اسدالله جعفری

 

ميلاد حضرت مسيح بر آزادگان جهان مبارك باد

سيماي حضرت مسيح در قرآن وروايات پيشوايان شيعه

 

اين روز ها در جهان مسيحيت، عيد كريسمس وعيد ميلاد حضرت مسيح، پيغمبر عشق ومحبت است.

چه خوب بودكه ميلاد حضرت عيسي مسيح، به عنوان پيغمبرخدا محور وحدت اديان توحيدي قرار مي گرفت و پيروان سه دين بزرگ توحيدي(يهود،مسيحيت،اسلام)ميلاد حضرت مسيح را به عنوان روز وحدت اديان توحيدي جشن مي گرفتند چون حضرت عيسي به عنوان پيغمبر خدامورد قبول سه دين ابراهيمي است.

كاش! حضرت آيت الله العظمي منتظري(ره)همانطوركه هفته وحدت وروز جهاني قدس وروز جهاني مستضعفين را به امام خميني(ره) پيشنهاد نمود، روز ميلاد حضرت مسيح را هم به عنوان روز وحدت اديان پيشنهاد مي كرد.

اي كاش اي كاش! حضرت آقاي دكتر سيد محمد خاتمي همانطور كه گفت وگوي تمدن ها را مطرح كرد، عيد كريسمس را هم به عنوان دهه وحدت اديان مطرح مي نمود تا موحدان جهان دهه ميلاد فرزند مريم، روح خدا را جشن وحدت مي گرفتند.

در اين نوشته سيماي حضرت عيسي مسيح را درقرآن وروايات پيشوايان ديني شيعه، يكي از مذاهب اسلامي به خوانش مي نشينيم وجان رادر شعاع كلام نور بخش قرآن آخرين كتاب آسماني وفرزندان معنوي قرآن وعترت خاتم رسولان قرار مي دهيم تابه قول فيلسوف سرزمين هفتادودوملت هند، علامه اقبال لاهوري، جان ديگر شود جان كه ديگر شد جهان ديگر شود:

نقش قرآن چون برعالم نشست

نقش هاي كاهن وپاپان شكست

فاش گويم آنچه دردل مضمر است

اين كتابي نيست وچيزي ديگر است

چون كه درجان ورفت وجان ديگر شود

جان كه ديگر شد جهان ديگر شود.

حضرت عيسي (ع) به عنوان يكي از مناديان توحيد و پيام آوران حق و عدالت در قرآن كريم بارها مطرح گرديده و مورد ستايش كلام وحي قرار گرفته است.
ولادت عيسي مسيح،نشاني از قدرت خدااست
يكي از يژگي هاي منحصر به فرد عيسي مسيح از منظر قرآن وروايات پيشوايان ديني شيعه،اعجاز ولادت ايشان است.درحالي كه دركتاب مقدس(تورات-انجيل) ولادت عيسي مسيح، ولادت طبيعي وتوأم باشبهه است.

زندگی بر اساس متن انجیل‌ها

««روایت کلیسا از عیسی به طور عمده بر پایه چهار انجیل تصویب شده می‌باشد. محققین مختلف نظرات بسیار مختلفی راجع به صحت تاریخی این انجیل‌ها دارند. هر انجیل زندگی عیسی و معنی اش را به نحو متفاوتی از بقیه انجیل‌ها به تصویر می‌کشد.انجیل یوحنا زندگی نامه نبوده بلکه به زندگی عیسی از دید الهیات نگاه کرده و او را کلام(Logos) ازلی خدا و خود خدا و آفرینندهٔ جهان می‌داند. ترکیب این داستانها در یک داستان همانند ساختن یک داستان پنجم بوده که از هر کدام از چهار داستان اصلی متفاوت خواهد بود. بعضی از مدافعین مسیحیت اختلافها و ناسازگاریهایی که ظاهراً بین اناجیل وجود دارد را یک دلیل قاطع برای صحت انجیل‌ها می‌دانند زیرا به گفته آنها تفاوت‌ها احتمال توطئه و همدستی را از بین برده و شباهت‌ها به مبدا مشترک آنها گواهی می‌دهد.

انجیل‌ها (مخصوصاً متی) تولد عیسی، زندگی، مرگ و رستاخیز او را بر آورده شدن پیشگویی‌های عهد عتیق می‌داند. از جملهٔ آنهاتولد از باکره، گریز به مصر، عمانوئیل و بنده دردکش می‌باشند.

