رحمت اله روان
طرح تجزیه افغانستان را باید در زباله دانی تاریخ انداخت
وحيد عمر سخنګوی دولت جمهوری اسلامی افغانستان روز سه شنبه 12/5/1389 در گفت و گو با خبرنگاران گفت: به تازگي برخي از مقامهاي آمريكايي از تجزيه افغانستان به خاطر ايجاد آرامش در كشور مطالبي گفتهاند كه كاملا به دور از واقعيت است،رابرت بلیک سفیر قبلی آمریکا در هند وپيتر ګالبریت معاون سابق دفتر سیاسی سازمان ملل متحد در افغانستان از واشنګتن خواسته بودند تا به تجریه افغانستان به دوبخش شمالی وجنوبی به نارامی های نوساله افغانستان پا یان دهد.
به گفته وحید عمر، افغانها در زماني كه اوضاع كاملا براي تجزيه افغانستان
مناسب بود، مانع طرح تجزيه كشورشان شدند و با وجود جنگهاي خونين، تماميت ارضي
كشور خود را حفظ كردند،در حال حاضر که افغانستان دارای دولت ،قانون اساسی و
نیروهای امنیتی برای حفظ سرحدات خود است ،این طرح به هیچ وجه برای مردم
افغانستان پذیرفتنی نیست.
سخنگوي دولت افغانستان در ادامه صحبت های خود ګفته: افراد و يا گروههايي كه در
داخل كشور از طرح تجزيه افغانستان حمايت ميكنند، مسؤوليت بزرگ ميهني دارند و
آناني كه از خارج به اين موضوع دامن ميزنند، نيز مسؤوليت وجداني و اخلاقي
دارند و فردا در برابر ملت افغان پاسخگو خواهند بود،وی ګفت این نوع اظهارات از
مغز های مریض تراوش میکند وهیچ اهمیتی برای افغانها ندارد..
ازجانب دیګر احمد رشید، نویسنده و تحلیلگر پاکستانی، معتقد است که افغان ها به
هیچ وجه حاضر به پذیرش طرح تجزیه افغانستان نخواهند بود، و تاریخ گواهی می دهد
که آنها همواره بر علیه چنین مفکوره مبارزه کردند. بر علاوه آن، وی تجزیه
افغانستان را برای پاکستان «مخاطره آميز» می خواند.
احمد رشید طی یک مطلبی که روز ګذاشته در روزنامه فایننشنل تایمز به نشر رسیده می نویسد:در۳۲ سال ګذاشته افغانها برای حفظ تمامیت ارضی کشورشان درګیریک سلسله جنګ ها شدند،علیرغم تمام دسیسه های ابر قدرت ها و همسایګان افغانستان،هیچ کدام جنګسالار یا رهبر افغان تسلیم بر فشار های واراده برای تجزیه افغانستان نشدند
وی در ادامه می نویسد: افغانستان که از سال 1761 بدینسو - مدتها پیش از چهار همسایه خود یعنی پاکستان، ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان - یک ملت بوده است. گرچه افغانستان دچار جنگ های داخلی و کودتاه ها و قربانی بازی های ادیولوژیک قرن 20 ام شد، برعلاوه آن، کشور و مردم آن، جهندگی قابل توجه ی را از خود نشان داده اند
آخرین طرح تجزیه افغانستان از جانب "رابرت بلاک ویل"، یکی از مقامات سابق دولت بوش و سفیر پیشین ایالات متحده در هند، مطرح شده است. آقای رابرت بلاک ویل در نشریه ی "فایننشیل تایمز" نوشته است که چون پیروزی امریکا در جنگ افغانستان بعید به نظر میرسد، پس بهتر است که امریکا طرح تجزیه افغانستان را روی دست گرفته، جنوب افغانستان را به طالبان تسلیم دهد، و شمال و غرب را برای تاجیکان، هزاره ها و ازبیک ها. این طرح به نظر وی در شرایط فعلی یک اقدام واقع بینانه و مسئولانه خواهد بود
