الحاج عبدالواحد سیدی

 

نقش بانوان در انکشاف جامعه

از نگاه  مراحل تاریخی و حقوی

و ره یابی به مجلس نمایندگان

پژوهش: الحاج عبدالواحد سیدی

 

نوشتاری که در دست خواننده قرار دارند  کوششی است در عرصۀ شناخت بانوان و ارکان

اساسی تأثیرات این قشر بزرگ انسانی که نیمی از پیکره جهان  هستی ما را در دنیای انسانی ساخته است در کوره راه تاریخ و سهم گیری آن در فعالیتهای دنیوی و انقلاباتی خواهد بود که ره کشایی بسوی تمدنهای نو ظهور را ممکن میسازد.

زنان از نگاه خلقت و معاد و دید فلسفی – و بر پایه های پژوهش های علمی عبارت از مجموعه وحدت یافته با مرد است که با موجودیت هر دوی آن (زن+مرد) زندگی آهنگین میگردد. همۀ تعلیمات اسلامی و تاکیدات قران و جهان بینی اسلام بر این عقیده استوار است که زن و مرد دارای یک مبنی میباشند به این معنی «که زن در آفرینش و در بعُد روحی و جسمی از همان گوهری آفریده شده که مرد آفریده شده است، و هر دو جنس در جوهر و ماهیت یکسان و یگانه اند . تمایز وفرقی در حقیقت  و ماهیت زن و مرد نیست . قر آن کریم بصراحت از این حقیقت پرده بر میدارد :

( یا  ایهاالناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحد ه و خلق منها زوجها...)[1]

ای مردم تقوا پیشه کنید در برابر خدا ، آنتکه شما را از یک تن بیافریدو از یک تن همیر او را – پدید آورد...

اندیشۀ یکسانی و اندیشه ماهوی زن و مرد اندیشه قرآنی استکه از آیات قرآنی در مورد خلقت زن  بیان شده است .

 قرآن تأکید می ورزد که زنان و مردان در حکم استواری ناموس و اخلاق پوشاک  و مخفی کننده  معایب همدگر اند که توسط یکدگر شان رو پوش میگردد تا دُّرِ عصمت این هر دو  به اثر خواهشات نفس های پائین به یغما کشیده نشود . آنچه که در خور اهمیت است این نکته است که در صبح شروع زندگی انسانها بقول ویل دورانت در تاریخ  تمدن دوره های ابتدائیه که بشر اولین مرتبه  تشکیل خانواده داد زن شاهی و یا مادر شاهی جامعه ابتدایی  بشر را شکل  داده بود . ما از دور تسلسل تاریخ پر از نشیب و فراز انسانها که اکثرا در توهم و سیاهی قرار دارد میگذریم و از دو انقلابی نام می بریم که زنان و مردان در آن نقش فزاینده ای داشته اند:

جامعه شناسان معتقد بر این هستند که  تاریخ بشر دو انقلاب  را پشت سر  گذاشته است : انقلاب کشاورزی  و انقلاب صنعتی ، و اکنون بشردر آستانه سومین آن یعنی انقلاب الکترونیک قرار دارد .

زن در انقلاب  کشاورزی بزرگترین نیروی کار انسانی در حالی محسوب میشد که مدیریت و تنظیم خانواده را نیز بدوش می کشید و در انقلاب صنعتی  زمانی که ماشین با صد ها مشاغل پا در میان گذاشت  ملیونها زن حتی تا امروز در پشت دستگاه های تولیدی  مصروف کار بوده و اکثرا در کشور های صنعتی کلاسیک مانند انگلستان هزاران هزار زن از اثر بی توجهی و کار های توان فرسا و مداوم علی رغم  دستمزدکم و محیط زندگی نا آرام جانهای شان را در پشت  این چرخها از دست داده اند . همانگونه که انقلاب صنعتی با آنهمه کمبودیهایش توانست  ساختار های انقلاب کشاورزی را متلاشی ساخت این انقلاب سوم هم که در شرف تکوین است  ساختار های نظام صنعتی را  متلاشی کرده ویا خواهد کرد  و قسمیکه ملاحظه میگردد بحران کنونی جهان نیز ناشی از همین انقلاب سومی (الکترونیک) و انتقال پر تنش آن خواهد بود.

