نگاهی به مفهوم امنیت ملی:

درمحمد رادمرد

 

یکی ازارزشهای گرایشی به اجتماعی شدن واجتماعی زیستن انسان مساله امنیت بوده وهست، زیرا موجودیت هراس ازظلم طبعیت وددان درنده دردامان طبعیت انسانها راواداشت تابصورت های دسته جمعی وگروهی زنده گی نمایند وپاسخ داشته باشند برای حفظ جان ومال خوددرمقابل هراس ازطبعیت.پس مساله امنیت بحیث یکی ازنیازهابعداز خوراک،پوشاک، مسکن در زنده گی انسانها شکل گرفته است. اینکه چرا انسانها تااکنون به ان دست نیافته اند دوعلت رامیتوان بحیث اصلی ترین علتها مشخص ساخت یکی قهرطبعیت ودیگری منافع است. ازاین رومقوله امنیت ملی درمباحث سیاسی واجتماعی جامعه مادارای پیشینه تاریخی است. زیراافغانستان بنابرموقعیت ژئیوپولیتیک(Geu-plitice)،ژئیواکونومیک(Geu-economic ) وژئیو استراتیژیک (Geu- strategic )که در منطقه وجهان دارد همیشه امنیت ملی اش درگستره زمان گاهی آشکاروزمانی پنهان توسط عمال مداخله بیرونی ودرونی اسیب پذیری داشته و دارد . ودولتمردان افغانستان در رده های مختلف زمامداری توجه کیفی وپایه یی رابه زیر ساختهای امنیتی معطوف نداشته اند. دهه پینجاه که شعله های جنگ درمناطق چون زرمت پکتیا، نورستان وعیره مناطق کشور اغاز وتاامروز ادامه دارد. مصداق این گفته است.پدیده جنگ ناخواسته،سخت امنیت ملی ما را به مخاطره انداخته است.وهیچ فرایند زنده گی درجامعه مادراین دوران احساس امنیت نمیکند. بنا"تامل درروشن سازی ساختاری  مفهوم امنیت ملی بصورت مختصر امریست مطلوب.وهر جامعه انسانی درروندحیات خوددارای کششها وانگیزه های زیادی است که «یکی از این کششها وانگیزه‌های انسانی جستجوی امنیت وداشتن امنیت است و از زمره مهمترین ارزشها زنده گی انسانی  است. این کششها با جوهر هستی انسان پیوندی ناگسستنی دارد. حفظ ذات و صیانت نفس از اساسی‌ترین میلهای انسان است. انسانها در پی برآوردن نیازهای زیستی وبقابایکدیگر واردمناسبات گوناگون شده و تشکیل  اجتما عات وجامعه میدهند. مهمترین نیاز هر جامعه ، خواه یک طایفه یا قبیله و یا یک قوم یا کشور باشد، تامین امنیت آن جامعه و افراد آن است. کشورهاازجهات مختلف از جمله امکانات مادی و معنوی مانند موقعیت سوق الجیشی ، منابع طبیعی ،جمعیت ، سطح رشد اقتصادی ، انسجام داخلی و ثبات سیاسی در یک سطح نیستند .  به همین دلیل تصورات و توقعات آنها از حدود منافعشان در جامعه بین‌المللی یکسان نیست، و ابزارها و امکانات آنها از حیث پیشبرد آن منافع متفاوت است. منافع دولتها به دلایلی که بحث جداگانه‌ای می‌طلبد، گاهی با یکدیگر متفاوت است و موجب بروز اختلاف و کشمکش بین آنها می‌شود. به این دلیل می‌توان گفت تلاش برای تامین امنیت ملی و یا گسترش دامنه آن یکی از مهمترین هدفهای کشورها در عرصه بین‌المللی است. »

 

پیدایش  اصطلاح امنیت ملی

 

از زمانی که سیطره حکومتهای پراکنده ملوک الطوایفی و امپراتوریهای بزرگ درجهان از هم فرو ریخت وبه جای انها دولتهای ملی یاکشور -دولت عرض و جود یافت،این دولتهای ملی درمرودات وروابط جهانی بصورت واحداصلی مناسبات بین المللی شناخته شدند.

از انزمان اصطلاح امنیت ملی بر سر زبان دولتمردان و رهبران نظامی افتاد. و مفهوم امنیت از لحاظ تاریخی همانطوریکه گفته شد همزاد جوامع انسانی کوچک و بزرگ وجود پیدا کرده است. طبعا" که امنیت ملی مفهوم جدیدی است که با پیدایش پدیده دولتهای ملی در دوران معاصر پدیدار شده است.

