داکتر ثنا نیکپی

 

 

نوزدهم دسمبر 2009

 

درونی کردن فساد در افغانستان  

 

Internalization of corruption in Afghanistan

 

 

اگر  شیوه های کار کشور های سلطه جو را در طول تاریخ مطالعه کنیم، طرز عملکرد آنها به مرور زمان از یک مداخله علنی در امور کشور های زیر تسلط، به شیوه های موشگافانه تبدیل شده است. یعنی آنها بعد از مداخله علنی عملکرد شان را باطنی می سازند. باطنی ساختن به مفهوم اجرای عملی که ظاهر  و باطن آن از هم متفاوت یا برعکس یکدیگر باشد. بطور مثال، با فریاد دفاع از حقوق زن، قوانین و  نهادهای را ایجاد می نمایند که موجب شدیدترین تخلفات حقوق زنان شده و زنان را از  همه امورات زندگی دور نگهمیدارند، و یا همزمان با برافراشتن بیرق حقوق بشر، ناقضان حقوق بشر  را حمایت، تقویت و به قدرت می رسانند ، ویا بنام مبازره با تروریزم و مواد مخدر، باعث رشد آنها می شوند.

درونی ساختن عبارت از دروغ و تقلب گسترده و پلان شده است که اجرای آن توسط نهاد های بزرگ، پردرامد ، مسلکی صورت می گیرد. باطنی ساختن موضوع بسیار پیچیده است که به پژوهش های زیاد ضرورت دارد. می خواهم از هزاران یکی را برگزیده و در باره این مساله اندکی مکث نمایم. من ماه گذشته در مقاله خود بنام «شیوه های کار «دولت جهانی» در افغانستان»  فساد را در جمع شیوه های کار دولت جهانی بررسی کرده ام. حالا می بینم که تقلب کاران و مفسدین  بزرگ جهان، الگو های کاری خود شان را با دیده درایی بنام مردم افغانستان می نویسند.  با این تکتیک آنها می خواهند فساد را در افغانستان باطنی بسازند.

قرار مشاهده و مطالعه شخصی ام، سرنوشت فساد در افغانستان در سه مرحله شکل گرفته و تکمیل شده است.

مرحله اول تشکیل مکانیزم فساد و تقلب که از جانب نهاد های بین المللی که همه آنها از یک دست محکم اداره می شوند، در افغانستان ترویج گردیده و با نهاد های افغانی که ساختة دست خود آنها بوده در تشریک مساعی قرار داده شده، تا میکانیزم ملی و بین المللی فساد را ایجاد نمایند.  به باور من دوره های اداره موقت بن، حکومت انتقالی و چند سال اول حکومت گویا انتخابی، دوره های هسته گذاری، شکلگیری و تکمیل میکانیزم فساد بوده است.

مرحله دوم از دو سال اخیر دوره اول دولت «انتخابی» شروع شد که بارزترین علامه آن تبلیغات گسترده رسانه های غربی در افشای فساد بود. آنها با این کار توانستند ذهنیت عامه جهان را  به «ناتوانی» مردم افغانستان در ساختن دولت متقاعد و موجودیت اداره خارجی در افغانستان را حتمی و ضروری تبلیغ نمایند.

مرحله سوم، مخفی سازی ، درونی ساختن فساد بود که با وارد کردن فشار های پی در پی از جانب رهبران دست اول کشور های غربی، بویژه از طرف گوردن بروان صدراعظم انگستان، اوباما رییس جمهور و کلینتون وزیر خارجه امریکا  و نهاد های بین المللی از جمله مسوولین سازمان ملل متحد، بالای حامد کرزی و حکومتش آغاز شد. این فشار بزرگ تبلیغاتی که از نقطه نظر لحن به اخطاریه آمرانه به فرد زیر دست مشابه بود، همزمان و گویا از یک مرجع صادر شده باشد، بالای حکومت افغانستان وارد گردید و در رسانه های کشور های غربی بشکل گسترده تبلیغ شد. اگر در سابق مردم عادی کشور های غربی با شنیدن نام افغانستان، تصویر تفنگ، تانک ، زن داخل چادری و خر باردار را مجسم میکردند، حالا فساد و تقلب هم در «صفات» افغانستان در ذهن آنها افزوده شده است.

معطل ساختن معرفی کابینه جدید جز همین باطنی سازی فساد است و همزمان با آن تبلیغ میگردد که  گویا «حامد کرزی بخاطر جلوگیری از مفسدین در تشکیل کابینه جدید زیر فشار جامعه جهانی قرار دارد.»  باید گفت که جامعه جهانی با مصارف گزاف میکانیزم فساد را ساخته است، چطور وسیله یی را که برای پلان دورمدت ساخته است، از دست میدهد.

من مطمین هستم که حالا به بهانه های مشارکت ملی، «وحدت ملی» و مصلحت های دیگر باز هم فساد عمیقتر می شود و همزمان با آن، باطنی ساختن فساد ادامه خواهد داشت. عمیق ساختن فساد یعنی مروج کردن «متاع» صادرشده و تعمیم آن در دولت و جامعه طوریکه به تدریج به جزو فرهنگ مروج تبدیل شود. با باطنی کردن فساد در جامعه افغانی، روند «پاکستانیزه» ساختن افغانستان که از ستراتیژی های مهم انگیس-امریکا در افغانستان است، تکمیل میگردد.

تبلیغات مبارزه با فساد و جلوگیری از آن جز عمیق ساختن و پوشاندن فساد هدفی دیگری ندارد. یکی از تکتیک های باطنی سازی فساد مجازات مفسدین کوچک و آزاد است. با این کار گرداننده های اصلی از فساد حمایت می کنند و مفسدین بزرگ و سازمان یافته هرگز مجازات نمی شوند. آنها ماشین فساد را با نیرومندی و با مصونیتی که دارند به چرخ آورده و از فساد مانند شیوه کار و اداره اقتصاد در افغانستان بهره برداری می کنند.

 

 

 


بالا
 
بازگشت