مهرالدین مشید

 

 

 

افتضاح بسته های پولی د ر ارگ کابل و دهن کجی شماری رسانه ها

 

یک بار دیگر ارگ کابل آماج حملات لفظی امریکایی ها قرار گرفت و جنگ های زرگی میان کابل و واشنگتن را برای به بیراهه راندن افکار عامه از اصل رویداد های افغانستان وارد مرحلۀ دیگری نمود . مردم افغانستان از ده سال بدین سو قربانی بازی بیرحمانۀ جنگ نوین امریکا در افغانستان هستند . این بازی که با سناریوی خیلی پیچیده آغاز شد و با سناریو سازی های تازه تر هر روز یچیده تر میگردد . کا خ سفید این سناریو را با یک انفجار عظیم در آسمان خراش های تجارتی نیویارک خیلی گرم آغاز کرد و اما از همان آغاز بدین سو هر روز با آفریدن رویداد های تازه گویی هر دم به سناریوی اولی نفس تازه میدمد تا مبادا از آتش آن کاسته شود .  امریکا برای مشتعل گردانیدن جنگ در افغانستان نه تنها خودش به حادثه آفرینی های پی در پی و رنگا رنگ دست می یازد ؛ بلکه از رویداد های حاشیه یی یا پیرامونی چه در سطح ملی و چه در سقف منطقه یی هم بهره جویی منماید ؛ اما در این میان آنچه مسلم است ، این که مردم ما نسبت به سیاست های کاخ سفید و ارگ کابل بصورت کل به دیدۀ شک و تردید نگریسته و دست هردو را به نحوی در هر بازی ولو که به ظاهر متضاد  هم جلوه نماید  ، یکی می پندارند .  بعید هم نیست که در پشت این بازی ها گاهی دستان مستقل یا نیمه و مجاور مستقلی وجود داشته باشند که در محور سیاست های کشور های منطقه شکل گرفته و به گونه یی از آنها تغذیه  شوند ؛ اما بی باوری مردم ما نسبت به سیاست های مبهم و پاکستان نگرانۀ کاخ سفید و رویه های سیاسی ارگ کابل چه در سطح ملی و چه در سطح منطقه یی و بین المللی   چنان به شک و تردید می نگرند که تا هنوز نتوانسته اند ،  سر کلافۀ اصلی سیاست های کاخ سفید و ارگ کابل را باز نمایند تا بتوانند ، در روشنایی آن پرده از استقلال سیاست های هر دو بویژه از  سیاست های کابل بردارند .

از آنچه یپدا است این که مردم ما از چندین سال بدین سو شاهد یک نوع رابطۀ نوسانی میان کابل و واشنگتن هستند که گاهی از گرمی و زمانی هم از سردی  حکایت دارد و اما مردم ما نتوانسته اند ، جایگاۀ خویش را در میان نوسانات دو موج مثلثاتی میان کابل و واشنگتن در یابند . علتش همانا ناپیدایی جایگاۀ اصلی آنان در میان این دو موج سرد و گرم مثلثاتی است که با وجود دور شدن فاصلۀ دوموج سرد در عین محور به سرعت نزدیک هم می شوند و مردم در هیچ جای این کمیات وضیعۀ مثلثاتی از محور تا دور ترین مدار زد و بند های سیاسی خویش را نیافته اند و تنها با افزایش ضریب های جدید برای حادثه آفرینی های تازه ، حدود و ثغور (پارامیتر) معاملات سیاسی را در الگو های شگفت آور تری بازنمایی کرده اند که پی آمد آن  معادله های سیاسی یی بوده که هر کدام  دشوار تر ومغلق تر از دیگری بوده اند ، نه تنها گرهگشای مشکل اوضاع افغانستان بوده ؛ بلکه بر گرۀ آن نیز افزوده اند  . مردم افغانستان در هالۀ این بازی های مشکوک تنها دریافته اند که  کابل و واشنگتن در هر موجی از دوری ها و نزدیکی ها با دست زدن به داد و ستد سیاسی و نظامی تازه باز هم مردم افغانستان را به قربانی بیشتر گرفته اند . 

