ا.پولاد
احمدی نژاد
با ایــــــــــرا ن،
کلتور، تاریخ، زبان و
افغانستـــــــــــــــــــــــا ن
روز چهارشنبه نزدهم اسفند(حوت) رئیس جمهور ایران آقای احمدی نژاد در کابل توقف و سخنرانی مختصری داشت. سخنرانی اودر بسا موارد خوب و مورد تائید افغانها قرار گرفت. چه خوب است مروری بر بعضی ازنکته های سخنرانی ایشان مکث نمائیم. آنها بحق گفتند که:" دشمن ما یعنی افغانیها و ایرانیها یکی است. " همچنان فرمودند که : " امریکا درافغانستان دوگانه عمل می دارد و درپی منافع خویش است." بسیار مناسب میبود اگر میگفت (غرب، امریکا ، درمجموع کشور هائی که ناتو از منافع شان دفاع میدارد دوگانه عمل میدارند و آنها به بهانه تعقیب تروریزم در پی خواسته های دیگری اند.) . ما همه با شما موافقیم ولی با وجود این موافقت ما در جال منافقت بمشکل میتوانیم دوست را از دشمن فرق نمائیم. دشمن دشمن است و ما از او بنا بر خاصیت شرفی خود گله نداریم . خاصیت همه آزمندان همین است. اما مارا دوستانی درمعامله سربازاری گذاشته است که ازان ناراضیم.
ما شرقیها در مجموع و بخصوص درکلتوردوکشورافغانستان و ایران که سالها نه بلکه قرنها تاریخ، تمدن، ادبیات و فرهنـــــگ مشترک داشته ایم کوتا ترین راه تفهیم مطالب توسط شعر و ابیات دومصرعی یا یک مصرعی به همدیگر مان توضیح شده است.
ز دوستان دو رنگم همیشه دل تنگم فدای همت دشمن شوم که یکرنگ است
فکر میکنم با همین فرد مقصد خود را بشما خوب توضیح کرده باشم و ضرورت به این نمی ماند که دراطراف آن تبصره کنم. اما آنچه قابل نوشتن است توضیح دورنگی هاست که آنرا نه با شعر، نه با ضرب المثل و نه با تمثیل میتوان به دورنگ فهماند. بازی و تقلب را میتوان روبا رو وصرییح بیان کرد. نه با کنایه و گلایه.
اگر شما سمت پاکستان را جهت منافع دور تان که آنهم بدست آوردن یک قسمتی از این خاک و استفاده از منابع طبیعی آن بشکل یک مستعمره در نظرداشتید تضمین نمیکردید. حال ما بدامان دشمن نمی افتادیم. امروز هم شما بازی دورنگ را با ما بکارمیبرید مگر باید صریح گفت که با این همه نا جوانمردی هائی که شما با این مردم و مرزبوم کردید باز هم ما ، البته مردم، نه حکومات و آنانیکه در لباس مجبوریت سیاست میکنند و مجبور اند بشما اطمینانها بدهند اما در عمل یک گام هم نمیتوانند پلان ناتووغربی ها را به میل شما و یا خود تغیر بدهند. با شما هستیم. هرگام به پیش نهادن شما را منتظریم. ما قدم به قدم اعمال آزمندانه وکثیف انگلیس ، امریکا و دیگر کشور های غربی را زیر نظر داریم. و در موقع مناسب آنها را درمحاصره پلان های شوم خود شان حلقه آویز خواهیم کرد. این اراده مردم است نه یک شخص بنام نویسنده مضمون. اما حالا من مینویسم. این همان مردمی است که شما در زمستان سرد و پر از برف خود و اولاد های شانرا در دشت های سرد پر از یخ و برف سرزمین اشغال شده افغانستان با هزاران درد و رنج ریختید و کمترین امکان زندگی شانرا که همه دست آورد رنج خود شان بود از اوشان گرفتید. همان هائی که شما دورریختید، برادران، خواهران، مادران، پدران ، دوستان و همبستگان همین مردمی بودند که امروز بنام هم فرهنگ و همزبان از داعیه شما با سپر نمودن گوشت و پوست خود در مقابل بم ها و سلاح های مرکبار نا تو ایستاده اند. آنها نمیگذارند تا ناتو چنان پایگاهی را اعمار کند که جلو رشد کشور برادر و هم زبان ایران را بگیرد. اینها آن طالبان پاکستانی و یا بنده شده آی اس آی نیستد بلکه مردم عادی زجر دیده از شما هستند که کمر به این همت بسته اند. این اولین بار در تاریخ نیست که چنین راه را مردم کوهی این سرزمین بر میگزینند درتاریخ بارها تکرار شده است که یکی از آنها را بشما یاد آور میشوم. سال یکهزارو یکصد و یک هجری شمسی را (1722 ) در تاریخ ایران ورق بزنید. بعد از هشت ماه محاصره، شاه حسین صفوی برای تسلیمی حاضر شد.