البرز- پلخمری
پا سخ به جعلیات ودروغ های سادات ستیزانه
خوا نندگان گرا می !
در سا یت آريايی نوشته یی را (نا گفته های از نیکپی )به تاریخ 25 دسمبر2011 بوسیلۀ شخصی تحت نام (سید در بند کی ) تحریریافته بود،مرورنمودم.
با توجه به انگیزه فوق خواستم تا لحظه یی اتهامات فوق راموردکنکاش قرارداده وبا روشن ساختن اذهان خوانندگان محترم وبطلان اراجیف ولاطائیلات این آقا که به اصل اصول نویسندگی پی نبرده ودقیقا که دوجلداز ادبیات معاصر رانیزمطا لعه ننموده است ، قضاوت خوانندگان گرامی را دراین راستامعطوف نمایم:
قبل ازهمه ادعای تمام منا طق از باغ ملا شاه دو شی شروع تا گزار ،تغلوغ،دره گک،قریه کنده سنک، محل زندگی برادران دولتزی ،پل کنده سنگ ، دهن زارغه یی،قر یه زارغه،چهار باغ ،رباط،اسکار،بطرف راست دره کیان ،تختوغی ،گزتوغی ،مراد علی بای ،کلانگذر،شتر جنگل الا تا له وفرفک از دره اسکار الا چاردر ،همه این دره ها را بنام دره نیکپی ،یک ادعای واهی وکذبی بیش نیست.ثا نیأاین دره ها در طول تاریخ به دره کیان ونواحی مربوط به آن یاد شده است . کیان درمتون تا ریخی،منجمله شاهنامه فردوسی جایگاه روشن دارد.زیرا این دره، دره یی کوچکی است بنام قول رستم که درتپه یی مقا بل باغ حیاط وآسیاب مر حوم سید اکبرشاه معروف به ناظرصاحب موقعیت داردکه بنام سرتخته مشهوراست، که دراین تپه واین قول به محل بهارنشینی موصوف ، که دارای رمۀ بزوگوسفندبود،بوده است.که اکثرباشندگان این دره تا کنون به اشتغال دامپروری وما لداری بسرمیبرند.این قول رستم که دارای چشمه زلال است ،اکنون زریعۀادارات" امامتی " ( AKDN) جلالتمآب آقا خان چهارم تو سط( نل)بطورعصری بدسترس مردمان آن محل قراردارد،که درخور ستایش وتحسین است.
هکذا داستان رستم ،چشمه رستم ،قول رستم از دره کیان ، تخت رستم درسمنگان که از آن به کرات در" شهنامه "یادگردیدده است.در حالیکه قوم نیکپی ودره های مربوط نیکپی برمیگردد به لشکر کشیهای چنگیزخان مغول که با دسته های هزارنفری که بنام هزاره که بعدأاین بقایای لشکر یان چنگیز که درمناطقی ازافغا نستان کنونی سکنی گزیدند،مثمی شدند که قوم نیکپی نیز به ادعا ی مورخین تاریخی برمی گردد بعد ازحوادث خونین مغولان .
واینکه این نویسندۀ مدعی تاج وتخت ادعا داردکه ما، در گروسید بندگی بوده ایم،واین سا دات ما نع رشد ما شده است ،نیزیک ادعای عقده مندانه یی بیش نیست.
به گواهی تاریخ (کوثرا لنبی )،جا گزینی سا دات در این دره ها برمی گردد به سال(710) حجری قمری ،با ورود جد بزرگ سا دات از جمله سا دات کیان ،سلطان سید احمد کبیرمعروف به شاه برهنه درشمشیرسنگ یکاولنگ بامیان درعهد امیر تیمورگرگانی است که وی نیز دراین محل به ملاقات سیدمشرف نایل وطوع ارادت او را بگردن می گیردوشاهدخت هلیمه، دخترخود را به عقد سید در می آورد.
تا ریخ دقیق سکونت پذیری سادات کیان نخست دردره یی اسکاراست که مقا بل رباط موجوده مو قعیت داردکه تعداد از مردم نیکپی که متولی قبرشاه صا لح مشهور به ابدال که دراین دره است، متولی این قبربوده که بنام (گوروانها) معروف شدند ،که درحقیقت این سا دات کیان بنام سا دات اسکارنیز یاد می شوند. که دره کیان محل بهارنشین این سادات با عمله خود بوده است.که دراین دره ،جنگی بین پیروان سا دات ومردم توته، بو قوع می پیونددکه منجربه شها دت شاه صابر برادرسید شاه صالح معروف به ابدال میگردد که هنوزهم بقایای قلعه او درتپۀ مشرف بباغ شجاع خان معروف به شیرآغا موقعیت دارد. که براساس هدایت امیرآن زمان نا یب الحکو مه حکومت میر زا قلیچ خان از بک این منا طق را با حدود اربعه فوق به اسم سید شاه صالح "ابدال"صادرمی نماید.
