سفیر و رمضان

 

                               نو شته نذیر ظفر

 

 

در ماه مبارک رمضان که ماه عبادت و نیایش به در گاه رب العذت است ؛ همه مسلمین در همه جا این فر یضه را بجا میا ورند( غیر معذورین صحی) و اکثرا شب های این ماه پر بر کت را در محا فل ختم و خوانش نعت شریف و منا قب مذ هبی ود عا و احیاء سپری میکنند و عد ه ای هم محا فل افطاری برای روزه داران تر تیب میکنند و از فیوض این ماه مبارک کسب خیر و بر کت مینما یند .

این مراسم در قا طبه کشور های مسلمان مروج است و حتی در نماینده گی کشور های مسلمان ؛ سفرا و نماینده گان کشور ها با تدویر و بر گذاری محافل ختم کلام الله مجید ازین ماه مبارک استقبال بعمل میاورند.

بر عکس همه کشور های اسلامی ؛ سفارت افغانی مقیم ایالات متحده امریکا به رهبری جلالتماب سفیر افغانی جناب سید جواد طیب که جناب شان خود از سادات اند ؛درین ماه مبارک با گرد همایی عده ای از مخلصان و مقربان و حضور آواز خوان های نامی  چون خانم مژده و احسان جان امان ؛ ازین ماه پر میمنت با محفل پای کو بی و رقص و نوش و سر مستی چنان استقبال بعمل آوردند که دست طالبان غدار را یکبار دیگر بلند نمودند و بر گفته هااتهامات طالبان وهابی مهر تصدیق گذاشتند و زنگ پر طنین این محفل ؛ وسایل ارتباط جمعی را چنان بصدا آورد که از غرب به شرق و از شمال تا جنوب امواج اعتراض چیره شد و گوشهای کر های دولتی و کرزی های حکو متی اصلا توان شنیدن آن را نداشت زیرا در لا بلای البم یادگاری جناب سفیر ؛ یگان وزیر مجاهد چهره نیز کله کشک نموده بود که شاید باعث حفظ سر های دیگر شده باشد......

این عکس های سخنگوی در سایت معتبر آریایی اقبال چاپ حاصل نموده که به اجازه شان ازین عکسها طور شاهد خد مت تان ارایه خواهد شد و نا گفته هویداست که عکس ها آنقدر مقبول عکاسی شده بود که منی حقیر بوجد آورد و به جناب سفیر و نماینده ملت فقیر و یاران با وفایششعری سرودمهام که در پای محبت شان میریزم.

والسلام

 

ای سفیر وطن غمزده گان

ای نماینده آزرده دلان

تو پی کار وطن آمده ای؟

یا پی عیش و اتن آمده ای؟

مدت کار تو سه سال گذشت

چهار سال دگر از سال گذشت

تو هنوز ثابت و در کار استی

خوش بحال تو که سر شار استی

ما فیا را تو شنا سا استی؟

بند در حلقه و یغما استی

لیک در ماه پر از فیض صیام

پای کو بی کنی با باده و جام

عیش اغیار مهیا سازی

بهر خود کار مهیا سازی

غا فل استی تو ز فر مان خدا

گوش کن گوش تو این آه وصدا

که ز خاک وطنت میاید

گریه ها از چمنت میاید

آه صد بیوه زن خانه بدوش

گریه طفل پدر مرده نیوش

دیده بگشا که وطن میسوزد

مرده در لای کفن میسوزد

زنده از درد غریبی مرده

مرده ها حسرت هستی برده

کمی انصاف نما همو طنم

که زدی آتش حیرت به تنم

این سفارت ؛ نه ؛ همین خانه ماست

منظر میهن و کا شانه ماست

این نه چون کوی بتان است ؛ سفیر

این نه خر گاه بتان است ؛سفیر

بزم خمار نه زیبد بشما

رقص دلدار نه زیبد بشما

عکس یاد گار نه زیبد بشما

عیش بسیار نه زیبد بشما

تو که یک فرد مسلمان استی

هم مسلمان و هم افغان استی

شرم کن زین همه کردار خودت

ننگ کن زین همه رقتار خودت

 

 

 


بالا
 
بازگشت