زلمی نصرت
انجنیر زلمی نصرت
دنمارک
یک پیام وطنخواهانه
به مناسبت روز نجات ملی( 26 دلوه)
(پیامم به دولتمردان و طرفداران دوکتور نجیب ا لله شهید این است که : بپاس خدمات شایسته وپاس داشتن اندیشه های ملی، مترقی، صلح خواهانه و تاریخی دوکتور نجیب ا لله شهید که خدمات و کارنامه های دوران زعامت اش فصل درخشانی از تاریخ افغانستان است و به منظور حفظ نامهای تاریخی شخصیت های ملی افغانستان لازم است تا آرامگاه آن بزرګ مرد تاریخ بدون تعصب و کوتاهی اعمار شود و چه بهتر که ای حرکت در مورد سایر شخصیت های بزرگ ملی و فداکار وطن به یک عرف و عنعنه ملی مبدل گردد.)
هم وطنان با دیانت و ستم دیده !
قبل از انکه به اصل موضوع بطور مؤجز و کوتا بپردازم ، شایان تذکر میدانم اینکه:
احترام و ارجگذاری به کار نامه ها ، تفکر ، نظریات و اندیشه ها ی ملی و ترقیخواهانه ای زمامداران ، شخصیت های ملی و مذهبی ، علما ، دانشمندان ، روشنفکران ، رهبران احزاب و سازمانهای سیاسی که با شجاعت و مردانگی از استقلال ، آزادی ، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور شان دفاع و حراست نموده اند و با از خود گذری و ایثار زندگی شان را وقف و فدای سر بلندی تاریخ وطن شان ، خدمت گذاری به مردم و تعالی و ترقی کشور نموده اند و برای نسل های اینده از خود یک درسنامه ، راه ورسم و تفکر ملی و انسانی به میراث گذاشته اند، باید بدون تعصب و انتقام گیری ها و تمایلات ایدیالوژیک و عقیدتی به یک عرف و عنعنه ای ملی مبدل شود . انصاف ، عدالت ، وجیبه ملی و تاریخی و رفع مسئولیت در برابر تاریخ و نسل های اینده نیز حکم میکند تا در مورد کارنامه ها ، تفکر و اندیشه ها و آرامگاه های چهره های درخشان تاریخ کشور با امانت داری و با یک طرز تفکر و دید نو برخورد شود . نباید در این راستا بی اعتنا و بی پروا باشیم. تاریخ باید همیشه زنده و سالم نگهداشته شود.
این پیغام به طور مشخص به منظور ارجگذاری به تفکر و اندیشه های ملی و ترقیخواهانه ای دوکتور نجیب ا لله شهید دومین رئیس جمهور افغانستان در مورد اعمار و تریین آرامگاه آن بزرگ مرد تاریخ معاصر افغانستان می باشد. او که جوهر تفکرش را اندیشه گذار از فرهنگ جنگ به فرهنگ صلح ( انتخاب راه ها و روش های مدنی در مورد مسئله قدرت ، نظام و زعامت افغانستان مد نظر او بود ، زیرا ریشه اساسی تمام جنگ ها ، اعدام ها ، کشتار و قتل عام مردم بیگناه افغانستان، ادامه فساد ، خشونت ، نفاق و شقاق، بی عدالتی و بحران اعتماد و بلاخره ریشه ای فقر و عقب ماندگی ، ویرانی و بربادی افغانستان که تا امروز ادامه دارد از همین مسئله حاکمیت ، غصب قدرت و تلاش برای حفظ قدرت آب میخورد ) و ارجگذاری به ارزش های مدنی یعنی عدالت اجتماعی، دموکراسی ، حاکمیت قانون واحترام ورعایت میثاق های بین المللی ، احتوا میکند.
دوکتور نجیب ا لله شهید در چهار چوب اهداف مشی مصالحه ملی جریانات سیاسی را از بن بست های فکری- عقیدتی – ایدیالوژيک – افراطی گری- رکود و انجماد بیرون کشید و از مفاهیم وطن ، هم وطن ، وطنپرستی، وطندوستی و یا «پاتریوتیزم» با در نظر داشت موقعیت شکننده و ضعیف جیو پولیتیک و جیو ستراتیژیک افغانستان در منطقه و جهان ، بافت اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی جامعه، چگونگی برخورد با مسئله دین و مذهب« روان مسلط جامعه» اخلاقیات جامعه ، آداب و رسوم مردم با یک بازنگری نقادانه و واقعبینانه ازپراتیک سیاسی( راه پیموده شده بوسیله ح د خ ا) یک تعریف جدید و افغانی را قسمیکه قبلأ به آن اشاره شد ،مطرح و پیش کشید و ای مسئله در تاریخ رول ، اهمیت ، ارزش ملی و جایگاه ماندگار خود را دارد و میراث ایست گرانبها .
