سنجرغفاری
افغانستان به گدام
غله در آسیا مبدل میگردید
چرا افغانستان به گدام غله در آسیا مبدل نگردید ؟
افغانستان کشوریست که از زمانهای بسیار قدیم به عنوان مهمترین گذرگاه استراتیژیکی ، نظامی و اقتصادی در مرکز توجه کشور های منطقه و جهان قرار دارد . عوامل گوناگونی منجمله موقعیت سوق الجیشی و دهلیز بزرگ اقتصادی میان کشورهای آسیای میانه بسوی بحرهند و ماورای آن باعث گردیده است تا حضور نیروهای قدرتمند کشورهای ذی نفع کشور مارا به میدان رقابت ها علیه همدیگر بکشانند . امروز هویدآ گردید که ضرور تمندان به انرژی ( نفت و گاز ) در صدد برپا کردن سلطه نظامی ، اقتصادی ، سیاسی ، و فرهنگی شان درخانه افغانها آمده ا ند ، و توانستند تا آفت و صدمات فراوانی را برای مردم ماو منطقه به ارمغان بیاورند. آهنگ رشد اقتصادی پس از روی کارآمدن شهید سردار محمد داود بانی جمهوریت در افغانستان شامل نخستین پلان پینجساله رشد اجتماعی – اقتصادی روی دست گرفته شد . سردار محمد داود پس از استقرار رژیم جمهوری در 26 سرطان 1352خورشیدی برای مردم وعده دادتا بتواند در جهت بهبود سطح زنده گی و فراهم آوری زمینه های شغل و تحصیل ، نصب کادرهای مسلکی در این عرصه ها را بگمارد که موفق بود . وزارت پلان ، مالیه ، تجارت ، ترانسپورت ، زراعت و آبیاری ، صحت عامه ، معارف وتحصیلات عالی و مسلکی را بشمول وزارت مستقل و قبایل را در پهلوی وزارت های خارجه ، داخله و دفاع ملی تحت نظارت و مراقبت جدی خویش قرارداده بودند. جهت پیش برد کارجدی ، نجات کشور ومردم با مشاورین خاص داخلی و خارجی بشمول متخصصین بخش های مواد غذائی و انکشاف زراعت سازمان ملل متحد ، کشور های مختلف و باتجربه در این عرصه ها مناسبات جدی وکاری را در چوکات پروگرامهای انکشافی و برنامه های جهانی زراعت ملل متحد همنوانموده بود. کشور های جاپان ، بلغاریا ، کانادا ، شوروی سابق بشمول جمهوریت های آسیای میانه ، کیوبا ، ، چکسلواکیا ، ایران ، بنگله دیش ، هندوستان ، ایالات متحده امریکا ، فرانسه ، المان و سایر کشور ها نیزدرعرصه های مختلف رشد اجتماعی اقتصادی قراردادهای را از دوران رژیم شاهی با افغانستان نموده بودند که در رشد و استحکام و عملی شدن نخستین پلان پینجساله رژیم جمهوری جوان به کمک متخصصین داخلی و خارجی با دقت و توجه خاص سردار محمد داود موفقانه عملی گردید . دشمنان ثروت های ملی ما از جدیت و قاطعیت سردار محمد داود سخت در حراس بودند به خصوص نظامیان و رژیم نظامیگر پاکستان و رهبران رژیم شاهی ایران . تطبیق ریفورم های رشد و انکشاف اقتصادی در ولایات هرات ، هلمند ، قندهار ، پکتیا ، جلال آباد ، کار و انکشاف پروژه های وادی هلمند ، بند کمال خان در ولایت نیمروز ، بند برق کجکی ، پروژه سلما در هرات ، زراعتی و مالداری ، مرغداری ، زنبور داری ، تولید روغن و لبنیات در هلمند و انکشاف پروژه های آبیاری و استخراج معادن نمک ، زغال سنگ ، و دها پروژه خورد وکوچک دیگر شامل پلان پینجساله دوم گردید منجمله استفاده از دشت ها و زمین های دلارام ، زراعتی نمودن بخش اعظم از اراضی نقاط مختلف و حاصل خیزکشور، انکشاف ترانسپورت و توسعه شاهراه های بزرگ ، اهداث خط آهن در استقامت های شمال و غرب کشور را که به وسیله متخصصین ترانسپورت ، زراعت ، مالداری ، آبیاری شامل پروژه های بزرگ نموده بودند . در بخش صنعت و انکشاف صنایع تولیدی ، ایجاد الفچرها ، پروژه های تولیدی ، شامل گوشت مرغ ، ماهی ، گاو ، گوسفند ، گوسفند قره قل ، پیله وری ، زنبور داری ، توسعه کشت لبلبو