حکمروایی اعضای حزب گلبدین حکمتیار در ریاست جمهوری حامد کرزی

 
نویسنده: کوهساری


 
کودکانه می اندیشیدم، از رسانه های صوتی و تصویری، از رهبران چپی و راستی، از مکتب و پوهنتون و رفته رفته از آوازه های سر چوک، کلمات "ارگ" و "ریاست جمهوری" پرده های گوشم را نوازش نموده شکل های رنگین و خیالات مملو از آرزو های بلندپروازانۀ کودکی را در افکارم سمت و سوی عجیبی میداد. 
کلمات "ارگ" و "ریاست جمهوری" افکار و اندیشه ام را وا میداشت تا تلاش بیشتری را بخرج دهم و تقلیدی از فیلسوفان، دانشمندان و پروفیسوران را نمایم و زیاد ترین وقتم را صرف دروس و مطالعه ای کتب از علوم و فنون مختلف موجود در روزگار جنگ زده ام کنم تا شود روزی که به "ارگ" یعنی آشیانۀ خیالات کودکی ام راه یابم و پشت میزی در کنار دانشمندان اندیشمندی افتخار خدمت به میهن نمایم.


آخر رسید روزی چون ما امــــــــید کردیم              اندیشه ها دگـــر شد، این ارگ جای دیگر
نی علم جایی دارد و نی خـــــلق انس پاک              بی باک و بی اثر شد، این ارگ جای دیگر
هر نکته فن و دانش، مزدش شود ستایش             با لهن فاش بیــــشتر، این ارگ جای دیگر
خواب و خیال و تعبیر، برهم بخورد یا رب              وحشت ز این ریاست، این ارگ جای دیگر
وصف و صفا و صیقل از تـــیم های کرزی             بشنو سخن ز این نی، این  ارگ جای دیگر