تبارنامه و خانواده

تبارنامه‌ٔ عيسی در متی به صورت سنتی در قالب درخت یسی به تصویر کشیده می‌شده‌است. یسی پدر داوود پادشاه می‌باشد.

در دو انجیل متی و لوقا شجره‌نامه عیسی آمده‌است. این دو شجره‌نامه تفاوت های اساسی با هم دارند و جالب این‌است که هر دو به جای اشاره به تبار مریم مادر مسیح، شجره‌نامه یوسف نجار شوهر مریم که مردم او را پدر مسیح می‌دانستند را بیان کرده‌اند. هر دو تبارنامه نیاکان عیسی را به داوود پادشاه رسانده و از آنجا آن را به ابراهیم می‌رسانند. انجیل متی از پسر داوود به نام سلیمان آغاز کرده و از پادشاهان اسرائیل گذشته تا به آخرین پادشاه به نام جکونیاه می‌رسد (پس از جکونیاه بنی اسرائیل به تبعید در بابل می‌رود). تبارنامهٔ لوقا طولانی تر از متی بوده و تا آدم ابوالبشر ادامه یافته، افزون بر این نام‌های بیشتری هم میان داوود و عیسی می‌آورد. ((به نقل از سايت http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%DB%8C%D8%B3%DB%8C#cite_note-16»»

اما در قرآن وروايات ديني شيعه،ولادت عيسي مسيح،نشاني از قدرت خداست كه به صورت اعجاز واقع شده وجلوه ي از روح خدا است ودرواقع قرآن وائمه شيعه با روايت ولادت حضرت مسيح، عصمت دامن مريم را اثبات نموده است.

قرآن ولادت عيسي مسيح را چنين روايت مي كند: «وَ اذْكُرْ فِي الْكِتَبِ مَرْيَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا »[1] در اين كتاب [آسماني قرآن ] از مريم ياد آر! آن هنگام كه از خانواده اش جدا شد و در ناحيه شرقي قرار گرفت.»
«فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَآ إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا »[2] و حجابي ميان خود و آنها افكند [تا خلوتگاهش از هر نظر براي عبادت آماده باشد]. در اين هنگام، ما روح خود را به سوي او فرستاديم و او در شكل انساني بي عيب و نقص بر مريم ظاهر شد.»

يا مَريمُ إنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنهُ اسمُهُ المَسيحُ عِيسَي ابنُ مَريمَ وَجيِهاً فِي الدُّنيا وَ الآخِرَةِ و مِنَ المُقَرَّبينَ :اي مريم! خدا تو را به كلمه‏اي از جانب خودش بشارت مي‏دهد كه نامش مسيح ، عيسي بن مريم است ؛ در حالي كه در دنيا و آخرت آبرومند و از مقرّبان الهي است .»[3].

«قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَنِ مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيًّا »[4] و [سخت ترسيد و] گفت: من به خداي رحمن از تو پناه مي برم، اگر پرهيزگار هستي.»
«قَالَ إِنَّمَآ أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَمًا زَكِيًّا * قَالَتْ أَنَّي يَكُونُ لِي غُلَمٌ وَ لَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَ لَمْ أَكُ بَغِيًّا » [5]«گفت: من فرستاده پروردگار توام [آمده ام ] تا پسر پاكيزه اي به تو ببخشم. گفت: چگونه ممكن است فرزندي براي من باشد، در حالي كه تا كنون انساني با من تماس نداشته و زن آلوده اي هم نبوده ام؟»
«قَالَ كَذَ لِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَ لِنَجْعَلَهُ ءَايَةً لِّلنَّاسِ وَ رَحْمَةً مِّنَّا وَ كَانَ أَمْرًا مَّقْضِيًّا »[6] گفت: مطلب همين است. پروردگارت فرموده: اين كار بر من سهل و آسان است و ما مي خواهيم او را نشانه اي براي مردم قرار دهيم و رحمتي از سوي ما باشد و اين امري است پايان يافته [و جاي گفتگو ندارد»
بنابراين، تولد حضرت عيسي (ع) يكي از بزرگ ترين آيات الهي و نشانه هاي پروردگار متعال به جهانيان است.
خداوند متعال توسط فرشته خود پسري پاكيزه به حضرت مريم عليها السلام مي بخشد، بدون اينكه او ازدواج كرده و داراي شوهري باشد.