و نیشکر ، توسعه و انکشاف فارم های حیوانی و نباتی ، تهیه تخم های اصلاح شده زراعتی ، ایجاد گرین حوض ها ، ارتقاع سطح تولید و کشت پنبه ، انکشاف جنگلات ، کمپاین مخصوص زرع گندم و تولیدات زراعتی شامل حبوبات ، میوه جات ، سبزی جات ، حفر چاه های عمیق برای زراعت و ابیاری مناطق کمود بارش و گرم ، پروژه القای مصنوعی حیوانات و نباتات ، خریداری ، تهیه و توضیع ماشین الات زراعتی برای دهاقین ، فابریکات تولید کود کمیاوی زراعتی ، ماشینه سازی سیستم زراعتی ، توسعه و ایجاد بانک ها و کوپراتیف های زراعتی و کلینک های حیوانی ، استفاده از منابع آبی و ایجاد بندهای ذخیروی آب در چهار فصل در مناطق مورد ضرورت جهت رفع مشکلات دهاقین ، اعطای قرضه های طویل ا لمدت و ماشین الات زراعتی برای زارعین ایجاد کلینک ها وارتقای سطح مواظبت از کشت و حاصلات دهاقین کم زمین و شامل نمودن مواد زراعتی و تولیدی در یک پلان خاص مورد ضرورت و نیاز در داخل کشور و برای صادرات آن تدابیر لازمی با در نظرداشت کیفیت مواد با نورم های بین المللی و اقلیمی کشور ما شامل برنامه های مشخص گردیده بود . در نظر بود تا قطعات سبز در چوکات قوت های نظامی و دفاعی کشور جهت اکمالات و ضروریا ت منسوبین نظامی و جزوتام های قوت ها در چوکات وزارت های دفاع و داخله ایجاد میگردید که از کمبود و بلند رفتن قیم در بازار جلوگیری بعمل می آمد . برعلاوه برای کوچی ها نیز پروگرامهای خاص روی کار گرفته شده بود که کوچی ها نیز طی مدت اقامت شان مصروف کار و امورات مالداری و زراعت میگردیدند. محصولات عمده زراعتی کشور ما شامل برنج ، جو ، گندم ، حبوبات ، پنبه ، سبزیجات ، میوه جات خشک و تازه ، نیشکر ، لبلبو ، تولیدو مصرف انرژی نفت ، گاز ، برق ، آب ، چوب از جمله منابع اصلی زیر ساخت های اقتصادی را تشکیل میدهند . که در پهلوی این همه ثروت ها قدرت ، ثروت مادی ، حیثیت ، احترام ، سلامتی ، مدارج تحصیلی به شکل مساویانه میان مردم تقسیم بندی میگردید. اقتصاد کشورما اصلآ زراعتی و مالداری است . برعلاوه پلان گردیده بود تا فعالیت بانکهای زراعتی ، رهنی و تعمیراتی ، فابریکات تولیدی ، صنایع دستی و تولیدی ، کارخانجات زوب آهن وفلزات ، شاپ های تولیدی ، استخراج معادن و ذخایر غنی موادطبعی شامل طلا ، زمرد ، لاجورد ، یاقوت ، بیروج، مس ، آهن ، نقره ، نفت و گاز و منابع کافی آب جهت استفاده از زمین های زراعتی در جهت تقویت اقتصادی کشور که با داشتن ارزش و موقعیت خوب جیو پولتیکی و جغرافیائی در منطقه از فقر و کاستی اقتصادی کشور و مردم مارا نجات میداد شامل پلان رشد اقتصادی دولت گردیده بود . روی این اصل دشمنان سعادت ملی ما دیده نتوانستند تا مردم و کشور ما دارای اقتصاد متکی برخود باشند . اتحاد شوروی دوست دیرینه مردم افغانستان طی سالیان اول جمهوری سردار محمد داود در پهلوی فراهم آوری های اقتصادی در عرصه ملکی در عرصه نظامی هم کشور و نظام دفاعی مردم مارا رشد و تقویت نمود و در کسر بودجه نظامی و ملکی افغانستان را کمک چشمگیری نمود که شامل بیش از یکصدو هفتاد پروژه اعمار و توسعه بنیاد های اقتصادی کشور را احتوا مینمود . پروژه انکشاف شهری شامل تشکیلات شهر سازی و خانه سازی ، توسعه میدان های هوائی ، استخراج معادن مختلف ، تکمیل سیستم کانالیز سیون پایتخت و ولایات پرجمعیت در گام نخست ، انکشاف سیستم مخابرات و مراسلات ، تیلی کمونیکشن ، در چوکات عملی شدن یک سرشماری دقیق نفوس در افغانستان باید عملی میگردید که نشد چرآ ؟
