احمد سعیدی
دور دوم انتخابات ولسي جرگه و چالش هاي موجود
انتخابات دور دوم ولسي جرگه افغانستان نمایش دیگری را از تبلیغات غرب در مورد برقراری ” دمکراسی“ در جهان به نمايش گذاشته مردم ميدانند در نتیجه ادامه سیاست های گذشته در این کشور بیش از 9 سال ، و پس از تراژدی حمله تروریستی 11 سپتامبر، ایالات متحده آمریکا در همکاری با سایر کشورهای عضو ناتو، به بهانه ظاهراً ”مبارزه با تروریسم“ و نابودی گروه القاعده و تلاش برای برقراری ”دمکراسی“ در افغانستان، به این کشور حمله کرد. و پس از سرنگونی طالبان، آن را به نحوي اداره ميكنند. نیروهای كشور هاي غربي، پس از سرنگونی طالبان، با استقرار یک رژیم وفا دار به غرب که شرایط را در راستای سیاست های غرب توسعه دهد كوشيدند به اين عقيده که بزودی جنگ پایان خواهد یافت و پس از جنگ، و با برقراری ”دمکراسی ”، مردم شرایط بهتری را در زندگی به دست خواهند آورد. اما با نزدیک شدن به 9 سال افغانستان ، نه تنها جنگ فرسایشی با طالبان پایان نیافته است، بلکه شرایط زندگی مردم نیز، روندی قهقرایی داشته و فقر و نابسامانی های فرهنگی و اجتماعی به اوج خود رسیده است. در چنین اوضاع بغرنج و نابسامان، انتخابات دومین دور ولسي جرگه برگزارمي شود در حال كه مردمی که محروم از هرگونه امکان های اولیه زندگی هستند، در ناامنی و عدم اعتماد به حاکمان به سر می برند و عموم آن ها به دنبال لقمه نانی و سر پناهی برای ”زنده“ ماندن هستند. مردم افغانستان، به رغم وعده و وعید های خارجي ها و دولت موجود، نه تنها بهبودی در زندگیشان ندیده اند، بلکه شاهد اوج گیری جنگ فرسایشی، کمبود مواد اولیه زندگی و وخیم تر شدن شرایط زیستی خود هستند. نزدیک به 9 سال از سرنگونی طالبان، از یکسو به دلیل سیاست های فاجعه بار عساكري آمریکایی و ناتویی، و از سویی دیگر به دلیل بی لیاقتی و بی کفایتی و عمل کرد فاجعه بار دولت فعلي آن ها مردم افغانستان شاهد پیشروی نیروهای ارتجاعی و تاریک اندیش طالبان در افغانستان هستند. نیروهای وابسته به طالبان در دو سال گذشته قادر بوده اند که با تشدید حملات خود بخش های وسیع تری از خاک افغانستان را تحت کنترل در آورند و اکنون با نزدیک تر شدن انتخابات دور دوم ولسي جرگه ، حملات خود را گسترده تر کرده اند. ، به طوریکه تلفات جدی را به نیروهای ناتو تحمیل کرده اند . شدت تلفات نیروهای آمریکایی – انگلیسی در نتیجه حملات طالبان به اندازه ای بوده است که ماه گذشته به عنوان خونین ترین دوره این درگیری ها پس از 9 سال در افغانستان بوده است. در مقابله با چنین تهدیدی ”باراک اوباما“ اعلام کرد که ایالات متحده نیروی نظامی بیشتر را به افغانستان اعزام خواهد داشت که مجموع نیروهای آمریکایی را به 100 هزار نفر می رساند و در کنار آنها نیز 47 هزار نیروی ناتو از کشورهای دیگر در افغانستان حضور دارند. افزایش نیروهای نظامی ناتو، گسترش حمله های طالبان و تلفات فزاینده نیروهای ناتو در چند ماه اخیر، نشان دهنده عدم توان نیروهای بین المللی مغرور در افغانستان در مبارزه با طالبان است. اکنون مشخص شده است که در مبارزه با طالبان، تنها نیروی نظامی توان رویارویی را ندارد و حوادثی که پس از هجوم به افغانستان رخ داده است، مجموعه ای از شرایط را در جهت پیشرفت و نفوذ طالبان و در عین حال عدم موفقیت نیروهای نظامی ناتو، به وجود آورده است. پس از سرنگونی دولت طالبان، از سوی سران دولت های غربي و حامیان آنها، وعده های فراوانی در مورد بهتر شدن شرایط زندگی مردم، آزادی و دمکراسی داده شد، اما آمار منتشره از سوی نهاد های بین المللی و شرایط ایجاد شده در زندگی روزمره مردم این کشور، خلاف این ادعا ها و وعده ها را به اثبات رسانده اند. اقتصاد افغانستان به طور عمده بر پایه تولید مواد مخدر استوار است که سالانه بیش از 4 میلیارد دلار پول غیر قانونی را وارد اقصاد کشور می کند و به همراه خود به فساد اداری و همچنین تامین مالی طالبان منجر می شود. افغانستان در حال حاضر، از نظر شاخص توسعه انسانی، در بین 179 کشور دنیا در مکان 176 قرار دارد و از نظر شاخص فساد دولتی، در رده 178 از میان 180 کشور قرار دارد.. این ها بخش بسیار ناچیزی از نابسامانی های افغانستان است که ، دامنگیر کشور شده است. سیاست هایی که نه تنها شرایط زندگی مناسبی را برای مردم به