نامه به رییس جمهوراسلامی افغانستان
جلالتمآب رییس جمهور !
من بادیدن صحنۀ اشکریزی شماکه درمحفل تجلیل ازروز جهانی سواد ازبیم سرنوشت ((میرویس جان )) به عمل آوردید به عمق احساس شما نسبت به آیندۀ وطن وهموطنان
آگاه شده و آنرا قدردانی میکنم .
اما طوری که آگاه استید,هموطنان شمادرخارج ازکشور باسرنوشت خیلی هولناکترازآنچه شمایادآورشدید مواجه استند .
فرزندان این وطن گم کرده ها همه خارجی شده اند , اکثرآ بارسم الخط وطن ناآشنااستند,ازد رک رسوم, عنعنات , کلتور , فرهنگ, غیرت,عزت , همت وافــتخارات میهن آبایی شان واقف نیستند , آنها افغانستان را بنابر روایات خارجیها سرزمینی وحشتناک ومهد ترورواختناق , بی هویت وبی تاریخ تصور میکنند , که به حال این هانیز بایدنوحه سرداد .
شماهم بامشکلات عدیده یی دست وگریبان استید , عقبمانی جامعه درتمام عرصه های زنده گی , بی علاقه گی عدۀ زیادی ازمسوولین و منسوبین دولتی به وضـــع رقتبارجامعۀ افغانی , شیوع امراض تبعیضات ودامن زدن به نفاق ملی , سرکشی افراد مسلح غیرقانونی وزورگویی های آنها, استفاده های ناجایزازدارایی های عامه وکمکهای جامعۀ جهانی , سازماندهی زرع, تولیدوقاچاق مواد مخدره توسط افراد سرشنا س زورمند , وابسته گیها به سازمانهای استخباراتی کشورهای بیگا نه در سطوح مختلف ملکی ودولتی , مداخلات روشن وبیشرمانۀ عده یی ازممالک ازجمله کشورهای همسایه درامورداخلی افغانستان , بی میلی جامعۀ جهانی به بازسازی وتکمیل وتجهیز نیروهای زمینی وهوایی افغانستان وهزاران هزارمشکل دیگر.
آنچه اسباب این همه نابه سامانی ها میگردد عمدتأ اینها استند :
1/ میدان دادن به نیروهای غارتگروخاین که بارها درمراحل مختلف امتحان ناخلفی وبد کاره گی خودرا داده اند . مثلآ , بخشی ازافراد مسلح که زمانی در صفو ف مجاهد ین رخنه کرده ومصروف عشرگیری , راهزنی , دستبرد به دارایی ها ونوامیس مرد م و تاراج اموال بیت المال بودند , پس از ظهور حکومت اسلامی به بهانۀ دفاع ازحکومت اسلامی , شهرها وولایات منجمله شهر زیبای کابل ومظهر هویت افغانستان را تاراج ویران واهالی آنرا قتل عام کردند, امروزدرزدوبند باخارجیهابه نام دفاع ازدموکراسی وجنگ با تروریزم به غصب اراضی دولتــــی وفروش غیرقا نونی آن , زرع , تولید ذخیره وقاچاق مواد مخدره مصروف اند.
2/ ناکاره گی,تعویض ناپذیری ومعافیت بخشی ازتیم کاری رییس جمهوردرعرصۀحکومت داری .
با آنکه هرکدام چندین باردرچندین پست آزموده شده اند. اما آزمودهرا آزمودن خطاست.
3
/
آلوده
بودن مقاما ت مسوول دولتی درسوء استفاده , رشوه وفساد اداری که اینپدیده باعث عدم
باز پرس ازپایینی های ملوس به فساد میگردد
4/ عدم صداقت کشورهای دخیل درقضیۀ افغانستان به ایجاد یک افغانستا ن باثباتمستقل , آزاد , آباد و نیرومند .
5/ سطح پایین حس وطنپرستی وحرمت میهن در وجود مسوولین ومردم عادی .
6/ نفوذ افراد غیرمسوول, استفاده جو, بیسواد , جبون, بداخلاق ونامطلوب درارگانهای قوای مسلح.
7/ عدم استفاده ازکادرها ومتخصصین رشته های مختلف رژیم گذشته بنابر تعصبات قبلی .
8/ عدم موضع گیری باالمثل واقدامات متقابل سیاسی, اقتصادی وتجارتی , نظامی دربرابرزورگویی های خصمانۀ پاکستان.
9/ ترس ازنفوذ نسل جوان بااندیشه های جوان درعرصۀ سیاسی واجتماعی .
