دکتورامان الله زیوری
پاکستان در کام غضب های زمینی و آسمانی!!
نوشتۀ آقای محمدعالم افتخارزیرعنوان (تلک خرس تلک بوزینه میشود!پاکستان درکام غضب های زمینی وآسمانی ) رادرتعدادی ازسایت ها خواندم.درقسمت اول نوشتۀ خود آقای افتخارازمقالۀ اخیردکتوراسپنتا مبنی برانتقاد صریح وشدیدوی ازسیاست های دوگانۀ پاکستان وارایۀ سفارش های وی به متحدین غربی افغانستان درزمینۀ مبازه باتروریزم ،استقبال نموده است. من بااین نظرآقای افتخار کاملأ همنوااستم و،در حالیکه بحیث یک دیپلومات سابق وزارت خارجه گفتنی هاوانتقاداتی دربارۀ مدیریت جناب اسپنتا دروزارت خارجۀ افغانستان دارم،با کمال رضائیت می پذیرم که مقالۀ ایشان نشان دهندۀ جرأت فوق العادۀ اخلاقی یک دیپلومات و سیاستگزارفعال بوده و برادعاهای همه وطن پرستان ومنتقدان سیاست فعلی افغانستان وجامعۀ جهانی دربرابرتروریزم مهرتأئید گذاشته است. من هم به نوبۀ خودازین صراحت لهجۀ اقای اسپنتا قدردانی نموده،آزرومیبرم تاسائرهمکاران ایشان وشخصیت های تأثیرگزارکشور باجرأت وصراحت بیشتر قلم فرسائی نمایند تاشودحرکتی برای گذارازین بن بست براه بیفتد.
ولی درپایان نوشتۀ خود آقای افتخار چنین ابراز عقیده میکنند که: (بنظرمیرسدوقت آن فرارسیده که پاکستان به سزای جنایاتش ازابتدای پیدایش تاکنون برعلیه معنویت جلیل وجمیل محمدی ،برعلیه ملل ومردمان بیگناه وبیدفاع افغانستان وهندوستان وبنگال شرقی- بنگله دیش- وبرعلیه عقل ووجدان بشری برسد. مومنان حقیقی میدانند که زلزله های تباهکن دوسال قبل وسیلاب های عظیم همانند توفان نوح درحال حاضروسائرخشم وخروش که اززمین وآسمان برپاکستان می بارد،بدلۀ چه هاست؟ ).
درین رابطه میخواهم بگویم که متأسفانه دولتمردان وجنایتکاران پاکستان ونهاد های جاسوسی آن که ان همه جوروستم را بر( مردمان بیگناه و بیدفاع افغانستان و هندوستان وبنگال شرقی) روا داشته اند ، ازین مصیبت ها خساره مند نشده اند و هنوز به تبهکاری های خود ادامه میدهند. هنوز هم زرداری ها، حمیدگل هاومولانا فضل الرحمان ها و امثال شان بر کرسی های قدرت نشسته اند وپیروان طالبی شان درکوهپایه های وزیرستان وسوات به شرارت های خودو برای بربادی ونا آرامی افغانستان ادامه میدهند . متأسفانه این همه مردم بیگناه پاکستان است که سالها اسیر وقربانی سیاست های جانبدارانه و استبدادی نهاد های مرموز وغیرشفاف آن کشوربوده و از فقر،بیسوادی وظلم همین دستگاهای مستبدرنج برده اند و اکنون هم به این مصیبت خانمانسوز مبتلا شده اند.
سوال من این است که این ها چه گناهی دارند ، که بخاطرجنایتکاری ها وشیادی های این نهاد ها به چنین سرنوشت فجیع وبه گفتۀ آقای افتخار(غضب های زمینی و آسمانی) مواجه گردیده اند؟ آیا واقعأمیتوان این همه حادثات دلخراش اخیر پاکستان را که منجر به مرگ هزاران طفل ،زن ومرد بیگناه وبی خانمان شدن بیست ملیون پاکستانی شده است ،بحیث یک جزای آسمانی وزمینی دربدل گنه کاری های نهادهای سیاسی،خفاشان نظامی ودستگاه متحجرجاسوسی پاکستان دانست؟ آیا میتوان گفت که بیست ملیون پاکستانی که قربانی این همه حادثات دلخراش شده اند همه عمال سیاست های شیطانی پاکستان ودستگاه مخوف استخباراتی آن بوده اند تا بادرگیری با چنین فاجعۀ سنگین وباپرداخت قیمت جان ومال وفرزند، به جزای اعمال خود برسند ؟
من به حیث یک مومن ومسلمان به مشکل میتوانم باور کنم که این همه مصیبت ها وبلا های زمینی وآسمانی جزائی است که بخاطرجنایات دستگاهای جاسوسی و سیاسی آن کشور ،بیست ملیون طفل،مرد وزن بیگناه را به فجیع ترین وضع غیر قابل باوربی خانمان ساخته است.زیرادرانصورت عدالت خداوندی مورد سوال قرار میگیرد.عقیدۀ اسلامی به من حکم میکند که خداوند، برخلاف انسان های بیحوصله وزورمند بخاطر (یک جانورهمۀ پوستین را نمی سوزاند). بلکه صرف گناهکاران را به کیفراعمالشان میرساند.یقین دارم روزی خواهدرسید که جنایتکاران پاکستان خود شان به کیفر اعمال خود برسند ونابود گردند. چنانچه نظر سنجی که خود آقای افتخار به آن اشاره کرده اند، چنین اتفاقی را پیشگوئی میکند.
بناأ در حالیکه سیاست های دو گانه وشیطانی پاکستان دربرابر افغانستان را به شدت محکوم کرده میخواهم تأثرات عمیق خود را از آنچه به بیست ملیون طفل ، زن ومرد بیگناه پاکستان اتفاق افتاده ابراز نمایم .امید وارم که امداد های بشر دوستانۀ نهاد های منطقوی و جهانی هر چه زودتربه کمک آنها رسیده و دردهای طاقت فرسای آنهارا کاهش دهد.زیرا بگفتۀ شاعر:
چو بنیاد ایجاد ما بر فناست به مرگ کسی شادمانی خطاست
در خاتمه میخواهم بگویم که هدف ازین نوشتۀ مختصر من نه مخالفت بااظهارات آقای افتخار بلکه تنها ابراز نظرخودم در زمینه بوده است.