 

ساختار مفهومی امنیت ملی

 

امنیت عبارت است از توانایی یک کشور در دفع تهدیدهای خارجی علیه حیات سیاسی یا منافع ملی خود. یکی از نخستین کسانی که امنیت ملی را تعریف کرده است، والتر لیپمن (Lippman-walter) نویسنده و محقق امریکایی است. او می‌گوید:« یک ملت وقتی دارای امنیت است که در صورت اجتناب از جنگ بتواند ارزشهای اساسی خود را حفظ کند و در صورت اقدام به جنگ بتواند آن را پیش ببرد.» یاامنیت ملی، به حالتی اطلاق می شود كه هر ملت فارغ از تهدیداتی از دست دادن تمام یا بخشی از جمعیت، دارایی، یا خاك خود به سر می برد.

امنیت، در لغت، به حالت فراغت از هرگونه تهدید یا حمله و یا آمادگی برای رویارویی با هر تهدید و حمله ای اطلاق می شود. درعلوم سیاسی و حقوقی، امنیت به پنج قلمرو مشخص شده  است.

 1- فردی 2- اجتماعی 3- ملی 4- بین المللی 5- جمعی (Collective Security) تقسیم شده است. در این پیج قلمرو امنیت بزرگترین ونهایی ترین هدف ،حفظ واستقرارنظام انسانی دورازتشویش است. اما چرا تا امروز امنیت درقلمرو های انسانی آماج خرابکاری وشانتاژ وجنگها است؟ درپاسخ به این سوال دیده گاه های متفاوت از طرف دانشمندان جامعه شناسی سیاسی ارائه گردیده که با تحلیل آنها این نتیجه دستیاب میشود: تقابل سود جوی منافع انسانها، گروه ها، سازمانها وکشور های منطقه وجهان باعث شکنده کی امنیت در پینج قلمرو ،گفته شده است. فلهذا تامین وحفظ امنیت یکی از شاخصهای اصلی وظیفوی دولتها وحکومتها که مشروعیت خود رااز طریق انتخابات قانونی ،آزاد، مستقیم وسری مردم خویش بدست میاورد، میباشد.

اهداف اصلی امنیت ملی

با نگاه ژرف به اهداف اصلی امنیت ملی دریک جغرافیای انسانی میتوان گفت که وظایف اصلی دو لتها وحکومتها بصورت تاخیرناپذیر، تامین واستقرارپایدار، ارزشهای مطلو ب بربسترزنده گی یک سر زمین  است .تااثرات مثبت ومفید زنده گی  رادرآغوش داشته باشد.نبودامنیت ملی درساختار  های جامعه انسانی سبب است که جا معه درپراگنده گی،تشتت،هراس وخوف ازدست دادن تمام ارزشهای مطلوب زنده گی دست وپا گیر باشدو چوکات اعتمادوباور ملی ازهم فروریخته و انواع چالشها وتنشهای ناهنجاری باعث فرار انسانی از یک جغرافیامیگردد.   بنا"بررسي چالش‌هاي گذشته ، حال و آينده ، امنيت ملي همواره حائز اهميت بسيارحیاتی دریک جغرافیای سیاسی بوده وهست . وضرورت به اتخاذ روشهای استراتژيک فراکشوری میتوان زاويه های جديدي را درحل چالشهای گسترده امنيت ملي كشوری گشوده شود.این چنین یک روندزمانی بصورت علمی محقق خواهند شدکه بصورت عینی وابژکت کلیه ساختارهای امنیت ملی موردبازخواني قرارگیرد.زیرامواجهه باتهديدات بالقوه وجدید مستلزم تغييرات تاکتیکی واستراتژیکی زیرساختاری نظام امنيت ملی میباشد.

بررسي ساختار امنيت ملي يكي از موضوعات بين‌رشته‌اي به شمار مي‌رود كه تاكنون در كشورمان تحقيقات قابل توجه‌اي درباره آن صورت نگرفته است. بدون ترديد، مستمراً با چالشها و تهديدات مخاطره‌آميز مواجه بوده و از اين لحاظ، همواره امنيت ملي، موضوعي حائز اهميت
 درسرخط وظایف دولتها وحکومتهااست.

