سنجرغفاری
افسوس که نمیدانیم
چندین دهه یی آگنده از کدورت و مصیبت ها بر ما تحمیل گردید ، ما بیدار نمیشویم چرا؟ دشمنی با کشور و مردم ما پدیده تازه و نا آشنا نمیباشد . سنگ بناد این فاجعه ها را دشمنان سعادت همگانی ما قرن ها است که گذاشتند . آن چیزی که بر آنها لازم بوده و است روا داشتندو دارند ، فرض ما نباید تکمیل کننده آرمان اجنبی ها میبود که به وسیله ما بر علیه ما روا میدارند . این را سیاست گذاری بیگانه ها و مداخله واضع وبا جرعت در امور خانه همگانی خویش می پنداریم .
تلخی جنگ و نفاق را تک تک ما افغانها با گوشت ، پوست ، خون و استخوان خویش لمس نموده دو نسل را در این فاجعه قربانی داده ایم و گمان داریم تا یک نسل دیگری را در بی باوری های خویش علیه همدیگر به قربانگاه بی تدبیری ، به انتقام جویی بکشانیم . سقوط حاکمیت قانون در سال 1992 ، با ابراز درد و اندوه از نبود و پیشرفت نهضت مترقی و اصلاح طلب در دو حاکمیت به ادامه اشتباهات خویش کابل و میراث نیاکان خود را به نفع اجنبی ها و به خواست زمان که بر ما تحمیل نمودند برباد رفته یافتیم . همه نیروهای سیاسی و جهادی در این گناه و اشتباه بزرگ تاریخی شامل هستند . تنها زنان و اطفال کشور ما در این مصیبت ها الوده گی و نقش آفرینی ندارند و امروز هم در گرو مصیبت ها قربانی میدهند و نابود میشوند . روحانیون ، روشنفکران ، بزرگان قوم و قبیله همه قدرت و توان شان را برعلیه اطفال و زنان مورد استفاده قرارمیدهند وبار همه مصیبت ها بر دوش زنان و اطفال خانه من و تو گرانی و فزونی دارد.این واقعیت سنگ بنای مصیبت های کنونی در داخل و خارج از افغانستان ودر همه محلات تجموع افغانی به مشاهده میرسد .افغان برضد افغان فعال است و همه توان وقدرت خویش را در این جهت منفی بکار می برد . مردها عامل خصومت و ایجاد تفرقه های گوناگون برای فرزندان شان میباشند . جنگ سرد میان شوروی و امریکا خاتمه یافت ، اما در میان افغانها به شدت و قوت اش باقی است . در داخل و خارج کشور میان افغانها جنگ های تبلیغاتی ،تنظیمی ، طالبی ، حزبی ، گروپی ، لسانی ، مذهبی ، منطقوی ، سمتی و بلا خره اتحادیوی سازمانی ، رسانه یی ،و انترنیتی ، مبدل به یک عادت گردیده بی رحمانه علیه شخصیت و مقام انسانی و خلاف همه افتخارات وطنی و افغانی در گیر هستند . در افغانستان برای نابودی همدیگر از اسلحه و حمایت های بین المللی امداد میخواهند و در خارج از افغانستان به وسیله افراد رده های بالا و سرشناس دولتی کشور مربوطه، بسیار جالب در این است که برای بد نام سازی همدیگر شان از هیچ گونه عملکردهای قانونی مجوز و غیر قانونی دریغ نمی نمایند . چشم بد دور که این چهره ها نه ترس از خداوند دارند ونه از روز آخرت شان ، آنقدر خودرا خدمت گذار واقعی و با شرف میدانند که گویا فرشته زاده هستند .به گفته وطنی ما ( ... هم میگوید خدا ، کاروان هم ) برای سالم اندیشان واقعیت معلوم است مگر آنقدر دیده درایی و دروغ زیاد شده است که ....... در چشمان ایشان بکلی دیده نمیشود . عیب جویی ها ، غیبت ، بهتان زنی ها ، نسبت دادنها به این وآن گرو و کشور ، فضای اعتماد ملی و تشخیص واقعیت هارا مکدر ساخته بر روی چهره ها و شخصیت های انسانی و واقعی مردم ما پرده های تاریک را پوشانیده است . این نا باوری ها باعث آن گردیده است که بزرگان و نخبگان ما جرعت تصمیم گیری و میانجیگری را در توان خویش نمی بینند .
بزرگان و دانشمندان افغان بشما مراجعه مینمایم که تا کدام زمان دیگری استعداد تماشاگری را خواهیم داشت ؟ جهان و انسانهایش بر ما می خندند ، حتآ اولاد افغان از نام افغان و جنگ افغانستان خود را در میان هم قطاران شان در خارج از کشور کوچک و گنهکار می پندارد که بنام مسلمان و افغان در کشور شان چه مصیبت ها ادامه دارد و در سایت های انترنیتی و شبکه های تلویزیونی بین المللی فقط تبلیغات از جنگ و کشتار ، نفاق ، طالبان و انتحاری ، افغان و خشونت علیه زنان و اطفال ، مواد مخدر و مردان جوان محتاط به انواع فساد و مواد مخدر ه چیزی بیشتر و خوبتر از این به آدرس مردان و مبارزان ، روشنفکر و روحانی خدا پرست و افغنستان دوست به نشرنمی رسد .