احمد رشید در مورد پیشنهاد های ناکام تجزیه طلبانه ی سایر کشور ها از رهبران افغانستانی چنین می نویسد: در میان سال های 1988-1989 شوروی سابق از جنرال دوستم تقاضای ایجاد یک بافر برای محفوظیت آسیای میانه از نفوذ مجاهدین کرده بود؛ ایران در دهه های 80 و 90 تلاش کرد تا شیعه و هزاره ها ساکن در غرب افغانستان را متقاعد سازد تا با ایران بپیوندند؛ شماری از رهبران تاجیکستان از احمد شاه مسعود در خواست طرح ایجاد "تاجیکستان بزرگ" را کردند؛ آی اس آی در دوران حکومت طالبان (1996-2001) پیشنهاد تاسیس دولت پشتون ها را در جنوب افغانستان کرده بود
در ادامه نویسنده پاکستانی چنین می نویسد: جنرال دوستم 20 سال پیش برایم گفته بود، که گلوی اولین افغان تجزیه طلب را می برم. پیش از حمالات 11 سپتامبر، طالبان هم به همین لحن برایم در مورد تجزیه سخن گفتند. و حالا هم به همین باور هستند
به باور احمد رشید، اولین مورد قابل توجه اینست که افغانستان دارای یک ترکیب قومی خیلی پیچیده ی است، میلیون ها پشتون در شمال در میان تاجیک ها و ازبیک ها بسر میبرند. به همین ترتیب، جنوب هم سهم عادلانه خود را از مردمان غیر پشتون دارد. تجزیه افغانستان می تواند به عواقب بدتر از تجزیه هند در سال 1747 منجر شود.
احمد رشید می نویسد: چنین پالیسی باعث تضعیف جدی افغانستان شده، جنگ درون قومی را دامن می زند. تجزیه افغانستان برای پاکستان هم خطرناک خواهد بود: پشتون های پاکستان در صدد پیوند با برادران خود یعنی پشتون های افغانستان بر می آیند، که سر انجام باعث ایجاد یک دولت قوی، پشتونها در منطقه می شود
وی در ادامه می افزاید: افغان ها و پاکستانی ها شاهد عواقب وحشتناک تجزیه کشور ها بودند- نه تنها تجزیه هند، بلکه از کوریا، ویتنام، جرمنی، یگوسلویا، و جدایی شرق پاکستان در سال 1971. اکنون بازی با مرزهای یک منطقه ای که دچار تروریزم، افراط گرایی و درگیری های قومی است، مثل شعله ور کردن آتشی در حالت آمده است
به باور احمد رشید، انتشار اسناد محرم نظامی توسط وب سایت "ویکی لیکس" - که یک خجالت بزرگ برای امریکا، ناتو و پاکستان پنداشته می شود - جنگ افغانستان را مغلقتر ساخته است
نویسنده پاکستانی طرفدار طرح مذاکره با طالبان بوده، چنین می نویسند: آری، اوضاع افغانستان بحرانی بوده، جنگ امریکا بر علیه ترورزیم در حالت باخت است و غرب می خواهد که نیروهای خود را به زودی از افغانستان بکشد. با این حال، تنها راه حل گفتگو میان رهبران واقعی طالبان، کابل و واشنگتن برای تصویب یک موافقتنامه ی مبنی تقسیم قدرت در مرکز و ولایات افغانستان است
در آخر احمد رشید از آقای اوباما می خواهد تا باید عجله بخرچ داده، انتظار برسی ماه دسامبر و یا کوشش های جنرال پتروس برای شکست طالبان پیش از آغاز گفتگو، را نکشد. امریکا و ناتو باید در مذاکره با طالبان را هم اکنون باز کنند، در صدد تشکیل یک اجماع میان همسایگان افغانستان در مورد مذاکره با طالبان برآمده، برای افغانستان تهعد دراز مدت در باب ارتقای ساختمان ملی داده شود، و آهسته مسئولیت امنیت کشور را به اردو ملی و پلیس افغانستان بسپارد. حرف تجزیه افغانستان را باید در زباله دانی تاریخ انداخت .پای رحمت اله روان.
