خوشه چين
جنبش«عیاران»
گزینۀ یگانه
زمانیکه موش میخواهد درعمق زمین به سوی هدف نقب بزند خاکی را به طرف عقب می کشد. بدین لحاظ جایگاه را برای پیش روی خود تدارک می بیند.
همانطوریکه درزمان امپراطوری بریتانیای کبیر خطوط مرزی فرمایشی سودی برای خلقهای کشورمان به بار نیاورد.زمزمۀ تجزیۀ افغا نستان زمینه را برای بی هویت سازی خلقهای شمال وجنوب ازجانب ایالات متحدۀ امریکا به بار می آورد.
ازروند تجزیۀ افغانستان، هند، چین و روسیه ، پاکستان و ایران دل خوش ندارند اینجا است که طبل دهل برای خونریزی خلقهای منطقه همیش کوبیده میشود.
همه گوش داريد پند مرا
سخن گفتن سودمند
مرا
بود بر دل هرکسي
ارجمند
که يابد از او
ايمني از گزند.
فردوسی
قابل توجه! دوستی برایم بگفت که اگرمینویسی زشت نه نویس.دلش برایم سوخته است خانه اش آباد.لچ ازآب چه میترسد، مرغابی را تا به لنگش،پهلوان را زنده خوش است.
خصلت ارتجاع است که وطن پرستان را میکشند وبه دارمیزنندما بهترازشخصیتها ی با وجدان خوابیده درزیرخاک نیستیم.
(( گناه نکن از پادشاه نترس درخانۀکسی با تفنگ نرفته ام در خانه کسی برای چورو چپال دارائی اش نرفته ام این دیگران هستند که درکشورما با توپ و تانگ بم راکت وغیره وغیره آمده اند، درسرزمین ما هزاریک نوع امراض ازقبیل مواد مخدر،امراض قومی، نژادی، ملی ومذهبی کشت کرده اند و زمینه های فحشارا به سیستم معاصرش تبلیغ و آماده میگردانند، چاپلوس هم نیستم که نرم بگویم وعذروزاری کنم به عوض کرزی مقررم کنند وعلیه ملیتهای دیگرشمشیر بردارم کاری است که درقاموس عیاران نمی گنجد، عیاران برای رئیس جمهور شدن پاچه بر نزده اند عیاران برای بیرون رفت ازحالت بحرانی کشورو آرامش خلق چنان فیگوری را برمیگزینند، که شمع باشد برای روشنائی جهان انسانیت وبشریت)).
این زشت گفتن ونوشتن خودش آهنگ بلندی است برای بیداری ملت
حقیقت زشت است گذشت مدارا حدو اندازۀ دارد مگراکثر اوقات درقضایای افغا نستان حقیقت را تحت سایۀ خود قرارداده است.
ماباید که درهمکاری و همیاری مشترک همه اصطحکاک هارا از میان برداریم وبرای حل سوالات مشترکاً دست به کارشویم که وطن میرود به طرف تجزیه مقالۀ هذارا حتماً بخوانید که دراخیر فراخوان حیاتی دارد.
خوشه چین شکسته بند میگوید که استخوان شکسته ترمیم میشودمگراستخوان سیا را باید که به دورانداخت.
کی، کدام،(شخص،جریان، حزب) چپ معتدل ویاراست معتدل میتواند ملت مظلوم افغا نستان را به دورآرمان کشور آزاد مستقل وغیر وابسته متحد بسازد.
بلی جنبش «عیاران» این توان وصلاحیت را درخود می بیند.
تن آنگه شود بيگمان ارجمند
سزاوار شاهي و
تخت بلند
کز انبوه دشمن
نترسد
بجنگ
بکوه از پلنگ و
به آب از نهنگ.
فردوسي
بلی !عیاران معا صر که توصیۀ خردمندان را با خود دارند.میگویند که امروزه روزجنگ عیاران جنگ منطق است از ورای موقف ومعنویت انسان نه جنگ با سلاح، بگذارکه همه جنگهای موجود و گذشته بنام های جنگ میان امریکا و اتحاد شوروی، جنگ میان القاعده و امریکا وجنگ میان طالب و امریکا این وحشیهای قرن بیست وقرن بیست و یک محاسبه شوند.مدال ویرانی شهرها و باغها ومزارع ، فارمهای جلا ل آباد ، قندهار، کوهدامن و پروان، بامیان و مزار،مدنیتها را، این ریدرها وقوماندانهای ارشد تنظیم های جهادی وطالبان نصیب شوند.
