طنز

به قلم نوقانچی

 

 

سیمینار تحقیقی و پژوهشی در شفافیت چالش های ابعاد هنری پست مدرنیسم ........................

 

ریس : عجله کنید ، معاون صاحبان گرامی ، وقت کم داریم . تمام کمک ها را دیگران می گیرند . آخر بخش بازسازی فرهنگی هم مهم است ، بجنبید که فرصت اندک است .

معاو ن اول : ریس صاحب هرقدر فکر کردم و کتابخانه هاراگشتم  ، نه از زنده ها کسی را پیدا کردم و نه ا زمرده ها که برایش محفل بگیریم یا سیمینار یا .... برای همه ی شان در  این مدت گرفتیم و خلاص شده .  

معاو ن دوم : من هم هر قدر فکرکردم  و پالیدم ،  نیافتم

ریس : از خارج رفته ها دعوت کنیم .

معاون اول : جناب ریس صاحب،  کسی نمانده .

معاون دوم : من یک فکر دارم ، یک سیمینار دایر می کنیم تحت عنوان « ابعاد هنر پست مدرنیسم و هنر فلکلور در گستره ی هنر های حمامی و کیسه مالی »  که فضل خدا هیچ کس تا کنون متوجه این گپ مهم نشده  است .

ریس : خوب گفتی ها ، ابعاد هنر پست مدرنیسم و هنر فلکلور در ... در چه گفتی  ؟

معاون اول : ها در گستره ی هنر های حمامی و کیسه مالی ... واقعا یک سوژه منحصر به فرد است . خوب است که دیگران متوجه نشده اند  . یک چیزی اضافه کنم که باید بگوییم سیمینار تحقیقی و پژوهشی در چالش به ابعاد هنر پست مدرنیسم و .....

ریس : ها خوب شد گفتی . من هم دنبال همین لغت چالش می گشتم که امروز ها بسیار مد شده است ، مانند پپسی کولا.

اما یک لغت دیگر هم است آن را هم اضافه کنیم در همین عنوان خوب است ، صبر کنید یادم بیاید ....

معاون دوم : منظورتان شفافیت است ها ها ؟

ریس : آفرین شفافیت  این را هم اضافه کنید که تکمیل شود .

معاون اول : خو ب  پس من این جا نوشتم . عنوان این طور می شود :

« سیمینار تحقیقی و پژوهشی در شفافیت چالش های ابعاد هنری پست مدرنیسم و هنر فلکلور در گستره ی هنر های حمامی و کیسه مالی »

ریس : واه واه ، دست تان درد نکند  ، حالا یک چیزی شد . دیگر دست به کار شوید مسوده را بنویسید که برویم از پروژه دفاع کنیم و فوند مصرفش را بگیریم درمسوده بنویسید که دراین سیمینار از دانشمندان و فرهنیگیان دعوت می شود تا مقالات تحقیقی و پژوهشی شان را  بنویسند و بخوانند . یگان نفر را ازخارج هم دعوت کنید که برای پروژه موثر واقع می شود . آخر ببینید که دیگران چشم پت چور می کنند . خو ما خو یک کار فرهنگی می کنیم که ماندگار است و تاریخ می سازیم و فرهنگ . نی این که ماننددیگران پول هارا بکشیم به خاطر ساختن مکتب و پل و صبایش مکتب و پل ها خراب می شوند و پول ها به هدر می رود . هشتاد فیصد پول مصارف آن هار ا ظالمها می خورند و می روند . کار فرهنگی مهم است . کارقلم وکارفکری و کارفرهنگی قدر می شود . بد بخت ملتی که قدر فرهنگ خویش نداند .چند قران از این پول های باد آورده درجیب قلم بدستان ما هم می رود ، ثواب دارد . دست به کار شوید که بسیار وقت تیر شده که هیچ برنامه نداشتیم .

معاون اول : مقالات باید این گونه نام داشته باشند . من از چندتایش نام می گیرم که مهم است و حتمی است . هنر پست مدرنیسم حمامی ها در راستای تروریزم

دوم : کیسه مالان و حمامیان و خشونت علیه زنان و حقوق بشر

سوم : نقش حمام ها در مبارزه علیه مواد مخدر به ویژه گولخی یان

چهارم : چالش ها برای بیرون رفت از شفافیت هنر کلاسیک به سوی هنری شدن انتخابات در آینده

پنجم : دموکراسی و آزادی بیان د رهنر حمامی ها و کیسه مالان

ریس : بسیار خوب  ، این کلمات که نباشند خو نمی توانیم پروژه را پاس کنیم .   ازگپ زیاد بهتراست دست به کار شویم

معاو ن ها  : خیر ما می رویم که مسوده ی پروژه را نوشته کنیم .

***

در این بخش ریس خارجی ترجمان و همان سه کرکتر قبلی حضور دارند

ترجمان : ای سید...... یس .... خمامس ایند کیسه مالان ... پاست مدرنیسم  ایند فللکور .... یس ....

