مجتبی دستگیر

 

اعلامیه جهانی حقوق بشر

 

 

قسمت دوم   

-مغایر بند دوم این اعلامیه ،اتباع کشورهای مقتدر،ثروتمند، ومتمدن جهان بیشتر و بهتر از مفاد این اعلامیه بهره مند میگردند تا سا یر کشور های فقیر و جهان سوم ، بهره مندی یکی همانا ثروت، زور ،اقتدار،ازجانب دیگرمحرومیت های که در عدم توا نا ئی های اقتصادی ،کمبود سواد و دانش وعقب مانی های آنها نهفته است.

- نظر به تاریخ تکامل بشری دوران بردگی مدتها قبل سپری شده و در بند چهارم این اعلامیه دادو ستد بردگی را بهر شکل ممنوع قرار داده ،برحسب آن نباید فردی یا کشوری به این عمل دست زند،اگر دیروز بردگان را از افریقا و سایر نقاط جهان برای احداث خطوط آهن ،اعمار فابریکات، استخراج معادن و سایر پروژههای صنعتی،دزدی، خریداری ویا به غنیمت میگرفتند،امروز از وجود افراد کشورهای جهان سوم وفقیر استفاده بعمل میآورند.امروز به تعداد زیادی از دوشیزه ها و خانمهای جوان،کشورهای فقیروعقب مانده را به بهانه های مشاغل کار در بدل پرداخت پول مناسب به کشورهای ثروتمند انتقال میدهند،اسناد ومدارک آنها را تحویل گرفته و بعد از چندی آنها را به تن فروشی و اعمال نا مشروع تشویق وترغیب نموده درگرو ودر دام آنها می افتندونا گزیر به چنین اعمال تن میدهند.که این خود یکی از اشکال نوین بردگیست.

-با گذشت زمان وبا سیر تکامل طبیعی،تاریخی،واجتماعی جهان همواره در حا ل انکشاف و تغیراست.وبه همان اندازه که پیشرفت علم،تخنیک و تکنالوژی سیر صعودی خود را می پیماید، متأسفانه به همان اندازه وبر خلاف اعلامیه جهانی حقوق بشر،حقوق بشر در سراسر جهان نقض میگردد.

دربند پنجم این اعلامیه از منع شکنجه ورفتار ظالمانه تذکربعمل آمده،درحا لیکه شکنجه رفتاروبرخورد ظالمانه تا هنوز دربسیاری از کشورهای جهان سوم وجهان متمدن معمول است.معضل شکنجه و برخوردهای ضد بشری تاهنوزحل نا شده باقیمانده،حتی کشورهای که خود را حامیان حقوق بشرودموکراسی میداننداین مأ مول را رعایت نمیکنند، امروزهزارها تن از آگاهان ودگر اندیشان سیاسی درزندانهای مخوف کشورهای جهان با تحمل زندگی پرمشقت توأم باشکنجه وعذاب به سرمیبرند.دستگاه های استخبارات این کشور ها از هیچ نوع وسایل شکنجه وعذاب بر علیه آنها دریغ نمی ورزند.بخصوص کشورهای مقتدر جهان اعمال هر نوع شکنجه و عذاب را حق مسلم دانسته،وخودراعاری از هر نوع مسوولیت میدانند.که نمونه های بارز آنرا میتوان در زندانهای امریکائی گوانتانامود ر کوبا،زندان ابوغریب در عراق ،زندان بگرام در افغانستان،وزندان امریکائی در قندهار، ودهها زندانهای دیگردر سائیر کشورها دید.

-درماده هفتم اعلامیه از مساوی بودن همه دربرابر قانون،برخوردارشدن بالسویه از حمایت قانون اشاره شده،در حالیکه تا هنوز در بسیاری از کشور ها قانون در برابر همه مساوی،بدون تبیعض و بالسویه تطبیق نمی گردد.روابط نسبت به ضوابط حاکم است شناخت،واسطه ،رشوه بیداد میکند.در بسا از این کشور ها قانون جنگل حا کم بوده،حتی قوانین ومقررات بین المللی واین اعلامیه جهانی در سطح کشور های جهان یکسان و مساوی تطبیق نمیشود.

