نجیب الله عظیمی

 

پلان صلح کرزی ، نهادن گردن به خواست ای، اس، ای پاکستان، طالبان و القاعده، برسمیت شناختن سیاست های اعراب مرتجع( پدران فنودامنتالیزم) در منطقه، ناکامی ناتو در مبارزه با ترویزیم و فرار بی آبرو امریکا و انگلیس از افغانستان!

 

 

قرار است به تاریخ 28 ماه جنوری در کنفرانس لندن از طرف حامد کرزی پلان صلح افغانستان ارائه شود.

 

پلان کرزی:

بر اساس این پروگرام، در مرحله اول، برای طالبان پایین رتبه و آنهایی که توسط انگیزه های پولی تحریک شده اند، زمینه کار و تعلیم مهیا می گردد، مشروط بر اینکه سلاح هایشان را بر زمین به گذارند و از خشونت دست بکشند. بعنوان بخش دیگری از پلان، دادن پستهای سیاسی به رهبران و قوماندانان بلندپایه طالبان و یا دادن پناهندگی در یک کشور سوم (به گمان اغلب عربستان سعودی) و حتی حذف نام آنها از لیست سیاه . مشروط بر اینکه سلاح های شان را بر زمین به گذارند و روابط شانرا با القاعده قطع کنند و از قانون اساسی افغانستان حمایت نمایند. برای طالبان کهن سال، پول تقاعدی یا یک نمره زمین داده می شود، و بخش نهایی قریه جاتی که در آن مردم از جنگ دست به کشند، کمکهای انکشافی دریافت میدارند.

 

 

انگلیسها و امریکائیان در جستجوی منافع شان:

طوریکه روزانه از سخنان وزرا، مشاوران و دیپلوماتان بلند پایه، نماینده گان  ملل متحد و جنرالان  نیرو های ائتلاف بین المللی شنیده می شود ، آنها بعد از هشت سال جنگ، براین باور رسیده اند، که مذاکره و راه حل سیاسی یگانه راه حل مشکل افغانستان می باشد. آنها برای تعویض اوضاع فعلی در افغانستان، اکنون از سیاست دو جانبه یعنی افزایش موقتی نیروهای نظامی و دادن امتیازات فراوان به مخالفین نظامی و سیاسی شان حمایت می کنند. آنها منحیث کمک دهندگان بین المللی برای تخصیص دادن صدها میلیون دالر و پوند آمادگی می گیرند.

 

هموطنان عزیز به این نکات توجه جدی نماید!

 

چرا طالبان!؟

ـ چرا طالبان باید نسبت به سایر گروه های نظامی و سیاسی دیگر در داخل و خارج کشور تفاوت و فرقی داشته باشند، هر گونه معامله و رفتاری که با سایر گروه های دیگر صورت می گیرد با طالبان نیز باید صورت گیرد!

ـ  چرا طالبان باید برای یک دولت منتخب و برحال پیش شرط به گذارند؟

ـ چرا به آنها باید امتیازی بیشتر نسبت به دیگران قایل گردید؟

ـ چرا طالبان باید برای مذاکرات پیش شرط  داشته باشند؟

ـ طالبان بااین پیش شرط شان می خواهند، شرایط شانرا حتی قبل از آغاز مذاکرات بالای دولت به قبولانند؟

 

طالبان ممثل خواستها و آرزو های کشور های بیگانه گان در کشوری ما می باشند:

ـ طرح چنین پیش شرط ها  طرح کشور های حمایه کننده و سپوت کنندهء آنها می باشد؟

ـ طالبان اصلآ از جانب کشور های دور و نزدیک (عربی و آسیایی منطقه ، مخصوصآ پاکستان) سپوت، هدایت و رهبری گردیده و می گردند؟

ـ طرح، تقاضا و پیش شرط های آنها نیز طرح ها و پیش شرط های کشور تقویه کننده و حمایه کنندهء آنها می باشند؟

ـ هرگونه طرح و پیش شرط آنها، خواست و تقاضای کشوری رهبری کنندهء آنها را انعکاس میدهد؟

ـ جواب مثبت به هرگونه خواست آنها خلاف منافع و مصالح ملی بوده و باعث انعکاسات منفی و عکس العمل های غیری قابل پیش بینی در داخل کشور گردیده و حتی می تواند باعث بی ثباتی در کشور گردد.

