نجیب داوری
گفته میشود
گفته میشود با وجود سیاست های دو پهلو وچند پهلوی دولت آخوندی ایران در مورد افغانستان و تلاشهای دولت مذکور درامر فرو ریزی حاکمیت مرکزی و وحدت ملی افغانها و اخیرا ً هم خلاف موافقتنامه و قرار داد ترانزیت میان دو کشور، و نورم های قبول شدهِ بین المللی در زمینه، قطع جریان ترانزیت مواد نفتی به طرف افغانستان ازطرف دولت آخوندی ایران؛ حامد کرزی در جلسه افتتاحیه دور دوم ولسی جرگه از کمک های دولت ایران به مردم افغانستان طی سی سال اخیر بالعموم و از سهم این کشور در امر بازسای زیر ساخت های افغانستان طی ده سال اخیر بالاخص، ابراز قدردانی نموده وازسیاست احترام متقابل میان دو کشور درمورد یاد آور گردید.
با در نظر داشت شدت سردی زمستان در افغانستان، کمبود وبالارفتن نرخ مواد نفتی در کشور ورنج های که مردم افغانستان ازاین ناحیه متقبل میشوند؛ جا داشت که کرزی طرف مردم اش را گرفته و در جلسه مذکور که سفیر ایران وسفرای بسیاری از کشورهای دیگرهم در آن حضور داشتند، اگر نه به لحن انتقاد آمیز، بلکه بالحن محترمانه و دپلوماتیک ازجانب ایرانی میخواست که در حصه اجازه ورود تانکر های حامل نفت به طرف افغانستان تجدید نظرنماید . ولی اینکه چرا کرزی بجای مطرح این خواست مشروع، بیجهت از دولت وحکومت ایران تعریف وتمجید مینماید، معلوم است که فدا حسین مالکی باز هم به کرزی و آمردفترش تحفه های زیرمیزی تقدیم داشته است.
از طرفی هم کرزی درحالی از کمک های ایران در امر باز سازی زیر بنا های افغانستان ابراز قدردانی میکند، که ایران جهت نابودی زیر بنا های اقتصادی افغانستان طی چند سال اخیر مین های با قوت تخریب بالا را فرستاده و برای تربیه مخربان امنیت ملی کشور ما در داخل کشورش کمپ های تربیوی دایر نموده است، و سازمان استخبارات ایران جهت تخریب یکی از مهمترین زیربنا های اقتصادی کشور ما یعنی بند آبگردان سلما تا کنون چندین بار تخریبکاران را گماشته و حتی جهت توقف امور باز سازی بند مذکور وزیر خارجه ایران به وزیر خارجه هندوستان یادهانی های داشته است. وهمچنان کرزی درحالی از سیاست احترام متقابل میان دوکشور نام میبرد که معاون اولش جهت اجازه ورود تانکر های حامل نفت عنوانی تجار ومرد م افغانستان به تهران رفت؛ ولی با بی احترامی مقامات ایرانی مواجهه ودست خالی به کشورش برگشت.
****************************
گفته میشود نشریات نوشتاری- چاپی وانترنتی وابسته به دولت افغانستان تنها دست به نشر نطقِ ِاز قبل آماده شدهِ حامد کرزی در جلسه افتتاحیه دور دوم ولسی جرگه زدند. وجای آن سخنان کرزی که از بر تقریر و درفشانی میکرد، در نشرات مذکور خالی بود. زیرا بیشتر این سخنان در جایی بمانند معلم مضمون حسابِ مکاتب ابتدایی، تشریح اعداد حسابی؛ و در جایی هم به جوک ها و دروغ های اول اپریل شباهت داشت، که معمولا ً در کشورهای اروپایی و آمریکای میان دوستان رد وبدل و بعضا ً هم در وسایل ارتباط جمعی به نشر میرسد. طور مثال کرزی صاحب میگوید. " تولیدات زراعتی افغانستان در سابق بسیار با مزه بود؛ ولی حالا با استفاده کود های مختلف النوع، مزه این تولیدات پائین آمده است. دهقانان ما باید برای بلند بردن کیفیت و کمیت تولیدات زراعتی از همان کود های حیوانی که سالها قبل در زراعت استفاده میکردند، باز هم استفاده نمایند. چنانچه زارعین کشورهای غربی نیز جهت با کیفیت ساختن وبا مزه ساختن تولیدات شان دوباره به همان کودها رو آورده اند."