تا زمان لشکرکشی عبدالله امین ،مدعی حق وحقوق نیکپی که داروندارسا دات کیان را به رهنمای وهمکاری شما به یغما برده به کندزانتقال دادند که قبا لۀ فوق نیزجئزتلف شدگان آثارقیمتی بود .حدود اربعه آن شرقأ،باغ ملا شاه دوشی ،غر بأ آب تورموش ،شما لأ زیارت خواجه آمو دردهنه غوری جنو بأ دره چاردرکه اکنون نیزحویلی وزمین های زراعتی محترم سید منصورنا دری وخانواده اش موقعیت دارد.
لذا با درنظرداشت دلایل فوق ومتون تاریخی دره این مناطق بنام دره نیکپی اصلا وجود نداردکه بدنه سایر دره هارا تشکیل دهد.
محلات نیک پی نشین،دره گگ مقا بل گزاردوشی ، دهن زاروغه ،اسکار،کلان گذرشترجنگل،گل دره ،تلختان ،تلخیان وغیره که هیچ یک ازاین دره ها به نام دره یی نیکپی وجود ندارد.
اما دره کیان که درقلب دره های دیگرما نند زلف خوبان ، در پیچ وتاب است که بسترمناسب جغرا فیائی را احرازکرده که دارای آب وهوای گوا را ودل نشین است ، این حدود اربعه شرقأ از سرمنگ ،آغاز وغربأ به باد قاق محدود می گردد. شمال شرق به دیوان وگلچین ،شمال قریه جات کمپیرک ، تودک ،شینه مسجد شلکتو،کوه گرد وجنگلک را احتوا میکند.جنوب سلسله کوه های کلی که از سر منگ آغاز، قره زغن الی دره وادوکه اهالی محترم شیخ علی در آن دره ودر قسمت آخری اش قوم شنگران زندگی دارند که هر دوقوم نیزدرعهد سید شاه صالح دراین دره مسکن گزین شده اند.
ادعای بی پایه یی که این آقا نموده است ،گویا این سا دات کیان است که این مناطق را درفقرنگهدا شته است.
باید به صراحت تذکر داده شودکه به اثتثنای یکنیم دهه ،که آغازآن سقوط حفیظ الله امین وانجا مش تسلط طالبان در سال 1998دراین ولا که با سوختن وکشتن وکوچ اجباری همراه بود که دراین تاریخ رادیوی بی بی سی تبصره کرد که "طا لبان در دره کیان هرجنبنده را را به رگبارگلوله بسته اند واین دره به دره ارواح مبدل گردیده است"،و قراراظها رات اهالی نجات یافته ازآن حوادث هولناک عده یی ازشما نیزدرقطارطالبان منحیث رهنما شرکت کامل داشتیند. خبرنگا ران تعداد کشته ها دراین دره را به 470 تن گفته اند که قتل خانواده سید منیرشاه اغا 9 تن، (سید شمس الدین شهید) با چهارفرزندش ،پسران خواهرش وخسربره آن، قوم شنگران 37تن درمسجدکیان ،ملا رجب آشپز، قربان تاله ، میر دولت, میر احمد پسر نوراحمد بای وغیره. که قبرهای دسته جمعی تشکیل شد و37 تن دیگراز قبیل ار باب علی داد خان کیان، ،ار باب قیوم، ار باب علی داد تلخیان ، دسته جمعی درکوتل رباتک توسط طا لبان به شهادت رسیدند که سپس اجساد شان در دامنۀ رباط به خاک سپرده شدند.
