سیدموسی عثمان هستی

 

 

سیدموسی عثمان  هستی

تاریخ18 ـ 12 ــ 2009

 

تاج بر فرق خر

 

روز الست قـــــــــــــــــرعه بنام بشر زدند

بر نام ملک ما عــــــــوض خير، شر زدند

ظلم و جفا زدند و بکــــــــــــــردند بی هنر

فالی حريم کســـــــــب و صناع و هنر زدند

آن را که بود احـــــمق و بی دانش و خرف

حقــــــــش ز ديگران ، که کمی بيشتر زدند

بر ما "سراب" داده و بــــر ديگران "بحار"

بر ديگران حديثِ "تر" و ماش "بر" زدند

گندم به تارکِ من و بر شــــــــــــاهِ ديگران

طلا ی ناب و نقره و دُر و گــــــــــــهر زدند

شاهان ندانستند چه کردند به حــــــــق خود

دشمن به جان شان همـــــــیش میخ ترزدند

"هستی "نگرخلاصــــــــۀ رومان فن غرب

تاراج کرده ، تاج سر فرق خــــــــــــر زدند

 

طفل نامشروع هم میتواندزندگی مشروع دریک جامعه مدنی داشته باشد

 

از این معقولۀ که ده در کجا ودرختان درکجا استعمارگران میخواهند استفاده کنند به حرامی های کلون شدۀ خودطالب وحزب اسلامی در دولت کابل جای پای بازکنند وما می توانیم که ازاین عنوان درشت برای مطالب خودنکات مهم را به برسی همه جانبه بانوک قلم بگیریم وبرروی کاغذ ترسیم کنیم  وازبطن پرورش دادۀ این عنوان بزرگ  عناوین کوچک دیگر را بیرون آورده که هرنوع ادعای منطقی در روی این صفحه می آوریم واستدلال میکنیم تاپایه کانکریتی استدلال ومنطق  ما شده بتواند وآنچه ما می نویسم آنرارا بکرسی نشانده باشیم .

هیچ استدلال ومنطق حتا حیله ونیرنگ های حقوق مدنی وسیاسی  نمی تواند روش های مذهبی ودینی نامیمون طالبانی را در جامعه انسانی افغانستان که در جهان موجوده مروج است اخلاق وقوانین ناپسند این قماش اراذل را توجیه  قانونی وانسانی  وشکل دموکراسی ، آزادی خواهی و مقاومت مردمی به حرکات غیر انسانی طالب بدهند.

گرچه نویسندگان فاشیست سرزمین ما که از گروگانان  استعمارگران  وآی اس آی بخاطر پول هستند ، به اساس هدایت وفرمایش باداران داخلی وخارجی خود جنایت طالب را عمل آزادی خواهی وانسان  دوستی توجیه میکنند.

کشتارمردمان بی دفاع ملکی  وجنگ بزدلانه طالب را جنگ آزادی می نامند. همین نیرنگ استعمارگران وپافشاری نویسندگان خود فروخته سبب به رسمیت شناسی طالب توسط استعمارگران ودولت های مقتدر جهانی  شده است ، در حالیکه ملت ما به هیچ صورت زیر بار این نوع حکومت که پای شاه پرستان ، داوود پرستان ، حزب دموکراتیک خلق ، مجاهد خود فروخته وطالب مزدور در آن دولت اشتراک مستقیم ویا غیر مستقیم داشته باشد ، نميرود و آنرامردود می داند.

ولی متنفذین قبيلوی بی خبر از علم ودانش ، مستبدین واستعمار گران با آوردن طالب وحزب اسلامی میخواهند یکبار دیگر ملت مارا در چوکات قانون قبیلوی به  نام دایر کردن لويه جرگه قلابی با این روش منحوس ونفرت زده ناجوانمردانه به گروگان گیرند. هیچ نوع منطقی به پذیرفتن  قماش بدنام ورانده شده فوق در دولت وجود ندارد. فقد خواست نامعقول دولت کاذب واستعمار گران وروشن فکران خود فروخته پشتون ها ی دو طرف مرز که افکار استعماری آی اس آی قلادۀ گردن این وطن فروشان تاریخ زده شده است ميباشد تا ملت مارا به این نام وان نام به گروگان می گیرند.

در حالیکه ملیت های ماچنین عمل رایک جنایت آشکارمی خواندوتشکیل یک دولت قانونی رابااین دارودسته به مسخره می گیرند،  ولی استعمار گران که درلباس گلداروقشنگ بنام جامعه جهانی بادولت دست نشانده خوددرکابل مستقیم وغیرمستقیم پافشاری دارندکه پای جنایکاران رابخاطر بقای خودشان دردولت دست نشانده خود بنام فیصله لويه جرگه که توسط استعماگران وچند خود فروخته مزدوردایرمی شوددردولت کرزی شامل سازند.