وحيد عمر سخنګوی دولت جمهوری اسلامی افغانستان روز سه شنبه 12/5/1389 در گفت و گو با خبرنگاران گفت: به تازگي برخي از مقامهاي آمريكايي از تجزيه افغانستان به خاطر ايجاد آرامش در كشور مطالبي گفتهاند كه كاملا به دور از واقعيت است،رابرت بلیک سفیر قبلی آمریکا در هند وپيتر ګالبریت معاون سابق دفتر سیاسی سازمان ملل متحد در افغانستان از واشنګتن خواسته بودند تا به تجریه افغانستان به دوبخش شمالی وجنوبی به نارامی های نوساله افغانستان پا یان دهد.
به گفته وحید عمر، افغانها در زماني كه اوضاع كاملا براي تجزيه افغانستان
مناسب بود، مانع طرح تجزيه كشورشان شدند و با وجود جنگهاي خونين، تماميت ارضي
كشور خود را حفظ كردند،در حال حاضر که افغانستان دارای دولت ،قانون اساسی و
نیروهای امنیتی برای حفظ سرحدات خود است ،این طرح به هیچ وجه برای مردم
افغانستان پذیرفتنی نیست.
سخنگوي دولت افغانستان در ادامه صحبت های خود ګفته: افراد و يا گروههايي كه در
داخل كشور از طرح تجزيه افغانستان حمايت ميكنند، مسؤوليت بزرگ ميهني دارند و
آناني كه از خارج به اين موضوع دامن ميزنند، نيز مسؤوليت وجداني و اخلاقي
دارند و فردا در برابر ملت افغان پاسخگو خواهند بود،وی ګفت این نوع اظهارات از
مغز های مریض تراوش میکند وهیچ اهمیتی برای افغانها ندارد..
ازجانب دیګر احمد رشید، نویسنده و تحلیلگر پاکستانی، معتقد است که افغان ها به
هیچ وجه حاضر به پذیرش طرح تجزیه افغانستان نخواهند بود، و تاریخ گواهی می دهد
که آنها همواره بر علیه چنین مفکوره مبارزه کردند. بر علاوه آن، وی تجزیه
افغانستان را برای پاکستان «مخاطره آميز» می خواند.
احمد رشید طی یک مطلبی که روز ګذاشته در روزنامه فایننشنل تایمز به نشر رسیده می نویسد:در۳۲ سال ګذاشته افغانها برای حفظ تمامیت ارضی کشورشان درګیریک سلسله جنګ ها شدند،علیرغم تمام دسیسه های ابر قدرت ها و همسایګان افغانستان،هیچ کدام جنګسالار یا رهبر افغان تسلیم بر فشار های واراده برای تجزیه افغانستان نشدند
وی در ادامه می نویسد: افغانستان که از سال 1761 بدینسو - مدتها پیش از چهار همسایه خود یعنی پاکستان، ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان - یک ملت بوده است. گرچه افغانستان دچار جنگ های داخلی و کودتاه ها و قربانی بازی های ادیولوژیک قرن 20 ام شد، برعلاوه آن، کشور و مردم آن، جهندگی قابل توجه ی را از خود نشان داده اند
آخرین طرح تجزیه افغانستان از جانب "رابرت بلاک ویل"، یکی از مقامات سابق دولت بوش و سفیر پیشین ایالات متحده در هند، مطرح شده است. آقای رابرت بلاک ویل در نشریه ی "فایننشیل تایمز" نوشته است که چون پیروزی امریکا در جنگ افغانستان بعید به نظر میرسد، پس بهتر است که امریکا طرح تجزیه افغانستان را روی دست گرفته، جنوب افغانستان را به طالبان تسلیم دهد، و شمال و غرب را برای تاجیکان، هزاره ها و ازبیک ها. این طرح به نظر وی در شرایط فعلی یک اقدام واقع بینانه و مسئولانه خواهد بود
