احمد سعیدی

 

 

نگاهی بر تعاملات مشکوک سیاسی

 

اول باید عرض شود که نگاه بر قضایای جاری کشور متأثر از تعاملات مجهول ومبهمی است که درین اواخر از طرف مجریان اداره و سیاست کشور در حال آبستن است. شکل گیری سیاست جدید جایگاه وسنگر نو را در سیاست افغانستان باز میکند که نسبت به گذشته کاملاً غیر متعارف ونسبت به سیاست گذاری های جهانی غیر منتظره است. سیاستمداران ما  در برخی از مقاطع زمانی در تعاملات سیاسی با عصبانیت ونا آرامی تمام خطوط قرمز را عبور وپل های عقبی مارا ویران میکنند واما در مواقع آنقدر نرم وانعطاف پذیر اند که حریم خانه خود وبیگانه را فرق نمیکنند. ما در بر خورد ها وتعاملات سیاسی افغانستان وارد نشیب وفراز های کاملاً غیر متعارف میشویم که با اصول ومعیار های حقوقی وارزش های اخلاق سیاسی کاملاً در تناقض قرار میگیرد. برای توضیح بیشتر توجه شمارا به آمد وشد ها وسفر های پیهم وزیر صاحب  خارجه افغانستان به کشور همسایه یعنی پاکستان جلب مینمایم که از دید صاحب نظران امور سیاسی افغانستان کاملاً قابل مکث است.

بحران داخلی خصوصا کشمکش های پارلمان وصحنه سازی های رهبری کشور زمینه را برای بازی های سیاسی خارجی مساعد ساخت. در ماه جاری که تمام اقشار جامعه ما أعم از فرهنگی، سیاسی ومطبوعاتی مصروف بحران داخلی نتایج انتخابات وتنشهای دادستان وداد گستر وافتتاح پر تشویش پارلمان بوده اند. وزیر امور خارجه کشور طور غیر متعارف وغیر منتظره چند بار دروازه همسایه شرقی پاکستان را دق الباب نمود که از هر حیث مشکوک و مبهم به نظر میرسد. منظور از تعامل غیر متعارف وغیر دپلوماتیک این است که اصول دپلو ماتیک وارزش های اخلاقی ایجاب مینماید تا سفر بین هیئات عالی رتبه دولتین ویا دولتها طور متقابل صورت گیرد. هریکی وارد خانه یکی میشود در اثر تقاضا ودعوت مهمان میزبانی اش را می پذیرد اما بر خلاف توقع جناب وزیر خارجه ما دو مرتبه بدون تقاضا و در خواست  میزبان به دیداری  مهماندار مغرور پاکسانی  رفت. سفریکه نه اجندای آن آشکارا مطرح شد ونه هم ملت در جریان آن قرار گرفت. خوب این زمانی بود که ملت مصروف دغدغه های پارلمان وتماشای درامه های بودند که اولیائی امور با بی تکلیفی تمام کار گردانی کردند وملت هم که تمام عملکرد دولت را به نگاه شک می بیند از کنار این بازی ها بی تفاوت گذشت.

هدف ازین آمد وشدها چیست؟ بلی همه دوستان میدانند که از سال پار به این سو بین استخبارات پاکستان ورهبری حکومت ما تعهدات مرموز با آثار ملموس شکل گرفته که یکی ازین قرار داد ها کنار گذاشتن امرالله صالح وحنیف اتمر در ازای توقف مشروط حملات انتحاری در کابل بود واستخبارات پاکستان هم طی یک سال این تحمل را داشت تا انفجارات کمتری را سازمان دهد. اما از انفجار وحمله روز جمعه 8 دلو 1389 در وزیر اکبر خان معلوم میشود که شرط های دیگری هم هست که تا هنوز بر آورده نشده و چون آژیرخطر به صدا در آورده شد. حال که کمتر از دو هفته به بر گزاری کانفرانس سه جانبه افغانستان پاکستان وآمریکا باقیمانده مانده مقامات پاکستانی بازی هارا شدت بخشیده اند وسیاست مداران ساده نگر ما هم قربانی این بازی ها میشوند.حال عدۀ بر این عقیده اند حضور پاکستان بهترین بدیل برای جامعه جهانی در افغانستان است. وطیبق قرار داد قبلی باور داشتند که پاکستان طی یکسال گذشته با لطف بیکران دست از سر حکومت ومردم افغانستان بر داشته است ومیتواند طرح ونقشه ها در اینده مفید تر باشد. برعکس پاکستان سخت در تلاش است تا به هر قیمتی که میشود  از تقویه و رشد  اردوی ملی افغانستان جلوگیری کند این نقشه شومی مقامات پاکستانی  را یکی از سناتوران امریکائی نیز اظهار داشته است. اما مقامات عالی رتبه کشور ما چرا  نمیدانند هر گاهی باشه مرغ را بدست آورد برایش رحم نمیکند واین دام گذاری ها در دراز مدت دمار از روزگار افغانها بر میآورد. حال معلوم میشود که بر داشتن ومعاوضه مهره در درون نظام سیاسی وپوسیده افغانستان از شروط نهائی استخبارات همسایه است. طی دو ماهی که گذشته طور وقفه ای هوشدار داد که باید ارگ نشینان ما به این خواستها تن دهند.