کشور های چین ، ایران ، پاکستان در گام نخست ضدیت و رقابت شان را علیه انکشاف و نفوذ شوروی وقت و نزدیک شدن کشور نیاز به انرژی نفت و گاذ ، کشور پرنفوس و صنعتی در منطقه یعنی هندوستان با شوروی وقت در موجودیت افغانستان در حال رشد و انکشاف را هرگز به منفعت و مصلحت ملی خویش نمی پذیرفتند آنهم که در پهلوی شان کشور های فرانسه ، المان ، ایالات متحده امریکا سهیم باشند . روی این اصل در گام نخست ایران و پاکستان و متعقبآ کشور چین شامل یک کمپاین مخفی و مرموزی علیه شوروی ، هندوستان و افغانستان به شبکه سازی و تخریب اقتصادی در عرصه زیر ساخت های اساسات اجتماعی - اقتصادی و نظامی ما متحد گردیدند. پاکستان به محور اصلی پیش برد اهداف انتخاب و تبدیل گردید . ای اس ای پاکستان همچون سکه دورویه در منطقه وارد عمل گردید . کشور های اسلامی را در جهت تحریکات اسلامی و استفاده از موقف و نفوذ شان در افغانستان و منطقه بر علیه شوروی و هند به مقصد اهداف شان کشانیده یک گره محکم را ایجاد نمود و کشور های غربی و ناتو را بنآ بر اساسات استراتیيژیکی خویش با افغانستان ، هند و چین در منطقه علیه شوروی گره نمود . ای اس ای پاکستان کشور چین را واداشت که حضور شوروی در منطقه عواقب خوب علیه چین ندارد . و کشور های غربی را نیز تشویق نمود که شوروی و چین مشترکات شان در منطقه با کشور هند خطر بزرگی را برای انگلیس و ناتو ، کشور های آسیائی ومنطقه بو جود می آورد . آینده خوب نداشته باید پاکستان به کشور بزرگ و تخریش کننده علیه چین ، هندوستان ، شوروی ، افغانستان مبدل گردد. این فورمول باعث گردید که افراط گرائی قوت گرفته تنها به حمایت و دستورات و هدایات ای اس ای در نهایت امر قرارگرفته در صورت نفوذ و تخریب کشور های بزرگ منطقه و حرکت های سرزنشی علیه خود کامگی های پاکستان باید به جانب رقب متمایل گردد. چونکه امروز بر علیه منافع امریکا در منطقه به تشویق و دلگرمی کشور چین تمایلات نشان میدهد . انکشاف بحران در افغانستان فرار منطقوی گردیده است که عامل بزرگ و یگانه آن بازی های شبکه های استخباراتی کشورهای مختلف منطقه منجمله چین ، پاکستان ، ایران ، هند در گام نخست روی بحران افغانستان و حضور سیاسی نظامی شوروی و امریکا در منطقه از دهه هشتاد الی اکنون محاسبه میگردد. که پاکستان نقش کاذب را در این بحران در پیش گرفته است . روی این اصل دشمنان سعادت همگانی ما در یک اتحاد نامقدس مانع رشد اجتماعی و اقتصادی در کشور ما گردیده ومیگردد. کشور چین ، پاکستان و ایران در دهه هشتاد بر علیه حضور نظامی شوروی اسلحه و امداد گسترده را بر علیه شوروی در اختیار افراط گرائی قرار داده بودند و برای شوروی ها موانع جدی را ایجاد نمودند . ایجاد دو پایگاه نظامی هندوستان در کشور تاجکستان ، اتحاد و همکاری مشترک امریکا و روسیه از جانب دیگر پاکستان و کشور چین را امروزوا میدارد تا این کمپلکس بر علیه حضور نظامی امریکا به شکل پیشرفته و خیلی زیرکانه آن عملی گردد که میگردد . این افغانستان و مردمش است که در میان این سنگ ها و فشار های تحمیلی بسوی بحرانها کشانیده میشوند .
فورمول ملی و نجات ما اتحاد همگانی افغانی میباشد . و حل بحران کشور افغانها در سطح بین المللی اتحاد منظم و عملی تحریم و فشار بر علیه اعمال کاذبانه پاکستان و تصفیه اهداف و مواضیع افراط گرایان در خاک پاکستان میباشد که وسیله قرار گرفته است برای بقای پاکستان به یک کشور ایجاد شرارت در منطقه بر علیه استراتیژی ملی افغانها با جامعه جهانی بخاطر نجات همگانی ما در منطقه .
سنجر غفاری اکتوبر 2011