احمد رشید در مورد پیشنهاد های ناکام تجزیه طلبانه ی سایر کشور ها از رهبران افغانستانی چنین می نویسد: در میان سال های 1988-1989 شوروی سابق از جنرال دوستم تقاضای ایجاد یک بافر برای محفوظیت آسیای میانه از نفوذ مجاهدین کرده بود؛ ایران در دهه های 80 و 90 تلاش کرد تا شیعه و هزاره ها ساکن در غرب افغانستان را متقاعد سازد تا با ایران بپیوندند؛ شماری از رهبران تاجیکستان از احمد شاه مسعود در خواست طرح ایجاد "تاجیکستان بزرگ" را کردند؛ آی اس آی در دوران حکومت طالبان (1996-2001) پیشنهاد تاسیس دولت پشتون ها را در جنوب افغانستان کرده بود
در ادامه نویسنده پاکستانی چنین می نویسد: جنرال دوستم 20 سال پیش برایم گفته بود، که گلوی اولین افغان تجزیه طلب را می برم. پیش از حمالات 11 سپتامبر، طالبان هم به همین لحن برایم در مورد تجزیه سخن گفتند. و حالا هم به همین باور هستند
به باور احمد رشید، اولین مورد قابل توجه اینست که افغانستان دارای یک ترکیب قومی خیلی پیچیده ی است، میلیون ها پشتون در شمال در میان تاجیک ها و ازبیک ها بسر میبرند. به همین ترتیب، جنوب هم سهم عادلانه خود را از مردمان غیر پشتون دارد. تجزیه افغانستان می تواند به عواقب بدتر از تجزیه هند در سال 1747 منجر شود
احمد رشید می نویسد: چنین پالیسی باعث تضعیف جدی افغانستان شده، جنگ درون قومی را دامن می زند. تجزیه افغانستان برای پاکستان هم خطرناک خواهد بود: پشتون های پاکستان در صدد پیوند با برادران خود یعنی پشتون های افغانستان بر می آیند، که سر انجام باعث ایجاد یک دولت قوی، پشتونها در منطقه می شود
وی در ادامه می افزاید: افغان ها و پاکستانی ها شاهد عواقب وحشتناک تجزیه کشور ها بودند- نه تنها تجزیه هند، بلکه از کوریا، ویتنام، جرمنی، یگوسلویا، و جدایی شرق پاکستان در سال 1971. اکنون بازی با مرزهای یک منطقه ای که دچار تروریزم، افراط گرایی و درگیری های قومی است، مثل شعله ور کردن آتشی در حالت آمده است
به باور احمد رشید، انتشار اسناد محرم نظامی توسط وب سایت "ویکی لیکس" - که یک خجالت بزرگ برای امریکا، ناتو و پاکستان پنداشته می شود - جنگ افغانستان را مغلقتر ساخته است
نویسنده پاکستانی طرفدار طرح مذاکره با طالبان بوده، چنین می نویسند: آری، اوضاع افغانستان بحرانی بوده، جنگ امریکا بر علیه ترورزیم در حالت باخت است و غرب می خواهد که نیروهای خود را به زودی از افغانستان بکشد. با این حال، تنها راه حل گفتگو میان رهبران واقعی طالبان، کابل و واشنگتن برای تصویب یک موافقتنامه ی مبنی تقسیم قدرت در مرکز و ولایات افغانستان است
در آخر احمد رشید از آقای اوباما می خواهد تا باید عجله بخرچ داده، انتظار برسی ماه دسامبر و یا کوشش های جنرال پتروس برای شکست طالبان پیش از آغاز گفتگو، را نکشد. امریکا و ناتو باید در مذاکره با طالبان را هم اکنون باز کنند، در صدد تشکیل یک اجماع میان همسایگان افغانستان در مورد مذاکره با طالبان برآمده، برای افغانستان تهعد دراز مدت در باب ارتقای ساختمان ملی داده شود، و آهسته مسئولیت امنیت کشور را به اردو ملی و پلیس افغانستان بسپارد. حرف تجزیه افغانستان را باید در زباله دانی تاریخ انداخت.
با تایئد از سخنان سخنګوی ریئس جمهور افغانستان،اګر یک تعداد اشخاص در داخل وخارج که فکر میکنند که با سرنوشت یک ملت سلحشور و آزادیخواه بازی کنند و از طریق شایعه پراگنی برای جلب عنایت و لطف باداران خارجی خود خدمتی انجام دهند با صراحت باید گفت که سخت در اشتباه هستند.