اما در این میان رسانه های افغانستان به مانور های شگفت آوری می پردازند  . اکثر این رسانه ها بویژه رسانه های چاپی که از بد روزگار نامستقل و متکی به جیب دیگران اند ، هر کدام به نحوی زبان مستقل و ملی خود را از دست داده و در زیر بار وابستگی های مالی و سیاسی هر چندی که باشد ، ناگزیرانه رنج می برند . این رنج بی پایان نه تنها سری در وابستگی های مالی و سیاسی بیرون مرزی و درون مرزی دارد ؛ بلکه از این هم بیشتر دست و پا بین اهداف سیاسی و سلیقه های گروهی و حلقاتی خاص اند که به مثابۀ رشته ها محکم دست و پای شان را بسته ، حتی افکار شان را بهم رشته و نخ هر فراوردۀ فکری آنان را به نحوی پنبه گردانیده است .  از همین رو است که شمار زیادی از رسانه  های کشور در زیر بار بیرحمانه ترین وابستگی ها جان میدهند . آزادی رسانه یی که به اصطلاح سخاوت غرب به جای کشتار مردم افغانستان است ، در شماری موارد چنان به مانور ها در محور منافع غرب می پردازند که گویا هراس از آن دارند تا مبادا آماج  اتهام کفر و زندقه از سوی غرب بر آنان وارد نشوند که گویا آزادی بیان را نقض کرده و ارزش های آزادی بیان به شیوۀ غرب را ناچیز گرفته و به  استهزا گرفته اند . این د ر حالی که سالانه غرب ملیون ها  دالر زیر نام تقویه و رشد آزادی بیان به رسانه ها و جامعۀ مدنی افغانستان میدهند . چنانکه قرار است که امریکا 45 ملیون دالر امریکایی برای جامعۀ مدنی افغانستان کمک کند که 39 ملیون از این پول   تا سه سال آینده برای برای انکشاف جامعۀ مدنی  از طریق برنامۀ بدیل 21 -  pacsبرای تقویۀ جامعۀ مدنی زنان هزینه خواهد شد .(1) این به علاوه ملیون ها دالری است که ازامریکا از سال  2001 بدین سو زیر پوشش موسسات مختلف به اصطلاح برای جامعۀ مدنی بویژه رسانه ها در افغانستان کمک کرده است .این ها به علاوۀ  بسته های کلان پولی هستند که از مجرا های مختلف از کشور های هند ، ایران ، چین ، روسیه و حتا کشور های خلیج به نام کمک به رسانه ها و جامعۀ مدنی افغانستان به این کشور سرازیر میگردند و هر کدام به نحوی معنای حق سکوت را با باری از وابستگی های شرمناک در بر  دارند .  

 پس در سایۀ  چنین کمک های به اصطلاح سخاوتمندانۀ امریکا سرنوشت و دورنمای کار رسانه یی در افغانستان را چگونه می توان پیش بین شد . در حالیکه ما شاهد ملیون ها دالر امریکایی برای مجاهدین افغانستان هستیم که در رقابت با شوروی سابق  جهاد مردم افغانستان را حمایت کرد و اکنون تباهی و باز دهی آنرا به چشم مشاهده میکنیم و تباهی ییکه هنوز وحشتناکتر از گذشته ادامه دارد . به هر حال در سایۀ چنین کمک های هدفمندانۀ چگونه می  توان به رشد طبیعی رسانه ها در کشور امید وار بود . در حالیکه در مانور های آزادی رسانه یی از بسیاری ارزش های فرهنگی ، ملی وتاریخی سخت در حال زیر پا شدن و نابودی اند .  شاید گزاف نباشد ، اگر گفته شود که مزید بر علت های دیگر یکی هم نبود رشد طبیعی و تدریجی رسانه یی در افغانستان به نحوی رسانه ها را در این کشور گلوگیر کرده است که تا کنون نتوانسته اند ، نه تنها از آگاهی دهی های فرهنگی ، تاریخی و ملی کوتاه بیایند ؛ بلکه در آشتی و پیوند دهی سه صلع مهم جامعۀ مدنی که  همانا بخش های خصوصی ، مردم و دولت اند ، موفقیتی بدست نیاورده است . در حالیکه تقویه و نیرومندی هر سه صلح به گونۀ لازم و ملزوم یکدیگر بوده و هر گونه تمرکزخاص بر یکی سایر ضلح ها را آسیب پذیر میگرداند . بخش خصوصی می تواند شامل فعالیت های انجویی ، جرگه ها و مراکز و نهاد های دینی باشند . رسانه ها مکلفیت دارند تا این نهاد را پویا و بالنده نگاه دارند ؛ زیرا نهاد منبع ارزش ها اند و اما اگر از بالنده گی باز مانند ، به رکود رفته و بالاخره می میرند . زمانی  شاهد بالنده گی نهاد ها می توان بود که نفخ شور و عواطف سیال و سازنده را در رگه های آنها وزید و آنها را در بستر غنای فرهنگی به تحرک در آورد و به پیش کشاند .

