وطنـــم

وطنم چون آفتاب جاویدان باد وطنم

گوش کن به سوزسخنم

که نوحه گرم

نوحه گراین چمنم

تو آب، من هستی وحیات تنــــم

وطنــم،وطنــم،وطنــم

گوش کن به سوزسخنم

که نوحه گرم

نوحه گر این چمنم

تو آب، من هستی وحیات تنــــم

وطنـــــــــم،وطنــــــــم،وطنـــــــــم

ازهرقوم، مذهب وهرزبان،هررنگ

همه دارند یــــــــــک نام ونشـــــان

کس نگوید

بی وطنم بی گوروکفنم

همه گویند

وطنــــم،وطنــــم،وطنـــم

ترکیــــب جنبش«عیاران»جـــــوان

رقص کنـــــان، شـــاد وخنــــــــدان

بـــــه آزادی کشــــــــــــورافغـــــان

رقص کنــــــان، شـــاد وخنــــدان

بـــــه آزادی کشــــورافـــــغـــــان

شعربالا اشاره به آنست که برخیزید ای دوزخیان افغان،ای گرسنه های بی کس وبی کوی،ای معلمان با وجدان وبا شرف کشور، شما که قطب نمای حرکت آینده را دراختیار دارید.

هنوز کسی ارزش شمارا به حساب نمی گیرد به جز«عیاران».عیاران میگویند عقل وفراست ازذهن شما فوران می کند.

شما هدایت دهندۀ جنبش آزادی خواهی هستید.شما درمحل، کوچه،قریه، وشهر، مسجد ومدرسه ومکتب،مزرعه وباغ،فابریکه دست فروشهای روی جاده ها وغیره،بیان میدارید که آینۀ تاریخ مارا کثیف ساخته اند.بیایید که این کثافت را بروبیم. بلی این وظیفه تنها کارزحمت کشان است،کسانیکه بارمحنت استخوان سبک برگردنش نهاده شده است.

جهانیکه شما را محکوم بدین نام نگه داشته است.از بنیاد دگرگونش سازید.برای نجات شما کسی برنمی خیزد.نه پیری نه مرشدی،نه میری، نه امیری،هریک تان درانجام کارهای شریفانه بهترین دوست خدا هستید.

فقط خدای لا یزال میتواند شمارا نجات دهد:بلی! خدای لا یزال برای تووسیله داده است آنها عبارت اند ازچشم و گوش دست وپا عقل وفراست.

شما به تنهایی قطرۀ ازبحر مردم هستید.برای نجات دسته جمعی خود تان برخیزید. آنچه را که((کشور)) رهزنان ازشما دزدیده اند بدست آورید.