-مغایر موادنهم،دهم،ویازدهم این اعلامیه که در آن تصریح گردیده"هرکس با مساوات کامل حق دارد،دعوایش بوسیله محکمه مستقل منصفانه و علنا رسیدگی شود .....هرکس که متهم به جرمی باشد بی گناه شنا خته خواهد شد ،تا وقتی که جریان یک دعوای عمومی که درآن کلیه تضمین های لا زم برای دفاع او تآمین شده باشد........هیچ مجازاتی شدید تر از آنچه که در موقع ارتکاب جرم بدان تعلق می گرفت،در باره احدی اعمال نخواهد شد". در حا لیکه امروز در بسیاری ازکشورها تعدادزیادی از افراد طی سا لها بدون آنکه به دوسیه های شان رسیدگی بعمل بیآیدبلا تکلیف و بدون سر نوشت در زندانها به سرمیبرند،تعدادی زیادی از هموطنان پناهنده ما در کشور هالیند طی سالها بدون سرنوشت اند،انها از سا ل 1994 در کشورهالند پناه گزین شدند،مقامات ها لندی بد ون اسناد و مدارک جرمی غیر منصفانه ،آنها را ازسال 2000بد ینسواز حقوق پناهندگی محروم ساخته است.

اتحادیه انجمنهای افغانها در هالندطی تظاهرات و میتنگهادر دفاع از حقوق انها پرداخته وطی ده ها اعلامیه وبیانیه ونامه های متعدد اعتراض خود را به گوش مقامات هالنداز جمله پارلمان هالند  ومجامع بین المللی،کمیساریهای ملل متحد در امور پناهندگان،شعبه عفو بین الملل در هالندو سایر نهاد های حقوق بشر رسانیده است،16سال حالت انتظار وبی سرنوشتی شدید ترین مجازاتی است از آنچه که آنها بدون دلیل وحکم محکمه متهم شناخته شده اند.این مطلب به کشور هالند صرف یک مثل است،در حا لیکه در تمام کشور های اروپائی به شکل از اشکال این عمل جریان دارد،که انعکاس آنرادر اکثر رسانه هاوزمانه های مختلف دیده وخوانده ایم.  

- درقسمتی ازماده بیست ویکم این اعلامیه آمده است که"اساس ومنشأ قدرت حکومت اراده مردم است این اراده باید بوسیله انتخاباتی بر گزار گردد که از روی صد اقت و بطور ادواری صورت می پذیرد......." این مسأله که اساس منشأقدرت حکومت اراده مردم است یک واقیعت است اما صرفا" درحرف نه در عمل بسیاربه مشکل میتوان از کشوری سخن گفت:که در آن اراده مردم در قدرت حکومت تمثیل شده باشد.در بسیاری از کشورها گروه ها،باندها ،دسته ها ،مشت از افراد مافیای مواد مخدربالای ملت های مظلوم ورنجدیده فرمانروائی می کنند.افتضاح اخیر انتخابات شورای نمایندگان مردم افغانستان"ولسی جرگه"نشان داد که تا چه حد تقلب ،دست بازی،عدم صداقت وشفافیت در این پروسه وجود داشته،کمیسیون نام نهاد انتخابات آرای مردم را در نظر نگرفته رای نمایندگان واقعی مردم را تقلب نموده ویا باطل اعلان نموده است. قرار اظهارات مردم که درچند روز اعتراضات خیابانی مطرح کردند کرسی های پارلمان را گروه ها و دسته های معین قدرت با مفاهمه قبلی میان خود تقسیم نموده اند.این یک نمونه ای از انتخابات در افغانستان ،که تحت اراده کشور های متمدن و ملل متحد صورت گرفته است.علاوه بر این میتوان اینوع تقلبات رابا اشکال مدرن آن در سر زمینهای مدرن نیز مشاهده کرد.

-در ماده بیست وسوم این اعلامیه گفته شده که"هرکس حق کار دارد و کار خود را میتواند آزادانه انتخاب نماید . شرایط منصفانه و رضایت بخش برای کار خواستار باشد
و در مقابل کار مساوی اجرت مساوی دریافت کند.......ودر مقابل بیکاری مورد حمایت واقع شود".در حا لیکه گلو با لیزم جهانی به صورت وحشتناک و ظالمانه برای تسلط بر ثروت اندوزی هر چه بیشتر در حا ل بلعیدن جهان است،چگونه میتوان به این خواستهای انسانی دست یازید. واژه معروف استثماریا بهره کشی دیگر کارا نیست زیرا مناسبات وبرخورد ها در امور کار ،وسایل کار، تقسیم کار ،پرداخت مزد در بدل کار ،وبیکاری از حدودو ثغور مناسبات قرن بیستم فرا تر رفته و خیلی ظالمانه در حرکت است.حتی امروز در بسیاری از کشورهای متمدن و ثروتمند بالای مردم کار داو طلبانه اجباری بدون پرداخت مزد و کاملا" رایگان تحمیل میگرددو ملیونها تن بدون کدام حمایت مادی از بیکاری رنج می برند ودر فقر و تنگدستی وتگدی زندگی میکنند.