ـ با آنهای که از جانب کشور های اجنبی و بیگانه هدایت و رهبری میگردند،  نباید خلاف منافع ملی مذاکره و مفاهمهء صورت گیرد؟

ـ تقاضا و پیش شرط های طالبان برای اکثریت قابل ملاحظهء از ساکننان کشور غیری قابل قبول و پذیرش بوده . تقاضا و پیش شرط های آنها با خواست و عنعنات مردم اصیل افغانستان در مغایرت کامل و مطلق قرار دارند.

ـ دولت افغانستان و نیرو های نظامی و سیاسی آن باید این را دانسته و درک نمایند، که طالبان همین اکنون خودی آنها با  سپوت گران سابق شان و نیرو های نظامی آن کشورهای که به آنجا پناه برده اند معضله دارند، دیگر وقت برای پیش شرط گذاشتن برای طالبان نباید وجود داشته باشد.

ـ دولت های حمایه گر و سپوت کنندهء طالبان نیز مقابل جامعهء جهانی و به خصوص امریکا تعهداتی دارند که باید به آنها عمل نمایند؟

ـ دوران اغوا و فریب و تعقیب سیاستهای  دو گانه و دو رنگه  برای دولت های حمایه کننده طالبان نیز گذشته است.

ـ برای امریکا و متحدان آنها نیز امروز تثبیت گردیده، که طالبان در کجا اقامه داشته و از کجا بالای نظامیان آنها حملات شان را سازمان می دهند؟

 

تناقص و عدم یگانه گی در خواست های طالبان:

ـ طالبان همین اکنون متشکل از چند دسته و گروپ می باشند.

ـ طالبان میان خود وحدت و یگانه گی ندارند.

ـ طالبان اهداف متفاوت دارند.

ـ گروهء از آنها می خواهند دولتی مطابق به شریعت اسلامی را احیا نموده و ایجاد نمایند.

ـ گروهء دیگری از آنها می خواهند، که نیرو های خارجی از افغانستان خارج گردند.

ـ یک گروهء از آنها همین اکنون مسلحانه علیه حاکمیت در پاکستان مبارزه می نماید.

ـ گروهء دیگری ازآنها درپاکستان دعوا برای اتونومی در وزیرستان داشته و به خاطری آن می جنگند.

ـ گروهء دیگری از آنها در اثری موافقت نامه با دولت پاکستان همین اکنون آزادی های نسبی را در مناطقی سرحدی بدست آورده اند و به آن راضی بوده و برای بقای آن می جنگند.

ـ گروهء دیگری از آنها صرف سربازان جنگ بوده و برای آنها تامین صلح اصلآ مفهومی ندارد.

ـ گروهء دیگری از آنها متشکل از جوانان و نوجوانانی اند، که از کشور های مختلف عربی و آسیایی غرض تحصیلات مذهبی و نظامی به آنجا آمده اند، که وقتآ فوقتآ با طالبان غرض کسب تجارب جنگی به جبهات می آیند و پس می روند.

ـ طالبان متشکل از چند گروه(عربی، پاکستانی، افغانی، چیچیچنی و غیره کشور های جنوب شرق آسیایی) بوده و می باشند.

ـ طالبان امروز دیگر جزی از القاعده بوده و القاعده جزی از طالبان می باشند. در این موضوع نباید شکی را به خود راه داد. مرکز آنها همین کویتهء پاکستان می باشد.

ـ طالبان نه تنها از جانب گروه های ردیکال و اسلامی پاکستانی و عربی شستشوی مغزی می شوند، بلکه اداراهء استخبارات پاکستان نیز  بالای آنها پلان های دور نگرانهء شانرا تطبیق و عملی می نمایند.

