زن ستیزی یا دشمنی با بشریت
غلا م محمد زارع
این بار سخن از زن است . سخن از زن که مادر است ، همسر است و خواهر است . سخن از موجودیست که صد ها سال میشود زیر بار مناسبات منحط جامعه ای مرد سالار رنج میکشد و نمیتواند قد راست کند . سخن از بی عدالتی ، بی عزتی ، بی احترامی و بی توجهی در حق زن است . سخن از به گوشه ای خانه راندن زن است . سخن از بی سواد یا کم سواد نگهداشتن قصدی زن است . سخن از بی حرمتی به آن نصف جمعیت جامعه بشری است که سر افراز و باعزت نسل های بشری را تربیه و پرورش کرده است . سخن از کسی در میان است ،که امور خانه ، پرورش فرزندان ، آوردن آب نوشیدنی ، وارسی از حیوانات و بعضا شخم زدن ، درو و جمع آوری حاصلات را به بازوان ضعیف و زنانه خود ولی با همت بلند تحمل میکند . سخن از کسی در میان است که زیر نام دین و مذهب او را "اسیران " ما گفتند و ما با این "اسیران " بی رحمانه وغیر انسانی بر خورد کردیم . سخن از کسی در میان است که گویا " کشت زار "مردان هستند ولی با این " کشت زار " نا جوانمردانه جفا کردند . سخن از کسی در میان است که زیر نام به اصطلاح عزت و غیرت نا مردانه گوش وبینی اش را بریدند . سخن از کسی در میان است که زیر فشار مناسبات کهنه مرد سالار و اعتراض به حق تلفی ها خود سوزی نموده و خودرا از نعمت زیبایی و لطافت جسمی محروم ساخته ، تا مگر جامعه و مردمش به قدر و حقوق او پی ببرند ، که نبردند . سخن از کسی در میان است که ناقص العقل اش خواندند و در برابر قانون نصف یک مرد حساب اش کردند . سخن از کسی در میان است که زیر نام سنت های جامعه عقب مانده ای مذهبی ، برویش برُق کشیدند تا جهان ، روشنایی و پیشرفت و تمدن را مانند دیگران نبیند و از زیبایی ها لذت نبرد و بالاخره سخن از کسی در میان است که مجاهد از اجتماع راندش و طالب سنگسار اش کرد . بلی دوستان سخن از زن درمیان است ، زنی که ما را بدنیا آورد و از شیره جان خود پرورش داد .
زنان این نیم نفوس جامعه ما که به قول معروف " دو بال یک پرنده اند " در طول تاریخ نه تنها مصروف امور خانه ، تربیه و پرورش فرزندان بوده بلکه همان طوریکه قبلا تذکر رفت پا به پای مردان در کار های زمینداری و تربیه حیوانات سهم گرفته اند . حماسه های زنان با غیرت کشور در هنگام مقابله با هجوم بیگانه ها در تاریخ کم نیست . شجاعت و پایداری زنان شجیع چون ملالی ، لوی ادی ، زرغونه ، نازو انا . . . در بلند نگهداشتن بیرق پیروزی در جنگ ها بر ضد اشغالگران خارجی ، افتخار تاریخ کشور ما است . هم چنان زنان نام آور چون رابعه بلخی ، مخفی بدخشی . . . با حفظ محدودیت های جامعه سنتی وقت در بلند نگهداشتن بیرق علم و ادب همت گماشته اند و افتخارات بزرگ کمایی کرده اند .
بیسوادی و کم سوادی گسترده و وسیع در میان زنان و دور نگهداشتن قصدی آنان از مکتب و مدرسه زیر نام اینکه زن برای اجرای امور خانه و پرورش فرزندان خلق شده ، باعث گردیده که زنان کمتر از حقوق و امتیازات خود با خبر بوده و در جامعه و دستگاه اداره کشور حضور داشته باشند . همین اکنون صدها هزار دختر مستعد مکتب ، بنابر دلایل گوناگون به مکتب نمیروند . سطح جذب دختران در پوهنتون های کشور به مراتب پاینتر از سهمیه شان در این موسسات است . دختران نمیتوانند از بورس های تحصیلی دراز مدت و کوتاه مدت کشور های خارجی بنابر شرایط ناگوار اجتماعی ، ضدیت گروپ های زن ستیز در دستگاه دولت و تبلیغات گروپ های افراطی خارج دولت استفاده لازم ببرند . کورس های سواد آموزی برای زنان بخصوص در ولایات بدلیل تسلط تنظیم های جهادی خیلی نا چیز و قابل صرفنظر است . لذا شورا های زنان ، وزارت زنان و موسسات حقوق بشر و سازمان های مدنی و فرهنگی در بلند بردن سطح دانش سیاسی ، علمی و اجتماعی زنان کوشیده و برای شان تفهیم بدارند که حقوق شان بیشتر از آن است که مرد ها برایشان قایل اند .