معلوم نیست که کرزی معلومات فوق را ازکجا بدست آورده اند. ولی با مراجعه به منابع مؤثق، دهقانان وزارعین غربی از مدت یکقرن بدینسو با کود حیوانی« که دهقانان ما آنرا بنام پارو یا انبار میشناسند » وداع گفته و در زراعت از کود های مختلف النوع کیمیاوی در سطح بسیار گسترده استفاده بعمل میآورند. گذشته از اینکه دکتوران طبِ وقایوی استفاده از پارو یا انبار را در زراعتِ بعضی از سبزیجاتی که خام استفاده میشود، کاملا ً منع میکنند؛ کود حیوانی به آنشکلی که در کشور ماشناخته میشود با در نظر داشت سیستم کانالیزاسون وبدرفت ها، در کشور های غربی اصلا ً وجود ندارد. امید میرود که از قطار طویل مشاوران حامد کرزی، مشاورین زراعتی و صحی موصوف برایش درس های لازم را داده. تا بار دیگر جناب کرزی با ارشاد چنین سخنان ومعلومات آفاقی غلط ، بخصوص درجلساتی که سفرا و دپلوماتان خارجی هم حضور داشته باشند، سرِ ِما را بلند نسازند.
***************************
گفته میشود ایران ظاهرا ً کشوریست آزاد که وابسته و بند و- واز هیچ ابر قدرتی نبوده و حتی گاهی هم رهبرانش کشورشانرا خود ابر قدرت وانمود میکنند. ولی در همسایه گی این کشور ِ آزاد، سرزمین افغانستان را بعضی ها( بشمول اساتید سابق پوهنتون کابل ساکن درشهرهای پاریس و کالیفورنیا و استادِ افغانی الاصلِ ِ پوهنتون سانفراسیسکوی آمریکا) کشور اشغالی ودربند مینامند.
مگر دریک نگاه اجمالی به آسانی دریافت میگردد که تفاوت میان آزادی های فردی، مدنی،حقوقی وسیاسی میان مردم ِ سرزمین فوق العلاده آزادِ ایران ومردم ِافغانستان اشغالی از کجا تابه کجاست.
درافغانستان تمام اقوام و مذاهب در برابر قانون حقوق مساوی داشته وعملا ً کدام تبعیضی در زمینه بشماهده نمیرسد. ولی درایران، تبعیض رژیم آخوندی در مقابل اقلیت های قومی و مذهبی به همگان معلوم و آفتابی است.
در افغانستان به تعداد بیشتر از یکصد حزب سیاسی مخالف وموافق سیاست های دولت، عملا ً راجستر شده و اجازه فعالیت دارند. ولی درایران نه تنها به احزاب سیاسی مخالف دولت اجازه فعالیت داده نمیشود، بلکه حتی فعالین چنین احزاب تعقیب و زندانی هم میگردند.
در افغانستان مطبوعات آزاد بوده وتعداد کثیری از روزنامه ها، جراید و استیشن های تلویزیون ورادیوی شخصی و غیر دولتی اجازه فعالیت داشته ومیتوانند عملا ً امور جاری دولتی وغیر دولتی را نقد وبررسی کنند. ولی در ایران با آنکه در ظاهر بعضی از چنین نشریه های آزاد در سطح بسیار محدود وجود دارد، مگر عملا ً نمیتوانند که حتی یک ملی متر هم از چارچوب سیاست های دولت پای شانرا بیرون نهند. نقد امور دولتی وغیر دولتی که درجایش باشد.
درافغانستان انتقاد ازعملکرد دولت ضمن تظاهرات مسالمت آمیز کاملا ً آزاد است . ولی در ایران مظاهره کننده گان ضد دولتی به ایوین وکهریزک فرستاده میشوند.
در کشور آزادِ ایران سطح اعدامها به تناسب نفوس آن در جهان، خیلی ها بالاست. ولی در کشور اشغالی افغانستان حتی با مخربین امنیت ملی برخورد ملایم صورت گرفته و پدیده اعدام به ندرت بمشاهد میرسد. و...
حالا اینکه مردم ِ ساکن در کشور ایران را با رژیم سخت دکتاتوری اش ومردم کشورهای مشابه آنرادر جهان مردم آزاد بنامیم یا نه ، ما به آن کاری نداریم. ولی با درنظر داشت آزادی های مذهبی، فردی، مدنی، حقوقی وسیاسی که مردم افغانستان اکنون از آن برخوردار اند؛ آیا بی انصافی نخواهد بود که افغانستان را کشور اشغالی بنامیم. پس اگر هدف از اشغال، نوعی از موجودیت قوت های نظامی خارجی دریک کشور باشد. باید یاد آور شد که چنین قوت هم اکنون در بسیاری ازممالک اروپای غربی ازجمله آلمان و همچنان درکشورهای عربستان سعودی،کوریای جنوبی وجاپان نیز وجود دارد؛ که دراینصورت کشور های فوق الذکر را نیز باید اشغالی خواند.