(این جنگ و مجبور ساختن شاه حسین صفوی نه به مقصد کشور گشائی بلکه بنا به تنفر مردم از او به راه افتاده بود . ) شاه بیست و پنح ساله افغان (که آنزمان بنام افغان یاد نمیشد) فاتح میدان به استقبال تسلیم شاهی میرفت که سی سال سلطنت کرده بود. هرچه بود از خود بود بنا بران شاه بیست وپنج ساله بعوض غرور و تکبر فاتح بودن به پیشواز شاه مغلوب برفت و او را پدر خطاب کرد. تا آنجا شاه حسین تحت تا ثیر این جوان قرار گرفت که بدست خود تاج خود را بر سرش نهاد و تبریک گفت. سند 21 سپتمبر1723 بیستویکم شهریور سال یکهزارویکصدودوهجری شمسی را به امضای شاه طهماسب با روسها بخوانید. وقتی شاه طهماسب از پشتیبانی مردم ایران مایوس گردید سرزمین ایران را در بدل اخراج شاه محمود از ایران به ترکها و روسها به بیع و شرا نشست. درحالیکه محمود با مشوره مردم ایران رجوع نمود. درگیری های شاه محمود وشاه اشرف هرآنچه بود به ضرر خاک ایران تمام نشد. بر علاوه که به ضرر ایران تمام نشد بلکه دسایس فروش خاک های ایران به ترک ها و روسها گرفته شد. یعنی درسال 1726 دربین راه اصفهان شاه اشرف هوتکی سپاه عظیم ترک را که به اشتهای تصرف خاک های ایران از هر گونه پیمان دوستی و اسلامی سرباز زده بود تار و مار نموده و شکست چنان لشکر مجهز و با قدرت را با سپاه محدود ازنگاه وسایل و کمیت تنها به همکاری مردم ایران بدست آورد. باز هم دشمنی ترک ها را برای ایران بجا نگذاشت و دست دوستی با وجود غلبه بر ترک های متجاوز را پیشه کرد. ورود راشد پادشاه را بحیث سفیر دولت ترک به دربارشاه هوتکیان ایران مطالعه بفرمائید. روسها که بنا به قرارداد شاه طهماسب خود را مالک بسا سرزمینهای شمال ایران فکر میکرد در اثر شکست ( جنرال ارلوف) در مقابل قوای (سیدال خان قوماندان جنگی شاه اشرف هوتکی) مجبور به معاهده و موافقت نامة شد که مرز های طرفین را باید محترم بشمارند. (معاهده فوریه سال 1729 را مطالعه بفرمائید که درشهر رشت ازجانب نمایندگان شاه اشرف ونمایندگان پتر دوم امضا شده است.) در بدل این همه تلفات و زحماتیکه شا اشرف و دیگر مردان این سرزمین کوهی متحمل شدند چه حاصلی را از سرزمین ایران برای خود کمائی کردند؟ دقیق که هیچ. پس اینها چرا به این کار ها دست زدند؟ برای اینکه زبان ، تاریح، فرهنگ و زندگی مشترک و با تفاهم درطول تاریخ داشته و خود را از همد گر جدا نمی دانستند درحالیکه گرگان و نادر افشار با اینکه مسلم و ترک بودند این دلسوزی را برای خاک ایران نداشتند.
اما شما که امروز از نعمت نفت ماشاء اله برخوردار هستید و چشم حسود تان را ما درجهان کور میخواهیم، چطور بخود حق دادید تا برادران گرسنه، درمانده، زجرکشیده، آواره تا نرا با فرزندان کوچگ و کهن سالان شان دردشت های یخبندان وپرازبرف به مرگ تدریجی سوق دهید. آنهم برای دل خوشی یک بیشرفی که ازدورطوق لعنت انگلیسی اش بشما چشمک میزند. با این درایت و هوشیاری ای که شما در سیاست جهانی از خود به نمایش میگذارید حیف میدانم اگز زر خریدگان انگلیس را که درهر موقعیتی رنگ عوض میکنند نشناسید. درتجارت خریدار بیشتر مطیع فروشنده است. احتیاج به عبور پایپ لاین گاز و بنزین شما هرکشوریست. ولو اینکه با او صراحت سیاسی داشته باشد و یا بخاطر شان دوستان تانرا قربانی دهید. امروز هزاران نفر از اهل تشیع در پاکستان در معرض خطر است . آیا علت آنرا مخالفت مذهبی میدانید؟ اگر چنین فکر کنید بسیار اشتباه است، زیرا این کار انگلیس و گماشتگان آنها در چوکات آی اس آی و احزاب تروریستی تشکیل شده از جانب همان کشور ابلیس است تا جهان اسلام را در تشنج نگه داشته و مقاصد خود را به پیش ببرند. این ریگیها، ملاعمرها، طیبه ها ، القاعده ها و جیشها را کی بوجود آورده است؟ برای بوجود آوردن آنها از کدام ارگانها و شعب سیاسی استفاده بعمل میآید؟ چرا مورد حملات شان ایران، افغانستان و هند است؟ این تب دیرینه انگلیس است. درین روزهائی که هند با گام های وسیع بسوی خود کفائی و قدرت میرود، چین میرود که به یک ابر قدرت میدل گردد و ایران قدرت خود را به نمایش میگذارد شدت آن تب با لا گرفته است. حتی به هذیان گفتن آنها بقه های بی عقل عربستان سعودی هم میخندد.