در افغانستان که از جنبش نهضت نسوان و پا کشایی این طبقه به مکتب و مدرسه و دانشگاه حدوداً نیم قرن میگذرد بانوان توانستند از همان آغاز در دستگاه های اداری ، آموزشی ، حقوقی اشتراک نمایند که موجودیت هزاران متخصص ، دکتر وانجنیر و محقق علوم انسانی و طبیعی از جنس بانوان در افغانستان مؤید این ادعا میباشد . زنان با مردان یکسره روزگار پر تنش سی و اند ساله را  یکجا تجربه کردند و همه نوع محرومیت های را که به نسل موجوده  افغانستان تعمیل شده بود بار آن را بردند و بدوش کشیدند . و اما نباید  فراموش کرد که  زنان در انتقال تمدن جدید  که با تعارضات و تنش ها  بحرانها و نا آرامیهای عمیق  ومخاطرات زیادی  در مقایسه با دورانهای  قبل همراه میباشد . نشانه های این انقلابات که سر آغاز آن از افغانستان شروع شده است همۀ جوامع را در بر خواهد گرفت . علمای روانشناسی جامعه چنین بشارت میدهند که  در پی این بی نظمی ها  و آشوبها جامعه انسانی  تر و دیموکراتیک تر  که نه آرمانشهر است  و نه  هم ضد آرمانشهر بلکه «ارمانشهر عملی  است که نه بهترین و نه  بدترین  دنیای ممکن  بلکه  دنیایی است  هم تحقیق پذیر  و هم بهتر از دنیایی  که پشت سر گذاشتیم» [2]

تافلر تعارضات قدیمی را  در چار چوب تازه  تحلیل میکند  و پرده  از تعارضات جدید ی بر میدارد  که در محدودۀ  وسیع تر و پر اهمیت تر  زندگی ما را تحت تأثیر دارند که تعارض  بین مدافعین تمدن صنعتی و باز مانده های از تمدن کشاورزی که در روستاها ی برخی از کشور های انکشاف نیافته مانند  (افغانستان که در اکثر جا ها  هر دو تیپ حرکات  اعم از فیودالی و بورژوازی با هوا خواهان تمدن جدیددر تعارض بمشاهده میرسد) و هوا خواهان تمدن جدید  که بنظر تافلر  بزرگترین مواجهۀ سیاسی  زمان ما را تشکیل میدهد  و سر آمدان قدرتمند جوامع  سرمایه داری و سوسیالست و فئودالی را بمعارضه  می خواند.

در کشور ما نیز که توجه دنیا را به اهمیت نظم و تحکیم صلح کشانیده است این نکته واضح میگردد که بی نظمی و  تصادف در تکامل  و تکوین  پدیده ها معطوف میگردد، به این معنی که  با برسی  نظریه های جدید  و تکان دهنده  در این کشور از همین حالا یک تعارض وسیع در مقابل عمل کرد کشور های که در  اینجا استقرار یافته اند موجود میباشد . یک پژوهشگر و متفکر بلژیکی بنام  پریگوگین «یک بینش تازه ای را در زمینه تکامل  ارائه میدهد  که بکمک آن می توان  از میان آشفتگی های موجود  و هرج و مرجی که  مردم را زمین گیر کرده است  به جستجوی  نشانه های بدیع  نظم  و تکامل فردا را شناخت و به آن پرداخت.» [3] زیرا قسمیکه تجربه های تاریخی نشان میدهد هر گز تمدن جدید نتوانسته است به آهستگی و احتیاط جای تمدن قدیمی را بگیرد بلکه همیشه با جنگها و نا استواریها درب شهر ها را کوبیده و در فرجام چیز نوی را در خرابه های آن به جهان به ارمغان  آورده است که نظیر آن را در جنگ جهانی دوم که حدوداً چهل الی پنجاه ملیون  کشته جاه گذاشت می بینیم که اروپای فاخر بعد از جنگ را به ارمغان آورد.

این موج تازه که با نا آرامیهای انباشته در اکثر  کشور ها ی عقب مانده است  در اکثر کشور های پیشرفته رکود های عظیم اقتصادی را بار آورده است این عقیده انسان را به چیزی بالاتر از اشراق  به آینده  نوید میدهد ، که تجزیه و تحلیلی بسیار درخشان و تازه نیرو های که تمدن ما را تشکیل میدهد . قسمیکه ما می بینیم این هرج و مرج موجوده باعث این میگردد که ما را برای یک انتقال صلح آمیز  به جامعه معقولتر  و خردمندانه تر  با احتراز از  مخاطرات  گوناگونی  که این انتقال بهمراه دارد ، ما را به فردا آماده میسازد ولی یک چیز را نباید فراموش کرد که در همۀ این گیر و دار ها و هرج  و مرج در کشور که  زاده تبدیل فرهنگ کهنه به نو است زنان از سی سال به اینطرف نقش فزاینده داشته و همه گونه مرارتهای را که این  هرج و مرج  ایجاد میکند دیده و تجربه کرده اند . زنان که در بر اندازی شوروی   سهم اساسی داشتند در این  تعارضات  شوهران و فرزندان و خانه ها و مأمن خود را از دست دادند و یکجایی با شوهران شان  ویا بصورت انفرادی آواره گردیدند و یا در داخل کشور مجبور به کوچ کشی های اجباری شدند که تلفات  زنان در این هرج و مرج ها کمتر از مردان نمی باشد .