در تفکر ، اندیشه و احساسات وطنپرستانه ای او شکل خاص از مبارزات استقلال طلبانه و آزادیخواهانه و رهایی بخش ملی از یوغ استعمار و استثمار به ملاحظه میرسد. که اساس آن را حفظ سلامتی افغانستان( محاط به خشکه در چارچوب سیاست عدم انسلاک با تعقیب سیاست عدم خشونت و دوام سیاست های غیر وابسته و خود داری از سیاست های یک جانبه و حل تمام مسایل مورد مناقشه از راه سیاسی نه از راه جنگ و خشونت و نظامیگری ونه از راه تخطی و عدول از منافع ملی) تشکیل میدهد.
اکنون این مسئاله مربوط به « ما » است که ایدیال ها و نظریات او را با در نظر داشت واقعیت های موجود و تغیر یافته در عرصه مناسبات داخلی و بین المللی چگونه عمومیت ،گسترش و غنا میبخشیم و در وضعیت جدیدا شکل یافته جامع انطباق می بخشیم.
بیایید از خود بپرسیم که ما از علل و عوامل تخریب و بالاثر ناکامی پلان صلح ملل متحد در مورد راه حل مساله ی افغانستان ( سال ۱۹۹۲) چی اموخته ایم؟ .
دکتور نجیب الله خود در زمان حیات اش در رابطه با سیاست های حزب نقادانه برخورد کرد و رویداد های گذشته خاصتا دوران حاکمیت ( ح د خ ا) خلق که خود یکی از رهبران آن بود را به تحلیل گرفت . ولی تا هنوز که هنوز است فردی ، سازمانی و یا جمعیتی ، سیاست ، طرز دید دکتور نجیب الله را به نقد نکشیده وسره را از نا سره جدا نکرده است ( البته جای افتراات و جعلیاتی که بد خواهان این جا، آنجا پراگنده اند سوا است . )
در دوران زعامت نجیب ا لله همانگونه که سیاست تغییر کرد طرز گفتار و ادبیات نیزتغییر کرد . به برخورد های کتابی و کلیشه ای و ترویج اصطلاحات و ترمینالوزی های گنګ و نا اشنا و بیگانه و شعار های چپ افراطی وبنیاد گرایی ، که جامعه را به سوی انشقاق سوق میداد و بوی نفرت از آن مشمیز بود ، خاتمه داده شد و به جای آن ادبیات ساده ، اصطلاحات و واژه های مردمی و عام فهم افغانی مروج شد. خلاصه در دوران او حرف زدن با زبان مردم نهادینه شد.
به همین تر تیب در دوران او شعار های کذایی از نام حاکمیت خلق و دیکتاتوری خلق و در حقیقت در ضدیت با مردم و به روش های انحصاری تک حزب و دیکتاتوری نوع یک حزبی پایان یافت .
دکتور نجیب الله از چنان قدرت بیان و توان فکری و استعداد خارج از تصور برخور دار بود که اظهارات و بیانات او در چوکات همان تفکرش مردم را مسحور و مجذوب میساخت و تا امروز مورد ستایش و پسند مردم است .
او با یک دور اندیشی و اخذ درس عبرت از گذشته از چوکات قالب های بسته ، وابسته
و دگم ایدیالوژیک ، خردمندانه فاصله گرفت و روش های اعتدال را بر گزید . که
امروز نیز میشود از اندیشه های مصالحه ملی برای حل بحران کنونی افغانستان با
ساختن یک قوت بزرگ سراسری ملی ، فرا ایدیالوژیک ، قومی ،حزبی ، سمتی و زبانی
(
در این مورد در سلسله ای از مقالاتم تحت عنوان : ادامه سیاست
«
مصالحه ملی»
در شرایط نو به بازنگری،
غنامندی و انکشاف ضرورت دارد! با تفصیل تماس گرفته شده است
)
استفاده شود و کشور از بحران و بی ثباتی و انارشیزم کنونی که کشور را به طرف
بر بادی سوق داده است ، نجات پیداکند.