رسانه ها است که در کنار سایر نهاد های جامعۀ مدنی نقش روشنگری را در جامعه داشته و برای رشد و پرورش انسان ها در راستای عدالت اجتماعی کار نمایند .  برای ساختن چنین نظامی باید قدرت ها را انتقاد نماید . دولت را برای شناختن ارزش ها برای تامین عدالت و محو فساد ترغیب نمایند ؛ زیرا رسانه ها بویژه رسانه های آزاد از متن جامعه برخاسته و برای تحقق ارزش های راستین تلاش نمایند تا بتوانند میان ساختار های اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی و دولت بحیث میانجی نقش هماهنگ کننده را در سایۀ گسترش آزادی های واقعی و نهادینه شدن آنها  بازی نمایند تا از این طریق منافع مردم را در منافع دولت تداوم ببخشند و با کاهش فاصله میان دولت مردم نقش سازنده را ایفا کنند .    با تاسف که رسانه های کشور در زیر بار گرانسنگی از وابستگی های مالی و سیاسی برای به سر رساندن این وظیفۀ مهم شان کوتاه آمده اند . وابستگی های رسانه یی در افغانستان علل و عوامل و انگیزههای مختلفی دارند که تنگدستی های مالی و بازار کساد رسانه یی در کشور در راس آنها قرار دارد که بازار کساد رسانه یی هم ریشۀ اقتصادی دارد ، آنهم در کشوری مانند افغانستان که کمتر شهروندان  آن با وصف علاقه فراوان توان خریدن یک شماره یا برگه  روز نامه را دارد . با پیش آمدن این بحث پای دو موضوع مهم "جامعه شناسی رسانه یی " و " جامعه شناسی رسانه ها"  به پیش می آید که اولی روی چون و چند بازار ، خرید و فروش رسانه ها ، میزان چاپ و نشر رسانه ها و بصورت کل میزان مصرف رسانه ها را در یک کشور به معرفی میگیرد ؛ زیرا جامعه شناختی که بیشتر بر کار  های گروهی ، سازمان یافتگی ها  و نظام مندی ها تاکید دارد و رفتار ها و عمل های متقابل اجتمعاعی را در بستر مناسبات فردی به کنکاش میگیرد. هر گاه وضعیت حالیۀ افغانستان در بستر مفاهیم بالا به بحث گرفته شود و از عینک حامعه شناختی به آنها نگاه شود ،  پرده از روی بسیاری دشواری های رسانه یی در کشور برداشته می شود . این مقاله گنجایی بیشتر این بحث را ندارد ، چه رسد به این که بحث را در مورد جامعه شناسی رسانه یی به پیش کشاند که از چند و چون کیفی رسانه ها و نقاط  ضعف و قوت آنها از لحاظ محتوایی سخن می گوید . این بخش از مهمترین بحث های رسانه یی است که پای منتقد تیز هوش را برای سره وناسره کردن یک رسانه را در جهات مختلف مانند ، نحوۀ نوشتاری ، توانایی های قلمی ، درون مایه های متنی ، قدرت افسونگری ، نیرو مندی بالینده گی ، پرداخت زبانی ، کشش های ادبی و... به پیش می کشاند که عنوان های بالا را در رفتار های گروهی ، اجتماعی بصورت قانونمند و نظام مند با توجه به تحولات رسانه یی در مقطع خاص به بررسی میگیرد و پرداختن روی این مسایل بیرون از حوصلۀ این مقاله است .