گاه با طرح فدرالیزم، گاه رد کردن نام افغانستان و پیش کش نمودن نام خراسان یا آریانا یعنی الحاق یک قسمت افغانستان به پاکستان و ایران، و یا بجای استعمال ملیت «افغان»، «خراسانی» و «افغانستانی» بکار می برند،ویا هم جملات بی مفهم وغرض الود مانند ایتلاف شمال(شمالی ټل واله) قوم قبیله و غیره در تبلیغاتی خویش به نفع شخصی خویش استیعمال مینما ئد ویا به را براه می اندازند که مرام و هدف نهائی آنها جز به خطر انداختن تمامیت ارضی ،استقلال کشور و خیانت ملی چیزی دیگر محسوب نمیشود.ما می بینم ومثال های نهایت فروان موجود است که یک تعداد شخصیت های سیاسی ما در مورد مداخله پاکستان در امور داخلی افغانستان خاموشی را اختیار نموده است ودر این رابطه یک حرف از دهن شان شنیده نه می شود همچنان یک تعداد در مورد مداخله اشکار کشور ایران نیزهمین راه از خود ساخته است،به این اشخاص بدون نام ګذاشتن اجنت در خدمت باداران شان دیګر چه نام ګذاشته میتوانم؟
اګرواضح تر بگویم بعضی آشکارا حتی از طریق رادیو و تلویزیون اختلاف و جنگ زبانی را براه می اندازند و بین باشندگان افغانستان اختلاف قومی و نژادی را دامن میزنند و برای اجرای اینگونه امیال شوم خود جوانان تهی ذهن و پرعقده را به اعتصابها، تظاهرات و برادر کشی، تشویق، ترغیب و تجهیز میکنند، اگر درین ارتباط اغراض شوم و دست دشمنان خارجی افغانستان دخیل نباشد میتوان از طریق بحث و طرح های علمی و مسالمت آمیز و از طریق ارگانهای قانونی به حل و فصل تفاوتها و اختلافات پرداخت، اینرا باید پذیرفت که هیچ کشوری از یک قوم واحد و زبان واحد تشکیل نیافته است، لذا برای هر موضوع مورد اختلاف میان اقوام یک کشور توصل جستن به جنگ و خشونت نشانگر وحشت و بربریت است. در تمام کشورهای متمدن و متکی به عقل و قانونگرائی، افراد، گروها و احزاب علیرغم اختلافات در زمینه های متعدد از جمله اقتصادی، حقوقی، سیاسی و غیره با در نظرداشت منفعت جمعی میکوشند اختلاف و مشکلات شان را از مجرای قانونی حل نمایند.
احترام گذاشتن به قانون برای ادامۀ زندگی مشترک و مسالمت آمیز درهر کشوری یک اصل اساسی است و اگر کسی خلاف آن رفتار میکند محکوم به جزا است. یعنی توهین بزبان، توهین به بیرق ملی و توهین به قانون اساسی جرم است و متهم قابل تعقیب و مجازات میباشد،در تمام کشور های جهان بی حرمتی به هویت،بیرق،قانون اساسی همچنان توهین به نژاد،زبان،و فرهنګ یک ملت جرم شناخته می شود ومرتکبین ان محکو م به اشد مجازات میګردد در بعضی از کشور جهان پولیسی بنام پولیس حراست از قانون اساسی وحود دارد
در افغانستان هم ایجاب مینمائید که از طرف حکومت باید بصورت حتمی چنین قوانینی وضع گردد تا از اینگونه رفتارهای غیر مسئولانه و بحران آفرین جلوگیری بعمل آید و از ارزش های ملی آن، که بیرق ، قانون اساسی ، هویت ملی (نام افغانستان) و سرود ملی و زبان های رسمی پشتو ، دری وغیره است حراست نماید و مجرمین و متخلفین آن تعقیب عدلی شده واشد مجازات شوند.
پای
رحمت اله روان