دکتور نجیب الله به خاطر خروج قوای متجاوز اتحاد شوروی وقت جسورانه ابتکار عمل را به دست گرفت و 26 دلو را روز نجات ملی اعلان کرد این روز نیز با کارنامه ها و زندګی نجیب ا لله ارتباط دارد. 26 دلو در تقویم سالانه ی کشور با خط رزین «روز نجات ملی »نوشته شده است کس بخواهد یانه این روز یکی از روز های بزرګ ، تاریخی و فراموش ناشدنی و عظیم در تاریخ ازادیخواهانه ی معاصر افغانستان است و به صراحت میتوان گفت که 26 دلو به مثابه روز آزادی و نجات مردم افغانستان با نام دکتور نجیب الله پیوند نا کسستنی دارد . بر خلاف ادعای مدعیان « فتح کابل !» در ثور دوم.
ثور دوم سر اغاز اشغال مجدد افغانستان و سر اغاز چنان خلای منحوس قدرت شد که تا امروز ادامه دارد ( قریب به 20 سال از ناکامی پلان صلح ملل متحد می گذرد .) وعلی الرغم موجودیت 34 کشور جهان در افغانستان هنوز قادر نیستند تا آن خلای قدرت را که بعد از سقوط دولت دوکتور نجیب ا لله و زندانی ساختن نجیب ا لله به میان امد ، از میان بر دارند .
گذشت زمان نشان داد : سقوط حکومت نجیب ا لله ، واقعه ی تنها سقوط یک رژیم و حذف فیزیکی شخصیت نجیب ا لله و واقعه ی تنها حذف یک شخصیت از زعامت نبود بلکه ازهمان تاریخ تا امروز ، افغانستان از داشتن یک رهبر و زعیم ملی دلسوز و خردمند و اگاه ، شجاع ، دلیر و مرد میدان عمل محروم ساخته شد ومردم افغانستان ازهمان تاریخ به بعد در نبود چنین یک رهبر معنوی شان بر گلیم غم نشسته اند .
تاریخ شاهد است که بزرگترین دانشمندان و تحلیلگران افغان و جهان از پیشگویی کردن و بیان نظریات در باره روند انکشاف حوادث و رخداد ها در افغانستان و مردم افغانستان نظر به ویژه گی موقعیت افغانستان و مردم آن سر زمین عجز خود را بیان کرده اند.
و لی این داکتر نجیب ا لله بود که با آگاهی کامل از بافت های اجتماعی و روان مسلط جامعه و درنهایت بادرک قانونمندیهای رشد جامعه افغانی، به مثابه یک تحلیلگر بی مثا ل ومبتکر ودراک وضعیت و رویداد های بعدی را ارزیابی ، تحلیل و حتی پیشبینی میکرد .
دوکتور نجیب ا لله شهید در 23 حمل 1371 یعنی 15 روز قبل از سقوط حاکمیت اش در جلسه افسران قوای مسلح در تالار وزارت خارجه که نګارنده نیز در آن جلسه حضور داشت با صراحت( ایشان در بیانیه مفصل و همه جانبه در مورد وضع سیاسی نظامی حال و اینده کشور،میکانیزم تحقق پلان صلح ملل متحد«کمیته بیطرف، حکومت انتقالی، برگذاری لویه جرگہ ، انتخابات » و دیگر مسایل توضیحات لازم داد.) اظهار داشت که : اوضاع افغانستان در مرحله ای رسیده است ، که هر گاه پلان صلح ملل متحد تخریب و ناکام شود« نمیخواهم در مورد علل و عوامل تخریب پلان صلح ملل متحد کدام تبصرهء داشته باشم . زیرا در این مورد مقالات و تحلیل ها ، با اهمیت تر از همه ویدو کلیپ ها ی مستند به نشر رسیده است» ادارهء امور افغانستان از کنترول افغان ها خارج خواهد شد . چنان اتش در کشور بر پا خواهد شد . که خشک و تر در آن خواهد سوخت و تمام افتخارات تاریخی مردم افغانستان به هیچ مبدل خواهد شد و افغانستان بر باد خواهد شد .و ما امروز با تمام عقل و خرد میبینم که حوادث در چنین مسیر انکشاف کرد و این پروسه هر روز ابعاد جدید می یابد .