هزارها ماین وسایط نقلیه، زرهی و غیره سابقه روسی توسط امریکا وانگلیس از مصر ودیگر کشورهائیکه که امروز با امریکا و انگلیس ارتباط دارند وسابقه با شوروی قرار داداسلحه داشتند خریده شده و در جنگهای افغانستان ازطرف طالبان استفاده میشود به نمایش گذاشته نمیشود اما ماین های ساخت ایران پی هم مورد تبصره تمام رسانه های وابسته به این کشورها است. پلیس دموکراسی و حقوق بشر تنها درهای ایران، چین، کوبا، کوریای شمالی ، ونیزویلا و دیگر کشورهای مخالف سیاست امریکا را میشناسد. آدرس اسرائیل ، عربستان سعودی، پاکستان و دیگر کشور های وابسته به انگلیس و امریکا را بلد نیست. در چنین شرایط مغلق جهانی دوستان و دشمنان درست و عمیق بررسی و تحلیل باید گردد.
اگر ما تنها ایران را در کنار خود داشتیم امکان آن نمیبود که طالب پنج سال یا بیشتر ازان درین سرزمین حکمروائی میکرد و سبب قتل هزاران نفر بنام غیر متشرع، شیعه و سنی درین سرزمین میگردید. آنهم به فرمان انگلیس و گماشتگان منطقوی آنها.
پس این شما بودید که سبب کشاندن پای امریکا، انگلیس و ناتو درین سرزمین شدید. مردمی که از ظلم ووحشت طالبان آنهم بنام خدا و اسلام به ستوه آمده بودند چاره ای نداشتند بجز اینکه همان بمباردمان بیرحمانه امریکا را بپذیرند و از وحشت طالبی دمــی به راحت بگذرانند. وقتی دوستی در غرقاب دست دوست خود را رها کند ناچار بر هر علف هزره ای غریق اعتماد میکند. اگر نجا ت یابد یا نیابد در لبانش همان تکیه کلام نقش میبندد که (زدوستان دو رنگم همیشه دل تنگم – فدای همت دشمن شوم که یک رنگ است.)
حال بر میگردیم بر گفته های وزیر دفاع امریکا که ایران در افغانستان بازی دوگانه را انجام میدهد.
شما تا حال جند ماین و چند سلاحی را به نمایش گذاشته اید که تا هنوز ما افغانها از صحت و سقم ادعای شما حالی نشده ایم، دستگاه های جاسوسی شما در طول تاریخ به سرحدی دروغ گفته و خیانت ها را به ملل جهان روا داشته اند که با این سرو و صدا ها نمیتوانید دیگر نان را درین داش بپذید. آری داش سوزان است اما عمق نهاد گندیده شما آنقدر تعفن دارد که شعله ها یا سوزندگی داش را از خاطر هر زجر کشیده ای از دست شما میرباید. شما با این جملات دروغ و کلمات فریبنده نمیتوانید باردیگر مارا بفریبید. ایران بازی دوگانه میکند، یعنی به طالبان و هم حکومت و مردم افغانستان کمک مینماید. این طالبان کهنه و دوران سنگ را کدام کشور خائنی به این سر زمین تحمل کرد؟ پس آوردن، از بین بردن و احیای دوباره آن شیطانی شیطانها ست. وقتی جامعة شیطان را شناخت دیگر فریب اورا نمیخورد. شاید برایش عمو باجی بگوید اما دل افکارش به او میفهماند که این همان دروغ بافی است که در مرگ افراد، کلتور و آرامش جامعه ما با هزاران حیله دست زده است. شما طالیان را آوردید. بتهای بامیان مارا که نشانه قدامت تاریخی ما بود از بین بردید، اعضای بدن اولاد ها و خانواده های ما را در بازار تجارتی خود به فروش رسا ندید، ریشه های تاک ها ، بته های کیمیاوی، پسته ، بادام ودرختان میوه دارما را کشیده وسوختید. موزیم منحصر به کشورما را که با وجود کوچکی غنای تاریخی داشت خراب و زینت دهنده خانه نوکران تان ساختید. اردوی منظم و شجاع مارا از بنیاد ویران کردید. یوارانیم کشور مارا در زرادخانه پاکستان به سلاح اتمی تبدیل و نام آنرا به