سنجر غفاری
جنگ تمام ناشده در افغانستان
سرزمین عاشقان صلح وآرامش ، اسیران منابع و منافع کشور های جهان ،لشکر خانه بدوشان قرن علم وتخنیک و انترنت ،مردم افغانستان است .
افغانستان کشور اقلیتها ست که محصول موقعیت جغرافیایی ان در تقا طع سه قدرت تاریخی در این منطقه طی نیم هزار سال گذشته میباشد . جنگ سرد ، جنگهای داخلی طاقت فرسا ، رژیم طالبان ،بر قراری صلح در این کشور بدون احیای اعتماد بین جوامع قومی مختلف ، که از کمپاین های کارزار متنوع برای همشکل سازی افغانها شدیدآ آسیب دیده است ، میسر نیست . انگلیس ها ، اعراب و روس ها بخاطرحفظ و توسعه منافع شان در منطقه باهم در یک رقابت بزرگ قرار گرفتند . در قاره آسیاه افغانستان ، هندوستان ، جمهوریت های اسیای میانه از اهمیت خاص سیاسی ، نظامی ، اقتصادی و استراتیژیکی برخوردار میباشد . لشکر کشی اعراب بسوی منطقه ، استحکامات انگلیس ها جهت جلوگیری از نفوذ روس ها بسوی بحر هند ، پیش بین بودن و محافظت روس ها جهت جلوگیری از نفوذ اعراب و انگلیس ها بسوی جمهوریت های آسیای میانه ، عواملی است تا افغانستان و مردمش را به صفت سپر مدافعوی خویش در مقابل همدیگر انتخاب نمودند . موقعیت جغرافیائی و استراتیژیکی ، طبعیت گوارا و لی خشونت آفرین کوهستانات این مرزوبوم با داشتن خصوصیات عجیب مردمانش پیچیده گی هارا وسعت بخشیده برای متجاوزان و کشور گشا یان مصیبت بار میگردد. از دهنه خیبر تا آمو ، هلمند و هریرود ، هندوکش وبابا ، شمشاد و پامیر همه دیوار های مقاومت و سرچشمه های متا نت و پایداری این خاک و مردمش است . جنگ ها به سرزمین ما کشانیده شده و صادراتی میباشد . خصلت اساسی مردمان کشور ما جنگ و خشونت هرگز نبوده ونمیباشد ،هر قدرت ای که با علمیت در سرزمین افغانان قدم بگذا رد موفق میگردد. وهر قدرت ای که با قوت و نیروی نظامی به این سرزمین پا گذاشت شکست خورده وتارومار میگردد . افغانستان را گهواره تمدنها ، مهد آرامش و اسایش پیروان ادیان و مذاهب ، فرهنگ مختلف ، شاهراه تمدن میان کشور های شرق و غرب ، استراحتگاه پادشاهان ، دانشمندان بزرگ جهان ، هنرمندان کشور ها و تمدنها می شناسند . تاریخ جهان و ملل مترقی ، باستان شناسان ، محققین در اسناد شان اثار و اشیای را در افغانستان بدست آورده اند که بیان این واقعیت ها میباشد . بت های بامیان ، اثار بدست امده طلا تپه ، مجسمه های مختلف سنگی ، سکه ها و افزار دوره های مختلف تاریخ ، هزاران هزار سند تاریخی دیگر ، و بلا خره مجسمه های تازه بدست آمده در ولایت لوگر ، صدها نوع اثار تاریخی ، علمی و فرهنگی موجوده نمایانگر علمیت و صلحدوستی ، مقاومت ، و اتحاد مردمان کشور مارا بیان میدارد که افغانها جنگجویا ن علمیت و دانش بشری هستند . هیچگاهی بر ضد تمدن و علمیت قرار نگرفته ، بلکه جنگ اعلام ناشده ، ضد علمیت ، اسلامیت ، انسانیت و فرهنگ افغانیت بالای شان امروز تحمیل گردیده است . مقاومت شیر زنان و شیر مردان افغان در مقابل همه نا بسامانی های جنگ نا تمام و تحمیلی مکتب بزرگ برای بشریت امروزی میباشد تا فرزندان شان را از توسل به خشونت و جنگ بدور بسازند . مگر دیده میشود که زهر جنگ بالای مادرانی که فرزندان شان برای ادامه جنگ به کشور ما فرستاده شده اند نیز تحمیلی است . تیوری نا بکار جنگ ووحشت را امروز همه مردمان جهان میدانند که به وسیله یک فورمول بندی تاکتیکی خاص پروژه سازی گردیده است . همانطور ی که قبل از شروع بارش و طوفان رعد برق ، تند بادها به وزیدن میگیرد . فاجعه های انسانی به وسیله آغاز یک جنگ در جهان امروز نیز از تبلیغات و نشرات ، پخش اطلاعات و جعلیات ، ارسال پیام های تهدید امیز و ترتیب و تشخیص لیست های سیا و سبز به وسیله آغاز جنگ تبلیغاتی سرد منجر به یک جنگ گرم و خونین جهت کسب و حفظ منافع ، برتری جودی های کنونی در جهان رونق