روند انکشاف حوادث و رخداد ها بعد از سقوط حکومت دوکتور نجیب ا لله شهید وخاصتأ اوضاع بحرانی و بی ثبات و خطرناک امروزی افغانستان که کشور را به سوی بر بادی سوق داده است و مردم در خون و اتش می تپد . این حقیقت را ثابت ساخت (و جای برای شک و تردید و پرسش وجود ندارد) که شهید دوکتور نجیب ا لله به مثابه یکی از فرزندان صدیق، متعهد وفادرار به اراده مردم و تاریخ افغانستان فقط به خاطر ارمان، تفکرو اندیشه های ملی دموکراتیک و افغانی اش ، به خاطر اراده متین و خلل ناپزیرش ، وفاداری اش به رنج های بیکران مردم محروم و ستم دیده افغانستان ، به خاطر حمایت از حل عادلانه و صلح امیز بحران و بی ثباتی افغانستان ، تعین سرنوشت افغان ها به دست خود افغان ، خلاصه اینکه به خاطر انکه او دیگر نمیخواست تا سرزمین افغان ها ،سرزمین میرویس و میربچه خان ، ملالی ها و زرغونه ها به میدان زور ازمایی رقابت های زورمند اجنبی و در گیر بازی های بزرگ ابر قدرت ها مبدل شود، به شهادت رسید.
واقعیت این است که بتاریخ 26 بر 27 حمل 1371 روزی که نجیب ا لله جبرأ به دفتر سازمان ملل متحد پناهنده شد . در سر زمین افغانستان خرشید غروب کرد و سرنوشت خونبار و غم انگیز اغاز شد که تا امروز ادامه دارد.
(پیامم به دولتمردان و طرفداران دوکتور نجیب ا لله شهید این است که : بپاس خدمات شایسته وپاس داشتن اندیشه های ملی، مترقی، صلح خواهانه و تاریخی دوکتور نجیب ا لله شهید که خدمات و کارنامه های دوران زعامت اش فصل درخشانی از تاریخ افغانستان است و به منظور حفظ نامهای تاریخی شخصیت های ملی افغانستان لازم است تا آرامگاه آن بزرګ مرد تاریخ بدون تعصب و کوتاهی اعمار شود و چه بهتر که ای حرکت در مورد سایر شخصیت های بزرگ ملی و فداکار وطن به یک عرف و عنعنه ملی مبدل گردد.)
در اخیر میخواهم به دو نکته تماس بگیرم:
نکته اول : اینکه دکتور نجیب ا لله شهید از خانواده جنبش چپ قد بر افراشت تذکر این مسئاله مهم است و مهم تر از آن این است که ما با نظریات و طرح های او برخورد عقلانی نماییم زیرا ، او خود با یک بازنگری شجاعانه از پراتیک سیاسی ګذشته اموخت و تفکر نوین افغانی را پیش کشید.
بنأ، بنا بر تعلقیتش به جنبیش ملی دموکراتیک چپ ، عادلانه و منصفانه نه خواهد بود تا به تفکر و اندیشه های ملی و مترقی اش کم بها داده شود ویا هم با آن برخورد دگماتیک صورت گیرد.
نکته دوم: به همین تر تیب عدالت و انصاف حکم میکنند ،تانام تمام شخصیت های ملی و تاریخی و اندیشمندان ترقیخوا کشور که طرفدار ارزش های مدنی بودند و تاکنون بنا بر دلایل ګوناگون نام های شان از صفحات تاریح حذف و یا هم ترور گردیده و به فراموشی سپرده شده است اعاده حقوق و حیثیت تاریخی گردیده برخی محلات وجاده ها بنام های شان نامگذاری گردد و ارامگاه های شان مورد مواظبت دولت قرار گیرد. لازم به تذکر است که رسیدگی به این اهم کار تمام روشنفکران ملی ورسالتمند افغانستان است نه کار چند نفر.
جاودان باد خاطره تابناک وطنپرستان اصیل و واقعی افغانستان
پایان
نوت: منبع استفاده سایت پیام وطن