احمد سعیدی

 

ضرورت به باز نگری در سیاست خارجی

 

احمد " سعیدی "

 


سیاست خارجی جمهوری اسلامی افغانستان  در حال حاضر با اولویتهای اساسی ذیل نیازدارد:
ضرورت توجه خاص  به نوسازی و توسعه کشور و تامین سطح قابل توجهی از رفاه مادی و معنوی برای عموم جامعه که این امر جز با اعمال یک سیاست خارجی همه جانبه و مبتنی بر اعتمادسازی دوستان بین المللی یک جا و  متقابل با همکاری مؤثر، امکان پذیر نیست.
حفظ منافع ملی با سیاستهای منطقوی و فرا منطقوی بر محور ژئوپلیتیك جهانی  و در جهت تعمیق اهداف استراتژیك مشروع

حضور فعال و مؤثر در تعاملات بین‌المللی با هدف ایجاد تشکل‌های همکاری منطقه ای وبین‌المللی برای ممانعت از تثبیت نگرش‌های هژمونیک که دامن گیر ما است
 4ـتوجه به تبیین همه جانبه با اعمال ظرفیت‌های قانون اساسی در امور داخلی و خارجی كشور برای حل مسائل پیش رو در سیاست خارجی امری ضروری است. زیرا با توجه به جایگاه خاص قانون اساسی در تصمیمات و سیاستگذاری‌های بزرگ  ملی و بین‌المللی جمهوری اسلامی افغانستان  آن به  نگاه ژرف  به سیاست خارجی بر اساس اصول مهم آزادی (در داخل) و استقلال (در خارج) تعریف و تبیین شده است، آزادی و استقلال دو الزام ملی برای نهادینه شدن مردم سالاری در نظام افغانستان. است. لذا بر پایه شعارمحوری واصلی مردم که در آن حاکمیت مطلق به دست مردم باشد  نیاز سیاست داخلی و استقلال نیز پیش نیاز سیاست خارجی برای استمرار مردم سالاری در قالب جمهوری اسلامی افغانستان  است؛ بنابراین، از آنجایی که رفتار سیاست خارجی و جهت گیری‌های استراتژیکی کشورها بایستی بر اساس شرایط و واقعیات پیرامون با درک درست از تحولات بین‌المللی تبیین گردند، امروزه توجه جامع به تبیین متناسب و بکارگیری ظرفیتهای همه جانبه قانون اساسی کشور ما ، امری ضروری است.


مع الوصف اهم چالش‌های رابطه بین سیاست خارجی و ژئوپلیتیك در افغانستان  را می‌توان به ‌سه دسته تقسیم نمود:

 1ـ چالش كهن استراتژیكی و ژئوپلیتیكی در ادوار مختلف؛ افغانستان  همواره فاقد متحد استراتژیك بوده و طی چند سال اخیر که با امریکا طرح استراتیژیکی امضا گردیده با سخنرانی ها و حرکت های اخیر دولت این تعهد استراتیژیک بین امریکا و افغانستان را زیر سوال برده  و به تعبیری دیگر افغانستان   در بین پاکستان ایران  و سایر دول و ملت‌ها قرار دارد و با هر یك از آنها وجوه اشتراكی متعددی دارد ولی جزو هیچ یك از آنها نیست. توافقات همکاری های دراز مدت بین ها نیز وجود ندارد
چالش‌های مستمر ژئوپلیتیكی و تغییر و تحولات متعدد مؤلفه‌های ژئوپلیتیكی جدید از جمله تعارضات جهانگرایی و جهانی شدن، حفظ مرزها و نیز وضعیت مرزها در جهان الكترونیك و یا ژئوپلیتیك نوین و چالش‌های ایدئولوژیک، اینكه افغانستان  چگونه هم منافع خودش را تأمین كند و هم تعاملات مناسب را در روابط بین‌الملل داشته حفظ نماید به باز نگری ضرورت است  .

3 _ چالش فكری و اینكه كدام نگرش ژئوپلیتیكی و اجماعی می‌تواند منافع و امنیت افغانستان  را تأمین کند باید برجسته گردد و به آن تاکید شود به باور من  

