رحمت اله روان
پاكستان باید مشكل اصلي آمريكا باشد نه افغانستان
در تازه ترین موارد، یک تبع پاکستانی به ارتکاب اقدام تروریستی و استفاده از سلاح کشتار جمعی در شهر نیویارک امریکا بازداشت شده است. این شخص پاکستانی که تابعیت امریکا را نیز دارد، به گفته مقام های امریکایی، در منطقه وزیرستان پاکستان آموزش بمبگذاری دیده است،ګذارش شده که فیصل شهزاد کسی که عملیات تخریبی در امریکا به او نسبت داده شده در منطقه وزیرستان پاکستان توسط القا عده اموزش فعالیت های تخریبی دیده است.با این حال سازمان استخباراتی پاکستان بارها به حمایت از تروریزم در داخل کشور وهمجنین در سطح منطقه وجهان متهم شده است،به اساس ګفته های تحلیلګران جامعه جهانی با اغاز مبارزه جدی تر برعلیه تروریزم در منطقه خطر سازمان های امنیتی واطلاعاتی پاکستان را دست کم ګرفته وتوجه لازم به سازمان های بنیاد ګرا افراطی در منطقه نه کرده است،در این رابطه رییس سابق اطلاعات عربستان سعودی به تازه ګی ګفته است: آمریکای بی عرضه نمی تواند مشکلات افغانستان را حل کند وبه همین خاطر،بایستی فقط روی تعقیب تروریست ها متمر کز شود
رییس سابق سازمان اطلاعات عربستان اظهار داشت: باراک اوباما رییسجمهوری آمریکا "نباید گمراه شده و به این باور برسد که قادر است مشکلات افغانستان را با ابزارهای نظامی حل کند."
وی با تاکید بر این مطلب که وظیفه آمریکاییها تنها مبارزه با ترویستها بوده، افزود: آمریکا باید تروریستها را در هر دو سوی مرزهای افغانستان و پاکستان شکار کرده، آنها را دستگیر کند یا به قتل برساند و بعد از افغانستان خارج شود و به مردم این کشور اجازه دهد تا خودشان با مشکلاتشان مقابله کنند.
يك روزنامه خبري در گزارشي تحليلي درباره مسائل جاري مهم براي آمريكا خاصتا در منطقه افغانستان و پاكستان نوشت كشوري كه در حقيقت مشكل واقعي براي آمريكا به شمار ميرود كشور پاكستان است نه افغانستان كه سالها درگير جنگ است
روزنامه "سانفرانسيسكو كرانيكل " در گزارشي تحليلي با استناد به حمله تروريستي اخير يك بمبگذار جوان به ميدان تايمز نيويورك كه مقامات آمريكايي مليت وي را پاكستاني اعلام كردند، نوشت كه در حقيقت آن كشوري كه در طول سالهاي گذشته براي دولت و ملت آمريكا دردسر ساز بوده و براي اين كشور مشكلات فراواني بوجود آورده است افغانستان نبوده است بلكه اين كشور پاكستان بود كه در طول سالهاي گذشته آمريكا را با مشكلات اساسي بويژه در زمينه امنيتي روبرو كرده است
در ادامه اين گزارش با اشاره به حملات سالهاي گذشته بمبگذاران انتحاري به
آمريكا آمده است كه اكثر اين حملات توسط افرادي بوده است كه يا خود شهروند
مستقيم پاكستان بودهاند يا پدر و مادرشانشان اصليتي پاكستاني داشتهاند
براي توجيه اين موضوع، نويسنده اين گزارش مينويسد كه يكي از مهمترين حملات
تروريستي عليه آمريكا در سال 1993 ميلادي بوقوع پيوست كه يك بمبگذار انتحاري
پاكستاني در اين سال به مركز تجارت جهاني آمريكا حمله كرد
در اين حمله ترويستي رمزي يوسف يك شهروند كويتي عامل اصلي بود كه از پدر و
مادري پاكستاني متولد شده بود اما خود در كويت زندگي ميكرد
در ادامه اين اظهارات آمده است كه در يكي ديگر از حملات بسيار مهم به آمريكا
افرادي شركت داشتند كه هويت برخي از آنها پاكستاني بود و آن حمله 11 سپتامبر به
ساختمانهاي دوقلوي مركز تجارت جهاني نيويورك بود كه حادثهاي عظيم در تاريخ
آمريكا به حساب ميآيد و خسارتهاي جاني و مالي بسيار زيادي به اين كشور و مردم
آن وارد كرد
پاکستان نسبت به هر کشور دیگر به یک تهدید بزرگ به ایالات متحده مبدل شده است.