درموادبیست وپنجم وبیست و ششم این اعلامیه خا طرنشان گردیده که "......هر کس حق داردکه در مواقع بیکاری و بیماری و نقض عضو ،بیوه گی ،پیری ویادر تمام موارد دیگر که وسایل امرار معاش او از دست رفته باشد ،از شرایط آبرو مندانه زندگی بر خوردار شود......مادران وکودکان حق دارندکه از کمک و مراقبت مخصوصی بهره مند شوند....هر کس حق دارد که از آموزش وپرورش بهره مند شود،آموزش و پرورش تا تعلیمات ابتدائی باید مجانی باشد.

بیش از یک ملیارد انسان در جهان در فقر و گرسنگی به سر می برند،بیکاری به یک معضل عموم جهانی مبدل شده و بیشتر بار آن بدوش شانه های جوانان سنگینی میکند اکثر این جوانان بنا بر عدم اشتغال ومصروفیت کاری مبتلابه مواد مخدر ،وامراض روانی شده اند،فریاد معلولین،بیوه گان،کودکان یتیم،باز ماندگان جنگها ،بیماران ودر ماندگان بگوش کس نمیرسد.در بسیاری از کشورها مادران هنگام بار داری از مواظبت حد اقل صحی برخور دار نیستندو اکثریت آنها حین زایمان تلف میشوند.بسیاری از کودکان در کشور های فقیر بنا به نا توانی وعدم دسترسی از تعلیمات حد اقل ابتدائی محروم اند،تعدادی از این کودکان به کارهای شاقه مصروف بوده، تعدادی به مواد مخدر محتاط بوده،واز تعدادی هم استفاده های جنسی صورت می گیرد،بدینترتیب با گذشت زمان به  تعداد کود کان بیسواد افزود بعمل میآید.اکثراطفال،مادران،وجوانان از فقر غذائی وگرسنگی آنی و یابتدریج جا نهای خود را از دست میدهند،که این لکه ننگی است بدامان بشریت.در حالیکه کشور های پر طمع مبالغ گزافی راکه میتواند همه این گرسنه گان را از فقر و بیسوادی بکشد به بهانه دفا ع از خود صرف تسلیحات ووسایل نظامی تعرضی مینمایند.

خلاصه ونتیجه اینکه، هر گاه ساز مان ملل متحد وکمسیو ن حقوق بشر آن همان طوریکه در مقدمه اعلامیه حقوق بشر تذ کر بعمل آمده،در جهت تحقق آن گامهای جدی و عملی بگذارند،به یقین که مردمان جهان در آرامش کامل زندگی خواهند کرد،همه در فضای صلح،برادری،برابری،سعادت،خوشبختی،با صحت و سلا متی وآزادی های بشری ،عاری از هر نوع تشویش،افسردگی ،فقر،گرسنگی ،خشونت ،تعصب و حق تلفی،بهره کشی ،ظلم واستبداد،بی عدالتی،تجاوز،جنگ وخونریزی خواهد بود.تحقق این داعیه زمانی میسراست که همه مردمان روی زمین بخصوص جوانان آگاه وبشردوست در هر کجائی که موقیعت دارند برای عملی نمودن این اعلامیه تلاش و مبارزه نمایند.

به همین آرزو مندی که روزی فرا برسد تا این اعلامیه در عمل تحقق پذیرد،نسلهای آینده دگرمصائیب وآلام گذشتگان شا نرا نه چشندونه بینند،دگرکودکان در فقر و تنگدستی بزرگ نشوند،دگر بمباردمانهاشهرهاو قریه ها راویران نکند ومادران در سوزجگر گوشه های شان ماتم نکنند ودر جهان انسانیت،عدالت،وبرابری تحقق یابد به این بحث پایان میبخشم.

