سنجر غفاری
مناسبات دیرینه افغانستان با روسیه را از معاهده امیر حبیب الله خان پادشاه افغانستان در سال 1907 و با اعلام بیطرفی افغانستان بتاریخ 24 اگست سال 1914در جنگ اول جهانی مبدآ قرار میدهیم . بتاریخ 5 دسامبر سال 1978 قرار داد با اهمیت و خاص میان رهبران حکومت وقت و اتحاد شوروی درزمینه های مختلف همکاری ، حسن همجواری ، اتخاذ اقدامات قابل قبول به هردو جانب را به خاطر تآ مین امنیت ، استقلال و تمامیت ارضی دو کشور ، عدم اشتراک در اتحادیه ها و فعالیت ها ی خصمانه علیه یکدیگر ، همچنان همکاری همه جانبه در عرصه نظامی و تقویه قدرت دفاعی و اشتراک در دفاع بین المللی از صلح را پیش بینی نمودند به امضآ رسید . . بر مبنای این قرار داد و تهد ، نظامیان شوروی وقت برای انجام یک امرِِِ که نیاز زمان بود به افغانستان آمدند . امروز بیشتر از دیروز زمان حکم مینماید تا روسیه فدراتیف در نجات مردم وکشور افغانان همه جانبه سعی وتلاش نماید ، با تلاش روسیه افغانستان و منطقه از چنگال تروریزم ووحشت مرگ سفید ( مواد مخدر ) نجات می یابد . واقعیت در این است تا توازن نظامی در منطقه میات قدرت های مطرح بوجود نیاید ، هیچ نوع حرکتی در جهت رسیدن به یک راه معقول ختم ناملایمات در افغانستان و منطقه منطقی و قابل قبول نمیباشد . تلاش های برتری جویانه نظامیان پاکستان علیه افغانستان و هندوستان ، ایران ، چین و انگلیس علیه امریکا و روسیه فدراتیف در منطقه این همه عوامل بزرگ و قابل دقت در وجود ادامه نا امنی ها و مساعد نگهداشتن فضای بی اعتمادی را به نفع مافیای بزرگ مواد مخدر ، توسعه و گسترش افراط گرائی و ناامنی ها بسوی جمهوریت های آسیای میانه و ادامه انکشاف و توصل به تولید و دسترسی به اسلحه کشتار جمعی میان کشور های منطقه چون پاکستان ، ایران ، هندوستان و کوریای شمالی گردیده است . ادامه جنگ و نا امنی ، توسعه وگسترش طالبانیزم سازی منطقه ، در اغوش کشیدن تندروان افراطی را جهت رسیدن به اهداف تاکتیکی و استراتیژیکی خویش در منطقه برای همیشه یک سیاست ناکام پنداشته شده خودکشی محسوب میگردد . حضور نظامی امریکا و ناتو در افغانستان و منطقه ، عدم توجه به موقعیت و ارزش های حیاتی مناسبات سیاسی ، نظامی ، اقتصادی ، استراتیژ یکی جمهوریت های آسیای میانه و فدراتیف روسیه در امر حفظ و ایجاد ثبات در افغانستان و منطقه درس بزرگ و رهنمودی برای کشور های است که میخواهند تا در برهم خوردن مناسبات و کم رنگ جلوه دادن نقش روسیه فدراتیف در ختم بحران افغانستان ومنطقه با حضور ناتو وامریکا مشترکآ همگام نگردند . این یک واقعیت و ضرورت است . برای امریکا و ناتو دشوار است تا جهت امادگی و مقابله با تروریزم اکمالات نظامی خود و اردوی افغانستان به منظور انتقال یک چین تانک از امریکا به افغانستان مبلغ تخمینی نودو پینج هزار دالر امریکائِی را بپر دازد . مگر از طریق روسیه فدراتیف و جمهوریت های اسیای میانه شاید مبلغ بیشتر از ده هزار دالر مصارف نداشته باشد . به همین ترتیب دها موارد دیگری وجود دارد که پروسه های همکاری متقابل باعث از میان برداشتن خشونت ها و کوتا نظری های گردد. . وجود تعادل و حفظ مناسبات میان امریکا و فدراتیف روسیه در راه رسیدن به یک توافق روی تعین سرنوشت ملیونها انسان در کشور ما ومنطقه اثرات مثبت خویش را دارد و گام بزرگ برای پرچیده شدن هسته های بی اعتمادی و نابودی پایگاهای تندروان