چرا این کشور به همچون یک تهدیدی مبدل شده و اصلاح آن چطور ممکن است؟
روزنامه نیویارک تایمز می نویسد، اگر می خواهیم که میدان تایمز شهر نیویارک
مصون باشد پس نیاز است که با پاکستان کمک شود که آن کشور مصون گردد
از دو دهه به این سو در وقایع تررویستی در سطح جهان کسانی دست دارند که یک نوع
ارتباطی به پاکستان دارند. روزنامه می نویسد، چه حملات بر نیویارک و واشنگتن
باشد، یا حمله بر پارلمان هند، یا هم حملات سال 2008 بر شهر ممبی، انفجار های
سال 2005 در لندن و یا هم حملات تروریستی در سطح جهان در دهه نود
به نوشته روزنامه در همه این حملات را به شکلی از اشکال کسانی انجام داده اند
که در پاکستان به دنیا آمده اند، یا به این کشور سفر کرده اند و یا هم با گروه
در این کشور ارتباط داشته اند
روزنامه نیویارک می نویسد، اگر به این حملات دقت کنیم، جای تعجب نخواهد بود که
فیصل شهزاد پاکستانی الاصل تلاش بمب گذاری نافرجام اخیر در میدان تایمز نیویارک
را انجام دهد
روزنامه می پرسد، چرا پاکستان که یک متحد عمده امریکا است نسبت به لبنان،
سوریه، عراق و مصر که مراکز اصلی مسلمانان اند به یک تهدید بزرگ مبدل می شود؟ و
چرا این کشور متحد نسبت به ایران و ساکنان کرانه غربی تهدید بیشتر را متوجه
امریکا می سازند؟
نیویارک تایمز در پاسخ به این پرسش های خود می نویسد، در دهه های هفتاد و هشتاد
میلادی رهبر نظامی پاکستان جنرال محمد ضیاء الحق که از حمایت امریکا برخوردار
بود برای حفظ رژیم خود زمینه را برای افراطیت مساعد ساخت. این موجب آن شده بود
تا توجه او از معارف در پاکستان دور شود. فقط سه درصد دختران در مناطق قبایلی
به مکتب می رفتند
اما از سوی دیگر توجه به تعلیم دختران در بنگله دیش که در سال 1971 از پاکستان
جدا شد بیشتر بود. در این اواخر بر اساس یک سروی که یونیسف یا صندوق حمایه
کودکان ملل متحد در بنگله دیش انجام داده رقم دختران در مکاتب نسبت به پسران
بیشتر است. گفته شده این امر موجب رشد اقتصادی این کشور شده، در تنظیم خانواده
کمک کرده و با گذشت هر روز افراطیت در این کشور کاهش می یابد
اما به نوشته روزنامه نیویارک تایمز در پاکستان جلو افراطیت را طیاره های بدون
پیلوت امریکایی می گیرد. روزنامه می نویسد، با آن که عملیات این طیاره ها موثر
است اما امکان اندک موجود است که عملیات نظامی جلو گروه های تروریستی را بگیرد.