 

طالبان پلانی برای ترقی و تحول ندارند:

ـ طالبان دارای کدام پلان و هدف معین برای کشور و کشور داری نبوده و نیستند.

ـ طالبان تاکنون نتوانسته اند، کدام پروگرامی معینی اصلاحی شان را در اختیاری سایر گروه های خویش نیز قرار داده و بگذارند.

ـ طالبان تاکنون نه توانسته اند به تثبیت برسانند، که مانند یگ گروهء سیاسی برای کشور و کشورداری ترقی و تعالی می خواهند.

ـ با این طالبان که ما امروز سر و کار داریم با آن طالبان که در کابل به قدرت رسانیده شدند فرق فراوان وجود دارند.

ـ طالبان در کابل تلویزیون را حلق آویز نمودند و کست ها را نابود نمودند، و زنان را با چوب و دنده لت و کوب می نمودند.

ـ همین طالبان پاکستانی امروز در پاکستان زنان را می گذارند، که با چادر گشت و گذار نمایند.

ـ  همین طالبان امروز در پاکستان از همه وسایل تخنیکی برای تبلیغات شان استفاده می نمایند.

ـ طالبان امروز در پاکستان حتی از انترنت، رادیو و تلویزیون و دی وی دی استفادهء وسیع می نمایند.

 

دولت ها در افغانستان باید پاسبان هویت و غرور ملی مردمان خویش گردند:

ـ هر کشوری از هویت ملی غرور و خصوصیت های ملی و عنعنوی خود را دارد، نباید به خواست غیری قابل پذیرش گروهء نظامی و عقب گرای که از جانب کشور های بیگانه هدایت و رهبری میگردند لبیک گفته و گردن نهاند.

ـ فراخوانی طالبان برای مذاکره و ارائهء پلانی صلح برای آنها تلاشی است، که از سوی بیرونی ها خصوصآ (پاکستان و عربستان) دیکته مى شود و یک پدیده افغانی نیست.

 

نتیجهء آخر:

دولت ها در افغانستان از چند سده به اینطرف مبدل به ساحهء تطبیق خواست ها ، عملیات و نیاز های دولت ها و کشور های دور و نزدیک پر قدرت و ابر قدرت های همسایه و جهان حریص و متعرض سرمایه گردیده که نتایج آنرا امروز ما همه مشاهده می نمایم.

ـ شیرازهء دولت ملی از هم گسیخته و پاشانیده شده است.

ـ اردوی ملی نابود گردانیده شده و کشور حتی زمانی بدست گروه های مذهبی منقسم گردانیده شد و جوی های خون در این کشور جاری گردانیده شد.

ـ ملیت های مختلف مردم افغانستان مانند بیگانگان به جان هم افتاده و اگر از این تراژیدی جلو گیری به عمل نیاید، تباهی بی پایان دامنگیری این مردم مظلوم خواهد گردید.

ـ افغانستان همین اکنون تبدیل به مرکز تولید وصدور مواد مخدر گردیده است.

ـ افغانستان یک معضله برای جهان گردیده است.

ـ افغانستان امروز به ناحق (از دست همین مداخلات بیگانگان) مرکز تهدید برای جهان متمدن محاسبه می گردد.

 

هموطنان عزیز!

برای خنثی سازی این پلان شوم در هر نکتهء دنیا که قرار دارید، آواز اعتراض همه گانی تانرا علیهء این پلان به اصطلاح صلح که اصل گردن نهادن به خواست آی اس ای پاکستان و اعراب مرتجع می باشد بلند نموده و به پا خیزید!

تا از این هم دیرتر نشده، جلو این بازیهای خانمان سوز برای افغانها و پروسهء تباه کنندهء آن برای افغانستان به گیرید.

 

ارسالی نجیب الله عظیمی                                                                    

 

                                                                                       


بالا
 
بازگشت