یافته است . پس از یک قطبی شدن جهان ، ختم جنگ سرد و برچیده شدن پیمان وارسا ، فروپاشی شوروی وقت و بلوک شرق کشور های عضو پیمان ناتو که احساسات جهان اسلام را علیه کشور های بلوک شرق با شعار مبارزه بر ضد کمونیزم ،( دشمن اسلام ) مورد استفاده وسیع قرار داده بودند افغانستان و پاکستان را به لانه تندروان ، افراط گرایان مذهبی مبدل ساخته ، افراط گرایان را از جزیره عرب و شاخه افریقا جهت پیش برد اهداف بعدی در منطقه علیه کشور های مورد توجه شان چون افغانستان ، هند ، ایران ، چین ، روسیه و جمهوریت های آسیای میانه عراق انتخاب نمودند . پس از شکست رژیم در سال 1992 در افغانستان ناتو تصور داشت تا افغانستان را به وسیله پاکستان در چنگال خویش حفظ خواهد نمود . و به وسیله پاکستان آتش جنگ را بسوی روسیه و قفقاز میتواند موفقانه بکشاند . تا اندازه یی در پلان خویش موفق گردیده بود. ناتو گمان نمیبرد که روسیه از آزمون های دشوار ه در مدت زمان کوتا ه موفقانه بیرون میگردد. بحران اقتصادی ، جنگ داخلی ، فشار اپوزسیون سیاسی در دهه نود افغانستان ومنطفه را در یک معاصره تنگا تنگ به نفع ناتو و نیروهای افراطی و تندروان اسلامی تربیت یافته و حمایت شده به وسیله این پیمان ، راه بزرگ را به روی خویش باز می دیدند . رقابت ها و یکه تازی های ایران و پاکستان در منطقه و برتری جوئی شان در افغانستان و جمهوریت های اسیای میانه به نفع همدیگر و نزدیکی کشور چین با کشور های پاکستان وایران با عث تشویش امریکا و ناتو در منطقه گردیده. ، جهت جلوگیری از نفوذ ایران در گام نخست به یاری عربستان سعودی و احزاب تندرو مذهبی سنی ها و تنظیم های افغانی ضد ایران را در چوکات تشکیلات جدید تحریک طالبان شامل جنگ تیپ جدید قومی وملیتی در افغانستان و منطقه نمود . از جانبی ازمایشات اتومی پاکستان و رقابت های نظامی با کشور هند ناتورا در منطقه نگران ساخت . با تشدید جنگ های داخلی در افغانستان ، ایران و هندوستان ، جبهه ضد پاکستان - ناتو رابا جلب حمایت روسیه عهده دار گردید . جبهه شمال و طالبان در یک رویاروئی خونین قرار گرفتند . با وجود اینکه دوطرف در گیر از موجودیت جنگجویان همه ملیت ها در صفوف شان تبلیغات مینمودند مگر در واقعیت که مردم و نا ظران بین المللی مشاهدات شان را بیان میدارند که یک جنگ قومی و تصفیه قومی را مشاهده نموده ودر خاطره دارند . به این وسیله جنگ تمام اعیار بالای کشور ومردم ما ادامه یافت تا اینکه مربای ناتو به قیام رسید . پسر شوخ چشم خلق آزار ، سنگ میزد به هر کوچه و بازار . القاعده در میان تنور گرم جنگ های داخلی و قومی از افغانستان سر خویش را بیرون کشید . در ابتدآ تولد القاعده پدر ومادر دلسوز داشت . حتآ مادر خوانده های شان از امریکا و پاکستان داوطلبانه در خدمت پسر گفته خویش قرار داشتند . بعد ها پلان طوری اعیار گردید تا پسر خوانده برای القاعده نیز دریافت گردد. که طالبان را سروصورت داده در آغوش القاعده قرار دادند . این کار را مادر خوانده ها نمودند . بعد ها مشاهده گردید تا پسر خوانده پدر را باید فراموش نماید . یعنی طالبان بر ضد القاعده قرار بگیرد که این مرحله شامل جنگ های جدید و تحمیلی دیگر بالای مردمان قبایل دوطرف دیورندگردد.که گردید . برعلاوه مناطق جنوب و شرق کشور ما در یک بی اعتمادی میان اقوام و ملیت های ساکن در این مناطق قرار گرفته به ادامه نا امنی ها و گسترش بی اعتمادی ها زمان بیشتر سپری گردید تا فرصت بیشتر برای حضور نظامی ناتو در منطقه مساعد گردیده ، به منظور این که تاکتیک رقیب ها در منطقه بیشتر برای همدیگر واضیع و روشن گردد. چنان هویدا ست تا نباید جنگ در سرزمین افغانها بدین زودی ها ختم گردد. در نشست لیسبون رهبران ناتو راه و شیوه های ختم جنگ و بیرون کشیدن قوت های شان را از افغانستان واضع نساختند . ضرورت بود تا