داکتر عبدالخالق

 

 

 

آیا طالبان از بازماندگان اسرائیل هستند؟

روزنامه یورشیلم پست مورخ دهم جنوری 2010

بقلم امیر میزروخ

ترجمه: استاد عبدالخالق همکار علمی  فرهنگستان علوم اوکراین

آیا طالبانیکه در افغانستان و پاکستان زندگی دارند از بازماندگان قبایل اسرائیلی میاشند که 2700 سال قبل از امروز تبعید و در سراسرقاره آسیا پرگنده شدند؟

تعداد زیادی از دانشمندان، علمای دین، انسان شناسها و پاندیت ها از سالیان متمادی به این معمای شگفت انگیز روبروگشتند، اما در یک موقف بین شایعه گران اماتور و کاوشهای بنیادی علمی سر در گم اند. حالا حکومت برای نخستین بار علاقمندی رسمی به این نظریه نشان داده است. وزارت خارجه سکالرشپی را برای یک محقق هندی تدارک دیده تا در انستیتوت تکنالوژی تکنیون حیفا ( کنعان دیروز) تحقیقات خود را انجام دهد و تثبیت کند که: آیا قبایلی که امروز هسته مرکزی طالبان را تشکیل داده، با یکی از ده قبیله ی گمشده ی اسرائیل، بوِیژه با قبیله افرانیم پیوند خونی دارند یا خیر؟

 شهناز علی، سرمحقق در انستیتوت ملی  خون شناسی و معافیت خون(National Institute of Immunohaematology, Mumbai ) درشهر مُمبای شامل تکنیونTecnion  حیفا گردیده تا نمونه های خون را که از قبیله افریدی در مالیآباد لکنهو، ایالت اولترا پردیش هندوستان گردآوری نموده با نمونه های اسرائیلی آن مورد آزمایش قرار دهد.

شهناز متخصص رشته نقشه مقطعی (DNA) و علم پیدایش مردم است که زیر نظر پروفیسور کارل سکروسکی، مدیر عمومی نِفرولوژی و طب مالیکولی دانشکده تکنیون، پژوهش خود را پیش میبرد. کارل سکروسکی در تحقیقات نطفه(ژِن) اسرائیلی کشفیات شکفت انگیزی را درآثار خود بوجود آورده  و از این لحاظ بشهرت بسزائی رسیده است.

فکر میشود که تحقیقات  شهناز در این مورد، زمان بین سه ماه الا یکسال را در برگیرد که وزارت خارجه مصارف اکادمیک سالهای 2009 و 2010 انرا بعهده دارد. شهناز در زمان تحقیقات در شهر حیفا  اقامت خواهد داشت و کار های قبلی خود را در لابراتوار علوم دادگاهی مرکزی شهر کلکته بسر رسانیده بود. شهناز ماهانه شش صد دالر امریکای ( بدون مصارف برگشت به هند) از بابت سکالرشب خود در یافت مینماید و تحقیقات او مورد توجه جدی تعداد زیادی از دانشمندان در داخل و خارج قرار دارد.

اکثری طالبان افغان از تبار پشتون هستند که در افغانستان اکثریت نقوس را تشکیل میدهند. نظریه اسرائیلی نژاد افریدیهای پتان، در منطقه عمومیت دارد. و این نظریه برمبنای متون تاریخی باستانی و روایت های عنعنوی که بین خود مردمان پشتون از زبان به زبان نقل یافته، استوار میباشد. اما در زمینه تا به امروز هیچگونه تحقیقات علمی از طرف کدام یکی از سازمانهای معتبر بین المللی صورت نگرفته است. مگر این نظریه توسط پشتونها ادامه یافته و حامیان خود را درمیان دانشمندان معاصر مسلمان و یهود ( تا اندازه یی) پیدا کرده است.