و اما همین بانوان زمانیکه  جامعه  نیازمندی بکار آنان پیدا کرد  در اکثر شئون  مادی سهم خود شان  را گرفتند ،چرا که :«زنان در میدانهای کار و تلاش و مسایل اقتصادی  نیز حق شرکت دارند، و در همه این زمینه هاحقوق همسان با مردان دارند  زیرا قرنها پیش از انکه اروپا به زن حق  مالکیت بدهد  اسلام به زنها این حق را داده است، زیرا از نظر اسلام زنان میتوانند کار کنند در خانه یا بیرون از خانه و مالک محصول  کار خویش باشند ، ارث ببرند و ارث بگذارند، و بهر نوع  تلاش سازنده اقتصادی دست زنند.سرمایه داری کنند و به تاسیس مدیریت های پر در آمد در نظام اقتصادی و اداره کشوری، در امور حقوقی و قانونی  دست یازند. این  همه مسائلی است که در فق اسلامی مطرح  گردیده و قوانینی است که  در متن تعالیم اسلامی قرار دارد.» [4] اکنون زنان در تجارت ، صنایع ، مدیریت ، بانکداری ، مهندسی ، اداره عامه ، موسسات حقوقی و قضای، آموزش و پرورش در مدرسه ها و دانشگاه ها و حتی منحیث اعضای مجلس نمایندگان  در کشور مشغول کاراند زیرا روشنترین موضوعات در اسلام، جانداری اصولی از رشد علم و گسترش آموزش و دانایی در سطح  جامعه است ، بدون فرق و تمایزی میان افراد و طبقات و اجناس. آیات قر انی در این موزد بسیار گویا است و تعلیمات  پیغامبر اسلام جناب محمد (ص) مشعر بر آن است که گستردگی و عمیق بر ضرورت رشد شناخت و عقل گرایی ، تاکید کرده است و از همین سبب است که پیغامبر گرامی اسلام طلب علم را بر هر مرد و زن مسلمان واجب امر کرده است و کلمه مسلم که در نفس حدیث آمده است «مسلم» اسم جنس است که شامل مرد و زن  میشود.چون کلمه مؤمن و سایر کلمات که در قرآن   تکراراً آمده است که این موضوع تردید نا پذیر میباشد.

در بسیاری از آموزش ها چون آموزش اصول و اعتقادات ، واحکام شرعی که زنان باید بدانند ، ادن شوهر  نیز شرط نیست ، چون دیگر اعمال تکلیفی  که منع  شوهران در آن تأثیری ندارد  و از همین سبب است که پس از ظهور اسلام ، و برداشتن موانع علم آموزی از سر راه همه به ویژه این قشر ، زنان در میدانهای علم  و آموزش گام نهادندو چندی نگذشت که زنانی آگاه و دین شناس  پدید آمدند و بمقامات بالایی در آگاهی و دانش رسیدند.

زنان در مشارکت  سیاسی:

«اسلام از نظر شخصیتی نه یک مورد نه دو مورد بلکه در موارد متعددبرای زن و مرد شخصیت مساوی قایل شده است ، به این اساس  ،اقرار زن ، قضای او ، مرجعیت او ،رهبری او ،وکالت او، وزارت او و ریاست جمهوری او همه پذیرفته شده و مسلم است . زیرا مرز دانش و علم زن و مرد ندارند . دلیل عمده این ادعا  ارزش  صداها روایت حدیثی است که از حضرت عایشه صدیقه (رض) خانم  پیغمبر اکرم (ص) در صحیحین آورده شده و هر کدام آن دارای اسناد کامل میباشد که دلیل  قوی ای در سهم گرفتن زنان در امور  و شرایع میباشد. زنان در صدر اسلام  با شوهران شان یکجا در جنگ ها  اشتراک میکردند بار ها پیغامبر اکرم  یکی از زنان خود را در  جنگها باخود میبردند و این کاری بود که  یاران  پیغمبر نیز انجام میدادند  چنانچه زنانی بودند که در جنگ ها به مداوای مجروحین می پرداختند و آنها را مداوا میکردند و به  مجاهدین آب  آشامیدنی و غذا فراهم میکردند . همین اکنون در بیت الله العظیم در مناسک  حج  به صد ها هزار زن و مرد مناسک حج را یکجا و پهلوی هم ادا میکنند و پهلوی هم نماز میگذارنددر حالیکه از نژاد ها و سر زمینهای  مختلف میباشند و به  طواف و  صفا و مروه می پردازند به ترتیبی که اگر رو پوش زن به رویش  تماس پیدا کند  به او دم واجب میگردد و زنان با روی  گشاده در خانه خدا  مراسم حج را بجا می آورند که یک پیام روشن  در مورد  همسویی زن با مرددر یک پردۀ نهایت عفاف و تذکیه روح و نفس  میباشد. بنا بر آن خانه نشینی و گوشه گیری مطلق  زنان که در قرون بعدی پدید آمده ، هم آهنگ به سیره پیغمبر و یاران وی نبوده . زیرا «تشریع همیشه تابع تکوین است و مقنن اسلام،احکام را بر اساس مفاسد و مصالحی که در تعلق خود آنها است واجب و حرام می شمارند، زیرا حقیقت انسانیت انسان به بدن مادی  وی نیست بلکه انسانیت را نفس ناطقه  که یک مرحله بالاتر و والا تر از مذکر و مؤنث بودن است  تشکیل میدهد . زیرا حقوق زن و مرد مشترک و متساوی اندو هیچگونه تفاضلی از این حیث بین  آن وجود ندارد ، مگر در جا هایی که حقوق قسماً به زن تعلق می گیرد و یا بمردکه در اثر آن وظایفی بمیان می ایدو واجباتی فراهم می آید  و اصلاً طبیعت قانون گذاری در حقوق مشترک است و اصل اولیه در قانون گذاری اشتراک حقوق است .