 مثلیکه قبلاً نوشتیم باداير کردن یک لويه جرگه قلابی  ميکوشند تا مشروعیت قانونی وبین المللی  جهت اشتراک اين جنایتکاران رادردولت موجوده کرزی بدهند.

گرچه ازدوصدپنجاه سال وبیشترازآن خواست برحق وعادلانه مردم ماست که دروطن خودیک دولت آزادمستقل غیروابسته آراسته با دموکراسی واقعی که عاری ازهرنوع تبعض زبانی ، نژادی ، منطقوی ، قبایلی ، مذهبی ودینی بدون اشتراک دین بنام کلک ششم در دولت ودولت داری درچوکات انسان وانسانیت ببیند ،ولی این خواست برحق ملت ما به اصطلاح  رون شاد استاد رفیق صادق حرف مفت پیش استعمارگران بوده واست.

 اکنون دولتی که توسط خارجیان بدون مراجعه به رای مردم مشروعیت یافته است ، امکان تحقق خواسته های  حقوقی ، مدنی وسیاسی ملت ما را ندارد ، ناگزیر بعد ازیک لويه جرگه فرمایشی  ، زیرخیمه لويه جرگه قبایلی تحمیلی ، تن به اشتراک جنایکاران دردولت دهند  

 

طالبان درپاکستان وافغانستان درشهروقریه وحتا درمساجدخلاف دین ومذهب خودشان دربرابرچشم تیزبین ارتش افغانستان ، پاکستان و نيروهاي سازمان پيمان آتلانتيک شمالي (ناتو) اين گروه باعمليات تروريستي و بمبگذاريهاي خودادمه می دهد وهمچنان دراين دوکشور ناامني ايجاد کرده اند وبی شرمانه دور از دین وانسانیت قرباني مي گيرد.  کدام منطق سالم قبول کرده می تواند که بدون تبانی  بادولت کابل ، ارتش پاکستان، امریکا ، انگلیس ونیروهای سازمان انلا نتیک شمالی  (ناتو) دست به اين همه جنایات آشکاربزنند. واضع وآشکاراست که  این جنایتکاران مردم را بدستور باداران شان به  جان دردی می گیرندکه به مرگ  راضی شوند واز مجبوريت تن به استعمارگران ودولت کابل دهند.

مثال واضح  این است .

چندی قبل عمليات تروريستي طالبان عليه ساختمان کارکنان سازمان ملل در کابل که در پنجا ه قدمی وزارت داخله افغانستان قرارداشت در روز روشن  صورت گرفت .

 آنها درظاهربه مردم کابل قدرت وبی ترسی خودرا نشان دادند  ولی درحقیقت یک نمایش دراستیژ قدرت بوددر حالیکه کورهم ومی داند که لده شوراست.

اگرجامعه بین المللی ودولت کابل با این جنایکاران همکاری پشت پرده وآشکارنداشته باشند آیا آنها جرات حمله در روز روشن را دارند ؟

ومی توانند ملت ما را بکشند؟ ووطن ما ویران سازند؟

به هیچ صورت قابل باور نیست. از دوصد وپنجاه سال به این طرف همین استعمارگران سرنوشت سازدرمملکت ماهستند وبا لویه جرگه ها ی خود ساز ، آنها تقدیر سیاسی مارا به نفع خود ورق می زنند و لویه جرگه ها درحقيقت برای ملت ما زخم شادی پاکستانی شده است.

 

طالبان برای برخی مقامات پاکستانی  خصوصاً به آی اس آی دستگاه جاسوسی پاکستان نقش تخم طلایی را پیدا کرده است.  سالها ست که آمريکا کمک هاي بسياري به پاکستان در زمينه مبارزه با تروريسم میکند. و ساليانه بين دوتا سه ميليارد دلار کمک مستقیم وبه همین پیمانه غیرمستقیم  پنها ن به پاکستان می نمایند.  از سوی ديگر به بهانه مبارزه بر ضد تروريست ، القاعده وطالب تجهيزات نظامي در اختيار پاکستان قرار می دهند تا بیخ افغانستان وهند را بکنند، تا زهر چشم روس ، چین وایرا ن شود.  پاکستان در ظاهر به جهان به دستور باداران خود خصوصاً انگلیس نشان می دهداز يک سو مي خواهند تهديد طالبان وجود نداشته باشد و شريک خوبي براي مبارزه بالقاعده وطالب باآمريکا و غرب در منطقه باشند و از سوی ديگر مايلند از طالبان براي خنثي کردن تلاش هاي هندي ها در داخل افغانستان استفاده کنند ودولت افغانستان را توسط تنی ها ، سیاف ها ، ربانی ها ، شاه پرستان وداوود پرستان وروشن فکران خود فروخته بگروگان بگیرند.