در اين كه چرا حضرت بدون پدر متولد شده،يكي از شاگردان امام صادق بنام ابو بصير از امام صادق (ع) سؤال كرد: خداوند متعال چرا حضرت عيسي (ع) را بدون پدر آفريد؟

حضرت در پاسخ فرمود: «براي اينكه مردم كمال قدرت او را بدانند كه همان طور كه قادر است حضرت آدم (ع) را بدون پدر و مادر خلق كند، همچنان توانايي دارد فرزندي را از مادر بدون پدر خلق كند»[7]

تصديق تورات و مژده ظهور اسلام
از ديگر خصوصياتي كه قرآن براي حضرت عيسي (ع) ذكر مي كند، اين است كه آن حضرت علاوه بر تصديق تورات كه شريعت توحيدي حضرت موسي (ع) را بيان مي كند و علاوه بر تبليغ دين خود و انجام مأموريت آسماني رسالت خويش، از ظهور دين مبين اسلام نيز به پيروان خود خبر داده است. در سوره صف مي خوانيم: «وَ إِذْ قَالَ عِيسَي ابْنُ مَرْيَمَ يَبَنِي إِسْرَ ءِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَلةِ وَ مُبَشِّرَم ا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن م بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَآءَهُم بِالْبَيِّنَتِ قَالُواْ هَذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ »[8] و به ياد آوريد هنگامي را كه عيسي بن مريم گفت: اي بني اسرائيل! من فرستاده خدا به سوي شما هستم، در حالي كه تصديق كننده كتابي كه قبل از من فرستاده شده (تورات) مي باشم و بشارت دهنده به رسولي كه بعد از من مي آيد و نام او احمد است. هنگامي كه او (احمد) با [معجزات و] دلايل روشن به سراغ آنان آمد، گفتند: اين سحري است آشكار."
در اين آيه به روشني بيان شده است كه حضرت عيسي (ع) ادعايي جز رسالت الهي در عصر خود را نداشته و آنچه درباره الوهيت و غيره به آن حضرت نسبت مي دهند، دروغ است. همچنين موضوع بشارت در زبان حضرت عيسي (ع) نوعي تكامل دين اسلام نسبت به آيينهاي قبلي را نيز نشان مي دهد. اين نكته و اصل بشارت در آيه ديگري نيز مورد تأكيد قرار گرفته است.[9]
معجزات عيسي مسيح درقرآن

1 - سخن گفتن در گهواره
از نظر عقل ونقل،هركسي نمي تواند ادعاي رسالت وپيغمبري كند.شريعت آسماني وعقل انساني حكم مي كنند كه اگر كسي ادعاي رسالت وهدايت نمد وخودرا رسولي از جاني خواند،بايد داراي معجزه باشد واعجاز او مرد پذيرش فطرت وعقل فطري باشد.

معجزات شگفت انگيز جناب مسيح (ع) در آيات متعددي از قرآن بيان شده است. در سوره بقره خداوند با اشاره به معجزات آن حضرت مي فرمايد: "وَ ءَاتَيْنَا عِيسَي ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَتِ وَ أَيَّدْنَهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ[10] : و به عيسي بن مريم دلايل روشن داديم و او را به وسيله روح القدس تأييد كرديم.»

به رايت قرآن حضرت عيسي، داراي معجزاتي است كه از آن جمله سخن گفتن در گهواره مي باشد.