بازگشت به اصل خویش باعث سرفرازی است
هرکسی کو دورماند ازاصل خویش بازجوید روزگاروصل خویش
بلی زشت میگویم
دوست خودرا زشت میگویم
که متوجه شود
دشمن خودرا پشت می گویم
که خاک را ترک بگوید
با این ادای حرفهای زشت و پشت
در میدان شرنج سیاست
حریف خودرا بین دواسپ کشت میگویم
انگورکشمشی باید که دراوایل ماه میزان برای کشمش کردن چیده شود.کشمش حاصل ازین انگور دارای مغزپر ومزه دارمیباشد.
اگرازاول ماه سنبله شروع به چیدن انگورشود کشمش حاصل ازچیدن انگورقبل ازوقت پوچ می آید. بناً تبصره کردن با لای حاصل پوچ، پوچ است.
حزب دموکراتیک خلق افغا نستان را اگردرنقش، حلقۀ سیاسی «حلقۀ»مستعجل یا زود رس اتحاد شوروی سابق بگیریم، سرانجام حاصل همه پلان گذاری ها را درقضا یای افغا نستان پوچ یافتیم،
پوچ یعنی بدون مغز،مغز پوچی که قابلیت سبزشدن ورشد یافتن را دوباره ندارد. درین باره فکر کردن پوچ است، انتقادها با لای افراد پوچ است. همه قضایا درجنگ افغانستان معلول بوده اند تصمیم گیرنده درجنگهای افغا نستان، مردم افغا نستان نبوده وهنوزهم نمیباشند.
خوشابه حال کسی که به اصل خودبرمیگردد.جنبش عیاران درتماس باشخصیتهای پوچ خودراپوچ نمیسازد.
کسانی امروزازآی اس آی وسی آی اِ ی شکایت دارند بهتربودکه دیروزبه دسترخوانش سربه سجده فرودنمی بردند.
پولی را دادند خاکی را خریدند وکوکناری را کشتند .
آری فهمیدید که شماراشیطان بازی داده است،زمانیکه ازخواب بیدارشدید ودیدید که بسترتان تراست.
ده سال است که شخصیتها(( احزاب، حلقات، گروه ها)) نگفتند که به سوی شما می آییم همه گفتند شما به سوی من بیاییدزمانیکه عیاری به سوی شان میرودمیگوید که من آمده ام {{تورا ببینم بروم جام می دادم چرا بشکستی یار}} شما را ترمیم کنم، ازش فرارمی کنند، میگویند که با تو بالای دوشک پهلوانی نمیشود.دلیلش این است که میگویند تورا نمیتوان فریب داد، زیراکه دروغ ازحقیقت هراس دارد. چشمان تو فاسفورس دارد زمانیکه طرف آدم می بینی،به همان قیافۀ نمکین و پرازخندۀ که توداری آدم تحت تأثیر قرارمیگیرد،ما دیگرچیزی به گفتن نداریم،اگر بگوییم از ترس گفته نمیتوانیم، ترس ما ازین است که دندانهای اسپ را به شمارش نگیری، می بینیم روزتا روز قدبا لا می کشی،عریض میشوی.ازمیان سبزجنگل چهرۀ سرخت نمایان میشود. زیاده از شش سال است که مقاله های توطنزگونه به مانند دوک دراعصاب انسان کارگرمی افتد.آدم را درمحاکمۀ وجدان می برد.
با لآخره دانسته ایم که با هیچ دینی، مذهبی، رنگی، زبانی، قومی، سمتی، طرف نیستی، مسیر حرکتت جادۀ انسانیت است نزد تو ستم گر،ستم گراست.نزد توستم کش، ستم کش است. میدانیم که درمقابل بازیگران اصلی درقضای موجود وگذشتۀ حمایه گران آن ، یگان ((چپ دیروز وراست امروزی)) تنفرداری.
ازین خاطر است که اسرار می ورزی جنبش ((عیاران)) گزینۀ یگانه برای مداوای زخم خون آلود کشورمیباشد به این شرح.
کثافت را صابون می شوید
کینه وکدورت را محبت
زهرمارارا زهر مار دوا است
حملات انتحاری حملات انتحاری میزاید
طوریکه سرمادرش را می خورد
همۀ علل وعوامل ازآستین فقرسربیرون میکشد.
آفتاب فدراتیف روسیه را درحال طلوع می بینم
آفتاب امریکای مست ومغروراین دشمن بشریت زحمت کش را
با سبزینه پوشان درحال جنگ وجدل
وزوال می بینم.
