محمد عوض نبی زاده

 

فاجعه افشار زخم خونین برپیکرتاریخ افغانستان

 

.افغانستان کشوریست که گروههای قومی گوناگون با گرایش های دینی متفاوت- زبان وگویش های محلی مختلف بیش از 150گونه کنارهم گرد آمده اند.ازمناسبات  قبیلوی گرفته تا مدرنترین افراد و خانواده های ممتاز را در بر می گیرندو مردم اینکشور درطول حیات سیاسی ومبارزاتی خویش، مصایب بی شماری راتجربه کرده وحوادث تلخ وخونین راپشت سرگذاشته است،ازرفتن به سیاه چالهای قرون وسطائی،طردوتبعیدوآواره گی ازوطن، برده گی،فرستادن به قربانگاه هاوذبح انسانها،شکنجه وقتل عامهای مکررتوسط جباران تاریخ،که همهءاین‌ها تاریخ غمباریرا برای همه مردم افغانستان و بخصوص  جامعه هزاره ساخته است.ازآنجائیکه مسائل قومي،امري تنش آفرین ميان اقوام گوناگون کشور بوده است.امامردم هزاره که به ستم وتبعیض قومی به مثابهءریشهءتمامی عوامل بیعدالتی درجامعه باورمندند،که تاهنوزستم وسرکوبهای خونین ممتددراو زنده است ودردیکه نسلها بعدهنوزاحساس میکند  که هرفرد هزاره به دادخواهی ستمیکه برنیاکان شان شده و سرزمینهاییکه از نیاکانش غصب گردیده،بر میخیزدو به تمامی شعارهای دروغین واتهامات ضدیت با وحدت ملی و.غیره راپشت پازده و بیباکانه  از آنهاعبور می نماید.تداوم مبارزه براي رسيدن به حقوق انساني و برابر با ديگران ازسوي هزاره ها،سبب شده است تاباگذر زمان،مبارزه براي مرم هزاره به يک سنت نهادينه شده تبديلگرددوشعله هاي آن دراندیشه فردفردشان روشن باقي بماند.و بدین ترتیب مبارزهء دادخواهانهء  تاریخی جامعه هزاره، رادر جايگاه پيش تاز مبارزات آزادي بخش و داد خواهانه کشور قرار داده است.فاجعه افشاردر نوع خود یکی ازخونین ترین وغمبارترین حادثه درتاریخ مبارزات حق طلبانه و داد خواهانه ای مردم هزاره به شمار می رودکه ،این حادثه از نظر زمانی در پایان قرن بیستم رقم  خورد که شعار آزادی و دموکراسی و حقوق بشرهمه جا ی دنیارا فرا گرفته بود،از نظر مکانی درقلب کشور و در معرض دید همه جهانیان اتفاق افتاد و افراد که این جنایت را رقم زدند نیز کسانی بودند که از سنگر جهاد و مبارزه برگشته و همه ای شان مجاهد،عالم و استاد علوم اسلامی می باشند،دولتیکه این جنایترا انجام داده است دیگرهمان نظام های سلطنتی خاندانی نیست که تفکردیکتاتوری واستبدادیرادرخود میداشت،بلکه این حکومت به نام"دولت اسلامی"قلمداد میشد.فاجعه خونین افشار،یادآورتداوم مظلومیت تاریخی مردم هزاره وتکرارجنایت ازسوی دشمنان این مردم است،درایامیکه چهره های خیانت وجنایت همدست شدند واین فاجعه عظیم ودردناکرا آفریدند اندیشهء انحصاروبرتری طلبی، ماهیت قدرت طلبی چهره مخوف ووحشتناک خویشرا تاسرحد جنون سرکشیدن خون انسان هزاره به نمایش گذاشت.فاجعه افشاربایدبه عنوان یکسند جنایت"برای همیشه دربرابرچشم آفرینندگان آن،وسند مظلومیت"مردم هزاره ودرپیش چشم مدعیان حقوق بشر باقی بماند.