قرآن داستان سخن گفتن حضرت مسيح در آغوش مادر را چنين روايت مي كند: « سرانجام مریم در حالی که کودکش را در آغوش داشت از بیابان به آبادی بازگشت و به سراغ بستگان و اقوام خود آمد : فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ (مریم) در حالی که او را در آغوش گرفته بود، نزد قومش آورد؛ گفتند: «ای مریم! کار بسیار عجیب و بدی انجام دادی! »[11]
هنگامی که آنها کودکی نوزاد را در آغوش او دیدند ، دهانشان از تعجب باز ماند ؛ آنها که سابقه پاکدامنی مریم را داشتند وآوازه تقوا و کرامت او را شنیده بودند سخت نگران شدند ، تا آنجا که بعضی به شک و تردید افتادند ، و بعضی دیگر هم که در قضاوت و داوری عجول بودند زبان به ملامت و سرزنش او گشودند ، و گفتند : حیف از آن سابقه درخشان ، با این آلودگی ! و صد حیف از آن دودمان پاکی که اینگونه بدنام شد . گفتند :
قَالُوا یا مَرْیمُ لَقَدْ جِئْتِ شَیئًا فَرِیا ای مریم ! تو مسلماً کار بسیار عجیب و بدی انجام دادی ! »[12]
بعضی به او رو کردند و گفتند :
یا أُخْتَ هَارُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا كَانَتْ أُمُّكِ بَغِیا ای خواهر هارون ! پدر تو آدم بدی نبود ، مادرت نیز هرگز آلودگی نداشت . » [13]
با وجود چنین پدر و مادر پاکی این چه وضعی است که در تو می بینیم ؟ چه بدی در طریقه پدر و روش مادر دیدی که از آن روی برگرداندی ؟!
در این هنگام ، مریم به فرمان خدا سکوت کرد ، تنها کاری که انجام داد این بود که اشاره به نوزادش عیسی کرد . اما این کار بیشتر تعجب آنها را برانگیخت و شاید جمعی آن را حمل بر سخریه کردند و خشمناک شدند گفتند : مریم با چنین کاری که انجام داده ای قوم خود را مسخره نیز می کنی .
به هر حال «فَأَشَارَتْ إِلَیهِ قَالُوا كَیفَ نُكَلِّمُ مَنْ كَانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیا به او گفتند ما چگونه با کودکی که در گاهواره است سخن بگوییم ؟! »[14] به هر حال ، جمعیت از شنیدن این گفتار مریم نگران و حتی شاید عصبانی شدند آنچنان که طبق بعضی از روایات به یکدیگر گفتند : مسخره و استهزاء او از انحرافش از جاده عفت ، بر ما سخت تر و سنگین تر است .
آن حضرت هنگامي كه مادر خود را در محاصره يهوديان ديد كه زير امواج سنگين انواع تهمت قرار گرفته است، در همان لحظه كه نوزادي بيش نبود، به اذن خداوند متعال لب به سخن گشود و خود را اين گونه معرفي كرد: «قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ ءَاتَل-نِيَ الْكِتَبَ وَ جَعَلَنِي نَبِيًّا * وَ جَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ وَ أَوْصَنِي بِالصَّلَوةِ وَ الزَّكَوةِ مَا دُمْتُ حَيًّا * وَ بَرَّم ا بِوَ لِدَتِي وَ لَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا * وَالسَّلَمُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَ يَوْمَ أَمُوتُ وَ يَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا » [15]منم بنده خدا كه به من كتاب داده و مرا پيامبر قرار داده است و هر جا كه باشم، مرا با بركت ساخته و تا زنده ام، به نماز و زكات سفارش كرده است و مرا نسبت به مادرم نيكوكار قرار داده و جبار و شقي قرار نداده است و سلام خدا بر من در آن روز كه متولد شدم و در آن روز كه مي ميرم و آن روز كه زنده برانگيخته خواهم شد.»
امام رضا(ع) در تفسير سخن حضرت عيسي (ع) فرمود: «اين مردم در سه جايگاه بيشتر از جاهاي ديگر وحشت مي كنند و مي ترسند: اوّل روزي كه از مادر متولد مي شوند و دنيا را مي بينند، دوم روزي كه از دنيا مي روند و آخرت و اهل آن را مشاهده مي كنند و سوم در روزي كه در قيامت محشور مي شوند و احكام و صحنه هايي را مشاهده مي كنند كه در دنيا نديده بودند. حضرت عيسي (ع) در اين سه جايگاه در كمال سلامت و آرامش خواهد بود»[16]

2- دم مسيحايي نشان از قدرت خدا
در سوره مائده اين گونه مي شمارد: «إِذْ قَالَ اللَّهُ يَعِيسَي ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَي وَ لِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَبَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَل-ةَ وَالْإِنجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيَْةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَي بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَ ءِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُم بِالْبَيِّنَتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ إِنْ هَذَآ إِلَّا سِحْرٌ مُّبِينٌ »[17] به خاطر بياور] هنگامي را كه خداوند به عيسي بن مريم گفت: ياد كن نعمتي را كه بر تو و مادرت بخشيدم! زماني كه تو را با روح القدس تقويت كردم كه در گهواره و به هنگام بزرگي با مردم سخن مي گفتي و هنگامي كه كتاب و حكمت و تورات و انجيل را به تو آموختم و هنگامي كه به فرمان من از گل چيزي به صورت پرنده مي ساختي و در آن مي دميدي و به فرمان من پرنده اي مي شد و كور مادرزاد و مبتلا به بيماري پيسي را به فرمان من شفا مي دادي و مردگان را نيز به فرمان من زنده مي كردي و هنگامي كه بني اسرائيل را از آسيب رساندن به تو بازداشتم، در آن موقع كه دلايل روشن براي آنها آوردي؛ ولي گروهي از كافران آنان گفتند: اينها جز سحري آشكار نيست.
در اين آيه، خداوند متعال ضمن اشاره به نعمتهاي خويش به حضرت عيسي (ع) و مادر پاكيزه اش، هشت مورد از معجزات و كرامات حضرت عيسي (ع) در پرتو عنايات حق را برمي شمارد:
1. تقويت با روح القدس؛ 2. سخن گفتن در گهواره؛ 3. آموزش كتاب و حكمت و تورات و انجيل از ناحيه وحي؛ 4. دميدن به پرنده گلي و جان گرفتن آن؛ 5. شفا دادن به كور مادرزاد؛ 6. بهبودي بيماران مبتلا به پيسي؛ 7. زنده شدن مردگان؛ 8. نجات آن حضرت از آسيب رساندن اشرار بني اسرائيل.