درپان سفر درروی یک چند نفرمخصوص
سیاهی ازذغال می بینم.
احزاب سیاسی،حلقات، گروها و شخصیتهای مستقل، روشن فکران محترم،دانشمندان گران قدربلاکشیدۀ افغانستان،وطن دوستان وطن پرستان باوجدان وناموس پرست افغا نستان اعم از پیروجوان دختروپسر.به شما بهترمعلوم شد که افغانستان مرحلۀ خیلی خطرناک ملی و بین المللی (( جنگ سرد)) مضمون تعرض، همکاری ایدیولوژیکی زیرعنوان کمک اترناسیونا لستی را پشت سرگذشتاند.اتحاد شوروی سابق، دراثرتعرض برق آسا، باراندن بخش تندروویکه تازحزب دموکراتیک «خلق» ((حفیظ الله امین))ازقدرت ساسی،ببرک کارمل جناح معتدل حزب دوموکرا تیک خلق((پرچم)) یاران وسفرا ی فراری اش را درشب شش جدی سال 1368به کرسی نشاند.این روزرا بنام مرحلۀ نوین وتکاملی انقلاب ثورنا میدند این حرکت با آنکه ازلحاظ قوانین ملی وبین ا لمللی غیرمشروع و غیرمجازبود.مگربخش قابل ملاحظۀ از بخش پرچمی ها وحلقات ضد امینی آنوقت را گویا! ازضربات حتمی نجات داد.انتخاب برای نجات ازمرگ حتمی رشوتی بود که اتحادشوروی سابق را درقضایای ملی وبین المللی درافغانستان پیشگام بسازد وحمایت روشنفکران و احزاب متمایل به سویتست را با خود داشته باشد. کاریکه بخش پرچمیهای با ید راه دسیسه کاری واسناد سازی را با حریفان خویش پیشه نمی کردند((روباه باید که ازکله کندن گرگ توسط شیرمی آموخت)) که کردندوحتی تابه کنون پرچمیهای معلوم ا لحال غیرمتمرکز وپراگنده ازین شیوه ترک عادت نکرده اند. ازین خاطراست که به مانند تو ته های گیلاس نا شکن هرطرف تیت و پراگنده شده اند با ارائه دشنام علیه یکدیگر دل حریفان را شاد نگه میدارند.
عیاری برای من زنگ زد وگفت، هزار بار آدم باید که به بخش خلقیها احترام بگذارد، با آنکه همه حرفهارا میدانند.«چارۀ جز ازصبروحوصله مندی» درفرازونشیب زنده گی سیاسی، قربانیهای زیادی داده اند، رهبران خودرا کشته داده اند.خانواده های خودرا کشته داده اند.رفقای جوان مردان شان اعدام شده اند.بندی گری های طولانی را دیده اند.اسیرتوطئه های بین ا لمللی شده اند ولی حاضرنشده اند که به مانند بخش معین پرچمیها به این پیمانه درسطح کوچه وبازارسقوت کنند.وبه آدرس همدیگر دشنام صادرنمایند. با این وضع خود درپای کارنامه های خود می نویسند که جایگاهی را درآ تیۀ سیاسی افغا نستان ندارند.
چوچه مرغان زمانیکه دیگرگنجایش درداخل بیضه را نداشت،بیضه را با نوک منقار(نول) خود میشکنانند، میشکنانند که ازین تنگنا بیرون شوند. بدا بحا ل چوچه مرغان که توان شکستاندن بیضه را ندارند، درآنجا میمیرند.
وضعیت جدید سیاسی روش جدید را با چهرهای جدید سیاسی درمیدان مبارزه خواهان است.
ازشما بت پرستهای غزیزوشریف تقا ضا مینمایم بدانید که عیاران به ملت ابراهیم خلیل الله اند،زیراکه ابراهیم خلیل الله بنده گان خدارا از پرستش بتهای متعدد برحزرداشت وبه یکتا پرستی دعوت داده بود.
ازدید متعرض دیروزی به امید آن روزیکه درافغانستان ومنطقه اسلام سیاسی((بنیاد گرائی)) درحوزۀ منافع اقتصادی اتحادشوروی سابق جاگیرنشود.
ایا لات متحدۀ امریکای شکست خورده درجنگ ویتنام حریف خودرا درمسلخ امپراتوران تاریخ((افغانستان)) درتورسبزبافته شدۀ خودش انداخت.
چنان زده وزخمی اش کرد که به نا چار ازراه که آمده بود،پس برگردد. اما اتحاد شوروی نمیتوانست که گزینۀ را برای خود درقضایای بعدی افغانستان ازخود نداشته باشد.