ریس می گوید  که پروژه شما بسیار مصرف دارد . ما فعلا فوند نداریم .

ریس : بگویید که این بسیار مهم است . خیر باشد ، یک کاری بکنید که نه سیخ بسوزد و نه کباب

ترجمان : ای سید .... امپورتنت ایز ... ناوو سیخ ناوو کیباب ...

ریس می گوید که هشتاد هزار دولار کفایت می کند ؟

ریس با خنده : هه این پروژه ی بزرگ واین پول کم بگو ناو ناو ، ما سه نفرهستیم ، تری پیرسون ... واره نمی کند ، یک کاری کنید که هم به شماهم  واره دار باشد و هم برای ما . اخر دراین پروژه هرچه است . هنر فلکلور ، پست مدرنیسم ، شفافیت ، چالش ها ، انتخابات ، خشونت علیه زنان ، حقوق بشر ، مبارزه علیه مواد مخدر ، دموکراسی ، آزادی بیان ...

ترجمان : ای سید .... وی آر تری پیرسون ، ناووو واره ... دیس ایز ون کلتوری پروگرامس ... فلکلور، پاست مدرنیسم ...

.... ریس می گوید یک کاری می کنیم ... آی نو ، شما آدم های خوبی هستید که دلسوزی به فرهنگ تان دارید ، برای ما افتخار .... پنج لک درست است سه لک از شما سه نفر ، دولک برای ما می ماند ، بسیار نوو واره برای ما خو خیر است . به شما که کار فرهنگی می کنید واره کند خوب است ...

معاون اول : به خیال من کم است ، ما مجبور پول سالون بدهیم ، یک عصریه تیار کنیم ، به هر کسی که مقاله می خواند ، حق الزحمه بدهیم ، یک گروه هنری دعوت کنیم و و یک چندتا بوتل هم .... و چند تا تحفه برای کسانی که زحمت کشیده اند . ما در نظر داریم یک  دو دانشمند همین عرصه را ا زخارج هم دعوت کنیم صاحب ....

ریس : بلی بلی من هم می خواستم همین را بگویم . نوو اینهاف  نو  این هاف ...

ترجمان : هییی سییید  نوو این هاف  بیکاز ... وی ....

ریس می گوید مصرف را کم کنید به خودتان بیشتر می ماند. عصریه را یک چای وکلچه بگیرید . به جای حق الزحمه  به مقاله خوان ها یک یک دسته گل بدهید .... برای فرهنگیان گل ارزش بیشتر از پول را دارد .... گروه  هنری مشهور را دعوت نکنید  ....  حالا هرکس یک تبله  ویک هارمونیه دارد ، شوقی ها پیدا می شوند که بدون پول هم برای شما بدرنگانند .... بوتل که سه تا من برای شما تحفه می دهم ... از خارج دعوت کنید ... اما مصرفش را بلند بنویسید .... من هوکی می کنم . ناوو پروبلم ....

حالا امضا می کنیم  پیلیز ....

ریس : پلیز ...

ترجمان : دی سییید  تشکر تنکیو ... ریس از شما هم تشکر می کند  ،از این خدمات ارزنده ی شما .... به خاطر بازسازی ملک و فرهنگ تان .... برای شما تقدیر نامه هم لازم ... ریس می گوید برای شما تقدیر نامه با مکافات نقدی پیشنهاد می کند ...

خوب ، عنوان سیمینار ؟ بسیار عالیست .... یک کلمه ی دیگر اضافه کنید ، یک لک دیگر من می توانم اضافه کنم ... باز سازی  بازسازی ....  « سیمینار تحقیقی و پژوهشی در شفافیت چالش های ابعاد هنری پست مدرنیسم و هنر فلکلور در گستره ی هنر های حمامی وباز سازی  کیسه مالی »

ریس و معاونان : عالی شد  ،عالی شد  ، یک لک دیگر ....

ترجمان : دی سیید ... گود گود  ، ....  ریس می گوید ... این لک آخر هم بین ما فیفتی فیفتی ... پنج تقسیم ... حالا پروژه تکمیل

نو پروبلم ؟

همه : نو پروبلم  ...

همه : « سیمینار تحقیقی و پژوهشی در شفافیت چالش های ابعاد هنری پست مدرنیسم و هنر فلکلور در گستره ی هنر های حمامی وباز سازی  کیسه مالی »

ریس خارجی : سیم نر تکیکی  ووپگویشی  تر شف .... گود گود

همه : گود گود

معاون اول : خیر ببینید ریس صاحب ، حالا رستورانت بچه ها د رجرمنی د وتا می شود

معاون دوم : حالا من هم د ردوبی می توانم یک خانه بخرم ...

ریس : ازمن پرسان کنید ، مرکز تجارتی پسرم در نیویارک  حالا دیگر گود گود گود می شود ... زنده باد بازسازی !

معاونان : زنده باد ، زنده باد بازسازی  !!

 

  

 


بالا
 
بازگشت