نقشه معکوس: هدف دیگر ازین آمد شد ها برادرانه وغیر دپلوماتیک وزیر خارجه ما تطبیق نقشه معکوساز طرف پاکستان است. در گذشته ها آمریکا و افغانستان یکجا واز یک سنگر قوی پاکستان را زیر فشار قرارداده وی را به مبارزه علیه تروریسم ودهشتگردی وادار میساختند اما حالا تلاشها طور معکوس ادامه دارد چنانچه پاکستان میخواهد افغانستان را در کنار خود قرار داده آمریکارا عامل بحران ونا امنی معرفی نموده ازوی امتیاز بگیرد ویا اینکه نشان دهد ما از شما بهتر به افغانستان تعامل میکنیم واین هزینه سر شار را بجای افغانستان به پاکستان به مصرف برسانید. در یک بررسی و یا همه پرسی می بنیم تمام مردم ما از حکومت وعملکرد غربی ها در راس آمریکا بیزار اند. اما باید وضعیت را  اصلاح نمود ونگذاشت دشمن ازین حالتبهرهبرداری کند. درست است که آمریکا درتطبیق استراتیژی خود در افغانستان دچار اشتباهات فراوان شده اما تا این حد نیست که استراتیژی پاکستان جایگزین آن شود آنانکه از عواقب وخیم استراتیژی وأهداف دراز مدت پاکستان در افغانستان نا آگاه اند گاهی هم درد ورنج این ملت را لمس نکرده اند.اگر افغانستان شکار تلبیس وبازی های شیطانی پاکستان شود دیگر إعتماد دوستان بین المللی اش را از دست داده برای همیش در حاشیه قرار میگیرد.همسنگری افغانستان با پاکستان در برابر جامعه جهانی پیامد های غیر مرغوب ونا مناسبی را در پی دارد.که من آنرا نتیجه همین تعملات مشکوک دستگاه سیاسی کشور میدانم.

ما از مقامات رسمی وسیاسی دولت خویش انتظار داریم تا با حفظ معیار های دموکراتیک واصول دپلوماتیک دیگر ارزش کشی ننموده از حیثیت ووقار کشور درسطح جهان ومنطقه پاسداری کنند..شاید بازی های استخبارات پاکستان به سر نوشت شخصیت های مؤثر کشور در ظاهر چشمگیر نباشد اما در حقیقت از دست دادن سر مایه های چون آقای صالح و اتمر برای افغاتنستان جبران نا پذیر است.یعنی دوهدف در بازی های فعلی به نفع پاکستان عملی میشود اول برر داشتن مهره مؤثر در نظام ودوم در انزوا قرار دادن افغانستان درسطح جهان ومنطقه.پاکستان طور تکتیکی بخاطررسیدن به أهدافش حملات انتحاری را متوقف میسازد اما هر وقتیکه  خواسته باشد قلب مارا انفجار داده میتواند ونمونه آنرا در حملات وزیر اکبرخان قندهار مشاهده نمودید در چنین شرائط میبایست هوشیار بود واستراتیژی را فدای تکتیک دشمن ننمود....

 

 


بالا
 
بازگشت