سنجرغفاری
در استقبال سال 2011
بدون شک هر آغازی را انجامی است و هر استقبالی را پیام و امید های که مردم افغانستان لذت خوبی هارا نه از آغاز و نه در استقبالی نصیب گردیده اند . سالیان مصیبت با ر با همه مشقت هایش بالای کشور ومردم ما تحمیل گردید . در آغاز و انجام هر سال عیسوی مردم ما این شعارهارا در استقبال گرفتند ( برگشت صلح ، اعمار مجدد، ختم جنگ ، اشتی ملی ، ختم خشونت ها ) بد بختانه این جملات گوش خراش را نیز با پذیرش هزاران مصیبت دیگر شنیدند ( رهبران جهای ، رهبران طالبان ، متحدین و شوراهای نا م نهاد صلح ، نابودی کامل تروریزم ومواد مخدر ، طالبان والقاعده ) که بسیار گران برای مردم وکشور ما تمام گردید .بر علاوه وظایفی را جامعه جهانی همه ساله پیش روی خویش قرار دادند و برای مردم کشور ما چون ضرب زبانی همه رهبران شان چنین قرائت مینمایند . ( با ورود نیروهای نظامی و حضور ما در افغانستان ومنطقه تروریزم به وحشت افتیده همراه با مافیای بین المللی و رهبران القاعده ، و کشور های که حامی تروریزم هستند حتمی نابود میشوند . ما در این جنگ موفق هستیم وهیچگاهی با این تروریستان کنار نمی آ یم . یا تسلیم شوند ویا نابود میگردند . ما برای سعادت ونجات مردم افغان آمده ایم در تهد خویش باقی میمانیم . ) بر علاوه این شعار ها گوش مردم ما از شنیدن نام رهبران و عاملات بد بختی ها ، قوماندانان مختلف و چهره های تحمیلی و خونبار، مسًولین نابکار و ادامه بازی شطرنج روی سرنوشت کشور و حیات سیاسی ، نظامی ، اقتصاد شکسته و ناهنجار با موجودیت قوت های غارتگر داخلی و حمایت کننده گان خارجی شان در ادامه عملیات های خفاش گونه نظامیان طالب و خارجی ها خیلی ها خسته و ناراحت میباشند . یک اطمینان امید واعتماد به آینده از گفتار مُسولین داخلی و بین المللی در بوجود آمدن یک اطمینان واعتبار جهت عملی بودن اهداف و عملکرد های حکومت و جامعه جهانی برای مردم ما نسبت به حال و اینده وجود ندارد و سال 2011نیز همانند آغاز2000و سالیان 1995 ظهور، وروی صحنه سیاسی و سپردن سرنوشت کشور ومردم افغانستان به دست طالبان در این سال دور از امکان نخواهد بود . سال 2010 دشوارترین سال برای کشور ومردم مابود . انتخابات ریاست جمهوری ، انتخابات پارلمانی ، تدویر جرگه صلح ، اعلام مصالحه با طالبان ، ادامه بازی شطرنج امریکا با حکومت کابل ، بازدید های غیر مترقبه تیکه داران جنگ در افغانستان ومنطقه از مرکز وولایات کشور ما بصورت غیر مترقبه ، شب گردی ها وشب پروازی های رئیس جمهور اوباما ، به افغانستان هنگامی که مردم ما در خواب بودند . چونکه بیداری این ملت را هرگز روادار نیستند . عملیات ها و انتقام جوئی های طالبان به خواست پاکستان از نقش همکاری کشوردوست هند در آرامش و ثبات درکشور ما به وسیله انفجارات خونین و عملیات چریکی انتحاری در مقابل سفارت هند درکابل و حملات بالای ارگ ریاست جمهوری و نقاط کلیدی پایتخت کشور ، حملات بالای کاروان های متحدین درکابل و ولایات کشور منجمله انفجار در مقابل سفارت المان و قطار وسایط نظامیان ناروی ، هالند ، فرانسه ، انگلیس ، و ترور مقامات دولتی بشمول والیان چند ولایت و معاون ریاست عمومی امنیت ملی کشور ، تطبیق اهداف وخواست ای . اس . ای پاکستان در وجود برکناری رئیس عمومی امنیت ملی و وزیر داخله کشور قبل از باز دید رئیس استخبارات و لوی درستیز قوت های نظامی پاکستان از افغانستان ، پخش اکاذیب و جعلیات جهت تغیر و فریب ذهنیت های عامه مردم افغانستان بخاطر پیش برد اهداف اینده امریکا و پاکستان و ناتو در منطقه به وسیله ویکی لیکس افتیده از قمر جاسوسی امریکا در کشور ما ، تغیر و تعین مهره های جدید جهت پیش برد