 

 

+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

 

 

 

به ادامه نوشتار قبلی بیمورد نخواهد بود تا بطور اختصاصی روی اعلا میه جهانی حقوق بشر که یکی از موارد و اسناد معتبر ملل متحد است نیز تماس گر فته شود .

هما نطور یکه خوا نند گان گرامی در جر یان هستند ، در جمع وظایف شورای اقتصا د- ی ، اجتما عی ساز مان ملل متحد ، کمسیونی تحت نام حقوق بشر نیز تأ سیس گردید که بعدأ ملل متحد تصمیم گرفت تا حقوق و آ زاد یهای اساسی بشری را ذر یعه یک سند بینن المللی تشخیص،تعین،وتثبیت نماید تا برای همه ملتها قابل قبول و اجرا باشد.بد ینو سیله – پیش برد انجام این کار را بعهده کمسیون حقوق بشر گذاشت،کمسیون مذکور در سال    - 1948م آغاز به کار کرد و بعد از تد قیق ومطا لعات در زمینه لا یحه ای را که با طرح یک مقدمه و 30ماده بود به مجمع عمومی سازمان ملل متحد که در پا ریس تشکیل شده بود تقدیم نمود که مورد تأیدو تصویب شرکت کنندگان مجمع عمومی سازمان ملل متحد – قرار گرفت وطی اعلا میه ای به نشر رسید. 

متن اعلا میه جهانی حقوق بشر

مقدمه:

از آ نجا ئیکه شنا خت حیثیت ذاتی کلیه اعضای خا نواده بشری وحقوق یکسان وغیز قابل انتقال آنان اساس آزادی وعدالت و صلح را در جهان تشکیل میدهد و از این جهت که عدم شناسائی و تحقیر حقوق بشر منتهی به اعمال وحشیانه گردیده است و روح -  بشریت را به ا عصیان وا داشته وظهوردنیائی که در آن افراد بشر در بیان عقیده ای آزاد وفارغ از ترس و فقر باشد بالا ترین آمال بشر اعلام شده.

از آنجا ئیکه اساسأ حقوق انسان را باید با وضع و اجرای قانون حمایت کرد ، تا بشر بعنوان آخرین علاج به قیام وفشار مجبور نشود، از آنجائیکه اساسأ لازم است انکشاف روابط دوستانه میان ملل مورد تشویق قرار بگیرد ، از آنجائیکه مردم ملل متحد ایمان خود را نسبت به حقوق اساسی بشر و مقام و ارزش فرد انسانی و تساوی حقو ق مرد وزن مجددأ در منشور اعلام کرده اند و تصمیم راسخ گرفته اند که به پیشرفت اجتماعی کمک کنند و در محیطی آزاد ، وضع زندگی بهتری بوجود آورند ،از آنجائیکه دولتهای عضو متعهد شده اند که احترام جهانی و رعایت واقعی بشر و آزادیهای سیاسی را با همکاری سازمان ملل متحد تأمین کنند ، لذا مجمع عمومی این اعلامیه جهانی حقوق بشر را آرمان مشترکی برای تمام مردم وکلیه ملل جهان اعلام میکند ، تا جمیع افراد ،و همه ارگان اجتماع بشری این اعلا میه را دائمأ در نظرداشته باشند و تلاش کنند که بوسیله  - تعمیم تعلیم و تربیت احترام این حقوق وآزادیها توسعه یابد.

ماده اول- تمام افرادبشر آزاد به دنیا میآ یند واز لحاظ حیثیت وحقوق باهم برابر اند .همه دارای عقل ووجدان می باشند،و باید نسبت به یکدیگر با روح برادری رفتار کنند.
ماده دوم- هرکس میتواند بدون هیچگونه تمایز مخصو صأاز حیث نژاد،رنگ،جنس،زبان،مذهب، عقیده سیاسی،یا هر عقیده دیگر و همچنین ملیت، وضع – اجتماعی،ثروت ،ولادت یا هر مو قیعت دیگر از تمام حقوق و کلیه آزادیهای که در اعلا میه حاضر ذکر شده است بهره مند گردد.بعلاوه هیچ تبعیضی بعمل نخواهد آمد که مبتنی بر وضع سیاسی واداری وقضائی یا بین المللی کشور ویا سر زمینی باشد که شخص به آن تعلق دارد .خواه این کشور مستقل باشد خواه تحت قیمو میت یا غیر خود مختار یا حا کمیت آن به شکل محدود باشد.