***************************
گفته میشود، سالهاست که سیاستمداران دولت ایران از محاصره ترانزیت مسلمانان فلسطینی ساکن نوار غزه توسط دولت اسرائیل و از نرسیدن مواد وکالای مصرفی به مردم مذکور، شدیدا ًانتقاد بعمل آورده، واین عمل اسرائیل را شیطانی وغیر انسانی میخوانند. بدون شک انسداد ترانزیت مواد اولیه مصرفی توسط اسرائیل علیه مردم فلسطین کار کاملا ً نادرست وغیر انسانی است. ولی حالا که دولتمدران ایرانی خود نقش اسرائیل ثانی را در منطقه بازی نموده ودر هوای سرد زمستان، مانع ترانزیت مواد سوخت عنوانی مردم مسلمان افغانستان میشوند؛ این عمل سردمدران آخوندی ایران را چه باید نامگذاری کرد؟
غیر انسانی ، شیطانی- و یا هردو؟!
***************************
گفته میشود که فاروق وردک وزیر تعلیم تربیه افغانستان اعلان کرده است که بعد از این طالبان مانع رفتن دختران به مکاتب نخواهند شد. از وزیر صاحب محترم باید پرسیده شود که شما وزیر تعلیم وتربیه جمهوری اسلامی افغانستان برهبری حامد کرزی هستید، ویاهم سخنگوی گروه طالبان برهبری ملا محمدعمر؟
***************************
گفته میشود، نسب ظهیرالدین محمد بابر سرسلسله شاهان به اصطلاح مغولی هند از طرف پدر به تیمور لنگ و از طرف مادر به چنگیزخان مغول میرسد، آنهم به فاصله چندین پشت.
بابر که خود زمانی شاه کابل بود توانست به کمک مردم کابل، هندوستان را فتح، وقدرت را در این سرزمین افسانوی در دست گیرد. به احواله بعضی ازاسناد تاریخی، بابر بعد از فتح دهلی وانتقال پایتخت به آنجا، کمک مردم کابل را فراموش ننموده؛ و تا وقتی که حیات داشت به پاس این کمکها، سالانه به تمام جنگجویان کابلی ساکن کابل، مدد معاش هنگفت پرداخت میکرد. بابر شاه که سخت مفتون آب وهوای کابل بود، وصیت کرده بود که بعد ازمرگ او را در کابل دفن نمایند؛ که همین طور هم شد. بعد از مرگ بابر شاه، پسرش همایون شاه که خود متولد کابل بود، جانشین پدر شده و بعد از دست بدست شدن قدرت بین او و شاه دیگر افغان[ شیرشاه] در هند، بلاخره همایون بر شیرشاه غالب آمده و پایه های حکومت اش را مستحکم نمود؛ که سلسله آن تقریبا ً تا دوصد سال ادامه داشت. زبان دری لهجه کابلی توسط همین خاندان به هند انتقال، وبعدا ً رشد و گسترش یافت ، که امروز ایرانی جماعت آنرا گستره زبان فارسی نامیده و به آن افتخار میکنند. آنچه در اینجا قابل ذکر است، اینست که با درنطر داشت علاقه شدید بابر به کابل و هموطنان کابلی اش، و تولد همایون شاه درکابل- کسی که دراحیا و استحکام پایه های سلطنت کابلی ها درهند کوشش های زیادی بعمل آورد ؛ ضرور وبجا بنظرمیرسد تا بعوض سلسله خاندان مغولی درهند، از سلسله خاندان کابلی درهند نام ببریم. در گفتمان و مکاتیب مورد نظر به اصلاح این اشتباه تاریخی پرداخته و موضوع از طریق استاتید پوهنتون کابل و مجامع رسمی افغانستان به طرف هندی نیز پیشنهاد گردد .
