دادفر سپنتا

یک جسم و دو چهره

 

خداوندگار بلخ مولوی میفرماید:

 

هرکه پیرش اینچنین گمره بود

کی مریدش را به جنت ره بود

 

میگویند حاکمان شبانان مردم اند زمانیکه شبان گرگ باشد وای برحال گوسفندان بیچاره.

شب 25 حوت تلویزیون طلوع برنامه جدید را تحت نام "سیاه و سفید" به نشر رسانید که به اشتراک اشرف غنی احمدزی ، داکتر عبدالله ، انورالحق احدی ، دادفر سپنتا و دیگر افراد از جامعه مدنی و جوانان اشتراک ورزیده بودند. گفتگو روی دست آورد های آقای کرزی درجریان صد روز اول دور دوم متمرکز یافته بود. گفتگو به شکل Pingpong یکی دست آوردهای صدروزه را مثبت ارزیابی میکرد و دیگری آنراردنموده  نه تنها کارکرد صدروزه بلکه کارکرد های هشت سا له کرزی را بدون دستآورد میدانستند.

چیزیکه برایم خیلی جالب بود همان گفتار آقای سپنتا بود که گفت:

"من که کار مند دولت هستم و ازموقف دولت حرف میزنم باید از دولت دفاع نمایم و هرگاه که نظر شخصی خودرا بیان کنم چیزی دیگری خواهد گفتم ".

حا لا خود قیاس کنید که اینطور ابراز نظر چه معنی دارد . این را میگویند که " یک شخص و دو چهره " به اصطلاح دو روی .

تا پیش ازین گفتگو کم و بیش به این شخص اعتماد داشتم که گویا شخص اکادمیک و فهمیده ای است همه آن تصورات خیال پوچ و نادرستی بوده .

 

بلی همین آقای سپنتا پیش از احراز پست مقام  وزارت خارجه یکی از منتقدین سر سخت آقای کرزی بود حتی حکومت آنرا اشغالی میدانست و زمانیکه مقام متذکره را بدست آورد و برای نگهداشت آن از سرش آلفی برلبان خود استفاده کرد که خدا نا خواسته کدام حرفی اشتباها ً از دهانش بیرون نشود میگویند: " مگس تا زمانیکه درهوا است بز بز می کند ولی زمانیکه زباله دان را پیداکرد و روی آن نشست صدایش خاموش میشود". بلی یقینا ً صدایش خاموش شد. و همچنان تنها  داشتن دانش  و خواندن کتاب به تنها یی کافی نیست که بگوییم فلانی زیاد میفهمد ویا زیاد میخواند او شایسته تر ازدیگران است نه بلکه تعهد ، درد ، شهامت استفاده ازفهم لازمی و ضروری است تا به منافع علیای کشور کاری کرد، به درد های مردم مرهم گذاشت...وغیره.

 

باید یاد آورشوم در برنامه متذکره هیج حرف سازنده گفته نشد و هیج مشکل ریشه یابی نگردید، و هیچ طرحی ارایه نگردید

میشد که سوالات ذیل طرح میگردید:

1-   چرانا امنی دوام دارد؟

2-   علت اصلی دوام نا امنی بودن نیروهای خودسر خارجی است؟ یا بودن نیم پیکر طالبان در داخل دولت .

3-   چرا دولت نمی تواند تعریف مشخصی از عناصر ضد دولتی داشته باشد؟

4-   چرا وزیری که نمیخواهد ازتابعیت دومی اش صرف نظر نماید به پست وزارت انتخاب میشود آیا او برای وطن خدمت میکند؟

5-   یک والی که دریک ولایت ناکام است چرا اورا به ولایت دومی ، سومی ... مقرر مینمایند.

6-   چرا شخصیکه در پکولش 20 کرام تریاک را انتقال میداد درکوتل خیرخانه گرفتار شد ولی قطار موترConvoy که درکندهار هیرویین و تریاک انتقال میدهد و خان محمد خان مجا هد قوماندان امنیه وقت به وزارت داخله اطلاع میدهد کسی به آن غرضدار نیست؟

7-   چرا ازیک خانه دو وزیر؟ شهرانی کلان که پول حاجیان را ازخانه خدا دزدی کرد و شهرانی کوچک که چوچه انگریز است.، احدی و خانمش ( پست ریاست سره میاشت بزرگتر از پست وزارت است).

8-   اصلاحات اداری یعنی چه؟ دورکردن رقبا و جا نشین خویشاوندان ؟

      9 -   و صدهای چرا ی دیگر.

آیا مسایل متذکره قابل گفتگو نیست و راه حل ندارد. من فکر میکنم همه مشکلات با مسایل فوق ارتباط و بستگی دارد. هیچ کسی بالای این مسایل مکث نمی کند و تیر خودرا میآورد. به باللهی اگر این مسایل بررسی نشود و همین سوالات فوق جواب داده نشود تا صدها سال دیگر مردم ما در بد بختی غلط میخورند.

 

تا نوشته دیکر خدا حافظ

 

 


بالا
 
بازگشت