از سوی دیگر افراطی ها طالبان را اعاشه و اباته می کنند و به آنها آموزش می
دهند
روزنامه می نویسد، واشنگتن باید اسلام آباد را ترغیب کند به وزیرستان تنها
سرباز نه بلکه معلم نیز بفرستد. البته اصلاح جامعه از راه تعلیم به وقت زیاد
نیاز دارد
وزیر امور خارجه امریکا مدعی شد که مقامات اسلام آباد از محل اختفای رهبر
القاعده در خاک پاکستان به خوبی آگاهی دارند
گزارش حاکی است ، هیلری کلینتن در یک مصاحبه خویش به خبرنگاران اظهار داشت، به
سختی می توان باور کرد که مقامات اسلام آباد از محل اختفای رهبران القاعده در
منطقه قبایلی هم مرز با افغانستان آگاهی نداشته باشند.
وی مدعی شد که مقامات واشنگتن بر این باورند که جنگجویان القاعده همچنان در
پاکستان بسر برده و از سال 2002 تاکنون این کشور را پناه گاه امنی برای طراحی و
اجرای عملیات تروریستی خود قرار داده اند
کلینتن در حالی مقامات پاکستانی را به پنهان کاری درباره القاعده متهم کرد که
اردوی این کشور از عملیات “کاملا گسترده” علیه مواضع طالبان و القاعده در
وزیرستان جنوبی خبر داده است
پیش از این نیز قصر سفید مدعی شده بود که پس از حمله تروریستی 11 سپتامبر در
ارمریکا، اسامه بن لادن، رهبر گروه القاعده در داخل پاکستان و در مناطق
کوهستانی هم مرز با افغانستان مخفی شده است.
پس اگر این چنین باشد، به این معنا است که پاکستان هیچ گاه در صدد تغییر سیاست
های خصمانه اش در قبال افغانستان و مبارزه با تروریسم و دهشت افکنی برنخواهد
آمد، چرا که این کشور در سالیان گذشته، تنها و تنها از طریق همین تامین تروریسم
و تشدید ناامنی در کشور، موفق به کسب درآمدهای هنگفتی گردیده است.
در دهه هایی که از عمر کشوری با نام پاکستان می گذرد، این کشور همواره بر سر جنگ با دو کشور همسایه خویش ـ هندوستان و افغانستان ـ بوده است و همواره از دوران جهاد و به خصوص در 8 سال گذشته هم بهبود روابط این دو کشور را به معنای ایجاد بحران برای خود می پنداشته است، بنابراین هرگاه که سخنی هم از بهبود روابط با افغانستان و مبارزه با تروریسم زده، آن را مشروط به دشمنی افغانستان با هندوستان دانسته است. .
پاکستانی ها همیشه، دوست مخالفین افغانستان ـ تروریسم و تروریستان ـ و شریک قافله ـ کاروان مبارزه با تروریسم ـ بوده اند. از یک سو آن ها پول هایی را به نام مبارزه با تروریسم از جامعه جهانی و امریکا دریافت کرده اند و از جانب دیگر، اغلب این پول ها را در راه تامین، تمویل و تجهیز تروریستان در خاک خویش مورد استفاده قرار داده است تا به نوعی افغان ها را تحت فشار قرار دهد و از توجه به مشکلات ریشه ای که دو کشور بر سر مسئله بحران زای خط دیورند دارند، دور سازد.
از سوی دیگر گفته می شود که هنوز اکثر استراتیژیست های نظامی و استخباراتی
پاکستان فکر می کنند که غرب دیر یا زود از افغانستان خواهد رفت و میدان برای
آنها خالی خواهد شد و آنها از طریق اشغال مجدد افغانستان به واسطه طالبان،
تجربه سال 1996 را یک بار دیگر تکرار خواهند کرد. با این حال آنها تلاش خواهند
کرد که تا زمان حضور نیروهای خارجی در افغانستان با اقدام های و دستگیری های
نمایشی، کاری کنند که حداقل در میزان کمک های دریافتی پاکستان کاهشی رونما نشود.
پاي رحمت اله روان