این پری استرویکه بودکه درسیاست گذاریها تجدید نظرنماید،ازحمایت مهره های قبلی که دست آوردی برای شوروی سابق نداشت دست بردارد.درمیدان بردوباخت شطرنج جها نی،ازسه مهرۀ کلیدی،انتخاب اسد الله سروری سوال برانگیزواقع گردید. عبدالظهور«رزمجو» ازپذیرش مسئولیت خطرناک خردمندانه شانه خالی کرد.داکترنجیب مردجسورودلاور،وارد میدان شد درمدت پنج سال دفاع مستقلانه تحت حاکمیت حزب وطن ومتحدین سیاسی اش به جهانیان ثابت ساخت که اتحاد آهنین ویک پارچۀ ملت افغا نستان،توانائی دفاعی هرگونه تعرض دشمن را دارد.
آبروی بود که برای اتحادشوروی سابق خرید،فرصت طلائی بود که طرفهای درگیر((امریکا واتحاد شوروی))هم درسطح ملی وهم درسطح بین المللی آنرا به فال نیک میگرفتند.
اشتباهی بود که امریکا کرد.
سفیدی کفن را دیده بود مگراز تاریکی قبرخبر نداشت
درآنوقت امریکا اسرار می ورزید که اتحاد شوروی سابق افغا نستان را هرچه زود ترترک بگوید که خود درصحنه داخل شود. اما امروزفدراتیف روسیه وارث اتحاد شوروی سابق با لحن آرام میگوید که امریکا نباید افغا نستان را درین ماجرا ها تنها بگذارد. این بدان معنی است که حریف،حریف رامیخواهد درمبارزه آن قدرخسته ومانده بسازد که دیگراندیشۀ حا کمیت جهانی را درسرنپروراند.
برای امریکای زمان بوش کلان ومتحدین غربی اش و دولتهای پاکستان وایران،افغانستان دارای ارتش منظم زرهی با داشتن کادرهای ورزیده درمیدان جنگ ونبرد،سوال برانگیزواقع گردید با این فکرهرگاه مخالفین حاکمیت شرایط مصالحه که هزاران پارتیزانها ی پیاده نظام درشرایط همواروکوهای سربفلک پوشیده ازبرف،وادیها ودره های پیچ وخم راباخود داشته باشد، باهم متفقاً حاکمیت خویش را درآب وهوای مصالحه پیاده نمایند. دیگرسوالی برای دستیابی به منابع نفتی و غیره باقی نمی ماند. باید که جهان سرمایه از این ماجرا ها با دست خالی برگشت نمایند.
ازتعهدات بین ا لمللی خویش شانه خالی کردند. این شانه خالیها عواملی را با خود داشت(( اگر ایجاب کرد بیان عوامل را زمان دیگری برخلاف نویسندگانیکه که ازحقایق طفره رفته اند مسایل را علمی و بنیادی توضح نداده اند فقط سرخی گل را به تبصره گرفته اند نگفته اند که ریشه ازکجا آبیاری میگردید به گونۀ مسایل به حساب جناحی خویش نقب گذاری کرده اند، خطاهای جدی را درعدم اقرار به اشتباه می بینیم
فقط گفته شده که مرچ شاخک بزتیزبود
به تفصیل تحت عنوان عواملیکه حزب دموکراتیک خلق را به شکست حتمی مواجه ساخت به نشرمی رسانم)) همه باهم دست داده حاکمیت حزب وطن را به سقوت حتمی وادارساخت. واین عوامل ریشه در بیرونی داشت همان طوریکه بیرونیها توا نستند فیگورهای خودرا به قدرت برسانند وهم توانائی را داشتند بنای را که آباد کرده بودند ازریشه برکنند.
طفلی که مادرزاد معیوب به دنیا می آید. معیوب ازجهان میرود.
حاکمیت چپ ازهمان بدو تولد ناقص به دنیا آمد مرحلۀ رشدش نیز درد را دوا نکرد عیبش ده چندان برجسته شد.
در دیگ های که سنگ می جوشیدبا لاخره نرم نشد
بگفتۀ ازدست من که خطا خورد خدا کند که سگ بخورد ش.
درینجا سیاست برخلاف ارمان راه جنایت را درحق توده ها پیشه کرده است.
روزۀ ایکه درآخرین لحظات با نوشیدن جرعۀ آب می شکند،روزه گیررسوای دنیا وگنهکار آخرت میشود.