دزدی یک جاهل مطلق بنام عبدالقدیر به حکو مت دست نشانده تان پاکستان تفویض کردید. زمرد مارا غارت و در بدل نام کمک را، برای صفوف آدمکشان حرفه ای ساخته خود تان نهادید. فضای صاف و صحی کشور مارا با استعمال مواد کیمیاوی خود مریض و علیل ساختید، امروز که امروز است بنام تعقیب القاعده و تروریستان و اشتباه عملیاتی مردم مارا قتل عام میکنید. بارها و به مراتب شنیده اید که حکومت پاکستان در تمام ادعاهای خود علط و دروغگو است. اما بازهم مسامحه نموده برایش ملیارد ها دالر کمک مینمائید. طالیان غیر از پاکستانیها و افراد خریده شده پاکستان کسان دیگر نیستند. اما شما با علم به این موضوع به پاکستان کمک مینمائید تا آنها را تقویه و برای جنگیدن در مقابل شما بفرستد تا شما بودن خود را درین سرزمین توجیح کنید. هشت سال روزگزرانی شما فقط برای اینست که فرصت مناسب بدست آودرده و بر ایران یورش ببرید. این آرمان را به گور خواهید برد. این حقیقت است که صدام حسین ظالم و دهشت افگن در بین مردم کشور خود بود. اما عاملین عربستان سعودی بارها بارها از وی وحشی تر و درنده تراست، اما آنها سگان گوش به فرمان شماست. به این لحاظ است که بعوض عربستان سعودی عراق، ایران و کوریای شمالی محور شرارت میگردد. کشوریکه بدون تحمل و تعمق فقط برای نمایش و جهان ترسانی بیست ملیون انسان دو شهر متمدن جهان را برای صد سال اززندگی محروم کرد قابل اعتماد و حاکم بر خود است و حق داشتن سلاح ذروی را دارد، اما کشورهای با تحمل وسنجیده برای اینکه فرمان بردارآن کشور زورگو و پلیس جهانی نیست حق داشتن سلاح ذروی را ندارد. کجای گفته های شما راست است؟ یک گام شما به درستی نهاده نشده است. اسرائیل را شما مجهز کردید تا منافع شما را درکشور های نفت خیز شرقمیانه تضمین و تأ مین کند. پاکستان را بحیث کشور وحشت انگیز بین هند، ایران و افغانستان نگه میدارید. این طفلان حرامی خودرا به سرحدی دوست میدارید که صد ها بار کارهای احمقانه شانرا با ویتوی خود از سرزنش کشورهای جهان دورکرده اید. پس شما چطور بخود حق میدهید تا بازی دوگانه را به دیگران نسبت دهید. مصدق، میلوسوویچ و سران کشورهای خورد وکوچک افریفا را که میل استفاده نفت شانرا دارید در محاکمات نمایشی و فرمایشی خود با آنکه از آ نها سندی مبنی بر خیانت نیافتید بنام خود کشی به قتل رساندید. ازسبب محاکمه یکنفر سگ زنجیری تان بنا اریل شارون یک محکمه راکه جراات کرده بود نام نسل کش را به او نسبت داده و مورد پیگرد قرار دهند از بیخ وریشه برکندید. دزدیدن مخالفین نظر خود را از جاده ها و هوتل های اروپائی بیشرمانه پیش بردید تا رسوائی شما به جهان سرایت کرد، اما با زور و تهدید صدا هارا خاموش کردید. و مثل این هزاران نا بکاری های دیگر که هزاران مرتبه ضد بشری و دور از انسانیت است و هزاران دکتاتوری و اعمال ضد بشری ای را که شما به دیگران نسبت میدهید در وجود خود تان بوده و است چطور توجیه میکنید؟
آنها هر آنچه میکنند به خیانت ها وگناهان شما نمیرسد. شما کارهائی میکنید که کارهای آنها غلام غلام کارهای شماست. پس دست ازین دسیسه سازی بردارید جهانیان خوب به طرز خرام شما بلد اند.
شما را به وجدان ناپاک تان قسم تا چه وقت مردم و کشور فقیرمارا فریب میدهید؟ آیا نمیشود دست از سر کشورهای بیچاره جهان بردارید؟
بالا
بازگشت