-
سیاست خارجی افغانستان : با گذشت اضافه از هشت سال  از عمر حکومت بعداز طالبان  آرمان گرا بوده در این مدت هشت سال سیاست خارجی ما   متأثر از تحولات شگرف و عمیق بین‌المللی و منطقه‌ بوده است. زیراموقعیت منحصربفرد ژئوپلیتیکی افغانستان  به گونه‌ای است که این کشور همواره در سیر تحولات استراتژیک به عنوان یکی از اجزای لاینفک استراتژی‌های جهانی منطقوی  محسوب شده و این امر سبب شده تا تحولات بین‌المللی نیز متقابلا بر رفتار و سمت‌گیری‌های استراتژیک در سیاست خارجی این کشور بسیار مؤثر باشند؛ بنابراین، تحلیل و تبیین سیاست خارجی افغانستان  به طور طبیعی تابع یک تحلیل سیستمی است که ما می دانیم ، زیرا تعاملات خارجی دولت‌های حال و گزشته افغانستان  تحت تأثیر تحولات در نظام بین‌الملل و همسایه ها بوده  است. بر این اساس نه تنها سمت‌گیریهای سیاست خارجی ج. افغانستان . نسبت به دوره جنگ سرد در قالب رویکردهای سیستمی با تغییر در خط و مشی‌ها مواجه شده، بلکه شدت و ضعف در تبلور بخش اعظمی ازتعارضات سیاسی ـ امنیتی گاه و بیگاه قدرت‌های بین‌المللی علیه جمهوری اسلامی افغانستان بوده ، بلحاظ عدم توجه به این مسیر طبیعی و تعارض در رویکردهای سیستمی سیاست خارجی این کشور است. به عبارتی دیگر، به رغم رویه‌های تاکتیکی و بی ثباتی‌های مقطعی در استراتژی سیاست خارجی افغانستان ، موقعیت متمایز ژئوپلیتیکی این کشور عملا مسیر تحولات سیاست خارجی و جهت گیری‌های استراتژیکی آن را در روندی سیستمی و همگام با ساختار نظام بین‌الملل قرار می‌دهد؛ بنابراین، همواره میزان و کم و کیف درک این شرایط، تعیین کننده چگونگی تامین منافع گوناگون داخلی وخارجی افغانستان  می‌باشد.


بر این اساس در اوایل این هشت سال که گزشت  سیاست خارجی افغانستان  بسیار رادیکال و آرمانگرایانه و خوش باورانه  بود، ولی با گذراندن تحولاتی جدید به تدریج محتاطانه و در مسیری عملگراتر قرار گرفت. اما سیر دایره وی مکمل را تا کنون  تکمیل نکرده در واقع، تغییرات تدریجی در رفتار و سیاست خارجی جمهوری اسلامی افغانستان با منشأ نظام بین‌الملل شمرده و خط کشی گردیده است روی این اصل همه می دانند که   سیاست خارجی افغانستان  همگام با سیاست داخلی و یا تداوم سیاست داخلی آن نبوده ، بلحاظ اینکه مهمترین عوامل تاثیرگذار در این تغییر جهت، مسائل انسانی اعم از تصورات افراد، ناسیونالیسم و یا مباحث قومی و نیز موضوعات اقتصادی به عنوان عوامل تعیین کننده در سیاست خارجی، نبوده‌اند. منافع ملی و بین‌المللی دولت‌ ما  در نظام بین‌الملل تابع دو اصل جامعه پذیری و رقابت است؛ حضور دولت‌ها در جامعه نظام بین‌الملل ضمن رقابت میان واحدها، همگام با پذیرش هنجارها و قواعدی است که آن نظام در کنار همه ویژگی‌های فردی، ایدئولوژیک و غیرایدئولوژیک برای دول فراهم می‌کند تا زمینه‌های درک متقابل برای آنها فراهم گردد .در شرایط موجود


تحلیل وبررسی سیاست خارجی ج. افغانستان  مستلزم مطالعه در دو مقطع متفاوت از ساختار نظام بین‌الملل است: حضور امریکا و ناتو در افغانستان  نظام یک قطبی در جهان بناً نهایت ضرور است  با تدوین یک  سیاست خارجی دست به کار شد و حقایق زیرین را در خطوط اول آن  مد نظر داشت   الف) تاثیر بلوک بندی‌ها بر سیاست خارجی در شرایط موجود و مطالعه عمیق در این باره

 ب) تاثیر اوضاع و شرایط نا بسامانی  اقتصادی و ژئواکونومیک بر سیاست خارجی ما

 پ) تاثیر ویژگی‌های ژئوپلیتیک بر سیاست خارجی

 ت) تاثیر نگرش‌ها و رویکردها‌ی ایدئولوژیک قومی و زبانی  بر سیاست خارجی در منطقه و فرا منطقه و تاثیر آن بر افغانستان

ث) تاثیر مولفه چون  تبلیغات  و سوی ذهن ها در  افکار عمومی بر سیاست خارجی روی  این اساس با پایان گرفتن بلوک بندی شرق و غرب و شرایط که افغانستان برای عضویت در بلوک بندی ناتو پیدا کرده است باید بر ضرورت حرکت های افغانستان در روابط معقول و دو جانبه بین المللی تاکید شود و در بعد منطقوی نیز با تکیه بر سیاست اعتماد سازی متقابل موجبات تقویت موقعت افغانستان در منطقه و جهان را فراهم کرد سیاست انزوا گری در حالت موجود و آینده افغانستان را بطرف نابودی می کشاند

 

 


بالا
 
بازگشت