ماده سوم- هر کس حق زندگی ،آزادی و امنیت شخصی دارد.

ماده چهارم- احدی را نمیتوان در بردگی نگاه داشت ،وداد و ستد بردگان به هر شکلی که باشد ممنوع است.

ماده پنجم- احدی را نمیتوان تحت شکنجه یا مجازات یا رفتاری قرار داد که ظالمانه یا بر خلاف انسانیت وشعور بشری باشد.

ماده ششم- هر کس حق دارد که شخصیت حقوقی او در همه جا بعنوان یک انسان در –مقابل قانون شناخته شود .

ماده هفتم- همه در برابر قانون مساوی هستندوحق دارند بدون تبعیض و بالسویه از حمایت قانون بر خوردارشوند،همه حق دارند در مقابل هر تبعیضی که ناقض اعلامیه  حاضر باشد و علیه هر تحریکی برای چنین تبعیضی به عمل آید،بطور مساوی ازحمایت قانون بهره مند شوند .

ماده هشتم- در برابر اعما ل که حقوق اساسی فرد را مورد تجاوز قرار دهد و آن حقوق بوسیله قانون اساسی یا قانون دیگری برای او شنا خته شده باشد . هر کس حق رجوع به محا کم ملی صالحه را دارد .

ماده نهم – احدی را نمیتوان خود سرانه ،توقیف یا حبس یا تبعید کرد .

ماده دهم – هر کس با مساوات کامل حق دارد ،که دعوایش بوسیله داد گاه مستقل و بیطر فی منصفا نه و علنا رسیدگی شود و چنین دادگائی باید در باره حقوق و الزامات او با هر اتهام جز ئی که به او تو جیه پیدا کرده باشد ،اتخاذ تصمیم بنما ید.

ماده یاز دهم – هر کس که متهم به جرمی باشد بی گناه شنا خته خواهد شد ،تا وقتی که جریان یک دعوای عمو می که در آن کلیه تضمین های لازم برای دفاع او تأ مین شده باشد تقصیر او قانونأ تثبیت و مسلم گردد.هیچکس برای انجام یا عدم انجام عملی که در مو قع ار تکاب آن عمل به مو جب حق ملی یا بین المللی جرم شناخته نمی شده ، محکوم ومجازات نخواهد شد ، بهمین طریق هیچ مجازاتی شدید تر از آنچه که در مو قع ارتکاب جرم بدان تعلق میگرفت ،در باره احدی اعمال نخواهد شد .

ماده دوازدهم- هیچکس نباید در زندگی خصوصی خود ،امور خانوادگی،اقامتگاه ، مکاتبات، مورد مداخله خود سرانه دیگران وا قع شود و نباید شرافت و اسم و رسمش  - مورد حمله قرار بگیرد هر کس حق دارد در مقابل اینگونه مداخلات و حملات مورد حمایت قانون قرار بگیرد.

ماده سیزد ئهم – هر کس حق دارد،در داخل هر کشوری آزدانه رفت و آمد کند و محل اقامت خود را انتخاب نماید ،و هر کس حق دارد هر کشوری از جمله کشور خود را ترک کند یا به کشور خود باز گردد.

ماده چهاردهم – هر کس حق دارد ،در برابر تعقیب و شکنجه و آزار ،پناهگاهی جستجو کند ودر کشور دیگری پناه اختیار نماید. در موردی که تعقیب او مبتنی به جرائم عمومی وغیر سیاسی یا رفتار های مخالف با اصول و مقاصد ملل متحد باشد، آن شخص نمی تواند از این حق استفاده کند.

ماده پانزدهم – هر کس حق دارد که دارای تا بیعت باشد ،احدی را نمی توان خود سرانه از تابیعت خود یا از حق تغیر تابیعت محروم کرد.

ماده شانزدهم – هر زن و مرد با لغی حق دارند بی هیچگونه محدودیت از نظر نژاد،ملیت تابیعت یا مذ هب با یکد یگر ازدواج کنند و تشکیل خانواده بدهند . در تمام مدت زنا شوئی وهنگام انحلال وجدائی  زن وشوهر در کلیه امور مربوط به ازدواج دارای حق مساوی هستند .

ازدواج باید آزادانه وبا رضایت کامل زن و مرد واقع شود،خانواده رکن طبیعی و اساسی اجتماع است و حق دارد از حمایت جامعه و دولت بهره مند شود.