ارمغان نیاورده است، بلکه منجر به تقویت طالبان و نفوذ آن ها در میان مردم شده است. استراتژی طالبان و نیروهای های منسجم آن، نیروهای ناتو را در موقعیت تدافعی قرار داده است، قدرت دولتی را در مناطق خارج از کابل محدود کرده و کنترل بخش از جنوب و جنوب غربی کشور را در اختیار آن ها گذاشته است. در چند هفته گذشته شمال افغانستان نیز محل قدرت نمایی طالبان شده و گستره فعالیت آنها همچنان رو به افزایش است. طالبان توانسته اند به دلیل ضعف دولت مرکزی، عدم توانایی نیروهای نظامی ناتو و عدم اعتماد مردم به دولت و نیروهای ناتو، در بخش های جنوبی و جنوب غربی که توانمند هستند، دولت تشکیل داده و سیستم امنیتی و قضایی خود را به اجرا در آورده اند. همزمان و به موازات تشدید شرایط نابسامان زندگی مردم در افغانستان، عدم رضایت مردم از دولت کنونی و رشد و قدرت گیری مجدد طالبان، زمزمه های بالا گیرنده ای را در رابطه با ضرورت شروع مذاکره با طالبان و سهیم کردن آنان در قدرت سیاسی در میان محافل قدرتمند به راه انداخته است. گروه ارتجاعی داخل و خارج نظام حاكم به جای اینکه سربازان افغانستان در خدمت نیروهای قانونی و قضایی قرار داشته باشند ، بیشتر به عنوان یک نیروی کمکی در خدمت ارتش بوده اند. .... مسامحه و غفلت در بخش قضایی ، اجرای قانون را تضعیف کرده که در نتیجه منجر به فساد اداری شده است، آنچه که از طریق اقتصاد متکی بر مواد مخدر تغذیه می شود. در حال حاضر افغانستان تولید کننده بیش از 94 درصد د مواد مخدر در جهان است. طالبان بخش وسیعی از کشور را در جنوب، شرق و مرکز افغانستان تحت کنترل قرار دارد و عملیات تروریستی را در مراکز پرجمعیت صورت می دهد... هدف طالبان تضعیف روحیه مردم و جامعه جهانی از طریق اجرای حملات طراحی شده و جلوگیری از دسترسی مردم به خدمات اجتماعی بسیار محدود دولت است. .... افزایش تلفات در میان غیر نظامی ها و عدم توانایی حكومت در کنترل نیروهای بین المللی، به طالبان فرصت تبلیغات علیه نیروهای بین المللی را داده است“و با نزدیک تر شدن انتخابات ولسي جرگه طالبان تعهد کرده اند که مناطق کلیدی را در ولایت شمال به دست خواهند گرفت. در چنین شرایطی ، افزایش نیروهای نظامی ناتو و تلاش برای در یافت کمک نظامی و مالی از سوی سایر کشور های ناتو ، از سوی ایالات متحده و انگلستان، گواه مشخصی از شرایط سخت و بغرنجی است که گریبان ناتو را در زمان انتخابات ولسي جرگه ، گرفته است. ناتو تلاش می کند تا با افزایش نیروی نظامی خود از شدت حملات بکاهند و همچنین به تضعیف نیروهای طالبان بپردازند. 9 سال پس از حمله به افغانستان و جنگ خونین، به بهانه تامین ”دمکراسی“، و ”دفاع از حقوق بشر“، هنوز نشانی از امنیت، صلح و ثبات در افغانستان دیده نمی شود. مردم دنیا امروزه به خوبی شاهدند که به رغم ادعا های پر طمطراق آمریکا و متحدانش و دولت ضعیف و ناتوان، افغانستان هنوز هم به عنوان یکی از فقیرترین و بی ثبات ترین کشورهای جهان به شمار می رود . جایی که بالاترین جنایت ها علیه حقوق بشر صورت می گیرد. خشونت بر ضد زنان و محرومیت آن ها از مبرم ترین حقوق اجتماعی، تهدید آنها به ازدواج اجباری و عدم پشتیبانی قضایی و قانونی از حقوق آن ها، افزایش سرقت های مسلحانه با کمک و همیاری بعضي ها، فساد اداری ، افزایش اختلاس و رشوه خواری و عدم امنیت اجتماعی برای مردم عادی افغانستان، به رغم وجود کثیری از نیروهای نظامی بین المللی و داخلی، به طور وسیعی صورت می گیرد. شرایط حاکم بر افغانستان و بی ثباتی و ناامنی آن، نتیجه 9 سال سیاست ها ی اعمال شده از سوی آمریکا و متحدانش و دولت این کشور، است . سیاست هایی که در چارچوب برنامه های تسلط نظامی و سیاسی بر منطقه صورت می گیرد و نمی تواند تامین کننده منافع مردم این کشور باشد، همانگونه که سیاست های غلط غربي ها در هیچ نقطه از جهان نتوانسته است به جز خرابی و بدبختی و فلاکت، ارمغان دیگری را به همراه داشته باشد . ادامه چنین شیوه هایی در افغانستان تنها به مفهوم ادامه جنگ، افزایش فقر و بدبختی و تحمیل قوانین ضد بشری و ارتجاعی و واپس گرا، تا مدت های طولانی در این کشور خواهد بود. انتخابات آتی ولسي جرگه افغانستان را به واقع باید نمایش دیگری از تبلیغات ملل متحد اروپا و آمریکا در مورد برقراری ” دمکراسی“ در جهان خواند،