الف – محشور
اول می :
دریچه ای بسوی روشنایی
در کتاب خانه ی شهر ما کتاب ها و مطالب ارزشمند ،پیرامون تاریخچه ی اتحادیه ها ، سندیکاها و دیگر کار های دسته جمی کار گران ،وجود دارد که پس از خواندن آنها ، تازه از فراز و فرود های تاریخ مبارزات طبقه ی کارگر در سرا سردنیا آگاهی بدست میاید . در پهلوی آنکه خواندن آن ها لذت بخش بود آگاهی های نو و در برخی موارد باور نکردنی در خود داشتند . در لابلای آن پیرامون مبارزات صنفی و طبقاتی کار گران منجمله اول می وپس منظر تاریخی آن ، مطالب سودمندی یافتم که درین نوشته بخش اول میی آنرا با خواننده ی گرامی شریک میسازم .
اگر ازمطالب تکراری اعتصابات و تظاهرات کارگران نساجی شهر شیکاگو ی ایلات متحده ، یورش پلیس برآنها ،کشته و زخمی شدن تعدادی از آنها و ...که همه ساله جریان آنرا در چندین رسانه ی گروهی دیده اید بگذریم ، مطالب بسیار نغز وتازه نوشته شده است .
تاریخچه ی اول می و بزرگداشت از آن به سالها و سده های باستان میرسد . در روشنی نوشته های این کتاب ، اول می ، برگزاری همه ساله ی آن و آنرا به فال نیک گرفتن, برای نخستین بار در روم و یونان باستان و پس ازان در بین (( سلاو ها )) و یک مردم دیگر که (( سلت ها )) نامیده شده اند ، بمثابه گرامیداشت از مقد م بهار ، خرمی ، شادابی و باروری , همه ساله برگزار میگردید . من گمان میکنم که با آگاهی از یکدیگر ویا بدون آن ، برگزاری جشن اول ماه می ، همانندیها یی ( شباهت هایی ) باجشن های آغاز سال خورشیدی ساکنان آریانا و خراسان باستان دارد و همچنین هردو جشن با روحیه های همانند برگزار میشد ند .
در بخش دیگر ، این جشن را (اول می را ) بنام جشن آتش نیز یاد کرده اند . که این نیز همانند یهایرا با آیین زردشت و مقدس دانستن آتش در ان آیین ، گواهی میدهد .
در گستره ی برخورد مذهبیون متعصب با این دو برگزاری (اول می و اول حمل ) نیز هما نند یهایی وجود دارد ، در اروپای باستان با برگزاری اول می بمثابه روز باروری ، شادابی و خرمی به این سبب که صبغه ی دینی ندارد و کلیسا آنرا به رسمیت نمیشناسد نه تنهاعلا قه مندی نشان داده نشد که از جانب کلیسا ممنوع و قدغن اعلان گردید . اگر بیاد داشته باشیم مجاهدین و بویژه طالبان این روز را غیر مذهبی دانسته نه تنها به آن میل و رغبت نشان نمیدادند بلکه طلبان آنرا (( حرام )) دانسته و برگزاری آنرا منع کردند .
این همه همانندیها که در برخی موارد به مشکل قبول شده میتواند ، نمایانگر خواست ها و ذوق های همانند انسانهاست ، انسانهاییکه به هزاران فرسخ دور از یکدیگر بدون داشتن وسایل سفر و موجودیت طبیعت قهار، یکسان فکر میکنند و ذوق های همانند داشته اند .
واما اول می درسده های پسین : پیرامون رویداد های اول می ۱۸۸۶ شیکاگو و واکنش ظالمانه ی صاحبان کارخانه و سرمایه که دولت و پولیس هم زیر فرمانشان بود ، شنیده و خوانده ایم . میخواهم اینقدر زیاد کنم ، پس از آنکه کارل مارکس در روشنی نبوغ خود , تیوری ارزش اضافی ، ضر ورت همدست شدن تمام کارگران دنیا و اثار رهنمودی دیگر خودرا نوشت ونشر کرد و ازطرف دیگر تولید در سیستم سرمایه داری متمرکز گردید و کارگران از وفرت استثمار شدید و بیداد سرمایه داران به ستوه رسیده بودند ، حق خواهی و داد خواهی آغاز گردید که طلایه ی آن را میتوان اول می ۱۸۸۶ و بویژه پس از کنگره انتر ناسیو نال (۱۸۸۹) که این روز (اول می ) را بمثابه روز همبستگی جهانی طبقه ی کارگر به رسمیت شناخت ، دانست . یعنی اول می ۱۸۸۶ را میتوان دریچه ای به سوی روشنایی های بیشتر نامید .
موجز اینکه قیام کار گران نساجی شهر شیکاگو آغاز گر مبارزات رهایی بخش کارگران دنیا شد که پیگیر ی آن مبارزات ، خیلی زود نتایج دلخوا ه ببار آورد ، ساعات کار که تا آنزمان ازده تا هجده ساعت در روز میرسید به هشت کاردر روز محدود گردید و ...
مادر حالیکه این روز را به کار گران دنیا بویژه کار گران افغان شاد باش میگوییم پیروزیهای بیشتر شانرا در راه بدست آوردن حقوق شان خواهانیم .