همان طور  که یک زن حق دارد در رشته پزشکی مرجع درمان بیماری و درمان باشد در مورد مرجعیت دینی و مرجعیت قانون گذاری نیزدر صورت که واجد صلاحیت های اصولی آن باشد میتواند مرجع فتوا و قانون گذاری باشد  روی همین اصل است که از مدت  چندین دهه به اینطرف در کشور ما بانوانی در مسایل فق و حقوق و شناخت  حقوق  و قوانین   از رشته های شرعیات ، حقوق و اداره عامه اقتصاد ، انجنیری  و معدن ، ساختمانی ، زراعت  و علوم الکترونیکی و غیره فارغ شده اند که اکثر این بانوان در  موسسات حقوقی  قضایی ، سارنوالی و  حتی  با توفیق یافتن در انتخابات در پارالمان  یا مجلس نمایندگان کشور راه یافته اند

علی رغم اینکه در پارلمان افغانستان  یک قسمت کوچک آن را نمایندگان زن  تشکیل  داده بود هیچ زن بی سواد و یا کمسوادی نظیر مردان ره نیافته بودند و بانوان با وجود اقلیت حضوری  ،  حضورشان در پارالمان افغانستان از رهگذر کار و پیکار اجتماعی محسوس و دارای کارایی  در امر دفاع و پالایش از قوانین  کشور بوده است و این بخاطر آن است که زنان  نخبه و با دانش که قبلاً تحصیلات دانشگاهی را به اتمام رسانیده اند و در  جامعه افغانستان  مصدر خدمت و مطرح بوده اند با یک کیفیت عالی و کمیت انگشت شمار، به پارالمان را کشودند که درخشش بی نظیری در امور  مجلس نمایندگان داشته اند . امید واریم که این مراتبه نیز زنان با احساس ودانشور کشور از طریق انتخابات آزاد  در پارلمان افغانستان را یافته و بتوانند از طریق  رای اعتماد  خویش  در کابینه آینده افغانستان بانوان بیشتری در کابینه راه یابند تا خدمات  محوری تری را که تکامل  و تکوین  پدیده های نو ظهور در میدانهای تکامل اجتماعی کشور به آن  نیاز مندی دارد با تصویب قوانین نافع که جامعه را بسوی رفاه همگانی خواهد برد توجه خویش را معطوف بدارند  تا در آزمونگاه زمان  این را ثابت سازند آنطوری که در صدر اسلام  زن دارای کار آیی و حقوق  بوده است اینبار نیز با پاکی و طهارت و تجربیات عالی مصدر خدمات گردند.  زیرا کتابهای سنت وسیره مشعر بر آن است که رابطه زن مسلمان با فعالیت سیاسی در صدر اسلام ، تصویری مطابقت با واقعیت های تاریخی در اسلام  حوزه های متعددو متنوع دارد و ورود زنان با صلاحیت را به تمام این حوزه ها  باز میگذارد و منتفی نمی داند.

 امید بر این میرود که زنان نیز با ابراز شایسته سالاری ،برتری  کار و پیکار و صداقت عمل خود شان را در دستگاه های  مجلس پارالمانی به اثبات رسانیده از این دریچه  وطن را  و مردم را کمک و آباد سازند.

 


 

[1] - نسا ، 14/1

[2] - مقدم ای بر کتاب موج سوم اثر الوین تافلر ، توسط  شهین دخت خوارزمی ، چاپ  چاردهم نشر فاخته ، 1374.

[3] - شهین دخت خوارزمی ] ص، هشت مقدمه موج سوم.

[4] - آفرینش و تکامل زن ، نیلوفر آبی ،تیر ماه  1386 خورشیدی

 

 


بالا
 
بازگشت