سنجر غفاری
و امریکای امروز
سی ویک سال قبل از امروز در ماه دسامبر سال 1979 میلادی قطعات محدود نظامی اتحاد شوروی از طریق فضا و زمین در سرزمین افغانها بعد از سرنگونی رژیم دولتی وقت تحت رهبری حفیظ الله امین منشی عمومی کمیته مرکزی حزب دیموکراتیک خلق افغانستان پیاده گردید.. فقید ببرک کارمل به صفت منشی عمومی کمیته مرکزی حزب دیموکراتیک خلق افغانستان و صدر هًیئت رئیسه شورای انقلابی جمهوری دیموکراتیک افغانستان تعین گردید.به همین ترتیب امریکا در ائتلاف مشترک با انگلیس حمله نظامی تحت عنوان ( آزادی پایدار ) بتاریخ هفتم اکتوبر سال 2001میلادی 22سال بعد شوروی ها به افغانستان حمله نظامی نمودندو پس از شکست رژیم طالبان حامد کرزی را به صفت رئیس حکومت عبوری ، موًقت ، ورئیس جمهور افغانستان الی امروز تعین نمودند . هنگام حضورقوت های شوروی به افغا نستان امریکا علیه شوروی وقت بر اشفته گردیده افغانستان را به وسیله آن کشور اشغال شده عنوان نمود . قضاوت را تاریخ ، ومردم افغانستان مینماید که متعرض و اشغالگر در کشور شان کدام یک از این دوابرقدرت بوده واست . اما هر تبعه افغان همانند من حق مسلم خویش میداند تا در این زمینه دیدگاها و نظریات آش را آزادانه با در نظر داشت واقعیت های عینی و حرمت به منافع مردم افغانستان بیان نماید . از نظر من حضور نظامی هردو قدرت بزرگ در سرزمین افغانان یک تجاوز ، یک اشتبا ه ، و نقض قوانین بین المللی، پایمال نمو دن حقوق وآزادی های مردم کشور ما تحت عناوین و بهانه های گوناگون سیاسی ،استراتیيژ یکی ،تاکتیک رسیدن به اهداف مشخص علیه کشور ما و همسایه های در منطقه بوده ومیباشد . قبل از شوروی ها انگلیس ها خواب تسخیر مکمل کشور ما ومنطقه را در سر پرورانیده بودند که همانند نهنگ بدون دندان از کشور ما رانده شده و در بحر هند غرق گردیدند. همچنان قبل از حضور نظامی امریکا در کشور ما ، بعد از عودت شوروی ها پاکستان هم نقاب پوشیده خودرا نهنگ جآ زده بود . که بعدآ کوربقه بیرون شد، نیز تلاش حضورش را در کشور ما ومنطقه نموده بود که ناکام تاریخ گردید. . نتایج این حرکات نظامی و استراتیژیکی کشور های متذکره در افغانستان ما و منطقه باعث آغاز و ادامه تراژیدی ملی برای افغانان و بحران کنونی منطقوی و جهانی گردیده است .. از نظر من دوستان ما کشور های است که بدون اسلحه و قوت نظامی با مردم وکشور ما همکار باشند . متآ سفا نه امروز امریکا و انگلیس در این راه نا پسند و خلاف میل مردم ما روان هستند . حضور شوروی ها برای مردم ما مکتب بزرگی از تجربه و بیداری سیاسی وحکومت داری را آموخت . قوای مسلح مارا توانمندی بخشید و در راه قانونمند شدن حیات سیاسی و حقوقی حاکمیت دولتی توانمندی های را در دفاع از تجاوزات و دسایس همسایه ها و کشور های ضد منافع ملی و مردمی ما ارتقاع بخشید . شوروی ها هدف اشغال دائمی کشور مارا نداشتند و حضور علنی سفیر ویا کدام نماینده آن کشور در امورات کشوری ما به سطح امروزی که سفیر امریکا کل اختیار است نبوده . قوت های نظامی شوروی هیچگاهی خود سرانه وبدون در جریان قرار دادن وزارت های قوای مسلح و سر قوماندانی اعلی کشور شامل عملیات های نظامی نمیگردیدند . و فضای کشور ما در کنترول قوت های هوائی و مدافعه هوائی ما قرار داشته طیارات ملکی و نظامی کشود به شمول طیارات قوت های شوروی بر اساس قوانین هوا نوردی و ترانسپورت فضائی ما شامل پرواز بوده . تمامآ مهمانان عالی رتبه و خصوصی با اخذ اجازه از قوت های سوق واداره افغانها داخل قلمروفضائی ما میگردید . حاکمیت قانون بر اوضاع کشور مسلط بوده حکومت مرکزی قوی تمامی امورات دولتی را در سرتا سر قلمرو کشور در اختیار خویش داشت . چیز ایکه باید گفت در سطح ولایات مشاورین داخلی وخارجی صرفآ از یک کشور موجود بود . مگر امروز برعکس آن است . امریکا دشواری های را برای خود ومردم ما بوجود آورده است که همه میدانند اشتباه است . امروز مشاورین هر کشور به میل خویش تحلیل و تجزیه دارند .هر کشور برای اهداف خویش تلاش دارند .. مگر امروز پروژه سازی های شخصی و تجارتی از امریکا و دیگر کشور ها در کشور ما سرازیر گردیده پروژه های اقتصادی و نظامی را از دلا ل های دست دوم وسوم در کشور شان خریداری نموده وبه کشور ما انتقال و روی آن کار مینمایند به خصوص در بخش نظامی و اکمالات اسلحه و ضروریات برای اردوی ما و پروژه های ساختمانی و تعلیمی را همه کمپنی های و متشبسین محلی در اختیار دارد و مربوط دولت امریکا نمیباشد . مگر از شوروی ها چنین نبود همه اجرآآت شامل پروتوکول های رسمی دولتی بوده مطابق قوانین کشوری ما اجراآت صورت میگرفت . در حاکمیت دولتی حضور شوروی در افغانستان دسپلین دولتی و نظامی جدی بوده سطح باز پرس بلند و شفاف بود . باوجود موجودیت نواقص و اشتباهات در کار واداره رشوت و اختلاص و حیف ومیل دارائی های عامه به شکل امروزی آن وجود نداشت . مشکلات بزرگ برای مردم ما را نبود انرژی برق آن هم از اثر تخریب پایه های برق به وسیله چریک های ضد دولتی ، تخریب پل ها وسرک های عامه ، حریق و نابودی کاروان های مواد سوخت و اولیه مردم ملکی کشور از قبیل آرد ، روغن ، چای و بوره که بطور رایگان برای مردم و مامورین دولت در سرتاسر کشور توزیع میگردید به وسیله دشمنان منافع ملی ما به دستور بیگانه ها و به نفع انها انجام میگرفت . پروژه های ساختمانی و انکشافی در مرکز وولایات کشور دریک سیستم قوی دولتی شامل اعمار بلاک ها و منازل رهایشی ، انکشاف شهری ، موسسات تولیدی، تشویق سرمایه گذاری های خصوصی ، ایجاد اتحادیه های کارگری و صنفی ، کوپراتیف های دهقانی و مالداری ، تشویق کشاورزان به زراعت و مالداری ، توزیع زمین و وسایط ، ماشین الات زراعتی و تخم های اصلاح شده به دهاقین ، تادیه قروض از طریق بانک زراعتی و کوپراتیف های دولتی برای نیاز مندان و سائر خدمات برای مردم به شمول توزیع کود کمیاوی و تخم های اصلاح شده با وجود فشار جنگ تحمیلی و سبوتا ژ دشمنان سعادت ملی ما مردم شهرهای بزرگ و کوچک کشورما همانند امروز به لشکر گدایان مبدل نگردیده بودند. باوجود این که جوانان برای خدمت زیر بیرق به صفوف قوای مسلح کشور جلب میگردیدند . معارف و تحصیلات عالی همانند امروز در فقر و بیچاره گی قرار نداشت . درموجودیت سیستم یک حزبی حاکم در کشور ما وضعیت سیاسی نا مطلوب و تاریک در فضای سیاسی کشور ما همانند امروز ی که بیش از یکصد حزب سیاسی از مزایای دموکراسی مستفید گردیده اند حاکم نبوده سیاست خارجی کشور بر مبنای سیاست داخلی و اوضاع اقتصادی – اجتماعی ، امنیتی برای مردم ما قابل دقت واطمینان بود . شهراه های عمده و استراتیژیکی ، ولایات سرحدی و پر نفوس کشور باوجود حملات و مداخلات پاکستان و نیروهای متحد علیه شوروی درکشور ما تحت رهبری ایالات متحده امریکا ، شیخ های عرب ، ارتجا ع داخلی و مزدوران شان زنده گی مردم ما همانند امروز که همه نیروهای ضد رژیم و قت وشوروی در افغانستان حضور دارند وبرای شکست حاکمیت وقت متحد گردیده بودند چون امرور تراژیدی بار و الوده از فساد ونا امنی و گرسنگی نبود . مردم مارادر مقابل رژیم و حضور شوروی چنان وحشت زده نموده بودند که امروز خود وحشت زده علیه مردم ما میباشند .