چه رسد به اینکه به پسینۀ جامعۀ  مدنی  و رسانه یی اشاره کرد که برای اولین بار بوسیلۀ هابس مطرح شد که آنرا با آثار ارسطو رابطه داده است  و بعد ها یونسکو آنرا رشد داد . در آغاز قرن 18 توسط جان لاک انگلیسی و ژان ژاک روسو در بخش های تجارتی گسترش یافت و دانشمند فنلیند برای اولین بار آنرا را معادل رشد و گسترش آزادی های بیان و نهاد های غیر دولتی به کار برد . و در روشنی کاوش های جامعه شناختی این روند را به بررسی گرفت . دراین مقاله تنها به گوشه یی از مانور های سیاسی شماری روزنامه ها اشاره شده که چنان در  انبر وابستگی های مالی گیر مانده اند که هنوز هم ناگزیر اند تا چیزی به خواست ولی نعمت شان برای گفتن داشته باشند .

در این شکی نیست که رسانه های افغانستان در طی ده سال گذشته کار های مهمی را در بخش تنویر افکار عامه و اطلاع رسانی انجام داده اند ؛ اما این به معنای آن نیست که این بر مانور های جناحی ، گروهی ، قومی و  ولی نعمتانۀ آنها پرده بکشد و دهن کجی های آنها را توجیه تماید . این کوتاه نگری ها جدا از گرایش های شرک گرایانه و خرافی پستندانۀ زبانی شماری ازرسانه ها است که شماری ها با حدت تمام با زیر پا نهادن های پیهم  منافع ملی و آنهم با علم کردن  ارزش های فرهنگی ، تاریخی و ملی افغانستان برنامه های نشراتی خویش را سمت و سو میدهند . در اکثر روزنامه ها بصورت واضح و حتی بدیهی این گونه افراط های قومی و زبانی و گروهی را به ساده گی می توان مشاهده کرد . این گونه روش های نشراتی بیشتر از سوی کسانی مایۀ تاسف است که زبان را یک متر دور تر از دهان بیرون کرده و با ژست های قهرمانانه داد از اعتقاد پروری ، منافع ملی و وحدت ملی میزنند ؛ اما در عمل به گونۀ فاشیست ها چه که حتی بد تر از آنان چهره مینمایند ؛ گرچه این رسانه ها خیلی کوشش مینمایند تا به انواع مختلف براین گونه تمایل های قلبی خود پرده بکشند و تا باشد که نقاب های اصلی از روی آنان نیفتد ؛ اما بازهم نمی شود ، آنچه از دل خیزد ناگزیر بر زبان بیرون آید که حتی بازی های زبانی هم نمی تواند آنها را مخفی بسازد .

این دهن کجی های شماری رسانه ها بعد از افشای بسته های پولی به ارگ گابل بوسیلۀ ایران آشکار تر گردید و به نحوی بغض وابستگی های آنان را باز نمود و حتا نقاب هایی را که حتا به گونۀ خیلی زیرکانه جراجی پلاستیکی سیاسی کرده بودند ، از سیمای شان افتاد و قابل شناسایی گردید که این ها سر ناگسستنی یی با وابستگی های سیاسی و مالی رسانه یی دارد که مانند تار های عنکبوت افکار گرداننده گان آنها را حتا بصورت ناخود آگاه بهم رشته اند .

این پول های باد آورده اند که رسانه های برقی و روزنامه های چاپی هفت رنگ  را در شهر کابل تمویل مینمایند و گرداننده گان آنان هم به اصطلاح " پای بر  جفت " به گونه های زیرکانه یی از موضع کرزی در برابر امریکا دفاع مینمایند و گویا می خواهند با این کار برمصداق این حرف "یک تیر و دو فاخته " نه که حتی چند فاخته نمایند . به تعبیری  هم یار نرنجد و هم لعل  بدست آید و در میان این بازی دشمنی خویش را با ضرب شصتی بر امریکایی ها هم به اثبات برسانند و با دست یازی به سند سازی های رسانه یی  مخالفت های خویش را با امریکایی ها تسجیل نمایند . با این گونه در فشانی ها بر موضعگیری های گاز انبری و زیگزا گ خود پرده بکشند و از ترس اتهام وارد شدن سیاه رویی در آیندهها بتوانند ،خود را سفید روی هم نشان بدهند .