مسلما که تائید رسمی این پیوند از طرف تکنوینTecnion ، وزن بزرگی به نظریه مذکور می بخشد. قبیله افریدی پشتون، سنن و عنعنات دیرینه  اسرائیلی دارد که در متون آثار دانشمندان  یهودی، عیسوی و مسلمان از سده دهم تا به امروز آشکار شده و برا اساس اظهارات بعضی از محققین، اعضای قبیله مذکور عنعنات اسرائیلی را در زادگاه امروزی خود در شرق افغانستان و ایالت فدرالی مناطق قبایلی شمال غرب پاکستان  به اجرا می آورند ، اما این قبایل در هند به تحلیل رفته اند و همه عنعنات را از دست داده اند. قبایل مذکور در افغانستان و پاکستان به دین اسلام مشرف اند و هسته مرکزی طالبان را تشکیل داده اند.

در سال 1957، جناب اسحاق بن زوی، رئیس جمهور ثانی اسرائیل نوشته بود که مهاجرت عبرانیها به افغانستان "با پراگنده شدن فراریان از سماریا در نتیجه فشار شلمانسر، شاه آسوری در سال 719 قبل از میلاد صورت گرفت". 

ظاهر شاه آخرین شاه افغانستان زمانیکه در مورد نیاکانش پرسش بعمل می آمد، همواره ادعا داشت که خاندان سلطنتی از قبیله بن یمین میباشد.

محقق بریتانوی ، تیودور پرفت، که در سطوح اکادمیک تحقیقات خود را روی علم توارث و کروموزوم قبایل مختلف در اطراف و اکناف جهان انجام میدهد، درهند یک محقق جوان بنام داکتر نوروز افریدی از دانشگاه لکنهو او را همکاری میکند. محقق مذکور مدعیست که نیاکانش افریدی ها، از قبیله افراهیم منشا میگیرند و اکثری پشتونها و قبایل دیگر از جمله ده قبیله گمشده اسرائیل میباشند. نوروز افریدی دکتورای علمی خود را در دانشگاه تل ابیب زیر عنوان " یهودیهای هندو خود معترف ده قبیله گمشده اسرائیل در هند" تکمیل نموده است.

تحقیقات ژنیتیک شهناز، نظریه دکتور نوروز افریدی را پیرامون " قبیله افریدی از بازماندگان قبیله افراهیم"به آزمون قرار خواهد داد که در سال 721 قبل میلاد فرار شده بودند. در تحقیقات ازتحلیل DNA برای تعیین و تشخیص نیاکان و منشا مشترک بعضی از باشندگان ایالات شرقی هند استفاده خواهد شد تا عوامل بی نظمی هائیکه اغلب در بخش بزرگ باشندگان آن ولایات بوقوع می پیوندد، ریشه یابی شود. دیده شود که اگراختلاف و دگرگونیهای DNA عامل ظهور بعضی از "حادثه بنیادی" بوده باشد!!!

شهناز به ملیهاباد سفر کرد و از آنجا نمونه های خون را از باشندگان آن محل گردآوری نمود. اعتقاد وجود دارد که قبیله افریدی از مرزهای افغانستان و پاکستان مهاجرت کرده و اکنون در جنگ ترور "نقطه مرکزی" قرار گرفته و شهناز با آگاهی که از موضوع دارد، در نتیجه گیری نهائی عجله ندارد و دقت زیادی بخرچ میدهد.

او میگوید: "تحقیقات مدت سه ماه را در برخواهد گرفت. بعد از آن  ما خواهیم دید که چه اتفاقی پیش میشود. برای تحلیل و تجزیه تمام اطلاعات گردآوری شده، زمان زیادی نیاز است. چونکه ما این معلومات را از مردمان قبایل هند جمع نموده ایم و باید امتحان کنیم که تا کدام اندازه اختلاط و امتزاج مردان قبیله با مردم محل صورت گرفته است."

دکتور نوروز تحقیقات خانم شهناز را خیلی با اهمیت خواند و گفت: " این خبر برجسته یی است که تحقیقات من از نظر علمی مورد بررسی قرار میگیرد." او مینویسد: " من نمیدانم که نتیجه تحقیقات DNA چه خواهد بود، ولی  هر آنچه باشد، برای ما استقامت را تعیین خواهد کرد تا گره یک موضوع پیچیده را باز کنیم. امیدوارم که چنین یک تحقیقات نتیجه ی مثبت را در قسمت انشعاب مسلمانان و یهودیان بمیان آورد و آنها را قادر سازد تا خصومت های تاریخی را فراموش کنند."