پس جا دارد بعد از رهانیدن و تجربۀ
۲۰ ساله از این کلبه ای خیالات کودکی ام، "ارگ" امروزی را با شناسایی حلقه های مستحکم شکل گرفتۀ قبیله ای آن به دور حامد کرزی از تجسم، افکار و نیات پاک هم میهنانم جدا ساخته، به حامد کرزی و رهبران واقعی کشورم گوشزد نمایم که اگر توانایی راه حل همچو معضلۀ ملی را ندارند، آینده حداقل حرکت آگاه و روشنتری را در انتخاب فرد اول کشور شان اختیار نمایند.
حامد کرزی نه در محوطه ای ارگ ریاست جمهوری، بلکه در داخل قصر زرین و زینتی خود چنان در یک تاریکی غیر اختیاری قرار داده شده است که از خودش هم خبری نخواهد داشت. حال میپردازیم به شرح تشکیل شبکۀ حزبی و قبیله گرایی که این رئیس جمهور خوش باور را با اشاره ای انگشت میرقصاند.
 آقای فاروق وردک، وزیر معارف و بنیانگذار جرگه قبیله ای مشورتی  امن در افغانستان که هنوز هم ریاست اداره امور و دارالانشأ شورای وزیران را بصورت غیر مستقیم به عهده دارد، محور اصلی و پنهان حزب گلبدین حکمتیار در داخل حکومت حامد کرزی بشمار میرود که در پشت پرده اکثر تأسیسات و زیر بنا های دولتی و غیر دولتی را حاکمیت میکند.
در داخل ارگ ریاست جمهوری تمام امور، منجمله مالی، اداری، معرفی وزرا، والیان، گروه محافظت رئیس جمهور و استخدام کارمندان، البته از پیاده شروع الی اکثر مشاورین رئیس جمهور به مشوره و استراتژی های شبکه ای پنهان و غافل گیر کننده ای این شخص قبیله گرا چنان صورت گرفته است که با شنیدن آن حتی افکار تان دگرگون ولی آگاه خواهد شد. سوال اینجاست که آیا آقای کرزی خودش از این همه بازی های درون دفتری اش آگاه است یا خیر و اینهمه چطور صورت میگیرد؟
ریاست دفتر رئیس جمهور به رهبری آقای عمر داودزی که یکی از اعضای حزب گلبدین حکمتیار و عضو کمیته ای اجرائیوی تیم فاروق وردک میباشد، بازیگر کلیدی در پیاده نمودن استراتژی های حزب مذکور بشمار میرود. ارگ ریاست جمهوری که متشکل از چندین ریاست دیگر بنام های تشریفات، محافظت، شورای امنیت، مطبوعات، پالیسی، مالی، کادر و پرسونل، خدمات، حفظ و مراقبت و بالاخره ادارۀ امور میباشد، مجموع آمرین و کادر های آنها تحت رهبری عمر داودزی و به مشورۀ فاروق وردک استخدام شده که  مسوولیت های ایمانی و وجدانی شان قرار ذیل است :
تیم اول، گروه تک قبیله ای احاطه کننده رئیس جمهور متشکل از سکرتر، محافظین و تشریفاتیان که در پهلوی مسوولیت هایشان، وظیفه ای اصلی فلتر سازی تبعیضی  قومی و نگذاشتن رسیدن اسناد و اشخاص غیر از دیکته شده های آقای داودزی را در نزد رئیس جمهور دارند، تا راز های داد و ستد، تبعیض ها، قبیله گرایی ها و فساد های دیگر و حتی صدای مردم مظلوم و بیچاره ای افغانستان که هر لحظه با سیلی از مشکلات دست و پنجه نرم میکنند به گوش آقای کرزی نرسد.
گروه محافظتی رئیس جمهور که روزانه بیش از 100.000 دالر امریکایی را بدون از معاش و دیگر امتیازات به مصرف میرساند، بعوض ایجاد راهکار های امنیت در داخل ارگ، وظیفه داده شده اند تا در قدم نخست تجزیۀ قومی را زیر نام مانع شدن کارمندان از ایجاد مشکل در روند امنیت سالاری در داخل ریاست جمهوری بیشتر از بیش ادامه دهند و هر کارمند جدید یا کهنۀ که خوش شان نیامد از عقب دروازه ها رخصت کنند. قدم بعدی اینکه صلاحیت و امتیاز دارند تا با توهین، تحقیر و یا هم  ضرب مشت و لگد از ژورنالیستان رسانه های اصلاح طلبی که حاکمیت استبدادی گروه کرزی را انتقاد میکنند، مانع ورود شان به ارگ شده و به شکلی از اشکال تهدید شوند. و قهرمانی اخیر، مانند استفاده های سوء به نام محافظ رئیس جمهور در کار های شخصی و آزار و اذیت مردم در کوچه و بازار.
گذشته از این، شواهدی وجود دارد که حتی گزارشات ثبت شده از رسانه ها که توسط دفتر مطبوعاتی خود آقای کرزی تهیه میگردد، سپس نظریات، مشکلات و راهکار های انتقادی معقول، پسندیده و اصلاح کنندۀ که از جانب مردم افغانستان به نشر میرسد و حکومت و تیم حکومتدار حامد کرزی را زیر سوال میبرد، از طریق سخنگوی وی به مشوره و فشار فاروق وردک و داودزی سانسور شده بعداً به رئیس جمهور میرسد. در این قسمت بد نخواهد بود تا معرفت ناچیزی از دفتر مطبوعاتی و سخنگوی حامد کرزی را نیز داشته باشیم.
رئیس مطبوعات و سخنگوی ریاست جمهوری، آقای وحید عمر که گویا بصورت غیر مستقیم سمت رهبری مرکز اطلاعات و رسانه های حکومت را نیز بعهده دارد، در سال
۱۳۸۶ و قبل از آن، منحیث سکرتر و یاور فاروق وردک در ادارۀ امور ایفای وظیفه نموده، بنابر پاسداری از اهداف حزب گلبدین حکمتیار در اواسط سال ۱۳۸۷ به سعی و تلاش فاروق وردک و همکاری آقای داودزی، به پست های ریاست مرکز تجارتی جدیدالتأسیس اطلاعات و رسانه های حکومت معرفی شده و بعداً جهت ابقا و استفادۀ وی، به سمت سخنگوی کمپاین انتخاباتی به حامد کرزی پیشکش شد و تا الحال در قالب سخنگوی رئیس جمهور، تجارت بزرگی را به همکاری یاران کوچکترش به نفع گروه درون حکومتی حزب حکمتیار به پیش میبرد.
وحید عمر ضمن اینکه رول مهمی را در مانع شدن رسیدن اطلاعات انتقادی و ضد گروه فاروق وردک به رئیس جمهور بازی میکند، تجارت مرکز اطلاعات و رسانه های حکومت را چگونه رهبری خواهد کرد؟
 