حقیقت تلخ تاریخی که لشکریان جهل ودد با قساوت بینظیرنسل کشی توام بود ازیاد نمی بردکه سید منصورنا دری یکجا با شما در ولایت بغلان حاکمیت داشت . واما در حاکمیت سید منصوری نا دری که بد بختانه درمتن وبطن جنگ داخلی اتفاق افتاد کدام مرجع تمویل کننده وجود نداشت که بشماشهرخورشید ومدینه فا ضله تا سیس می کردودر این حاکمیت اکثریت قاطع کارگذاران نظامی وملکی قوم شما بود که به هیچ صورت از حسن خدمات وسنگرنشینی محمد حیدرخان ، امیر شاه خان ،ذکرعلی خان ،نوراحمد شهید، شاه قدم شهید ،سید مراد شهید ، شاه محمد شهید وغیره نا دیده گرفته نمی شوند که یاد شان گرامی باد.
این مسئولیت دولتمردان است که علرغم کمک های جا معۀ جهانی باید سرک اسفالت می شد برق تمدید میگردید.مکاتب وشفا خانه ها احداث می شد. که این عدم توازن باز سا زی را همه یی وطندا ران گیله مند اندامید واریم که اولیای امودردراین مسئله تجدید نظرکنند وزندگی مردمان کشوررا بهبود بخشند.اما شما از یاد برده ایدکه محترم سید شاه ناصر نا دری وکیل دوره 11-12شاهی، مکتب کلانگذر ،رباط، کنده سنک ومکتب کیان را ازحکومت وقت امرتا سیس آنراگرفت وپولی کلینیک مجهزکلان گذررا که جوابگوی نیازمندی همان وقت وزمان بود،فعا لیت داشت .
تا سیس مکتب دهاتی کیان درسال 1349 که اولین معلم آن مرحوم ملا بیژن بوددرتعلیم وتر بیه نسل جوان آن مرحله تا ریخی فراموش نا شدنی است ،شما فراموش نموده اید! ؟آیا خدمات صحی وفر هنگی سید منصور نا دری فرا موش ذهن مریض شما نیز نگردیده است؟که برای اولینبار به اعمار شفا خانه ضد موا د مخدربنام شفا خا نه رهنمای کیان اقدام کرد.که محتاطان ومریضان ازفاریاب ،جوز جان ، مزارشریف، بامیان وبدخشان درآنجا مراجعه واولین شفا خانه بود که ادویه تداووی ومواد غذای استندرد طورمجانی توسط محترم سید منصور نا دری پرداخته می شد که دوکتورعبد الوکیل بارک که فعلا در آسترلیا است متخصص عقلی وعصبی بوده ونقش سا زنده را درتاسیس و اداره آن شفا خانه داشت. وی دوکتورغلام محمد همت اشرفی را ترینینگ داد تا درغیاب داکتر صاحب بارک مریضان مواد مخدر را تداوی واین شبکه به ولایت بدخشان با سفرسیدمنصورنادری در آن ولا تعمیم بخشیده شد وداکترغلام محمد شش ماه کا مل در ولسوالی اشکاشم وشغنان ودریم ودرواز به خدمت مردم بود وبو دجه آن ازجانب سید منصور نا دری تامین می گردید.که اکثر معتا دان از مرض افیون نجات داده شد.
در عرصۀ فرهنگی:چاپ وتجدید چاپ" دعایم الاسلام وتا ریخ خلفای فاطمی مصراز بودجه وی آماده وطورمجانی به دسترس مردم قرار داده شد.روزنامۀ حجت به نشرات آغازکردوایجاد کا نون فرهنگی حکیم ناصرخسرو،ایجاد گردید وسا لگرد های آن به گویندگی واصف با ختری دانشمند شهیرکشور در بین فرهنگیان آن زمان جا یگاه رفبیعی را احرازکرده بود. همچنان میتوان راه اندازی محافل مذهبی که سال دو مراتب به مناسبت سالگرد تولد وامامت نورمولانا شاه کریم الحسینی به اشتراک خبرگان کشور درکیان وکا بل با مصارف هنگفت صورت می گرفت ، یاد نمود .
یاد بود از هزارم سالروز بوعلی سینا حجت اسماعیلی درکابل برای اولین بار به اشتراک استادان دا نش گاه واکادمی علوم آن زمان، تا سیس واعمارلیسه رهنمای کیان ، وایجاد کتا بخا نه مجهزمشتمل بر (3500)هزار جلد ازفعالیت های سید منصورنادری را روشنفکران افغا نستان فراموش نمی کند . واما ظلم واستبدادیکه ازجانب سا دات کیان به شخص خودت ویا اشخاص دیگر صورت گرفته به اثتنای دفاع مشروع از خود ، چه است؟اگر مشخص توضیح دهید ، در غیرآن ادعای عقده مندانه ودشمانه یی را که درقالب شعر بی وزن وقافیه خود ( قیلما ش گو نه) گنجا نیده اید اهل خرد خود قضاوت خواهند کرد که شما در چه حد ومعیار ازتعصب خشک وجا هلانه یکطرفه کارگرفته وبا هرسطر ازاین محملات خود ،خود را رسوای زمانه ساخته اید!