ماده هفدهم – هر شخص بطور انفرادی یا جمعی حق مالکیت دارد،احدی را نمی توان خود سرانه از حق مالکیت محروم نمود.

ماده هیجدهم – هر کس حق دارد که از آزادی فکر ،وجدان،مذ هب بهره مند شود ،این حق متضمن آزادی تغیر مذهب ،یا عقیده وهمچنین متضمن اظهار عقیده و ایمان می باشد ونیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است. هر کس میتواند از این حقوق انفرادی یا جمعی بطور خصوصی و یا عمومی بر خوردار باشد.

ماده نو زدهم -  هر کس حق آزادی عقیده و بیان دارد و این حق شامل آنست که از داشتن عقاید بیم واضطرابی نداشته باشد ، و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن به تمایل وسایل ممکن و دور از ملاظات مرزی آزاد باشد.

ماده بیستم – هر کس حق داردآزادانه مجامع وجمعیت های مسالمت آمیز تشکیل دهد ، هچکس را نمیتوان مجبور به شرکت در اجتماعات نمود .

ماده بیست و یکم – هر کس حق دارد ،در اداره امور عمومی کشور خود ،خواه مستقیمأ وخواه با وساطت نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده اند شرکت جوید .هر کس حق دارد با شرایط مساوی به مشاغل عمومی کشور بر گزیده شود. اساس و منشا قدرت حکومت اراده مردم است این اراده باید بوسیله انتخاباتی  بر گذار گردد که از روی صداقت و بطور ادواری صورت می پذیرد. انتخابات باید عمومی وبا رعایت مساوات باشد و با

رای مخفی یا طریقه ای نظیر آن انجام گیرد که آزادی رای را تأمین کند.

ما ده بیست و دوم – هر کس بعنوان عضو اجتماع حق امنیت اجتماعی  دارد .مجاز است که بوسیله مساعی ملی و همکاری بین المللی حقوق اقتصادی ،اجتماعی ،فرهنگی خود را که لاز مه مقام و رشد آزادانه شخصیت اوست ،با رعایت تشکیلات و منافع مخصوص هر کشور بدست آورد.

ماده بیست و سوم-  هر کس حق داردکار کند . کار خود را آزادانه انتخاب نماید. شرایط منصفانه و رضایت بخشی برای کار خواستار باشد. ودر مقابل بیکاری مورد حمایت واقع شود.

همه حق دارند که بدون هیچ تعبیضی در مقابل کار مساوی اجرت مساوی در یافت کنند. هر کس که کار میکند ،به مزد منصفا نه ای ذ یحق می شود که زندگی او و خا نواده را مطابق شون انسانی تأ مین کند،و آن رادر صورت لزوم با نوع وسایل دیگر حمایت اجتماعی تکمیل نماید. هر کس حق دارد که برای دفاع از منافع خود ، با دیگران اتحادیه تشکیل دهد و در اتحادیه هانیز شرکت نماید.

ماده بیست و چهارم – هر کس حق استراحت و فرا غت و تفر یح دارد،و بخصوص به محدودیت معمول سا عات کار و مرخصی های ادواری با اخذ حقوق ذیحق میباشد.

ماده بیست و پنجم -  هر کس حق دارد که سطح زندگی وسلا مت و رفاه خود وخانواده اش را از حیث خوراک و مسکن و مراقبت های طبی و خدمات لازم اجتماعی تأمین کند

وهمچنین حق دارد که در مواقع بیکاری و بیماری و نقض عضو ،بیوه گی ،پیری یا در تمام موارد دیگر به علل خارج از اراده انسان که وسایل امرار معاش او از دست رفته باشد ،از شرایط آبرو مندانه زندگی بر خور دار شود.

مادران و کو دکان حق دارند که از کمک ومراقبت مخصوصی بهره مند شوند ،کودکان چه بر اثر ازدواج و چه بدون ازدواج بدنیا آمده باشند،حق دارند که همه از یک نوع حمایت اجتماعی بر خوردار شوند.

ماده بیست وششم-  هر کس حق دارد که از آموزش وپرورش بهره مند شود. آموزش وپرورش لا اقل تا حدودی که مربوط به تعلیمات ابتدائی و اساسی است باید مجانی باشد.آموزش ابتدائی ،اجباری است. آموزش حرفه ای باید عمو میت پیدا کند و آموزش عالی باید با شرایط تساوی کامل بروی همه باز باشد تا همه بر حسب استعداد های خود از آن بهره مند شوند.