این روزنامه  ها اند که به روی این گونه داد و ستد های ذلت بار پرده می کشند و به بهانۀ رقابت های  امریکا با کرزی به توجیۀ آن پرداخته اند وگویا حامد کرزی با الغای شرکت های امنیتی عرصۀ تاراجگری ها را  برای لابی های معروف امریکایی مانند لابی تیل به رهبری فرماندۀ سابق ناتو و مشاور جدید امنیت ملی اوباما جیمز جونز ، لابی اسلحه به نماینده گی رابرت گیتس وزیر دفاع امریکا و لابی صهیونیستی به رهبری جوبایدن معاون اوباما دارد ،  بسته مینماید و این خشم مقامات امریکایی را برانگیخته است و با آب و تاب نشان دادن این رقابت پرده به روی یک معامله یی کشید که در پشت هف دروازۀ ارگ بیرون از انظار قانون و مردم صورت گرفته است . چه کسی می تواند خود را از به مصرف رسیدن شفاف این پول های ننگین مطمین احساس نماید . در حالیکه میداند ، سر تا پای ارگ فساد حاکم است و جناب ضیا صالحی نمونۀ آشکار آن است . و هرگاه بخشش های سخاوتمندانه در ارگ  زیر پوشش بسته ها و پاکت های پول  که روزانه صد ها هزار دالر بدون حساب برای چاغ شدن هر چه  بیشتر تاراجگران به مصرف میرسند ، به این حساب ها افزوده شود ، سر فساد نه تنها از آسمان کابل بلکه از کهکشان هم بلند تر بیرون میگردد و سازمان شفافیت جهانی (2) هم در آخرین ارزیابی های خود افغانستان را در میان 178 کشور جهان با اخذ 1.4 نمره کشوری درجه دوم در فساد معرفی نموده است  .  آیا ممکن است که بر تن این فساد بزرگ لباس هفت رنگ "جنگ رسانه یی" امریکایی ها پوشاند و با مغشوش گردانیدن موضوع مقامات ارگ را برائت داد و باآب تملق روی آن را شست  و به این بهانه حتی به روی چپاول های برادر او پرده کشید که تخطی های مالی او تحت بررسی مقامات امریکایی است . وی با زبانی شرمناک به رسانه ها می گوید که او خانۀ خود را به فروش رسانده است و بی خبر از قانون امریکا پول آنرا برای تجارت به کار برده است . وی می خواهد به این بهانه از قانون مالیات بر عایدات امریکا طفره برود . این در حالی است که هنوز داستان ویلای  اصافه تر از 5 ملیون دالری جمیرا در شاخۀ خلیج  در کنار خانۀ جناب احمد ضیا مسعود و افتضاح کابل بانک به کلی فروکش نکرده است . با این وجود خشم حامد کرزی رییس جمهور افغانستان هم نسبت به امریکایی ها چندان ناموجه نیست و باید امریکایی ها را فشار بدهد تا از آنان امتیاز بگیرد و شاید هم سبک شدن بار مالیاتی برادرش شامل بخشی ازآن باشد . آن نویسنده گان عزیز چگونه و با چه قلمی به خود جرئت میدهند که با پر رویی قلم نمایانه بر این همه ناروایی ها پرده بکشند .  در این شکی نیست که امریکایی ها در افغانستان اهداف سیاسی و نطامی دارند و لحظه یی هم برای رفاه و آسایش مردم افغانستان نمی اندیشند . نبود این دغدغه ها است که هر روز مردم بیگناۀ افغانستان را مانند پرنده گان شکار مینمایند و اعضای بدن آنان را به بازی میگیرند . جنایتی که تاریخ از آن شرم دارد و وجدان انسانیت را تکان میدهد ؛ اما نمی شود با این بهانه ها به روی سیاه کاری های پرده کشید که رسوایی آن آفتابی است و حیثیت و عزت مردم افغانستان را به بازی گرفته و هر آن از رخسار های شان شرم ذلت بار آنان می چکد . از این هم شرم بار تر  شماری از این رسانه ها (3) به اندام توجیهات ناجور خود لباس کار شناسانه داد ه و نوشتند  : اعطای  بسته های پولی از سوی ایران به دفتر کرزی تبلیغات محض است . هدف ازاین تبلیغات گمراه گردانیدن افکار عامه است . دشمنان داخلی و خارجی وطن با راه اندازی این گونه تبلیغات می خواهند روند صلح و بسته شدن کمپنی های امنیتی فراموش گردد . هر گاه کرزی کاخ و جایداد میداشت ، این خیانتی برای افغان ها بود و در این صورت  این گونه تبلیغات هم درست بود . در حالیکه او از این چیز ها ندارد ؛ و در نتیجه این را تبلیغات و حربۀ سیاسی عنوان کردند .