ایجاد موسسات دفاع از حقوق زنان ، تشکیل و تشویق شوراهای زنان اشتراک زنان و دختران در اتحادیه های محصلان ، کارگران و کارمندان ، هنرمندان ، شعرا و نویسنده گان . . . و دادن سهم بیشتر به آنها در سطوح رهبری و سازماندهی ، برگزاری محافل گفت و شنود ، تشکیل سمینار ها ، کنفرانس ها و محافل توضیح قوانین جاری کشور و اگاه ساختن زنان از مفاد قوانین از اولویت هایست که باید در صدر وظایف موسسات مذکور قرار داشته باشد .
خشونت با زنان چه در محیط خانواده و یا هم در اجتماع پدیده نو نیست . لت و کوب ، تحقیر و توهین، بی عزتی ،بی احترامی ، بی توجهی و بی تفاوتی در مقابل زنان ، متاسفانه خیلی وسیع و گسترده بوده و بار ها باعث مرگ زنان و یا هم سبب از هم پاشیدن خانواده ها گردیده است . تصورات کهنه و منحط برتری مردها که اکثرا زیر چتر دین و مذهب اعمال میشود ، یکی از پرابلم های بسیار عمده و بزرگ جامعه ماست که زنان با آن مواجه هستند . پرابلم دیگری که اکثریت دختران و زنان کشور از آن رنج میبرند ، ازدواج های اجباری است . قربانیان این نوع ازدواج ها بعضاّ در بدل پول ، جایداد ویا رسوخ مجبور به ازدواج با مردان می شوند که بیشتر از شصت سال عمر داشته و از لحاظ فیزیکی تمام نیرو و توان شان به تحلیل رفته و حتی نواسه های شان صاحب زن و شوهر اند . که این عمل خیلی بی شرمانه ، دور از اخلاق انسانی وکاملا زشت و حیوانی است . به " بد " دادن دختران ، مجبور ساختن زنان بیوه جهت ازدواج با یکی از اعضای فامیل شوهر قبلی ، جدا ساختن فرزندان از زنان بیوه که مطابق خواست و علاقه فامیل خسر، نه بلکه با کسی دیگری ازدواج کند ، همه و همه رسم ورواج های زن ستیز بوده با قوانین بشری و حقوق انسانی بکلی مطابقت ندارد .
محاکم و شعبات عدلی کشور که اکثرا در قید ملا ها وداملا های تاریک نگر ، کهنه پرست ، رشوت خور وبعضا افراطی گیر مانده ، از درک حقوق انسانی زنان ، نورم های قبول شده جهانی مندرج اعلامیه حقوق بشر سازمان ملل و کنوانسیون های محو خشونت و رفع هر نوع تبعض علیه زنان ، عاجز بوده و به مراجع سرکوب ، تحقیر ، توهین و به کنار راندن زنان تبدیل گردیده است . به زندان انداختن پسران و دختران جوان که خلاف میل خانواده ها ازدواج کرده اند ، باعث گردیده که این جوانان بهترین ایام زنده گی خود را در زندان بگذرانند . بی سر نوشتی ، گوشه زندان ، احساس حقارت در اجتماع و میان دوستان و بعضا تجاوز زندانبانان به حیسیت و وقار زنان باعث بروز بیماری های روحی در ایشان گردیده و به این ترتیب زنده گی یک انسانی بی گناه تباه و قربانی رسم و رواج های نا پسند و بی عدالتی های دستگاه قضایی و امنیتی کشور میگردد .
تجلیل روز های جهانی عدم خشونت علیه زنان در کشور ما تا زمانی موثر و کار گذار نخواهد بود که زنان اسقلال اقتصادی نداشته و بر زنده گی خود حاکم نباشند . دست بین بودن زنان و نداشتن مدرک معین درآمد باعث وابستگی گردیده و این خود زنجیریست بر دست و پای زنان . از این رو شورا های زنان ، وزارت زنان ، سازمان های بین الملی مدافع حقوق زنان و سازمان های حقوق بشرباید زمینه کارو جذب زنان با سواد ، کم سواد و بی سواد را در موسسات دولتی ،اقتصادی واجتماعی فراهم ساخته ، در تامین اسقلال اقتصادی شان کمک کرده و همزمان در زمینه رشد و پیشرفت بعدی شان پلان های علمی و کار آمد را طرح وتطبیق نمایند . کم شدن وابستگی اقتصادی ، بلند رفتن سطح دانش علمی و ارتقای فهم سیاسی و اجتماعی زنان زمینه متکی بخود بودن آنان را فراهم ساخته ، زنجیر های اسارت ، بنده گی و برده گی را گسسته و زنان شجاع و با همت کشور به پای خود ایستاده و در اعمار کشور و پرورش فرزندان برومند ، با دانش و وطنپرست نقش مهم ومهمتر بدوش خواهند گرفت .
05 . 12 . 2010 پایان