جدول خروج کامل قوت ها و زمان آن مشخص و ثابت میگردید . و بدیل قوت ها در پیش برد یک پلان دقیق و قابل تطبیق جهت بر چیده شدن تمامی پایگاها و مخفی گاهاه ، کانالهای اکمالاتی و حمایوی جنگجویان طالب و القاعده در منطقه برداشته میشد . و بطور مشخص پلان میگردید که پاکستان کدام نقش عمده واساسی را در جهت نابودی مراکز طالبان و القاعده در طول مدت عهده دار گردیده و عملی بنماید . بر عکس تمامی فشار جنگ را بر دوش فرزندان افغان گذاشتند . چنان معلوم میگرددتا افغانستان همانند یک قطعه زمینی است که یک دروازه دارد و چهارا طرف ان دیوار ندارد. و اردوی کشور ما محافظ این چهار دیواری بدون دیوار باشد . افغانستان باید از چهار اطراف همسایه هایش با اطمینان گردد. دشوار است تا در موجودیت همسایه های تا دندان مسلح و دارای نیروهای بزرگ نظامی و موجودیت پناهگاهای تروریستان بین المللی اردوی ناتوان و خلح سلاح ما جلو چنین دسایس را بگیرد . زمانی جنگ و ناملایمات در کشور ومنطقه به نقطه پایان آن میرسد .تا حق خود ارادیت برای مردم افغانستان داده شود ، پاکستان متوجه مسولیت هایش در منطقه گردیده ، پاکسازی گردد .و کمپ ها و مخفی گاها ، اموزشگاهای تندروان بکلی برچیده شده . تظمین قوی بین المللی در زمینه سهمگیری بدون قید وشرط در از میان برچیدن پایگاهای تندروان ، تروریستان افراطی بدهد و از مداخله در امورات کشور افغانان و خواست های نامشروع در زمینه مداخلات اش از کشور ما جدآ اجتناب نماید . برای خود قناعت و در کشور ما مذاحمت ننماید . این یگانه راه نزدیک برای ختم جنگ موجوده در کشور افغانان میباشد . اگر چنین نگردد. ناتو + روسیه فدراتیف + چین + قدرت های بزرگ جهانی و منطقوی هرگز به تآمین امنیت در کشور ما ومنطقه موفق نمیگردند که نگردیده اند . پیشنهاد میگردد.: این کشور ها اردوی افغان را مجهز نماید و هم سطح اردوی پاکستان و ایران قوای هوائی و زمینی ، راکتی و مدافعوی برای اردوی ما بدهند و در اکمالات مردم وکشور مارا صادقانه همکاری نمایند . امشاالله در ظرف کمتر از یکسال افغانستان ومنطقه از وجود تروریستان و نارکو بزنس ، و تولید مواد مخدر پاک میگردد به شرط این که صداقت موجود باشد . پاکستان را ناتو حمایت کرده و به مادر افت ها در منطقه وجهان مبدل ساخته است . نظامیان افغان و هندوستان یگانه ارزوی شان پاکسازی پاکستان و منطقه از وجود بنیاد گرایان افراطی میباشد که باعث دشواری ها و مصیبت های مردمان کشور های شان گردیده و باید این سرطان خونین از میان برداشته شود . مردمان صلحدوست پاکستان نیز از فتنه این مصیبت ها در آرامش نبوده رنج میبرند . حملات ترورستی و انتحاری ها در مساجد و عبادتگاها مسلمانان پاکستان را نیز عصبانی نموده و هرگز نمی خواهند تا از احساسات مذهبی مسلمانان کشور شان علیه برادران مسلمان در افغانستان و هندوستان و منطقه نا جوانمردانه استفاده های نامشروع وخلاف آهین اسلامی صورت بگیرد . و برادران پاکستانی ما هم آرزومندی ختم جنگ و خشونت در مناطق قبایلی و کشمیر هستند . ضرورت بیشتر به ختم فاجعه ها احساس میگردد. باید به این جنگ ها خاتمه بخشیده شود ، باید ناتو قوت هایش را از منطقه بیرون بکشد و در آخرین تحلیل باید لانه ها و حمایتگران تروریستان نابود گردد. پس چه باید کرد ؟ جواب روشن است . صداقت در حرف وعمل ، احترام به اراده مردم افغانستان ومنطقه ، ختم مداخلات و دامن زدن به نفاق ملی در افغانستان ، بیرون شدن از فکر اشغال و تجزیه کشور افغانها و تحکیم بخشیدن پایه های وحدت میان روشنفکران وروحانیون در کشور ماومنطقه ، تقویت بیشتر قوای مسلح افغان ، سپردن کار به اهل کار ، اعتماد داشتن بالای مردم افغانستان که خاتمه دهنده و تصفیه کننده و برنده جنگ ها بوده واست . زنده باد آزادی . نجات ما در وحدت ماست .
سنجر غفاری دسامبر 2010