آمو زش و پرورش باید طوری هدایت شود که شخصیت انسانی هر کس را به حد کا مل رشد دهد و احترام به حقوق و آزادیهای بشری را تقویت کند.آموزش وپرورش باید حسن تفاهم ،گذشت و احترام به عقاید مخالف و دوستی بین تمام ملل و جمعیت های نژادی یا مذهبی و هم چنین توسعه فعالیتهای ملل متحد را در راه حفظ صلح تسهیل نماید.پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش فرزندان خود نسبت به دیگران الویت دارند.

ماده بیست و هفتم – هر کس حق دارد ،آزادانه در زندگی فرهنگی و اجتما عی شر کت کند،از فنون و هنر ها بهره مند شود، ودر پیشرفت علمی و فواید آن سهیم باشد . هر کس حق دارد که از حمایت معنوی و آثار علمی ، فر هنگی ،یا هنری خود بر خوردار گردد.

ماده بیست و هشتم – هر کس حق دارد ،بر قراری نظمی را بخواهد که از لحاظ اجتماعی و بین المللی حقوق و آزادیهای را که در این اعلامیه ذکر گردیده، تأمین و آنهارا به مورد عمل گذارد.

ماده بیست ونهم – هر کس در مقابل جامعه وظیفه دارد ( که رشد آزاد و کامل شخصیت ا ورا میسر میسازد) هر کس در اجرای حقوق و استفاده از آزادی های خود فقط تابع محدودیت هائی است که بوسیله قانون منحصرأ به منظور تأمین شناسائی و مراعات حقوق و آزادیهای دیگران و برای رعایت مقتضیات صحیح اخلا قی و نظم عمو می و رفاه همگانی در شرایط یک جامعه دموکراتیک وضع گردیده است .این حقوق و
آزادیهادرهیچ موردی نمی تواند بر خلاف مقاصد اصول ملل متحد اجرا گر دد.

ماده سیهم- هچ یک از مقررات اعلامیه حاضر نباید طوری تفسیرشود که متضمن حقی برای دولت یا جمعیتی یا فردی باشد که به موجب آن بتواندهر یک از حقوق و آزادیهای مندرج در اعلامیه را از بین ببرد ،یا در آن راه فعالیتی بکنند.

این اعلامیه اهمیت جهانی دارد ،زیرا تمام کشور های جهان مکلف به اجرای مواد این اعلامیه هستند. خصوصیت بارز این سند ، جهانی بودن حقوق،و مشترک بودن سر نوشت ا نسانها در برابر جق استفاده از آزادی میبا شد.

قابل تذکر است که در تهیه ،تنظیم،و تدوین این اعلامیه مساعی زیادی بخرچ داده شده تا تمامی موارد،و شا خص های زندگی بشری را که در حیات اجتما عی انسانها لازم است انعکاس دهد، اما سوال در اینجاست که آیا کشورهای عضو ملل متحد بخصوص کشور های مقتدر جهان به مفاد این اعلامیه توجه دارند و ارزشی قایل اند و یا خیر ؟

- برخلاف بند اول این اعلامیه که همه را دارای عقل و وجدان دانسته، وازرفتار با روح برادری سخن گفته ،من و شما شاهدیم که عقل ووجدان حاکمان کشور های مقتدر و قدرتمندان زر وزور در جوامع بشری ،اعمال خشن و ضد انسانی و جنایات نا بخشودنی که امرو ز انجام میپذیرددر پذیرش عقل ووجدان سالم بشری نمی گنجد،در بسیاری از کشور های غربی آنهائیکه بنابر مجبوریت های متعدد تابیعت دومی را کسب نموده اند وسا ل هاست در این کشورها زیست مینمایند تا هنوز عناصر بیگانه اند . در بسیاری از کشورها رفتار انسانها نسبت بیکدیگر و رفتار دولتمداران به مردمان و ملتها نه تنها با روح برادری استوار نیست بلکه در بسیاری از مواقع با خشونت ،خصو مت تعصب ،بد بینی ،حق تلفی ، و بی عدالتی توأم است.

این بحث ادامه دارد...

 

 


بالا
 
بازگشت