در حالیکه این پول های اوپراتیفی هستند که مرجعی برای حسابگیری آنها وجود ندارند و چه رسد به این که کسی از نحوۀ مصرف آنها آگاهی داسته باشد و به شفافیت آن یقین حاصل نماید و آیا می توان هزینه های ملیون ها دالری را از آن مستثنی شمرد ؛ بویژه پول هایی اینگونه   که  یک بار هم شامل حساب دولتی نگردیده اند ؛ در حالیکه در اصول هر پولی که به حساب دولت و مردم افغانستان از هر مجرایی که می آید . هر مصیبتی که بر سر آن می آید ، دست کم باید یک بار شامل حساب دولتی شوند . بنا براین در شرایطی که فساد اداری در افغانستان به اوجش رسیده است ، پرداختن این گونه پول های هوایی و بی حساب به هر مقام دولتی که باشد خیلی خطرناک بوده و به نحوی تسریع بخشنده و تحریک کننده و ترغیب کنندۀ فساد در این کشور است  . این در حالی  است که در افغانستان رشته های فساد چنان محکم و بهم بافته در یک شبکۀ مافیایی گونه از کاخ ریاست جمهوری تا پایین ترین کارمندان دولتی تار تنیده  است و دست و پای اراکین ارشد دولتی را بهم بسته است که هرگز نمی توان مطمین گردید که چنین پول ها به جا های مناسبی در جهت منافع ملی ؛ آنهم برای دولت سازی خوب به مصرف برسند . اشاره به این موضوع جدا از آن آبرو ریزی هایی هستند که روزنامه های بین المللی به آن اشاره کرده اند . چنانکه

روزنامۀ گاردین (4)نوشت : برای کرزی خیلی ناراحت کننده باشد که در حضور امام علی رحمان اوف بگوید که همسایه ها با یکدیگر کمک میکنند . این در  حالی است که این پول های گزاف بصورت شخصی به حامد کرزی داده شده است . واین روزنامه  در رابطه به دست داشتن داوود زی با این پول ها نوشته است ، او که رابطه یی با حکمتیار داشته است . و این اختلافات را در یک استقرای ذهنی با وجود یک سلسله اختلافات در یک چیز وحدت نظر ارزیابی کرده که همانا احساسات ضد امریکایی ایرانی است که همه را با یکدیگر متحد گردانیده است .

 این در حالی است که رابرت گیبس  سخنگوی کاخ سفید در پاسخ به این سخنان حامد کرزی  (5)که گفت  :  دولت ایران سالی یک بار یا دو بار گاهی 6 صد و گاهی 7 صد هزار یورو بصورت رسمی برای دولت افغانستان کمک میکند که این کمک ها را از سوی دیگر کشور های همسایه نیز می پذیریم و از آنها قدر دانی مینماییم . این پول از طریق ریاست دفتر ریاست جمهوری به مصرف میرسند که به امر خودم به مصرف میرسند و در مورد مصرف آن شفافیت وجود دارد . وی افزود از اینکه داوودزی مخالف فعالیت شرکت های امنیتی در افغانستان است . از این رو روزنامۀ نیویارک تایمز بر ضد او تبلیغات را به راه افگنده است . چنین پاسخ داد(6) که امریکا هر گز این گونه بسته های  پولی را برای کرزی نداده و ادارۀ اوباما هر گز این گونه معامله های پولی را انجام نداده است . وی افزود که امریکا کمک های خود را از طریق برنامه های انکشافی برای افغانستان کمک مینماید ؛ اما زمانیکه از وی سوال شد که آیا هیچ یکی  از ادارههای امریکا برای کرزی اینگونه پول نداده است ، با احتیاط گفت که معلومات او متکی به آگاهی هایی است که او دارد.  وی این سخنان را در حالی گفت که کرزی گفته بود که این گونه بسته های پولی را از سایر کشور های  دوست مانند امریکا نیز اخذ کرده است  .