وهمین اکنون تکمیل نسخه خطی قرآن عظیمالشان به ابتکار سید منصورنا دری وبه فرمایش وپر داخت هزینه مالی آن، به خط محمد صابر خطاط به طول( 2.30) سا نتی متر وعرض 1.50 مترکه یکی از اقدامات درخورتحسین درخدمت گذاری به قرآن عظیم الشان ، این معجزه فنا نا پذیر اللهی که بوسیله آخرین برگزیده اش حضرت محمد مصطفی (ص) که درود بر او وخا ندان پاک اش باد،میباشد.البته این اثر با ارش معنوی افتخار جامعه اسلامی جهان وجامعه اسلامی افغا نستان وشخص سید منصور نا دری است که توسط دانشمندان ترکی به قطع وصحا فت زیبا ترتیب و مبلغ (500) هزار دالر امریکایی هزینه برداشت.
در مورد شعربدون وزن وقا فیه شما چیزی نمی نویسم ،زیرا میگویند کا سۀ چینی که صدا میکند ،خود صفت خویش ادامیکند.واما اینقدرمیگویم که سیداحمد برخوردار ،ابراهیم آرزو،وارباب یوسوف را
می ستائی ولی اعمال آنان وگذشته های سیاه وجنایت کا رانۀ آنان چشم های آزمند ومریض شما را کورنموده است .شها دت رونق، شاعرشیوا بیان زمانه اش ، سید گوهرخان ،وسید عبدالقادر را از یاد برده ای؟ که برخوردارگفته بود که با انتقام ازاین سه نفر وظایف خود راانجام داده ام.
شها دت سید منصورکا مریا ی ترکمنی ، میراحمد جان شیبری ،معلم عبدالحمید دایمرک ، معلم عبد النظرتا له برفک ،علاوالدین آهنگران ،نعیم حکیم بای، دوشی ، ملا خدا ینظر وغریب میر زا ، حکیم گل احمد بای بهسود بای ، میر زا نوراحمد خان،عبد العزیز وعبدالصمد ودوکا ندا ران ،فتح وعزیز خیاط ،خانواده جمعه خان خیاط، شاهد زندۀ جنایات آن سیاهکا ران بد نام ،انجینریحیی خان آهنگراست ،که فعلا درامریکا بسرمی برد واومیگوید که من نام بدل ازکشتن امینی ها که زریعه سید احمد وباند جنا یت کارامین به زندان افگنده بودند ،معجزه آ سا، رهایافتم!
زندانیان آندوره که بعد ازتحول شش جدی 1358نجات یافته اند بطورنمونه قرار ذیل اند:
سید شاه ناصرنادری، سید منصورنادری ، سید دیدارشاه،سید اسماعیل شاه ، سید صلاح الدین، سید علاوالدین ،مدیرعبدالستارنجات ، شمس الدین ناظر ، عبدالحسین ناظر ، بسم الله خان وشیرنظر از جوا نان رو شنفکرنیک پی ،حاجی بازمحمد خان وداد بخش بیک از سمنگان ،وکیل آلش خان، ارباب گل محدخان ازدایمرک ، معلم نورعلی خان از دایمرک،سفرعلی خان دایمرک وصد ها جوان وسرشناس دیگرهمه ازاثر راپور ومخا لفت سید احمد برخوردار به سیاهچالها انداخته شده بودند.
پس ازشما می پرسم که جزای اینگو نه انسان فا سد وجنایتکارچیست ؟
امامورد سید ستیزی شما دیگریک سطرکفا یت می کند که دشمان سا دات ریشۀ تا ریخی شان بر می گردد به یزید ملعون ، ابن زیاد ،شمر ،هورمله وامربن سعد . که شاعری می گوید:
اگر حسین علی شود پیدا این زمان هم یزید بسیار است .
قا بل به تذکر است هرکه میخواهد قلم دردست گیرد باید قلم را برحکم وجدان توام سازد وحقایق را انعکاس دهد ،زیرا نوشته های عقدمندا نه وکینه توزانه نمایانگر اصول نویسندگی نیست.
با احترام