فرستنده:محمد یونس مرادی
شعر از عبدالخاق شادان<پژمان>به
مناسبت 8 مارچ
ناظم اولاد آدم
ای زن ای لظف الهی ای فروغ کائنات
تشنه گان مهر و شفقت را توئی آب حیات
خستگی را مرهمی،افسردگی ها را نشاط
دردمندان راشفاهی ،بی شتابان را شتاب
ناظم اولاد آدم مادر پیغمبران
رونق بازار الفت رهگشای این و آن
از للوهایت صدای عشق میآید بگوش
حرف های دلکشت مانند پیغام سروش
در محبت راز دار هستی و در غمها خموش
در مصیبت ها نمی آئی چو چنگ اندر خروش
منبع صدق و صداقت،مخزن شم و حیاء
گلشن مهر و محبت روضه صدق و صفاء
عارفان را رهنمائی عالمان را هبری
سالکان را رهگشائی صابران را مادری
اولیااله را تو پروردی برسم سروری
عاشقان پاک را دادی قبای ذلبری
مختریعان زاده دامان پاک مادرند
مکتشیفان از تجلی های او نامآورند
زاده دامان تو کیهان را تسخیر کرد
طفل ابجد خوان تو دیوان را تسخیر کرد
دست بوست جاده امکان را تسخیر کرد
رهروت این ملک بی پایان را تسخیر کرد
نخبه گان و جمله حماسه سازان زاده ات
شارعان و حامیان دین ،از اولاده ات
گر نبودی ما نمیبودم در روی زمین
گر نگفتی ما نمی گفتم حرف دلنشین
گر نخواندی ما نمی خواندیم ایات مبین
گر نمی رفتی ما نمیرفتیم در راه یقین
آزمودیم اسم الله را ز اله گفتنت
یاد کردیم علم را از شیوه در سفتنت
مادر هستی،خواهر هستی،مهربان هستی بما
نعمتی از بارگاه زلمنان هستی بما
خوشتر از هر میوه باغ جنان هستی بما
در مسیر زندگانی ساربان هستی بما
جایگاهت نزد ارباب بشر وا لا بود
ارزشت در عالم ممکینه بی همتا بود
بر خشونت تکیه کردن در مقامت ابلهیست
حتک حرمت ا نمودن نزدت از نا آگهیست
کله ای بر عفتت رزمید از ایمان تهیست
آنکه بد خواه تو مبباشد نباید کرد زیست
بر بدادن،بد گرفتن ها حرام نا رواست
عامل اینگونه بدبختی سزاوار جزاست
ای زن روزت مبارک بر مقامت احترام
بر قبای عفت و حسن کلامت احترام
بر تجلی های صبح و وردشامت احترام
در مصیبت ها و نومیدی قیامت احترام
مصرع از شعر شادان را نثارت میکنم
بر دبستان سعادت رهسپارت می کنم