در سایت های افغانی همه دشنام و تبلیغات دور از واقعیت ها بر علیه روشنگری ها و خدمت گذاران واقعی هم در داخل و هم در خارج از کشور ما به وسیله خود ما کینه آمیز و دور از همه واقعیت ها یش پخش و نشر میگردد . با این گونه تبلیغات و نشرات هستند انسانهای که واقعیت هارا میخواهند از چشم مردم پنهان نگهدارند و سرمایه های معنوی کشور مارا بدنام وآلوده به ناباوری ها نمایند . بطور مثال در سایت افغان پیپر جمعیت بزرگ افغانهارا در هوتل سوستاپول مسکو که مصروف کار و زحمت انسانی در میان دها کشور دیگر آسیا یی یگانه مردمی که نام و هویت مشخص کاری و تجاری دارند میخواهند تا پرده تاریک وسیاه را روی موجودیت ، شهامت ، زحمت ، و بزرگی کتله روشن ، کادر علمی و مسلکی ، این مردان خرد و اندیشه نا جوانمردانه بکشند . نباید گذاشت تا خانه دوم افغانی و تجموع زحمتکشان پاکیزه سرشک ما به خواست و کینه توزی چند کس به کانون تبلیغات و ناباوری ها مبدل گردد . پنج شنبه مورخ 15 دسامبر2011 درمسجد جامعه افغانی در هوتل سوستاپول مسکو اشتراک و غم شریکی رهبری سفارت دولت اسلامی افغانستان و مرکز تجارتی افغانستان همدوش با هیت رهبری مرکز کاری و جامعه سراسری افغانها در مراسم فاتحه و عزاداری هموطنان ما که روز عاشورای حسینی در زیارتگاه امام جعفر صادق رحمت الله علیه به وسیله دشمنان و ترورستان طالبی و پاکستانی بر خلاف همه مقدسات اسلامی ما افغانها مورد حمله انتحاری پاکستانی ها در کابل ، قندهار و مزارشریف قرار گرفته و به جمع شهدای کربلای حسینی پیوستند حرکت ملی و افغانی نهاد های خدمتگذار به افغان و وحدت افغانی در مسکو بیانگر اتحاد مشترک روشنگری ما برعلیه دشمنان سرمایه های معنوی افغانها را تمثیل مینماید که دیگر دشمنان سعادت همگانی را نگذاریم تا هرچه بخواهند انجام بدهند تا فضای هما هنگی میان افغانها و نماینده گان کشوری شان را خدشه دار ساخته تصمیم بر آن است تا با ایجاد شورای نخبگان و موسفیدان افغان در فدراسیون روسیه جلو همه خود کامگی ها و تبلیغات علیه شخصیت ها وخدمتگذاران واقعی و مرکز تجموع افغانهارا در هوتل سوستاپول به یاری خداوند منان ، همد ستی و واقعیت نگری همه روشنفکران و کادرهای مسلکی همه عرصه های کشوری، تجار ملی وبزرگان قومی ، سهمگیری فعال همه سازمانهای و نهاد های اجتماعی افغانی و سیاسی که در ایجاد و تحکیم وحدت و خدمت واقعی برای افغان و افغانستان تعهد سپرده و به نماد واقعی افغانهای مهاجر بیش از دو دهه خدمت و زحمت واقعی کشیده به نام افغان و افغانستان مصروف سیاست بازی و تجارت ، زر اندوزی نمیباشند تشکل شورای نخبگان از میان این شخصیت ها و نهاد ها امر ضروری بوده ، و خاتمه بخشیدن به همه ناباوری هارا نوید میدهد . اینجانب با تفکر آزاد و تصمیم افغانی و انسانی خویش حق خویش میدانم تا با استفاده از قوانین مطبوعات آزاد ، و آزادی بیان که بزرگترین پیام و دست آورد حاکمیت موجوده در خانه مشترک افغانی ما افغانستان و در روشنی ماده 24 ، 27،32،34،35، قانون اساسی و وثیقه ملی کشور ما و ماده های اول ، سوم ، چهارم ،ششم ، هشتم ، آعلامیه جهانی حقوق بشر اراده و تصمیم فکری و عقیدتی خویش را در جهت خاتمه بخشیدن به این همه ناباوری ها و مصیبت های موجوده که بی نهایت بالای سرنوشت و حیات سیاسی و اجتماعی ،فردی و جمعی تک تک از هموطنان ما در داخل و به خصوص در خارج از کشور ما سایه سیاه افگنده است ابراز نمایم و شدید ترین احساس نفرت و انزجار شخص خویش را بگوش افراد و اشخاصیی برسانم که باد های ناباوری و انتقام جویی را بسوی خانه همگانی و سرنوشت انسانی ما به خاطر حفظ و بقای اهداف شخصی و بیگانه پرستی شان بر ما روا میدارند ، و مصیبت می آفرینند ، بدون ترس بنویسم و تنها از خداوند و وجدانم حراس دارم. باید واقعیت ها را نوشت .
ای دست ستم کین و تبر از سر مابر بگذار شویم هموطن و یک تن ودلبر
سنجر غفاری مسکو.دسامبر2011
بالا
بازگشت