احمد سعیدی

 

اگر رييس جمهور گريه كند، ملت چه كند ؟؟؟  

 

 

 در ارتباط به آیندۀ افغانستان سوال های زیاد وجود دارد که بسیاری از تحلیلگران وکار شناسان امور سیاسی را در دو راهه قرار داده است .طوریکه عدۀ محدود و انگشت شمار ي نسبت به آینده امید وار بوده در مصاحبه ها وتحلیل ها خواب نا تعبیر را به تصویر میکشند واما عدۀ نسبت نبود ظرفیت اعتماد ملی و بین المللی و بي كفايتي  در داخل افغانستان از آینده مأیوس بوده لحظات بسیار تاریک وفاجعه آمیزی را لحظه شماری میکنند.برای توضیح این دو طرز فکر لازم میدانم وضعیت جاری کشور را به بر رسی بگیرم.

* آنانکه از آینده راضی به نظر میرسند نگاه شان به مسیر وچوکات مشخص دوخته شده وهمه چیز را در موجودیت خود وحفظ قدرت وتوزیع غنائم تصور مي كنند   ، مثلا وقتی اخبار آژانس خبر رسانی با ختر را که سیاست های دولت را توجیح میکند مرور کنیم يا كمسيون و يا كمسون سازي را مي بينيم  به این نتیجه میرسیم که افغانستان بزودی خانه امن برای همه اتباع کشور بوده، بساط فساد ظلم جنگ  وبیعدالتی از سر زمین ما براي هميش  بر چیده خواهد شد وحکومت اعتبار از دست رفته خودرا بزودی بدست خواهد آورد.البته خوشبینی ها آمیخته با خصبت چاپلوسی  است تا بتوانند بقای خودرا تضمین کنند

اما  افغانستان وآیندۀ تاریک: دولت افغانستان توانای حفظ حکومت وحراست از سر زمین خودرا ندارد و رييس جمهور  عوض اينكه درد واقعي  خود را به ملت آشكار كند و در مقام رييس جمهور كه عاليترين مرجع تصميم گيري كه خودش است عمل كند  اشك مي ريزد  وجامعه جهانی هم از ملاحظات مشخص كه دارد  یافتن شخص مطمئن مدیر وبا ابتکار كه بتواند اهداف خارجي ها را زودتر عملي كند  در افغانستان محروم و مأیوس است.چون جامعه جهانی به منظور تأمین منافع خود در سر زمین چون افغانستان آمده اند نه براي سعادت ما  یعنی اول خود شان وبعد افغانستان برای شان مهم است، اما بعضي  حکومت مدار های افغانستان تنها به منافع خود مینگرند.اگر منافع و مصالح شخصی  شان تأمین نشود هیچ دوست وحامی را بکار ندارند.مثلا اگر جامعه جهانی از حساب دهی شفاف صحبت کند ویا از مبارزه با مواد مخدر وفساد اداری حرف بمیان بیاورد.مسئولین دولتی زبان اعتراض را گشوده حرف بمبارد های هوای تلفات ملکی وتلاشی خانه ها وصد ها بهانه دیگر را بهانه آورده حضور جامعه جهانی را به چالش میکشند

 

بعد از آنكه در ليسه اماني در روز تجليل از سواد آموزي رييس جمهور صحبت كرد  برخی ها خوشبینانه حکم میکنند که رئیس جمهور بسیار گريه كرد و قسم خورد  مگر اين  قسم های محکم و گريه هاي  پر سوز را در گزشته نكرده بود در گزشته چه تغير به وجود آمد كه در آينده انتظار آن باشيم بدون ترديد هيچ همان اباء وقباء و تكرار  ظاهر سازي گزشته  

 

حالا اگر رهبري افغانستا ن به تقابل کشور های منطقه و فرا منطقه: بر خواسته در شرايط موجود كه از نگاه نظامي سياسي و اقتصادي نا توانيم اين سياست نا عاقبت انديشانه  کشور را دچار بحران وکشمکش جدید میسازند که هیچکس آنرا کنترول کرده نتواند.دران صورت افغانستان کشور نه که حیثیت منطقه مورد منازعه وکشمکش را خواهد داشت که هر کس بر پارچه ازین بساط مصیبت خیز حکومت خواهد کرد.این کشور دیر یا زود با سياست هاي غلط ما و ديگران  میدان رقابت وبازی کشور های همسایه و كشور هاي ديگر زور مند  میشود چون رهبران این سر زمین از همه كس و از همه كمك كننده ها  ناراض وبه ارباب ديگري  افتخار میکنند.خیلی خوب است بجای استخبارات پاکستان كه در ريشه هاي بالا و پايين دولت ما جايگاه سرنوشت ساز دارد  مستقیم با سیا معامله کنیم حیف که ریا کاریم مزدوری میکنیم اما به مزدور ارباب.دشمن ارباب ودوست مزدورش میشویم... يعني پاكستان این وضعیت مارا به بیچارگی میکشاند ما همیشه به جنگ وکشتن وبستن افتخار میکنیم کاریکه طرفداران چنگیز وهتلر در عصر حاضر ازان شرم دارند.اما افغانها هر گز  از جنگ شرم نداريم و خجالت نمي كشيم

از بيانيات جناب رييس صاحب جمهور چنين استنباط مي شود كه اين ملت و اين مردم  افغانستان  هیچ دوست ندارد.: میتوانم در اینجا ادعا کنم که با انکه ما گناه عقب مانی و بي كفايتي كاري خود را  بگردن دیگران میاندازیم در طول تاریخ جزء افغانها و رهبران شان  دیگر هیچکس مقصر نا بستمانی های افغانستان نبوده و نیست این افغانها اند که تمام دنیارا برای خود دشمن می پندارد انگلیس دشمن، روسیه  دشمن و متجاوز، آمریکا و ناتو  اشغالگر ،پا کستان وایران مداخله گر بشمول چهل و سه كشور ديگر  واگر اینها واقعیت داشته باشد اين حقيقت آشكار مي شود كه افغانها خود زمینه ساز اشغال  اند. این ها شعار های ما افغانهاست  پس ایشان کدام دوست را داریم که دست مارا بگیرد هیچ کس ملتی که هیچ دوست ندارد.افغانها نسبت به یکدیگر ونسبت به بیگانه بی باور اند کاشکی بیگانه ستیز بودی وخود پرور. خودش از فقر وتهی دستی در حال مخمصه است پیوسته ادعا دارد که خارجی ها یورانیوم وطلا وپلاتین وگاز مارا بردند.آخر خود شما که برده وخورده نمیتوانید وبخاطر همین لقمه خام در جنگ هستیيد و يك ديگر را مي كشيد  بگذاردید دیگران ببرند تا جنگ شما پایان پذیرد.تا کی می جنگید؟ قوم غرور ودلاور اما فقیر وگرسنه.من باری دیگر ادعا میکنم که هر فقیر وگرسنه دلاور ورشید است چون در دنیا چیزی ندارد که از ترس تلف شدن وخراب شدن آن جنگ نکند همان است که از زندگی به تنگ آمده به سراغ مرگ میرود هر قومیکه به سراغ مرگ برود شجاع ودلاور غیور واما بی دست آورد است خودرا میکشد  بدون اینکه چیز ی بدست آورد.

 

 


بالا
 
بازگشت