افراطی برای همیشه در منطقه محسوب میگردد . از جانبی بالای حل تنش های مرزی میان پاکستان و هندوستان ، پاکستان و افغانستان در تعین حق سرنوشت مردمان قبایل آزاد و بر چیده شدن پایگاهای تروریزم از انطرف دیورند و مناطق مرزی کشمیر اثرات مثبت بوجود می آید . جنوری 2011 روسیه فدراتیف وافغانستان وارد یک مرحله جدید مناسبات تاریخی و از هر لحاظ سرنوشت ساز با حضور مقامات عالی رهبری دولت اسلامی افغانستان دردعوتی که از جانب رئیس جمهور فدراتیف روسیه صورت به عمل آمده است میگردد. قرار است در این بازدید توافق نامه ها و قرار دادهای بزرگ و نهایت ارزشمند در عرصه های نظامی ، اقتصادی ، علمی و تخنیکی ، اعمار مجدد پروژه های باز مانده شوروی سابق در افغانستان ، اکمالات نظامی و ترانسپورتی ، تربیه و اموزش کادر ها و تجدید پیمان و ادامه همکاری های مشترک میان مردمان و حکومات دو کشور به امضآ برسد . یقین و اطمینان موجود است تا در سال 2011 افغانستان و مردمش بتواند تا با همکاری دوستان منطقوی خویش بسوی مسیر عمده واساسی جهت رسیدن به یک راه حل بحران کشوری خویش مطمعین گردند. ادامه جنگ و تشدید بحران در افغانستان به نفع هیچ یک از کشور های بزرگ و کوچک در منطقه نبوده ، راه ختم تراژیدی منطقوی توافق روی حل بحران افغانستان در یک تصمیم مشترک منطقوی میباشد. آرامش در افغانستان ، آرامش در منطقه و جهان است . . انتخاب یک حرکت مشترک تنظیم شده که نقش عمده واساسی آن را تصمیم واراده افغانان تشکیل بدهد موفق است . روسیه فدراتیف در افغانستان با در نظر داشت اراده ملی مردم ما موافق میباشد . در کشور ما زمان حکم مینماید تا تلاش همه دوستان منطقوی و جهانی ما در جهت یکپارچگی همه ملیت های باهم برادر ساکن در خانه مشترک افغانان که باهم متحد گردند و روی یک میکانیزم عمده و سرنوشت ساز ملی که منجر به آشتی و مصالحه میان کتله بزرگ روشنفکران ، روحانیون ، بزرگان قوم و قبایل گردد تلاش همه جانبه صورت بگیرد . دیگر برای ما افغانان فورمول بندی و تعین فیصدی ملیت ها و اقوام که کدام قوم چند فیصد و کدام قوم برادر بزرگ و فلان کوچک است قابل پذیرش به خصوص از طرف کشور های خارجی و ذیدخل در بحران موجوده کشور ما نمیباشد ویک مداخله و تحریک پنداشته میشود . شعار ملی ما افغانان این است ( هرکه از افغانستان است افغان است ) هرکه با افغان طرف است با افغانستان طرف واقع میگردد. در سال روان عیسوی بزرگترین مسولیت تاریخی و دین ملی هر افغان وطندوست و خدا پرست ما این است که از دائره قوم پرستی و سمتگرائی بیرون شده به منافع اولیای کشور و مردم خویش پیوند بزرگ ملی را رشد وتقویت بخشند تا جوامع بین المللی را ، وادارند که از تشدید و ایجاد نفاق میان افغانان و در اشیانه مشترک ما به جستجوی منافع شان خاتمه بخشند . سال جدید را ما افغانان میتوانیم به مبدآ امید های و خواست های خویش مبدل بسازیم . ا نرژی خویش را در جهت ختم خشونت ها و دسایس علیه همدیگر بکار اندازیم ، خوب میشود تا اعتراف نمایم که همه بی باور علیه همدیگر میباشیم و فقط چشمان ما بطرف خارجی ها دوخته شده و گوش های ما عادت به حرف های بیگانه و کرکتر ما به خواست های شان عیار است . بیرون شدن حتمی از این حالت نجات واقعی کشور و آینده ما بدست خود ما میباشد . اگر همه بگویم - ای زما وطنه ده لالونو خزانی زما همه گپ ها امشاالله حل است . سنجر غفاری جنوری 2011 مسکو