جاوید فرهاد
گشتی در عاشقانه ها
خیالت در سکوتم سرکشیده
وتصویر از دل ودلبر کشیده
توقمری استی وبا یک تغزل
پرنده از صدایت پر کشیده
***
مسافر جامه الوانی بپوشد
کت گرم زمستانی بپوشد
هوای چشم ها بسیا رابریست
دلم رفته که بارانی بپوشد
***
نه شاعر، نی غزل خوانم خدایا
نه بوی عطر بارانم خدایا
هوایی از "گلستانه" ست در من
نه "سهرابم" نه"کاشانم" خدایا
***
پرنده این صدایت را به من ده
دوبال همنوایت را به من ده
زمستانی شده این جا نگاهم
تموز چشم هایت را به من ده
***
توبارانی وبارش کرده بودی
وفصلی را نوازش کرده بودی
شبی در تیترهای یک تخییل
دوچشمت را گزارش کرده بودی.