هداف اصلي آمريكا از جنگ عليه افغانستان و عراق بر كسي پوشيده نيست و با توجه به مشكلاتی که  در اين كشورها پس از جنگ بوجود آمده، ديگر كسي ادعاهاي آمريكا را در توجيه اين جنگ از جمله برقراري دموكراسي در عراق و افغانستان که از طرف استعمارگران عنوان می شود نمي‌پذيرد.

جنگ آ‌مريكا عليه افغانستان و عراق پس از حملات 11 سپتامبر به بهانه‌ي مبارزه با تروريسم ، بخاطر منافع  استعمار گران آغاز یافت  كه اين كشورها را درگير چالش‌هاي بزرگ داخلي  ساخت.  رهبران جنگ طلب  آمريكا همچنان سعي دارند با مطرح كردن موضوعاتي همچون امنيت آ‌مريكا و جهان و ضرورت مبارزه با تروريسم به حضور خود در اين كشورها مشروعيت ببخشند، ودر پشت پرده هدف های شوم نظامی اقتصادی وسیاسی خودرا عملی سازند.

 مزدور سر سپرده خودر ا که پاکستان باشد روی کش کار خود در منطقه ساخته اند .

جنگ طلبان با این دوزخم بی مرهم که افغانستان وعراق باشد  بگفته خود شان  آزادي بيان،‌ دموكراسي و آزادي عمومي در كشوري كه هر روز درگير انفجارها و عمليات‌هاي تروريستي است می آورند.

آیا با این نا آرامی ها وکشتار ها امکان دارد که دموکراسی وآزادی به ملتی که از طرف خود استعمارگران بگروگان گرفته شده بیاورند؟

زمانیکه  رسانه ها از زبان کرزی  گفتند که ( دولت بریتانیا در یک یادداشت پنج فقره ای از او خواسته است تا در یک برنامه دوساله روند ادغام و مشارکت طالبان در ساختار سیاسی و اداری دولت افغانستان را عملی نماید. براساس این یادداشت دولت انگلستان، مراحل عملی این طرح را به ترتیب آتی درخواست کرده است:
1ـ در یک برنامه سه ماهه، رده های پایینی طالبان به زندگی ملکی باز گردانده شوند؛
2ـ در یک برنامه شش ماهه زمینه مشارکت و گمارش فرماندهان رده های متوسط طالبان در سطوح مقام های محلی فراهم گردد؛
 3ــ در یک تقسیم اوقات زمانی دو ساله، زمینه برای برگزاری لویه جرگه جهت مشارکت و سهم دادن به طالبان در قدرت سیاسی فراهم شود.
طرح دولت انگلیس هم چنین از حامد کرزی می خواهد تا در سیاست های منطقه ای خود کاملا بی طرفانه عمل کند، به گونه  ای که کشورهای همسایه تصور نکنند که افغانستان با دشمنان آنها دوست و متحد است!
این در حالی است که به گفته ی همین منبع، دولت فرانسه نیز در یک یادداشت دیگر از حامد کرزی خواسته است تا پست وزارت ارشد را ایجاد نموده، کنترول و اداره پنج وزارت خانه کلیدی را به آن محول سازد. گفته می شود که براساس این طرح فرانسه، پست وزارت ارشد باید به داکتر عبدالله عبدالله داده شود.
)

آن وقت ملت در بندکشیده افغانستان با خود گفت وقضاوت کرددولتی که پلان های کاری اش ولويه جرگه عنعنوی قبیلوی آن سالها به دستوراستعمار بشکل بی شرمانه دایرمی شود واز نگاه مالی ومعنوی قلاده برگردن زمامداران دولتی وحزبی ، پارلمان واستره محکمه دارند وطالب وحزب اسلامی که هم از این دولت  مزدور تر وخود فروخته ترسر میخ استعمار بزرگ شده واز نگاه مادی ومعنوی سالها وابسته سر آخور استعمار گران بوده ،  اگر در تشکیل دولتی سهم داده شود چه نامی به این دولت داده خواهد شد؟ و این دولت چه نوع دولت در جهان خواهد بود؟ معلوم است که این نوع دولت یک شاخ ودم ندارد به چهار پای روان است. ودموکراسی این دولت مسخره وریش خند تر از دموکراسی زمان صدارت شاه محمود خان  ودموکراسی دهه چهل زمان شاه که سردارمحمد داوود را عقده مند ساخت ، خواهد بود.  واین بد بختی هارا در سه ونیم دهه فقط بخاطرعقده یک مرد دیوانه ودکتاتورسردارمحمد داوودخان  بوجود آمد و کشور در دامن روس افتاد .