اولی برف بام خودراجارو ب کرد ورفت
دومی، درگیرماند درخاکسترهشت وهفت
راه بیرون رفت ازتنگنا دردستان توانمند جنبش عیاران است
جنبش عیاران با داشتن سوابق تاریخی نیکو برای راندن دشمن ازتمامی ،حلقات و سازمانهای سیاسی مخالف وموازی که خواهان افغا نستان مستقل آزاد وغیروابسته اند می طلبد که ازطعنه دادن ها، کنایه گفتنها،دشنام دادنهای واضح و روشن به آدرسهای روشن، بپرهیزید. بناً از تنابی که بافته شده است محکم بگیرید،درجادۀ انسان دوستی محوستم واشغال کشورتو سط بیگانگان خودرا آراسته بسازید.
خیر است اگردردل توکینه است
مگرهوای جهانم نعنا و پدینه است
گفته اند که حجرالاسوت میان چادر
اندیشۀ«پیغمبراسلام»سردارمدینه است
با آنکه مطالب محتویات فوق خواندنش درد آورورنج آورست. عیبی ندارد چیزی از دوست آید نیکو است اگرکاسنی گل آبی وآب تلخ دارد،(( مصالحۀ ملی)) باعث فروکش تب می گردد.مگرمضامین خوشه چین مریضان سیاسی را شفا می بخشد.جنبش عیاران با حفظ مرام اندیشۀ خودش که ازطریق سخنگاه هم اندیشان وحدت خواه وسایت وزین آریائی به نشررسیده یکبار دیگرهمه را
به فراخوان ذیل می طلبد
اگر جسد حیوان خود مرده درمحلۀ می افتد، مردم محل آزارواذیت میشوند، برای نجات ازین آزارواذیت جوانان اماده به کاروورزیده داوطلبانه بیل و کلنگ وزنبیل بدست گرفته، جسد کثیف را ازمحل بودو باش مردم دور می اندازند. اینجاست که مردم از خطرمرض و بوی بد نجات می یابند.
کشورمارا به کثافت دانی جهان مبدل کرده اند حضوررنگارنگ اجساد بیگانه درکشورما باعث هزارویک نوع مرض گردیده است. بناً برای نجات مردم ازتکلیف ورنج وعذاب وبرطرف نمودن انواع امراض ساری ضرور پنداشته میشود که ازخود آغازبه سوی همنوعان وهمگرایان شتافت.
افغانها به کشورآزاد فارغ ازهرگونه دغدغۀ ملی وبین المللی
ضرورت دارند.
جامعۀ
جهانی نظربه خطا های سیاسی که طی نه سال گذشته درافغا نستان انجام داده
وامریکای پیش قدم درماجرای جنایتهای نابخشیدنی اش طی زیاده ازسه دهه نسبت به
شرکا پیش قدم تربوده کنون به عکس العمل نوکرمتمرد وچشم سفیدخودش روبه رو است
نوکرمتمردوچشم سفید میخواهدبا این حساب اگرحمایۀ داخلی را بدست آورد.کاری بودکه
باید ازقبلها صورت میگرفت،کنون دیگرنا وقت است.این را میگویندکه اُشلقی
وگریزازمسئولیت پذیری، پول سرکارتوکرده خونه
ازین هوا وفضا ادبیات ناموزن شنیده میشود.ازقبیل تجزیۀ افغا نستان،تعویض حاکمیت به عقب گراها ورفتن به دوران قرون اوسطائی.
درخصوص مطلب فوق نگارنده را عقیده برآن است که ازدعوت دادن به سوی خود حرف گذشته است ضرور پنداشته میشود که همه به سوی همدیگر بخاطرنجات وطن ازتجزیۀ حتمی بشتابند، روزی را برای گفتمان نخبگان سیاسی دریکی ازشهرهای کشورهای اروپایی انتخا ب نمایند همین گفتمان برای خود صلاحیت کسب نماید، تا پیرامون اوضاع جاری درکشوروبیرون رفت ازمعضلات کنونی را با اتحادیۀ اروپا،واشنگتن، شانگهای، ملل متحد، ودیگر منابع معتبر بین المللی درجریان بگذارند وتابه حل نهایی مسئلۀ حاد حیاتی را تعقیب نمایند. اگر احزاب شخصیتها حلقات گروها با این فراخوان موافقت داشته باشند عکس العمل خویش را دراطاقهای پاتالکی و سایتهای خبری نشان بدهند، ازجمع احزاب حلقات گروهای فعالین برای عملی شدن طرح همه باهم دست بکار شویم.