غرب میداند که ایران از مدت های بدین سو از مجراهای مختلفی به افغانستان کمک مینماید . ایران نه تنها از کمک های خود ارگ کابل ، بخش بازسازی افغانستان ، چندین مراکز سیاسی و کانون های فرهنگی و رسانه ییرا حمایت مالی مینماید و درکنار این طالبان را هم از کمک های خود بهره مند میگرداند . چنانکه پترائوس (7) فرمانده ناتو در افغانستان گفت که ایران به یک دست طالبان و به دست دیگر دولت افغانستان را کمک مینماید . وی نقش ایران در افغانستان را مانند نقش این کشور در عراق تباه کننده خواند . . بیرابطه نخواهد بود ، اگر به اظهارات  مراد ویسی (8)خبرنگار رادیو فردا اشاره شود که به رادیو آزادی گفت : ایران دوگونه کمک با افغانستان مینماید که یکی آن شامل 500 ملیون برای بازسازی این کشور از راۀ شرکت های بازسازی است  . شیوۀ دوم غیر رسمی است که ایران مانند سایر دولت های چون سعودی  برای کابل داده میشود و این پول ها بیشتر بخاطر اهداف سیاسی صورت میگیرد ؛ اما بصورت قطع می توان گفت که کرزی هرگز این توازن را بهم نخواهد زد ؛ زیرا که او نه آنقدر متمایل به ایران خواهد شد که خشم امریکا را برانگیزد که  بالاخره  رابطه میان کابل و واشنگتن را بهم بزند و هم  چنین کرزن نه آنقدر با جانب امریکا را خواهد گرفت که رابطۀ خود را با ایران بهم بزند . از همین رو کابل در این مدت کوشش کرده که در روابط خود توازن میان امریکا و ایران را حفظ نماید . این جریانات اخیر نشان میدهد که رابطۀ کرزی و کابل اندکی از مسیرش تغییر کرده باشد . 

وزارت خارجۀ امریکا زمانی این واکنش را نشان داد که کرزی گفت : گذشته از این که بیشتر روی تعلقات داوود زی با این پول ها تبصره شود . یک چیز قابل اشاره است که همانا نقش رمز آلود و اسرار نگاندارانۀ او است که می تواند در پنهان نگاه داشتن حساب این پول ها نقش موثری داشته باشد که استفادۀ مشترک هم می تواند شامل بخشی ازمعامله باشد . به هر حال روی چون و چند مصارف این پول ها هر نوع گمانه زنی های دور از امکان نیست . هر  چه باشد ،  بعید نیست که این هم ادامۀ بازی های زرگری سیاسی میان کابل و واشنگتن از یک سو و از سویی هم میان کابل وتهران است که در هر  جهتی مردم افغانستان بازنده بود و سرنوشت شان با این پول ها بیرحمانه به معامله گرفته شده است.

یاد داشت ها :

1 - ویسا ، شمارۀ 1273 ، 5  اگست

2 - رادیو آزدای ، اخبار صبح ، 27 اکتوبر

3 - ویسا ، شمارۀ 1336 ، 27 اکتوبر 

4 - رادیو آزدای ، اخبار صبح ، 27 اکتوبر.

5 - رادیو آزادی ، اخبار شب ، 25 اکتوبر

6 - رادیو آزدای ، اخبار صبح ، 27 اکتوبر

7 - ویسا ، شمارۀ 1339 ، 31 اکتوبر

8 - رادیو آزدای ، اخبار صبح ، 27 اکتوبر

 

 

 


بالا
 
بازگشت