واقعيت تلخ آن است كه، تاكنون در مجامع داخلي هيچ تعريفي از امنيت ملي كه مورد توافق همگان باشد، ارائه نشده و طي اين سالها، عمدتاً اين مقوله در چارچوب ملاحظات قوای نظامي وقوای امنی مورد توجه بوده است. اين در حالي است كه مطمئناً مي‌توان تعريفهاي دقيقي بادرنظر گرفتن ابعاد امنيت ملي ازآن ارائه كرد به نحوي  كه تمركز مسئوليت حراست از امنيت كشور، صرفاً بر روي نيروهاي نظامي و امنيتي قرار نگيرد. بلکه بالای سهم ماهوی اقتصادی،  سیاسی ، اجتماعی نیز اتکاه صورت گیرد.براي مثال، دانشكده دفاع ملي كاناداامنيت ملي را چنين تعريف مي‌كند: «امنيت ملي، حفاظت از شيوه پذيرفته شده زندگي مردم است كه با نيازها و آرمانهاي مشروع ديگران نيز سازگار مي‌باشد. امنيت، شامل فارغ‌بودن از حمله نظامي يا فشار، آزادي از انهدام داخلي و رهايي از زوال ارزشهاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي است كه براي نحوه زندگي، اساسي وبنیا دین است.» این تعریف از امنیت ملی کلیه عناصر ذینفع درخود را منعکس ساخته است والزامیتهای را مشخص ساخته است. که این الزامیتها، زیست وبقای دولت های ملی را رقم زده ومیزند.

با این تعربف از امنیت ملی  واضیح شدکه تا هنوز درکشورما تحقق ارزشهای بنیادی امنیت ملی درچالش وتنش قراردارد. این چنین فرایند الزاماتی بقای دولت ملی را از لحاظ قدرت(اقتصادی، نظامی ،سیا سی، فرهنگی ،دیپلماسی ) ازحد توانایی های پایه یی  وثمردهی  درضعیف ترین سطح قرارداده ومساله گذارازمحورالتهابها ،  ضعفها، نارساییها، بسوی سلامتی تا هنوز محقق نگردیده است. فضای آگنده ومملوازخوف ،وحشت ودهشت تمامی ارزشهای زنده گی انسانی راتحت تهدید بالقوه وبالفعل گرفته است. این چنین فرایند ناخواسته وتحمیلی ایجاب بازنگری عمیق تیوری ها وعملکرد ها سارختار های امنیتی کشور را می نماید تا بر مصداق ان  حرکت چرخشی درجهت تقویت ،گسترش نهاد های امنیتی مبتنی برپوشش قرار دادن تمامی مرزها ی جغرافیایی کشور از لحاظ امنیتی تداوم پایدار ومستمر خود را داشته باشد تا فعالیتهای ضد امنیت ملی از درون وبیرون از نطفه سر کشیده نتواند.

چرا امنیت ملی کشور ما درخطر است؟ 

نباید فرموش کرد که سرزمین ماافغانستان ازلحاظ استراتژی های خورد وبزرگ  اقتصادی همیشه درمحور چشم اندازه منافع منطقوی وجهانی قرار دارد.. این رویکرد ژئیو اکونومینک(Geu-ecnomic ) منطقوی وجهانی دربستر زنده گی افغانستان زمین ما ،بابهای منا زعات را درپوشش های رنگاه رنگ در رده های مختلفه تاریخی کشور ما دامن  زده  است و چنین روند ناخواسته وتحمیلی ،تمامی ظرفیتهای مادی ومعنوی که طی قرنها از عرق جبین وحوله کف دست افغانها بوجود امده بود، بلیده است. این تبصره بوضوح نشان میدهد که امنیت ملی کشور همیشه در مواجهه باخطر وحتادر سراشیب انهدام از اثر طمع منافع استراتیژی های اقتصادی دور ونزدیک قرار گرفته است.  دقت به این عوامل اثبات کننده این امر  می باشد که  دولتمردان افغانسنان  با درایت ،خلاقیت وحس ملی  در تحلیل وتشخیص مهره های بازی درحوزه های استراتیژ یک ژئیو اکونومینک(Geu-ecnomic ) وارد گردیده و کشورما راازمدارمنازعات  خارج وبه یک مدار سالم همکاری های متقابلا مفید جهت داده تا بر بنیادآن  نفس زنده گی در سرزمین ما نورمال گردیده وامنیت ملی ما ازخطر مصئون ساخته شود .

 


بالا
 
بازگشت