++++++++++++++++++++++++
گفته میشود
گفته میشود، کشور های ایرا ن و پاکستان منحیث همسایگان افغانستان بسیار علاقمند حضور در کنفرانس های بین المللی به ارتباط حل مشکل مربوط به اوضاع افغانستان میباشند. گرچه این کشورها ظاهرا ً خود را دوست مردم افغانستان و طرفدار ختم خشونت و خونریزی در این کشور به جهانیان معرفی میدارند. ولی در پس پرده هر دو کشور متذکره درست در جهت مقابل نتایج کنفرانس های بین المللی در امر ختم جنگ در افغانستان، تاکتیک های جاسوسی و استخباراتی شانرا عیار و در راستای منافع شیطانی شان تلاش دارند تا بیش از پیش اوضاع را در کشور ما به وخامت بکشانند. روی این ملحوظ به نظر میرسد که کشورهای عضو ناتو از سؤ نظر سردمداران پاکستانی وایرانی نسبت به افغانستان چیز های را درک، و از این دوکشور دعوت بعمل نیآمد تا در کنفرانس لزبن اشتراک نمایند؛ با آنکه تعدادی از مقامات دو کشور فوق الذکره آشکار و پنهان از عدم دعوت رهبران شان به کنفرانس لزبن دلخور و ناراض به نظر میرسیدند؛ ولی رئسای شبکه های جاسوسی آنها در مورد کاملا ً امیدوارند تا از تمام قطعنامه ها در مورد افغانستان، و جلسات پشت پرده کنفرانس مذکور با حامد کرزی اطلاعات دقیق بدست آورند. زیرا شبکات جاسوسی کشورهای ایران وپاکستان در دفاتر مقام ریاست جمهوری افغانستان و مقام وزارت دفاع افغانستان جاسوسان فروخته شده ای دارند، تا بموقع بسیاری از اسناد و فیصله های محرم بین المللی در مورد افغانستان را به باداران ایرانی وپاکستانی شان گذارش دهند.
****************
گفته میشود که بعد از نشر خبری توسط نیویارک تایمز درمورد حضور شخصی بنام ملا اختر محمد منصوربعنوان معاون ملا عمر و نماینده طالبان در ارگ ریاست جمهوری افغانستان ومذاکرات وی با سران دولت افغانستان؛ حامد کرزی ضمن مصاحبه در جواب سوالی به این ارتباط اظهار داشت که« چنین خبر دروغ است و شما نباید گذارشات نیویارک تایمز را باور کنید.» بدون شک، بعد از اعتراف حامد کرزی در امر گرفتن رشوه از ایران و تائید گذارش نیویارک تایمز در مورد دریافت رشوه توسط عمر داوود زی از مقامات وزارت خارجه ایران، تعدادی از مشاوران بیشمار حامد کرزی به وی گوشزد کرده اند که بعد از این اخبار نشر شده ،توسط مطبوعات غربی را تائید نکند. و کرزی هم که خود درامر بر داشت و تفکیک روشن از مسایل ملی و جهانی عاجز وناتوان است؛ جز اطاعت از مشاوران اش راه دیگری سراغ ندارد. از طرف دیگر اظهارات کرزی درمورد دروغ بودن خبر نیویارک تایمز تلویحا ًنیز صادق میباشد، زیرا کرزی نه با ملا اختر محمد منصور اصلی، بلکه با ملا اختر تقلبی مذاکره کرده است.
****************
گفته میشود آب وهوای مناطق مختلف افغانستان در فصول جداگانه سال بسیار، بسیار گوار تر از آبِ شور و هوایِ تفتیده کشور های عربی حاشیه خلیج فارس میباشد. ولی با این هم تعداد از براداران دولت جهادی کرزی اعم از آل فهیم وآل کرزی بجای توجهه به کشور خود با سرمایه گذاری های دها ملیون دالری در کشور های حاشیه خلیج فارس در پی اعمار وخرید خانه های مجلل وبزنس های آنچنانی میباشند. و گذارشات میرساند که بسیاری از افراد بلند پایه دولت کرزی در اخیرهفته و در جریان رخصتی های دوامدار چون عید های، فطر، اضحی ، نوروز وغیره به دوبی رفته ودر آنجا به استراحت وتفریح میپردازند. حالا جای تعجب است که این برادران بجای رفتن به مناطق خوش آب وهوای چون پنجشیر و پغمان در تابستان، و کندهار و جلال آباد در زمستان چرا بخود زحمت میدهند و جهت تفریح به شهر تفتیده دوبی میروند؟ ولی خبر های سرچوک کابل حاکی از آنست که این برادران جهادی در دبی بدنبال چیز های دیگری اند؛ که دستیابی به چنین چیز ها در پغمان، کندهار، پنجشیر وجلال آباد هنوز دور از امکان است .