10/ تفاوت فاحش درتوزیع امتیازات به منسوبین ملکی ونظامی .
11/ میدان دادن به فعالیتهای خارجیها درتمام عرصه های زنده گی .
12/ عدم حمایت ازحق اولیت کاربرای کارگران داخلی دربرابر سیل کارگرانی که تو سط کمپنی های خارجی به شکل قانونی ویاغیرقانونی واردکشورمیشوند .
و صدها نواقص دیگر ازهمین ردیف .
چگونه میتوان به این نارسایی ها طوری که هم لعل به دست آیدوهم یارنرنجد پایان داد :
1/ سازماندهی کامپاین وسیع تبلیغاتی درمورد حب الوطن من الایمان .
2/ همانگونه که تمام فکروحواس رامتوجه آشتی باطالبان نموده ایم که ازبدوپیدایش
شان توسط بینظیربوتو جزبدبختی , سیه روزی , تباهی , ویرانی , بی قانونی وبی هویتی ارمغان د یگری به ما نیا ورد ند , به نیروها ی د یگری که ازروی وطندوستی د ست به اسلحه نبردندو به ویرانی وطن وتباهی مردم قیام نکردند هم توجه بایدکردوبه آنها ارج گذاشت.
3/ دعوت ازکتله های عظیم کادرهاومتخصصین عرصه های مختلف که درغربت وبیوطنی به شکل پسیف وناکاره درکشورهای مختلف اروپایی, امریکایی وآسیایی به کارهای شاقه واجباری مصروف اند.
بدین منظورکمیته های[دعوت به کار دروطن] درکشورها مختلف ودرچوکات سفارتخانه هاوقونسلگریها ازافراد دلسوزووطندوست , غیرحزبی وغیروابسته به گرههای سیاسی ونظا می ایجاد وبه دعوت افغانهای مهاجربدون تبعیضات سیاسی , قومی , زبانی , محلی مذهبی وسایر تعصبات به برگشت به وطن وتضمین کا ر آبرومند انه مطابق مسلک وسابقۀ کار اقدام به عمل آید.
همچنان ادارۀ کار واموراجتماعی افغانستان بادلسوزی وبیطرفی کامل کادرهای مورد ضرورت خویش راازاین ذخیرۀ باارزش اکمال نماید.
4/ قوتهای مسلح , به استثنای شخص اول اداره که معمولآ بعدازهرانتخاباتی ازجانب گروه یاحزب برنده معرفی میشود,غیرحزبی وغیروابسته به گروه های سیاسی داخلی وخارجی تشکیل گردد.
5/ قوماندا نان کارآزموده , با تجربه , بادانش وباد سپلین که امتحا ن وطنپرستی راموفقانه سپری نموده باشند دربخشهای مختلف هرسه ارگان قوای مسلح تعیین وجابجاگردند.
6/ گروههای مسلح غیرمسوول را به هرحزب , گروه وسازمانی که تعلق دارند
بیرحمانه قلع وقمع نموده , به دهان زورگویان بی منطق باییست سنگ منطقی کوبید . زیرا تاخلع سلاح عمومی عملی نگردد صلح رانبایدانتظار داشت .
7/ ادارۀ مبارزه بارشوه وفساداداری به دست دشمنان رشوه وفساد سپرده شود تا ازسازش مبارزبا مفسد جلوگیری شده واقعأ فساد وخیانت وجنایت برچیده شود.
8/ به جای سازمان حقوق بشر ملل متحد ویا همدوش آن ادارۀ دفاع ازحقوق افغانها
درسطح ملی وبین المللی ایجاد گردد تا دربرابر خیانت وجنایت گذشته , حال و آینده که دربرابر اتباع کشور صورت گرفته ویامیگیرد اقامۀ دعوا نماید .
9/ موضوع اکمال وتجهیزقوتهای زمینی وهوایی کشورجدأ بادوستان بین المللی مطرح
گردد , تادرصورت عدم دلچسپی آنها,به دریافت دوست دیگری که این کمبودراتکمیل کنداقدام گردد .زیرا هرکس برای مطلب خوددلبری کند !
وبدینگونه صدها راه وشیوۀ بهبود کار وجود دارد که اگربه مشورۀ غیرحکومتیهاضرورت افتد هرهموطن وطنپرست میتواند باخلوص نیت وبااخلاص وصداقت راههای هزاران باربهترواعلاتر ازاین پیشنهاداتراارا یه بدارد. درغیر آن خود تان میدانید وبایسکل تان.
با عرض حرمت
بصیر پاکزاد