این مرکز که هدف اصلی آن جلب نمودن و بدست آوردن پول بود، برای اولین بار میان آقای عمر داودزی رئیس دفتر رئیس جمهور، فاروق وردک و سخنگوی قبلی رئیس جمهور آقای همایون حمیدزاده برنامه ریزی شده و پروژه مذکور آمادۀ بهره برداری شد. ولی چگونه به چشم کرزی خاک زده میشد و از ایجاد همچو پروژه ای حمایت میگردید؟
مرکز مذکور زیر نام گردهمآوری و هماهنگی رسانه ها، نمایندگان مردم و حکومت، میان یکدیگر، به رهبری همایون حمیدزاده (سر تیم گروه پسران خاله و عمه اش در دفتر مطبوعاتی) اعلام فعالیت نموده،  در قدم نخست مبلغ 300.000 دالر امریکایی یا بیشتر را از سفارت های انگلیس و امریکا بدست آوردند که با این مقدار پول، خانۀ خرابۀ در ششدرک کابل که مربوط به آقای داودزی میشود ماهانه به مبلغ 10.000 دالر امریکایی و بصورت یکساله پیش پرداخت به کرایه گرفته شد و متباقی 200.000 دالر دیگر در ترمیم و بازسازی این خانه به مصرف رسید. اين در حالیست که اکثر وزارتخانه ها و تأسیسات دولتی، انبوه از تعمیر های خالی و بیکار را در دسترس دارند.
بهرحال، چون مبلغ مذکور مجموعاً به نفع آقای داودزی بمصرف رسیده بود که این حرکت محور پیاده ساز پروژه، یعنی آقای  حمیدزاده را آزرده ساخته و بعد از تشنج میان این دو، داودزی به پای مشوره با آقای خودش فاروق وردک برخاست که سرانجام نقش رهبری مرکز تجارتی اطلاعات و رسانه ها از حمیدزاده گرفته شده و به وحید عمر که سکرتر پرکار فاروق وردک بود واگذار گردید، همان بود که آهسته آهسته وحید عمر را توسط رسانه ها به شهرت رسانیدند و گلم حمیدزاده و تیم فامیلی اش را از سخنگویی جم کرده به معینیت پالیسی وزارت مالیه هموار کردند تا بخودشان پروژۀ دیگری از چپاول را ایجاد کنند.
اینجاست که کشور های متهاجم انگلیس و امریکا بدون اینکه از معاملات تجارتی حزب درون حکومتی حکمتیار آگاه باشند، آرام نگرفته بخاطر تحت تأثیر داشتن همچو یک مرکز که لاف از هماهنگی و گردهمآوری رسانه ها، مردم و حکومت را میزد به رقابت پرداختند و پول های هنگفتی را به دسترس این گروه قرار دادند.
 