****************
گفته میشود که در پروسه رشد دانش و تجربیات بشری، ولو از هر گونه آن، گاهی اتقاق میافتد که شاگرد از استاد جلو میزند. حالا در این موارد اکثراً شاگردان جلو افتاده با حفظ احترام استاد به پیش میروند، ومواردی هم وجود دارد که شاگرد در راستای تحقق منافع وامیال شخصی اش، سر استاد را زیر بالش میکند، یعنی آنچه که شاگرد وفا دار [ حفیط الله امین] با استاد توانا [ نورمحمد تره کی ] انجام داد. روزگاری سازمان استخبارات نظامی پاکستان تحت سرپرستی وآموزش سازمان های مشابه غربی چون انتلجنت سرویس انگلیس و سی.آی.اِی آمریکا اساس گذاری و در جریان حضور نظامی اتحاد شوروی سابق در افغانستان با کمک های بیکران تخنیکی ومالی کشورهای غربی به پختگی رسیده و درحصه شناخت جوانب مختلف اجتماعی وجاسوسی در منطقه با در نظر داشت اینکه خود تهداب منطقوی وبومی دارد، از سازمان های همگون غربی پیشی گرفت، درنتیجه حالا شرایطی رقم خورده است که سازمان مذکور در راستای تحقق منافع شیطانی پاکستان در ارتباط با افغانستان پیهم استادان غربی اش را فریب داده وگول میزند. چندی قبل آوازه های تماس دولت افغانستان با سطوح رهبری طالبان بر سر زبانها بود، تا جائیکه جنرال دیوید پطروس نیز موجودیت چنین تماس ها را تائید کرد. ولی اخیرا ً خبر های به نشر رسیده است که شخصی بنام ملا اختر محمد منصور معاون جنبش طالبان توسط هلی کوپتر ناتو از پاکستان مستقیما ً به مقر ریاست جمهوری افغانستان منتقل و چندین بار با مقامات دولت افغانستان و مقامات کشور های غربی مقیم در افغانستان مذاکره و همزمان مبالغ هنگفت پول نیزبه وی تادیه گردید . ولی در ادامه این مذاکرات در کندهار و حضور افرادی که ملا اختر محمد اصلی را میشناختند، فاش شد که طرف مذاکره کننده ملا اختر محمد منصور نیست. با فاش شدن این موضوع بلافاصله ملا اختر تقلبی بکمک سازمان استخبارات نظامی پاکستان از صحنه ناپدید و دو باره به پاکستان فرار داده میشود. و مقامات دولت افغانستان و ناتو تازه فهیمدند که بی جهت قالین های سرخ بسیاری را در استقبال از ملا اختر تقلبی فرش کرده بودند . با گول خوردن آمریکا و رئسای دولت افغانستان روی چنین یک موضوع نسبتا ً کوچک و ضمنا ًخنده آور؛ و درامه سازی سازمان استخبارات نظامی پاکستان درمورد، شاید مردم افغانستان بدانند وبخود آیند که آنطوریکه تصور میشود رقم دهنده وسمت دهنده جریانات و سرنوشت اوضاع ومردم افغانستان تنها دردست آمریکا نیست، بلکه این سران دولت وسازمان استخبارات نظامی پاکستان است که با دبله ماری، مداری گری وشعبده بازی مردم ما وجهانیان را فریب داده، و تحقق صلح درافغانستان را کرارا ً با بن بست مواجهه ساخته و با سرنوشت ملت، مردم وکشور ما بازی میکنند .
****************
گفته میشود که سازمان شفاقیت بین المللی درست چند روز قبل از اعتراف حامد کرزی، رئیس جمهور افغانستان در امر دریافت رشوه توسط رئیس دفترش از دولت ایران؛ افغانستان را سومین کشور ازنگاه فساد ادرای در جهان اعلان نمود. مسلما ً اگر این بررسی سازمان مذکور بعد از اعتراف حامد کرزی در امر دریافت رشوه ازد ولت ایران صورت میگرفت بدون شک دولت افغانستان از نگاه فساد ادرای افتخار مقام اول را در جهان کمایی میکرد . زیرا رهبران دولت های سومالیا و برما که به ترتیب مقام اول ودوم را از نگاه فساد اداری درجهان اخذ نموده اند؛ تاکنون دست به اعتراف دریافت رشوه از کشور ثانی را نزده اند.
****************
گفته میشود که دولت پاکستان از جنوری سال 2002 به تعداد هفتاد هزار سرباز را در سرحد میان افغانستان – پاکستان جهت جلوگیری از ورود طالبان به افغانستان مستقر نموده است؛ که پول مصارف آنرا سالانه مبلغ یکصد ملیون دالر ایالات متحده آمریکا میپردازد. ولی از همان آغاز معلوم بود که استقرار سربازان مذکور در امتداد سرحد میان دو کشور فقط یک شانتاژ سیاسی جهت گرفتن باج بیشتر از ایالات متحده آمریکا میباشد وبس. زیرا از هفتاد هزار سرباز، در هر پنجصد متری- سرحد 2600 کیلومتری میان دو کشور میتواند 13 سرباز استقرار یابد، که در اینصورت هرسرباز در هر بیست وچهارساعت فقط مؤظف به پهره کمتر از دو ساعت خواهد بود. و هر پوسته به آسانی تمام میتواند دوصد پنجاه متر بطرف راست و دوصد پنجاه متر بطرف چپ را ترصد وحمایه نماید؛ که در صورت صداقت پهره داران امکان ورود هیچ زنده جانی بدو طرف سرحد امکان پذیر نخواهد بود. ولی نا گفته پیداست که سر بازان مذکور نه تنها اینکه مانع ورود خرابکاران بداخل خاک افغانستان نمیشوند، بلکه ایشان نظر به هدایت مقامات بالایی در مواردی حتی رهنمایی ها لازم را نیز جهت ورود شورشیان بخاک افغانستان در اختیار شان نیز میگذارند. چنانچه در اینمورد اخیرا ً تلویزیون بخش فارسی بی بی سی ضمن مصاحبه بایکی از بنیاد گرایان عرب متولد کشور تونس بنام محمد انیس که مدتی را در جنگ علیه خارجی ها درافغانستان سپری نموده بود، از اوشان پرسید که چرا جهت جهاد به فلسطین واسرائیل نمیروئید و علیه اسرائیلی ها نمیجنگید؟ انیس در جواب گفت « حکومات ودولت های همسرحد با اسرائیل چون مصر، اردن، سوریه و لبنان به مجاهدین عرب ازطریق سرحدات شان اجازه ورود بخاک فلسطین واسرائیل را نمیدهند، تا ما به آنجا رفته وعلیه اسرائیلی ها جها د نمائیم؛ ولی درحصه رفتن به افغانستان وجنگ علیه اشغالگران از طرف دولت وحکومت پاکستان برای ما هیچ ممانعت ومشکلاتی ایجاد نمیشود.»
---------------------------
گفته میشود
« رئیس جمهور افغانستان از دولت ایران پول میگیرد»
گفته میشود بدنبال پخش خبر دریافت پول از دولت ایران توسط رئیس دفتر حامد کرزی اکثریت نسبت به تمام افغانها در سراسر دنیا شوکه و ناراحت شده اند.
با آنکه مقامات سفارت ایران درکابل خبر مذکور را تکذیب و از تیم طویل سخنگویان حامد کرزی تعدادی از آنها، عمر زاخیل وال وزیر مالیه افغانستان و حکیم عاشر رئیس مرکز رسانه های دولت افغانستان ضمن مصاحبه با آژانس ها و خبر گذاری های مهم جهانی خواستند اعتراف حامدکرزی را در زمینه بگونه ماست مالی نمایند؛ ولی حقیقت آنستکه عمر داوود زی رئیس دفتر کرزی در تبانی با شخص کرزی طور مستمر سالانه مبالغ هنگفت پول از دولت ایران دریافت میداشته اند؛ که شخص حامد کرزی در جریان یک کنفرانس مطبوعاتی در زمینه اعتراف- وگفت که:
« حکومت ایران سالی یکی- دو بار، به یورو، گاهی پنج لک، گاهی شش لک و گاهی هم هفت لک به دفترکمک میکنه و او کمک رسمی اس و به امر مه داوود زی او پیسه ره از حکومت ایران تسلیم میگیره که ما بسیار شکر گذار هستیم از حکومت ایران که به ما کمک میکنه، چون درافغانستان دیگر حسابی وجود نداره که از او درک رئیس جمهور بتانه مصارفات خاصی بکنه »
توجهه کنیم که جناب کرزی صاحب نه تنها این کار را بد نمیداند بلکه بخاطر این پول ها از ایران سپاس گذار نیز میباشد. و اینکه کرزی صاحب میگوید « کمک مذکور، کمک رسمی است و به امر خودش این پول ها به رئیس دفتر اش داد میشود.» بدون شک جناب شان شخص بیسواد و نادان نیستند؛ و ایشان که درجه دار ماستر علوم سیاسی از پوهنتون سمله کشور هندوستان میباشند، حد اقل شاید اینرا بدانند که کمک یک کشور به کشور دیگری از مجرا های رسمی وقانونی، یعنی بانک ها و وزارت های مالیه و اقتصادِ کشور های کمک کننده و کمک گیرنده به شکل چک صورت میپذیرد و همزمان موضوع از طریق مطبوعات به اطلاع مردم کشور های ذیدخل رسانیده میشود؛ نه بشکل بسته های بانک نوت وطور خصوصی به یک شخص ِ- مشخص جهت بسر رسانیدن اهداف معین بسود شخص ِ پول دهنده؛ که شکل دوم آنرا جز رشوه چیزی دیگری نمیتوان نام گذاشت. باز هم جناب کرزی ادامه میدهند که « آنها در مقابل خواهان روابط خوب وخیلی چیز های دیگر اند» به جناب کرزی صاحب باید خاطر نشان ساخت که:
[ روابط خوب و دوستانه را نمیتوان به پول خرید، بلکه این روابط متقابل میباشد. که خوب و دوستانه بودن اش هم مربوط میشود به نیات طرفین؛ معلوم است که مردم افغانستان با درنظرداشت مشکلات موجود طی سی سال اخیر درکشور شان مصرا ً خواهان روابط خوب و دوستانه با همسایه ها بوده ومیباشند؛ و این حکومات مسلمان نمای همسایه هاست که دست از مداخلات شیطانی، فرعونی و کینه توزانه در امور داخلی افغانستان بردارند. که مثال برجسته اش هم همین دادن رشوه به شما و رئیس دفتر تان است که مطابق به خواسته های آنها علیه منافع مردم تان تا کار شکنی کنید، قانون شکنی کنید و به امنیت ملی کشورتان ضربه وارد کنید.]
همچنان کرزی صاحب روشن نساختند که هدف از چیز های دیگر در مقابل پولی که ایرانیان به ایشان میدهند چیست؟
ولی جواب بشرح ذیل واضح است.
● جلوگیری از آبگیری بند آبگردان سلما و جلوگیری از اجرای ساختمان بند آبگران کمال خان.
● ادامه بیتفاوتی نسبت به وضع نابسامان مهاجرین افغان در ایران وظلم وستم مقامات ذیربط ایرانی بالای ایشان.
● عدم باز خواست خون آنتعداد از افغانهای بیگناه که پیهم توسط سرحد داران ایرانی در سرحد میان دو کشور بجرم عبور از سرحد به قتل میرسند.
● عدم تعقیب، پیگیری و آزاد گذاشتن آنهائیکه بدستور تهران علیه موجودیت قوای یاری صلح ملل متحد تحت بهانه های مختلف دست به راه اندازی شورش و تظاهرات میزنند.
● همکاری با بعضی از اخبار، جراید، رادیو ها وتلویزیون های افغان در امر پخش و توسعه فرهنگ ایرانی و گسترش آن؛ و بیتفاوتی درامر استفاده از اصطلاحات فارسی تهرانی بجای اصطلاحات دری و ناب کابلی در نشرات مذکور.
● جلوگیری از افشای ورود سلاح های مخرب ساخت ایران بداخل خاک افغانستان.
● عدم افشای کمکهای هنگفت مالی وتسلیحاتی ایران به طالبان، و تلویحا ً زیر سوال بردن این افشاگریها، درصورتیکه از طرف مطبوعات غربی بعمل آمده باشد.
خلاصه اینکه دولت جمهوری اسلامی ایران قویا ً مصمم است تا از هر راه ممکن فشارها وضربات کاری را بالای قوت های یاری صلح ملل متحد در افغانستان وارد، تا آنها را وادار به خروج از افغانستان نماید. وناگفته پیداست که دولت ایران بعد از خروج احتمالی قوت های یاری صلح ملل متحد از افغانستان هرج ومرج و جنگ های سمتی، قومی ومذهبی را در کشورما بمانند سالهای دهه نود میلادی ذریعه جواسیس فروخته شده وخدایی خدمتگار اش دو باره برافروخته و سرانجام هم افغانستان را تجزیه، وشدیدا ًآرزو دارد تا از اینطریق بربخش های وسیعی از کشورما دست یابد. و جناب حامد کرزی هم خلاف خیر و سعادت ملت افغانستان جهت تحقق اهداف شوم دولت ایران- در میهن آبایی اش، از ایرانی ها پول میگیرد وباز هم از ایشان، سپاس گذار میباشند.
همزمان با این سیامک هروی یکی از سخنگویان حامد کرزی ضمن مصاحبه با تلویزیون فارسی بی بی سی اظهار داشت که « از این پول ها تعدادی از مریضان جهت تداوی، وتعدادی از افغانان هم جهت تحصیل بخارج کشور فرستاده شده اند؛ و صورت مصرف این پول ها کاملا ً واضح و روشن است. » گر چه آغای سیامک خواسته اند که مصارف وخرج این رشوه گیری را رنگ و روی انسان دوستی بدهد ، ولی این درست به همان قصه وطنی میماند که [ از رقاصه ای پرسیدند، که چرا میرقصی، این کار گناه داره ؟ رقاصه در جواب گفت که از پول حاصله عبادتگاه میسازم که ثواب داشته باشه] . و همچنان به هروی صاحب بایست خاطر نشان ساخت که پول رشوه هرگز صورت مصرف واضح، روشن وشفاف ندارد.