.  فاجعه افشار نقطه عطف درتاریخ مبارزات داد خواهانه ء ستم زدائی وعدالت طلبی جامعه هزاره بوده است قتل عام هزاره ها در افشارازبین بردن توانا ئیهای انسانی کشوربود وبه شکل غیرمستقیم تیشه برریشه خویش به حساب میامد.اما خوشبختا نه مردم هزاره ازاین آزمون موفق به درامدندونه تنها حجم حضورش درپایتخت کشورکمتر نشد بلکه چشم گیروبرجسته ترنیز گردید.زیرا این مردم  تحت ستم بعد از قتل عام های دوران امیر خون خوارعبدالرحمن – و دیگر امیران و شاهان جابر و مستبد بازهم با قامت آراسته بزندگی اجتماعی خویش ادامه داده و بطورمسالمت امیز خوا هان همزیستی با اقوام دیگر می باشند.افشار مسلخ و قتلگاه انسانها به جرم هزاره بودن،نمایش صحنه تراژید وخونین درتئاترحاکمیت نوظهوریکه ،پایه های قدرت پوشالی شانرا براستخوان های اجساد انسانِ هزاره استوار ساختند که.آئینه عبرت و انعکاس جنایت بر انسان هزاره که بار سنگین کشتار و نسل کشی و اسارت را در توالی چندین نسل بر پشت شان حمل کرده بود و آرمان عدالت خواهی و آزادی را بمثابه ی یک آرمان محا ل و دست نیافتنی با خویش بگوربرده اند.تا دیگرهزاره ها به جرم هزاره بودن شان معترف گردیده ونگویند که ما درافغانستان اینرامیخواهیم که دیگرهزاره بودن جرم نباشد".هفده سال پیش درهمین روزها قسمتی از غرب شهرکابل درآتش خشم دونان عصرسوخت و اهالی مظلوم درمسلخ های انسان کشی جلادان سربریده شدند. روز خونینی که جامعه زجر کشیده هزاره، صدای گلوله های آتشین زاء، صدای هول وهراس ووحشت، صدای جنگ و نفیر گلوله ها و خمپاره ها، همانند ناقوس مرگ، سینه فضا را درنوردیده و انسان هزاره را در مسلخ افشار قتل عام کردند. تا خاطره نسل کشی سالیان متمادی این قوم برباد رفته را دراذهان تاریخ تداعی کنند میزان سبوعیتی که در افشار صورت گرفت در سده اخیر کشور بیسابقه بوده که طی آن حتی به کودکان شیرخوار چندماهه هم رحم نگردیده  اند وخون شهدای افشار به حماسه ماندگاری برصفحات خونین  تاریخ مردم ما اضافه شده اند. شهدای افشار با مظلومیت سرخ رنگ  برسکوی پیروزی وافتخار، بربلندی زمانه ایستاده  و قاتلان بد نام شان حتی از شنیدن نام افشار وحشت نموده و در برزخ سیاه شب پرستان تاریخ، زندگی جهنمی ولعنت ابدی خلق الله را نصیب شده اند .  گرچه. ظاهرأ مردم افشار شکست خوردند و فاتحین کاذب افشاروقاتلین یکتعداد انسان بی گناه  این پیروزی ظاهریرا بر همدیگر تبریک گفتند.اما لکه های خونی که بردامان این دونان از آن تاریخ بجا ماند تا ابد پاک نخواهند شد. ازبرکت قطرات خونهای گرم و سرخ رنگ شهیدان افشار وحماسه بی بدیل شهدای مقاومت غرب کابل، مزار شریف، بامیان و یکاولنگ، شطی از خون در بستر جاری تاریخ ستم، جریان یافته است که نسل جدید افشارهرساله عزاداران واقعی پدران و برادران شهید شان هستند. افشار اکنون پس ازتطهیر با خون اهالی شهید شده خود ، به کربلای غرب کابل تبدیل شده است . پیگری حقوقی وقضائی عاملین فاجعه افشار خواست برحق و داد خواهانه خانواده های صدمه دیده است.نهاد های مدافع حقوق بشروظیفه مدنی وبشری دارند که هر چه زود ترپرونده این جنایت را به داد گاه ذی صلاح داده وخواستار پیگری آن گردد تا یاد وخاطره آن شهدا برای همیش جاویدانه  باقی بمانند.اکنون،رسالت  روشنفکران وقلم بدستان کشور است که نگذارنداین روزهای .تلخ تاریخی وعبرت انگیز،عمدابه فراموشی سپرده شود. یاد آوری حوادث غیرانسانی که منجربه قتل عام  شهروندان عادی کشور گردیده است,در واقع باز تاب دهنده یک بخش عبرت امیز تاریخ افغانستان می باشد.یاد اوری از فاجعه افشار دامن زدن به حسا سیت های قومی ومذهبی نیست .بلکه با عبرت ازآن دربهبود روابط کمک میکند.رفتن به سوی یک جامعه ازادوعاری ازظلم وستم مستلزم نگاه بازودیدن قضا یااز جهات مثبت ومنفی درجامعه است. امید است که خون آن افراد بی گناه حیات دهنده درخت دوستی وریشه کن کننده نهال دشمنی در میان اقوام گوناگون افغانستان قرار گیرد.

 

-:-رویکرد ها  

سایت نمای نزدیک زیر عنوان بیست و دوم دلو، روز که چهره های  جنایت در افشار همدست شدند نوسنده عبدالعلیم برهان.

  سایت سمنگان  زیر عنوان افشار یادگار خون و آتش نوشته: علی قاسمی.

                             سایت نمای نزدیک  زیر عنوان  اینجا افشار است !  نویسنده : عباس دلجو.

              یادداشت های صاحب این قلم - 12 -ماه-  فبروری- سال  -2010- میلادی.

 


بالا
 
بازگشت