اهداف مشخص درمنطقه درسطح سیاسی و نظامی به وسیله ساز مان جاسوسی امریکا در افغانستان تحت پوشش استراتیژی جدید اوباما ، افزایش قوت های نظامی امریکا ، کشانیدن ناامنی ها بسوی شمال و شمال غرب کشور ، پیش برد کمپاین سیاسی و اقتصادی با کشور های همسایه و منطقه منجمله با فدراتیف روسیه و جمهوری اسلامی ایران و کشور چین ، خموشی گزینی و با احتیاط گذشتن از مقابل پاکستان همانند سالیان قبل ، انتقام گیری از مردم ملکی و بی دفاع ما به وسیله بمباران ها و تلاشی منازل شان از طرف شب و ادامه سگ بازی ها با مردم محلات هنگام دخول به منازل شان و صدها مصیبت دیگر طی سال 2010 بر کشور ومردم ما تحمیل گردید . حادثات خونین ولایا ت کندوز ، هلمند ، کندهار ، جلال آباد ، عزنی ، دای زنگی ، لغمان ، نورستان ، کنرهار و سایر نقاط کشور باعث خشم رئیس جمهور کشور و مردم بیچاره ما گردید که در گام نخست با بی احتنائی ها ی نظامیان امریکا ئی پاسخ داده میشد و در نهایت امر صرف با معذرت خواستن همراه با قربانیان حادثه موضوع به خاک سپرده شده است . از ادامه حالات یک واقعیت استحصال میگردد. آن عبارت از این که مردم افغانستان فدای خواست کشور های جهان باید گردد. بخا طر این که اختیار خانه ما بدست دیگران است . چیزی که برای ما بیشتر درسال 2010 مصیبت بار و اسفنا کتر از حملات انتحاری وخونین بود گرایشات قومی ، سمتی ، ملیت پرستی ، ولایات بازی ، میان ما به خصوص روشنفکران به یک مریضی سرطانی در داخل و خارج از کشور مبد ل گردیده است .اعما ل و کار کرد های یکعده از روشنفکران ما در خارج از کشور همانند تفنگ بدستان و تاریک اندیشان در داخل افغانستان خطرناکتر است . سال 2010 سال شکست روشنفکران افغان در همه عرصه های حیات سیاسی و اجتماعی پس از ناکامی شان در بوجود آوردن یک اتحاد مشترک عاری از تعصبات ملی و قومی ، سیاسی در انتخابات پارلمانی کشور برجسته گردید . برعلاوه طی یک دهه حضور نظامیان بیش از چهل کشور جهان می بایست روشنفکران در کشور ما به محور عمده تصمیم گیری روی تعین سرنوشت سیاسی ، اقتصادی ، نظامی کشور شان مبدل میگردید . برعکس جامعه جهانی نیروهای ضد روشنفکری را رشد و به محور عمده تصمیم گیری ها روی سر نوشت مردم وکشور ما انتخاب نموده اند . روحانیون مترقی ، بزرگان قومی ، نیز برای جامعه جهانی موثریت شان را در یک اتحاد و تصمیم قاطع و مشترک ملی با روشنفکران کشور نتوانستند بوجود بیاورند . پس میدان را برای تاریک اندیشان قرن بنا بر ادامه نفاق میان همدیگر باز نگهداشته . امید ی جهت بر گشت ثبا ت و امنیت در سال 2011در سرزمین افغانان بعید به نظر میرسد . ادامه پروژه سازی های سیاسی ، نظامی و اقتصادی امریکا و متحدین در کشور ما ومنطقه به قوت اش باقی میماند . جنگ ها تشدید گردیده . کشور پاکستان در کام طالب سازی ، نظامی گرائی و جنگ فرو میرود . در سال 2011 بحران داخلی کشور های ایران ، روسیه فدراتیف ، جمهوریت های آسیای میانه و منا طق قفقاز ، کشور چین را تهدید مینماید . طغیان طبعیت همانند سال 2010 جهان را چون سازمان سیا در کام خشونت ها وحوادث می کشاند . این انسان های بیچاره و محتاج است که در کام این ناملایمات حیات خویش را قربان مینمایند . مگر قربانی بیشتر را مردم افغانستان پرداخته و می پردازد به دلیل این که اتفاق نداریم آخرین روز های سال 2010 را با همه خوبی ها وناملایمات اش به تاریخ می سپاریم . صفحه جدید ، پاره نخست سال 2011 را با قوت ، قدرت ، و مهجزه الهی برای انسان و بشریت مترقی عاری از همه ناملایمات سال پار از بارگاه ایزد منان ارزومند هستم .سال 2011عیسوی به همه مردمان جهان مبارک
سنجر غفاری
25 دسامبر 2010 مسکو