مسيح چراغ هدايت

يكي ديگر از ويژگي هاي حضرت مسيح در قرآن اين كه او راهبر انسان ها به سعادت وكمال برين است ومسيح خد چراغ هدايت مي باشد.

در آيات متعددي قرآن كريم حضرت عيسي (ع) را از پيشگامان پاكي و نجابت و شايستگي معرفي كرده و به عنوان الگوي بندگان صالح مطرح نموده است. در سوره انعام مي فرمايد: وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَي وَعِيسَي وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِّنَ الصَّلِحِينَ :[18] و زكريا و يحيي و عيسي و الياس همه از صالحان و شايستگان بودند.»
و در سوره نساء به بيان مقام عبوديت و بندگي حضرت مسيح (ع) مي پردازد و او را در كنار فرشتگان ذكر مي كند و مي فرمايد: لَّن يَسْتَنكِفَ الْمَسِيحُ أَن يَكُونَ عَبْدًا لِّلَّهِ وَلَا الْمَلَل-ِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ[19] مسيح هرگز از اينكه بنده خدا باشد، ابايي ندارد و فرشتگان مقرب خداوند نيز اين گونه اند.»
به اين ترتيب، آن حضرت از ديدگاه قرآن، يك انسان كامل، بنده صالح و مقرب درگاه الهي و سرچشمه كمالات و خصوصيات اخلاقي شايسته و فضايل انساني است.
درروايات پيشوايان ديني شيعه حضرت مسيح از پيامبران برجسته و اولو العزم مي باشد كه داراي كتاب آسماني و شريعت مستقل است. امام صادق (ع) فرمود: سادَةُ النَّبِيِّينَ وَالْمُرْسَلِينَ خَمْسَةٌ وَهُمْ اُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَعَلَيْهِمْ دارَتِ الرَّحي نُوحٌ وَاِبْراهِيمُ وَمُوسي وِعِيسي وَمُحَمَّدٌ صلّي اللَّه عليه و آله وَعَلي جَمِيعِ الْاَنْبِياء[20] سرور پيامبران و رسولان الهي پنج نفرند و آنان رسولان اولو العزم هستند كه مدار [نبوت و رسالت ] بر گرد وجود آنان مي چرخد [و آنان عبارت اند از:] نوح و ابراهيم و موسي و عيسي و حضرت محمد كه درود خداوند متعال بر او و آلش و تمام پيامبران الهي باد!
مسيح كلمة اللّه

حضرت عيسي (ع) در كلام وحي و احاديث اهل بيت عليهم السلام يكي از اسوه هاي پاكي و پارسايي معرفي شده و در قرآن با عبارتهاي روح خدا، مسيح و كلمة اللّه شناسانده شده است.


 


 


[1] - مريم/16.

[2] - همان/17

[3] - آل عمران ، آيه 45

[4] - مريم/18.

[5] - همان/19 - 20.

[6] - همان/21.

[7] - حيوة القلوب، محمدباقر مجلسي، تهران، نشر اسلامية، ج 1، ص 398.

[8] - صف/6.

[9] - اعراف/157

[10] - بقره/ 87.

[11] - مریم / آیه 27 .

[12] - همان

[13] - همان/28

[14] - همان/29

[15] - همان/30 - 33.

[16] - تفسير كنز الدقائق، محمد قمي مشهدي، تهران، نشر ارشاد اسلامي، 1368 ش، ج 8، ص 205.

[17] - مائده/110.

[18] - انعام/85.

[19] - نساء/172.

[20] - الكافي، محمدبن يعقوب كليني،تهران، دارالكتب الاسلاميه،ج1،ص175 حديث3

 

 


بالا
 
بازگشت