ما ملت بیچاره از آن زمان بار خود فروخته ها ودیوانه هارا بشانه بد بختی  سه ونیم دهه می کشیم.  حالا باز میخواهند که خون ویروسی  جنايتکاران تاریخ را در رگ پاک ملت ما بنام دایر کردن لویه جرگه قلابی و اشتراک طالب وحزب اسلامی با نوک برچه وقلم داخل کنند.

ملیت های افغانستان اگر هوشیار وبا شهامت باشند این بار بايد پوزبند لویه  جرگه (زخم شادی پاکستانی ) را بدور انداخته،  بگویند : خود فروخته های قبایل عطای تان به لقای خود تان!  درجائی قد قداس کنید که به تخم تان ضرورت دارند. 

وخاطر نشان کنند که غیر از سدوزایی ومحمد زایی دیگر انسان ها دربین ملیت های افغانستانی نیست که شما استعمارگران از این دوقوم قلاده گردن را برما زمامدار می سازید  تا بفرمان شما بنام زمامدار  از پاچه دیگر ملیت ها افغانستان امروز خراسان دیرور ایران باستان وآریا نای کهن بگیرند.

یک انگلیس که مادراش امریکایی وپدراش انگلیس شوهر خواهرش فرانسوی است به خبر نگار بینام در قصر شکسته دارالمان به جواب یک سوال  گفت:

دیگر ملیت های افغانستان از شاه شجاع وشاه شجا ع شدن بد می برند از آنها معاونین رئیس جمهور را بنام فهیم وخلیلی  ودستیار نظامی آن رابنام استر جنرال دوستم انتخاب کردیم ،خانه استعمار آباد!

این جواب مختصردو پهلوی استعمار گر به سوال بینام مرا خیلی تکان داد وبیاد طنزی آورد که برای رفع خستگی شما اگرچه در ناک است می نویسم.

در یک قریه دوخان قبیلوی زندگی می کرد هر وقت که زن خان بچه بدنيا می آورد ،ملا می رفت در گوش طفل خان آذان می داد خان قبیله یک دستمال نقل چوبی با سه پایه قندی به ملا می داد.

خان دیگر بی اولاد بود . یک روز ملا خبر شد که خر خان کره ماده بدنیا آورده است.

وی نزد خان رفته سلام داد.  خان گفت: ، ملا صاحب چطور شد که خبر مارا گرفتید؟ ملا با چهره گرفته وغمکین گفت : هر وقت خانه فلان خان طفل می شود من می روم در گوش آن آذان می دهم. امروز خبر شدم که خرشما سه کره گک زیبا در یک زمان بدنیا آورده است.

بخاطریکه ننگ هم چشمی شمارا بجا کرده باشم آمده ام در گوش چوچه های سه گانگی خر شما هم آذان بدهم.

خان قبایلی از حرفهای ملا خوشش آمد و بخاطر بجا ساختن ننگ خود وهم چشمی با خان قبایلی دیگربا خوشی خود حاضر شد که ملا در گوش چوچه خر خان آذان بدهد ملا درگوش هر سه چوچه خر سه گانگی آذان داد ، یکمقدار پول وچند درانه قند گرفت وبطرف خانه خود روان شد.

حالا ملا های استعمار هم در گوش کرزی آذان می دهند هم در گوش چوچه خران دیگر ملیت ها مانند برادران احمد شاه مسعود وعبدالله عبدالله.  اين کره خران منتظر هستند که درگوش آنها ملای استعمار چه وقت آذان میدهد. ازبدبترش توبه

اگر توطنز بالا راخواندی ومفهوم این طنزرا ندانستی به من تيلفون نزنید. ایمیل نکنید. منتظر با شید که در گوش شماهم یلرنس ملای استعمار آذان بدهد.

 

عجب طرح افگند لويه جرگه واشتراک طالب

نه تنها برمن وتوبرخرو گاو است هم  جالب

نگرددبی کمک دشمن سرملت این هردوغالب

همه دانند این هردو خشتیست،برآمده ازقالب

 

 

 

 


banamnewspaper@hotmail.com
ایمیل

 

5192652949  تیلفون

 


بالا
 
بازگشت