افغانستان و مردمش تجارب تلخ و شرینی را ناشی از مداخلات و نیرنگ بازی های اجانب در حافظه اش دارند . مگر راه آینده شان را به یقین که امروز تشخیص نموده اند که کدام قوت نظامی برای اشغال و کدام قدرت امروزی برای نجات کشور شان صادق است . افغانستان به کمک خارجی ها و خارجی ها به مردم وکشور افغانان نیاز حیاتی دارند . هیچ قوت وقدرت جهانی ومنطقوی نباید این ضرورت را از مردم ما غضب نمایند . انتخاب مردم ما حق مسلم شان است . پس ضرورت به نظامی گرائی و لشکرکشی علیه همدیگر در کشور ما برای چیست و بخاطر کیست ؟ ما مردم افغانستان امتحان نمودیم که حضور قوت های خارجی در کشور ما به هدف نجات ما وخانه همگانی افغانان هرگز نبوده ونمی باشد. خوب خواهد بود تا برای ما ساکنان این خانه مشترک زمینه یک تنفس باز ملی را فراهم نموده در یک اتحاد مشترک با نیروهای بین المللی تحت سرپرستی شورای امنیت سازمان ملل متحد نشست بزرگ افغانی را در مقر سازمان ملل متحد با اشتراک دوستان سعادت ملی و افغانی ما دائر نموده کشور های عضو دایمی شورای امنیت ملل متحد تظمین عدم مداخله و مسدود نمودن هرچه عاجل پایگاه های افراط گرایان ، مخفی گاها و پناهگاهای امن طالبان والقاعده را در خاک پاکستان عهده دار گردیده ، کلیدختم بحران را در اختیار افغانان قرارداده به آزادی و حقوق انسانی ما احترام نمایند . جوک های تشنه به خون را از وجود مردم ما برچیده ، ستون ها وکاروان های نظامیان شان را به بارک های اصلی و کشوری شان سوق بدهند . موقع شماری را برای ادامه نظامی گرائی شان درکشور ومنطقه ما خاتمه بخشیده از ضرب زبانی و سال شماری جهت حضور نظامی شان در کشور ما ومنطقه بحران افرینی را خاتمه بخشند. انتقام گیری و گردن شکنی از همدیگر را در سرزمین خود به ازمایش بگیرند . کشور مارابه گورستان همدیگرشان مبدل نسازند . افغانان هرگز نمی خواهند تا نسل های بعدی تجلیل از شکست و حضور بیگانه گان را برای همیشه در حیات سیاسی کشور شان بنمایند .اگر وظیفه و مسولیت ما در این جهان جنگ و تجلیل از ان است . ختم اعلان میگردد. ما به آزادی ، محبت ، و انسان دوستی و تجلیل از برگشت صلح وثبات در کشور خویش ضرورت داریم . از این جشن ملی استقبال مینمایم . از کشور های منطقه ، نیروهای صلحدوست و نهاد های دفاع ار آزادی و حراست از حقوق انسان ، از مبازرین برای صلح ودوستی ، نهاد های ضد جنگ و اعاده حقوق انسانی طلب داریم تا یک مارش بزرگ و همبستگی سراسری را جهت پیوستن و عملی شدن خواست های ملیونها انسان افغان وآوارگان کشور ما از جنگ ووحشت نظامیگران در سرزمین افغانان هرچه جدی و عاجل باهم عمل نمایند . همبستگی تمامی افغانان در سراسر جهان در این حرکت انسانی باشما میباشد و مورد حمایت وپشتیبانی ملیونها انسان در سرتاسر گیتی قرار می گیرد . باید ختم سال 2010 پایان مصیبت قرن و لشکرکشی نظامی در کشور افغانان اعلام گردد. نفرین باد جنگ ونظامی گرایی در سرتاسر جهان و سرزمین افغانان . سرنگون باد تاریک اندیشان درکشور ما ودنیای نوین . دسامبر 2010 مسکو سنجر غفاری