در طول بیش از دو سال فعالیت، و مصرف  نمودن  بیش  از پنج میلیون دالر امریکایی، دستآورد های عمدۀ این مرکز عبارت اند از :
! ـ گردهم آوردن و هماهنگ ساختن یک تیم کوچک از رفقا و خویشاوندان وحید عمر، داودزی و فاروق وردک بخاطر زد و بند پول ها و پیاده نمودن اهداف قبیله ای حزب گلبدین حکمتیار.
2 ـ ایجاد دو سالون مدرن در محوطۀ این خانۀ کرایی بنام های تالار مطبوعاتی حامد کرزی و محمود طرزی که از طرف صبح بخاطر کنفرانس های مطبوعاتی اختصاص داده شده و بعد از ظهر جایگاه (هوتل) دعوت از اعضای حزب گلبدین، طالبان، رفقای میله ای وحید عمر و ستیژ رقص و ساز است.
3 ـ پخش و ترویج همجنسگرایی و بی عفتی خانمها زیر نام دموکراسی و حقوق زن، به رهبری زنی  بنام زبیده اکبر به حمایت سفارت انگلیس که گویند از چوکات ادارۀ وحید عمر و آقایانش نیز خارج است.
حال میرویم سراغ تیم دوم، گروه اداری ریاست جمهوری متشکل از ریاست های مالی، حفظ و مراقبت، خدمات و... به رهبری خویشاوندان تیم فوق الذکر تحت نظر آقای داودزی  که تا حال میلیون ها دالر را بنام بازسازی و نوسازی "ارگ" حیف و میل نموده اند، دوستانیکه در این اواخر "ارگ" را دیده باشند، بدون شک که مثال زنده ای همچو اختلاص را در کوچکترین میدان عقب قصر سلامخانه مشاهده کرده اند.
از زمان زمامداری زنده یاد داود خان به یاد داشتم که میدان مذکور ساحۀ سبز بود ولی توسط این جوانک ها نخست از همه به یک ساحۀ ورزشی تبدیل گردید، بعداً تخریب شده به یک  پارک مدرن وسایط مبدل شد، سپس همچنین تخریب شد و دوباره به ساحۀ سبز مبدل گردید و بعد از تخریب اخیر به شکل مدرن تری بنام باغچۀ گل، نوسازی شد که هر بار تخریب، ساختمان جدید و زد و بند این میدان از مبلغ 10 میلیون افغانی شروع الی 2 میلیون دالر امریکایی رسیده است.  آیا نمیتوانستند این پلان اخیر را  از ابتدا پیاده سازند، به جرأت میتوانم بگویم که همچو توانایی وجود داشته ولی مسئله ای زد و بند بار بار پول اهمیت بیشتری داشته است. همینطور صدها مثال زنده ای دیگر که از ذکر آن قلمم خجالت میکشد. ولی گر باز هم شنیدم ادم نمیشوند قلمم پرده خجلت بدور خواهد انداخت.
تیم سوم، ریاست های کادر و پرسونل، پالیسی، شورای امنیت و ادارۀ امور به رهبری اشخاص ضعیف و فروخته شده، باز هم تحت نظر آقای داودزی به مشاوریت پنهانی فاروق وردک که وظیفه استخدام و انفکاک تمام خدمتگذاران ارگ، وزرأ، والیان، مشاورین و حتی خرید بعضی وکلای  انتخابی مردم از شورای ملی کشور را به عهده دارند. در ضمن، نمایان سازی چهره های خریده شدۀ ضعیف از اقوام مختلف در رسانه ها جهت دفاع از حاکمیت سمبولیک حامد کرزی و اهداف پنهان حزب گلبدین حکمتیار.
مثال های فوق کوچکترین مدارک حرکات و اهداف کاملاً روشن حکمروایی اعضای حزب حکمتیار به دور این حلقۀ ناگسستنی قبیله گرا در داخل ریاست جمهوری حامد کرزی است که کنار بردن آقای خلیل رومان، معاون اسبق ریاست دفتر و آقای جاوید لودین سخنگوی و رئیس دفتر اسبق این ریاست از چوکات ارگ به جرم روشنفکری، نیز توطئه ای بود از طرف همین اشخاص، با سعی و تلاش یکی دیگر از اعضای اجرائیوی گروه فوق بنام زلمی هیوادمل مشاور دایمی رئیس جمهور در امور قبیله گرایی.
داریم شناخت ما از رئیس جمهور کرزی و  تیمش عمیق و عمیقتر میشود و اخیراً شاهد برگذاری جرگۀ نام نهاد مشورتی امن افغانستان باز هم به مشوره و بنیانگذاری فاروق وردک و تیمش میباشیم. دور نیست که این جرگه نیز همانند کارکرد های فوق ایشان، از اهداف شوم حزب گلبدین حکمتیار و آی اس آی پاکستان پیروی کند و دشمنان واقعی مردم غیور، مسلمان و شریف افغانستان را یکبار دیگر بر کرسی عام و تام قدرت به رهبری عمومی آی اس آی پاکستان برساند.
 طوریکه  اخیراً مردم قهرمان افغانستان شاهد مانور های فاروق وردک و تیمش در برگذاری جرگۀ نام نهاد امن بودند که چگونه به دهشتگران گروه حقانی پاکستان دعوتنامه فرستاده شده بود تا آنجا آورده شوند و امنیت را مختل سازند که سرانجام باعث کنار بردن دو شخص موفق دیگر کشور ما، مانند رئیس امنیت ملی و وزیر داخلۀ افغانستان به اشارۀ آی اس آی گردید.
پس این بود حکمروایی و مشاوریت پشت پرده ای اعضای حزب گلبدین حکمتیار در ارگ ریاست جمهوری که ظاهراً  
از دید آقای کرزی پنهان میتابد، ولی ملت افغانستان با وجود بینش بازی که از همچو ادارۀ فاسد شده دارند، هنوز هم امیدوارند تا رئیس جمهور کشور شان نیز چشم و گوش و فکر را باز کرده، اصلاح همه جانبۀ در اطرافیان فساد پیشه اش بوجود آورد، در غیر چه در حال و چه در آینده، دور نخواهد بود تا امتیاز پشیمانی را از آن خود سازد.

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت