بحران در خاور میانه یا تحول سده بیست و یکم
میرویس بلخی
آنچنان که تاریخ انقلاب های مادر در جهان را شاهد است، در هر سده رویداد های به هم پیوسته در گوشه و کنار جهان به وقوع پیوسته است که تحولات بزرگی در فرایند تغیر نظام های سیاسی و اجتماعی ایجاد شده است و این ها بیشتر ناشی می شود از خفقان و لبریز شدند ملت ها از سیاست های سلطه مبنی بر ظلم عده بر عده دیگر که با استفاده از بالا رفتن آگاهی های سیاسی مردم این دوره ها. در سده هژدهم با انقلاب بزرگ فرانسه جهان شاهد دگرگونی های سیاسی شد که مرام آن تغیر نظام های سلطنتی بر جمهوری خواهی بود. امتیازات زمینداری و دینی کاتولیک به سیاست های روشنگری و دموکرتیک انجامید که در آن جدایی سیاست از دین و حقوق شهروندی به روشنی دیده می شد. به همینطور پیامد های منفی و ناکار آمد انقلاب فرانسه که به قول دانشمندان معاصر آن انقلاب از همان آغاز به پایان رسیده بود باعث شد که یکبار دیگر در سده نوزدهم شاهد زنجیره انقلاب های دیگری باشیم که در آن یکبار دیگر تاریج بشری تحول دیگری را شاهد بود و آن نابود شدن امپراتوری های سنتی چون عثمانی، مغولی و روم مقدس و به وجود آمدن ابر قدرت های نوین صنعتی اروپایی شد که امپراتوری انگلیس سردمدار آن بود و نماینده اصلی این دور شمرده می شود و فشرده اینکه سده بیستم شاهد انقلاب های سوسیالیستی – مارکسیتی را در جهان هستیم که انقلاب اکتوبر تاثر گذار ترین آنها بود.
و اما حال در سده بیست و یک تاریخ قرار داریم و که تحولات تاریخی در این سده آنچنان که باید و شاید تا به حال هویدا می بود، صورت نپذیرفت و بیشتر تغیرات و تحولات دموکراتیک، اسلام گرایی و اجتماعی اقتصادی دیگر تحت تاثر فرایند تحولات پیشین صورت پذیرفته است اگرچه که در چهره و قالب های نوین و رنگ دیگری درآمده و به وقوع پیوسته است. اما در گوشه و کنار زمینی که ما در آن زندگی می کنیم، منطقه جغرافیایی به نام خاور میانه موقیعت دارد که در قسمت عمده آن را سرزمین های عربی شکل می دهد و اکثر در شمال افریقا و شعبه جزیره عرب در دولت ملت های معاصر برآمده از حمایت استعمار سده نوزده اروپایی شکل گرفته است. عرب ها بنا بر شاهد تاریخ با سقوط بغداد به دست لشکریان مغول و به پایان رسیدن خلافت عباسی در سال 1258 تا به امروز در رکود و انجماد قرار گرفتند و فرایند تحولات و اتفاقات در این منطقعه همه تحت تاثر استعمار و یا حوادث جهان بیرون ازاین قلمرو اتفاق پذیرفته است. شاید تحریم نفت کشور های عربی در جنگ 1973 در اعتراض به حمایت از اسرائل، بارزترین عمل مستقل کشور های عربی باشد که پس از قرن ها سکوت، به آن دست زدند در حالیکه حتی در اطراف و همسایگی آنان ایران انقلاب کرد و رژیم شاهی را سرنگون کرد و در ترکیه ملیت گرا ها ترکیه معاصر را ساختند.