در عین حال عده ای که عادت گرفته اند- زیر تاثیر، تلقین و تبلیغات سازمان استخبارات نظامی پاکستان علیه موجودیت جامعه جهانی درکشور ما هر پدیده تخریبی و ناخوش آیند را به توطئه آمریکایی ها نسبت دهند،[واین مسئله تا جای پیشرفت نموده و عام شده است که در بعضی موارد دهقانان اطراف شهر کابل هم عرعر و جفتک زدن بی موقع خرهای شانرا به تمسخر به توطئه آمریکایی ها نسبت میدهند.] اینبار هم افشا گری روزنامه نیوریارک تایمز را، نوعی جنگ روانی علیه کرزی بخاطر انصراف از لغو شرکت های امنیتی خصوصی دانسته و مدعی اند که آمریکا ها از مدت ها قبل از این موضوع آگاهی داشتند. ولی افشای آن در شرایط حاضر، انتقام از کرزی بخاطر لغو فعالیت شرکت های امنیتی غربی میباشد. حالا این تعداد هموطنان عزیز ما در زمینه هر طوریکه فکر میکنند، اختیار دارند. ولی بدون شک آمریکایی ها بالای کرزی کدام فشاری وارد نکرده اند- که در زمینه خود دست به اعتراف بزند؛ همه میدانیم که فکر وهوش عقل کرزی در اختیار خودش است، نه در اختیار آمریکایی ها. گذشته از این ایران در صدد کوتاه نمودن پای آمریکایی ها وغیره موسسات غربی به هر شکل آن در کشور ما میباشد؛ تا با بیرون شدن احتمالی آنها خود شان جای آنها را بگیرند. واینکه کرزی خود میگوید که داوود زی اصرار زیاد درامر لغو شرکت های خصوصی امنیتی غربی در افغانستان دارد؛ پس موضوع حل است، و در این حالت حتی کودن ترین افراد میدانند که اصرار داوودزی در امر لغو شرکت های امنیتی خصوصی ریشه درکجا دارد. با وجود این وقتی کرزی و داوود زی منحیث مسؤل، محرم و راز داران درجه اول امور دولت وحکومت از ایرانی ها پول میگیرند؛ نا گفته پیداست که این عالیجنابان تمام رازها واسرار دولت و حکومت افغانستان را بدون چون وچرا در اسرع وقت در اختیار ایرانی ها میگذارند.
در این میان تعداد دیگری از هموطنان ما به این باور اند که کرزی با گرفتن رشوه از یک همسایه بدخواه ومغرض، غیرت افغانی و دستار میرویس نیکه، احمد شاه بابای کبیر، غازی امان الله خان و شهید سردارمحمد داوود خان را بزمین زده و روح روان بسیاری از راد مردان تاریخ میهن ما را ناراحت کرده است ؛ و مثال میآورند که شاه امان الله در هشتادو دو سال قبل در خواست جارج پنجم امپراتور وقت برتانیا را در امر حمایت افغانستان از سیاست ها برتانیه در منطقه وجهان نپذیرفته ودر نتیجه پادشاهی اش را از دست داد. و در سی وسه سال قبل شهید داوودخان وقتی عین درخواست را از برژنف شنید، پروای هیچ چیزی را نه نموده و سیلی محکمی بر گونه پوسیده وپلاستیکی برژنف احواله نمود؛ با آنکه در آنزمان موضوع دریافت پول ورشوه درمیان نبود ودر عین حال هر دوی این نام آوران تاریخ با رهبران ابر قدرت های شرور وقت- رو در رو بودند.
با اینها عده ای محدود دیگری را عقیده بر آنست که کرزی نر واری رشوت گرفته، نر ورای پول گرفته، باز هم خواهد گرفت، دست همگی تان خلاص، چهار طرف تان هم قبله و هرچه که از دست تان هم میشه، دریغ نکنید.
ولی ما میگوئیم که وقتی کرزی با بیشرمی تمام حیثیت خود و ملت افغان را زیر سؤال میبرد، واز یک کشور کاملا ً بدخواه ومغرض ملت افغان به خاطرجیفه دنیا، پول و رشوه میگیرد، وآنرا شرم وخجالت هم نمیداند، خداوند(ج) ایشان هدایت ورهنمایی کند. آمین یا رب العالمین . پایان
2010/10/30