بحران های زنجیره ای خاور میانه که از تونس با براندازی حکومت شاهی زین العابدین بن علی شروع شده است بسیار به زودی آتش آن به مصر و سودان و یمن و دیگر کشور های شمال افریقا تا حلال حاصلخیز تاثر مستقیم گذاشته و حکایت از یک شورش و انقلاب خود جوش در همه کشور های سلطنتی شرقی می کند که مردم باز در یک دوره نوین تاریخی قرار دارند و در حالیکه دنیا مشغول رقابت های هسته ای و بحران تروریزم و از این قبیل است، اعراب در یک جنبش سرتاسری متشکل از هر قشر و فکر به جاده ها سرازیر شده و می خواند یک دور دیگر در جهان پایان یابد و آن عصر شاه ستیزی و استبداد ستیزی آسیایی است که تاثر آن حتی در بیرون مرز های عرب کاملا مشهود است. با پیروزی مردم در تونس مصری ها رسالت این انقلاب را به دست گرفتند و با ظرفیت و توانایی که در منطقه از لحاظ جغرافیایی، تاریخی و فکری دارند بر سایر مناطق صادر کرده اند. شاید دفعتا قضاوت زود و عاجلانه باشد به تعبیر عده ای تحلیلرگران از اینکه پیامد های این شورش ها را چنین بزرگ جلوه بدهیم و آن را یک روند موثر در تحولات انقلابات جهانی بدانیم چنانچه که فرانسیس فوکویاما، استاد روابط بین الملل در امریکا در مصاحبه ای با بی بی سی گفته است " نباید بیش از اندازه تحت تاثیر تظاهرات موفقیت آمیز مصر قرار گرفت. او به تجربه انقلاب نارنجی اوکراین، انقلاب رز گرجستان و تلاش آمریکا برای استقرار دمکراسی در افغانستان و عراق اشاره کرد و گفت که این موارد نشان می دهد که پس از لحظه شادی سقوط دیکتاتور که مردم در می یابند آزاد هستند و می توانند به آزادی سخن بگویند، دشواری اصلی آغاز می شود. او می افزاید: "همه این انقلابها به ناامیدی عمیقی انجامیده است. نیروهای دمکرات نتوانستند منسجم شوند و حکومتداری دمکراتیک را به مرحله عمل برسانند. " اما به هر صورت اینکه چه می گویند و چه نمی گویند، اما مهم این است که اعراب با سرشت احساساتی که منشا از عقل عرب گرفته است به میدان ها برامده است و در نتیجه حکام خود کامه در برابر آنان کوتاه آمده و در برابر مردم تعهد کرده اند که در قانون سیاسی تغیر وارد کنند و حتی در چند کشور ار جمله خود مصر و یمن رئیس جمهوران قول دادند تا در انتخابات آمدنی نه خود و نه فرزندان ایشان شرکت کنند که این خود نشانه از تغیر فرد و خانواده در سطح رهبری است در حالکه هنوز مردم در این کشور ها ساکت نشده و نتیجه های فراوان در انتظار است.
در درون خاور میانه عربی تحولات تونس و مصر چنان تاثر گذار بوده است که در یک مطالعه زود گذر و به شکل بسیار فشرده آنرا از طریق خبر های لحظه به لحظه بی بی سی فارسی مرور می کنیم:
به گزارش تلویزیون مصر، عمر سلیمان، رییس سازمان اطلاعات و امنیت مصر به عنوان قائم مقام رییس جمهوری مصر سوگند یاد کرده است. طی سی سال اخیر، این اولین بار است که مصر دارای معاون رییس جمهوری شده است.
عربستان سعودی ناآرامی در مصر را محکوم و از حکومت این کشور حمایت کرد.
شاهزاده حسن اردن به بی بی سی می گوید مصر تعیین کننده روند آتی منطقه است. او با اشاره به اینکه پادشاه اردن دولت این کشور را برکنار کرد گفت: "این لحظه ای است که اهمیت خارق العاده ای برای میلونها جوان عرب دارد. آنها می خواهند از نظر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی قدرتمند شوند. رئیس جمهور (مصر) نمی تواند به این مسئله بی اعتنا بماند. وی افزود: "چیزی که کار را دشوار می کند این است که ما در شرایطی بسر می بریم که اضطراب عمیق در سراسر جهان عرب حاکم است و کسی نمی داند چه خواهد شد. "
رئیس جمهوری الجزایر از لغو وضع اضطراری در این کشور در آینده نزدیک خبر داده است. این وضعیت در نوزده سال گذشته برقرار بوده است.
علی عبدالله صالح رییس جمهوری یمن اعلام کرد که در دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری این کشور شرکت نخواهد کرد و برای انتصاب پسرش به ریاست جمهوری هم تلاش نخواهد کرد.
اما این پیامد ها در ایران ها گفتمان های زیادی را ایجاد کرده است و همه شبکه های اطلاع رسانی فارسی چه آنانیکه با حکومت فعلی ایران هستند و چه مخالفین رژیم از این روند در خاور میانه و مخصوصا مصر حمایت خود را نشان داده و هرکدام به نوبه خود تعبر می کند. وزارت امور خارجه ایران در بیانیه صادر سده اش تحول مصر و خاور میانه را " موج رنانس اسلامی " خواند در حالیکه مخالفان آن را صدایی برای ازادی و دموکراسی قلمداد می کنند و تحلیلکران پیش بینی می کنند که هر آن لحظه ایران نیز به این کاروان شورش ها بپیوند در حالیکه در سوریه روز جمعه را " روز غضب " نام گذاری کرده و مردم دست به تظاهرات علیه دولت زدند.
در بیرون خاور میانه نیز حکومت های همسان شدیدا مورد تهدید فرایند شورش های مصر قرار گرفته و حاکمان آن وضع را خوب پیش بینی نمی کنند چنان چه در چین حکومت آن کشور واژگان مصر و انقلاب را انترنیت حذف کردند و بنا کسی قادر به جستجوی اخبار و تصاویر این رویداد نیست و در آسیای میانه که هم سرنوشت کشور های خاور میانه ای است نیز حاکمان خطر را احساس کرده است چنانچه نور سلطان نظربایف- رئیس جمهور قزاقستان ضمن خواستار انتخابات زود هنگام وعده تعدیلات در قانون انتخابات را در این کشور داده است که به تعبیر تحلیلگران این مسئله تحت تاثر مستقیم بحران خاور میانه قرار دارد.
پایان