ذکریا یوسفزی
افغانستان یک کشور مستعمره ومقامات ان دست نشانده اند
افغانستان به استناد فیصله های 1267و1386 شورای امنیت مورد
تهاجم قوای ائتلاف نظامی بین المللی قرار گرفت . سوالی که مطرح میشود اینست که
آیا فیصلۀ شورای امنیت حیثیت اشغال مسطور ویا پوشیدۀ افغانستان رانداشت ؟ واګر
نداشت، بااشغال عراق که انرا همۀ جهان تقبیح نموده ورسما انرا شغال دانسته اند
چی تفاوتی دارد ؟ طوریکه دیده میشود درعراق وافغانستان تمام پروسه های اشغال هم
مانند اند بطور مثال :
ــ حضور قوای خارجی بیرون از چوکات یک معاهده بین المللی درهردوکشور.
ــ سلب حق کنترول بر عملیات نظامی قوای خارجی از حکومت کابل وحکومت
بغداد .
ــ فقدان توانمندی حکومت کابل وبغداد در کشانیدن متخلفین نظامی خارجی
از حقوق جنگ در محکمه ملی یا بین المللی .
ــ اعمال نفوذ در دادن شکل به قانون اساسی و نظام ناشی ازان از طرف
قوای خارجی درهردوی این کشورها .
ــ کنترول قوای مهاجم بر مناسبات دیپلوماتیک افغانستان وعراق٠
- نصب اجنتان وګماشته ګان انها در مقامات مهم تصمیم ګیری در هردوکشور ٠
ــ کنترول تمام مسایل داخلی این دوکشور توسط مشاوران انها ٠
- رفت وامد رهبران کشورهای اشغال ګر درهرنقطۀ این دوکشور ،درهرزمان
بیدون درجریان ګذاشتن رهبران دست نشاندۀ این دوکشوروبالاخره
- هردوی این کشور ها
دارای
حاکمیت ملی نیستند وغیره:( هر کشور آزاد دارای حق حاکمیت ملی است . یعنی کشور
دارای حاکمیت ملی قدرت مافوق خود را نمی شناسد و تابع امر و نهی هیچ مرجعی
نیست . که د رافغانستان وعراق این مسئله صدق نمیکند بلکه برعکس انست ) ٠
تنها فرق ان درین است که درعراق کشورهای متحد امریکا دراثنای اشغال ،
این اشغال رادرپشت پرده یاری و کمک مینمودند ( درین جا سهم استخبارات کشور
های غربی وپیمان ناتو خصوصا المان ، انګلستان ، فرانسه ، ایطالیا وغیره و
کشورهای مرتج عربی وحتی ترکیه رادرجمع اوری معلومات برای اشغال ونشان دادن
،وتثبیت کردن نقاط واهداف مهم نظامی وغیره برای بمباردما ن وحمله ، دادن پول
،اسلحه ومواد لوژستیکی ، قراردادن میادین هوایی وبندرګاهای بحری وغیره وارسال
تیم های مشورتی وحتی افراد ی تربیه شدۀ ملکی که در مقابل پول حاضر بکشتن افراد
اند(soltner) وغیره نام برد ) ودرافغانستان علنی بااستفاده ازهمان فیصله نامه
های شورای امنیت ملل متحد که باز هم ساخته و پرداختۀ دست خود انها است این عمل
رااجرانمودند ،شورای امنیت ملل متحد هم همه اینها هستند ،تنها روسیه وچین
نمیتوانند کدام اثری مثبتی بنا بردلایل مشخص بالای فیصله های شورای امنیت ملل
متحد داشته باشند ، ازیکطرف این دوکشور بالای تقسیم جهان در محدودۀ منافع
استراتیژیک شان باکشورهای غربی بموافقه رسیده اند وازطرف دیګر درجهان
امروزمادر عصر گلوبلیزیشن انها بایکدیګر دراستثمار نیروی کار ، دزدی وانتقال
مواد خام صنعتی وغیره کشورهای جهان سوم بیکدیګر ضرورت دارند
طوریکه ګفته امدیم ،ازان جائیکه حکومت کابل مخلوق تهاجم خارجی است ،
بنآ دارای موقعیت مساوی با قوای نظامی خارجی حاضر در کشور نیست و قابلیت
انعقاد معاهده بین المللی را لااقل با طرف مهاجم ندارد .
از نظر تاریخی انعقاد معاهدات بین المللی ایکه دو طرف دارای موقف حقوقی
مساوی نیستند صرفآ در نظام های استعماری معمول بوده است٠
طوریکه یکی از صاحبنظران چی خوب نوشته است: (افغانستان از نظر حقوقی در
حد وسط قیمومیت جامعه بین المللی و اشغال قرار دارد . این شکل اشغال با اشغال
کلاسیک که طی آن قوای خارجی مستقیمآ اداره امور مستعمره را بدست میگرفتند ، در
شکل تفاوت دارد . اما یک و جهه مشترک اداره کابل را با نظام مستعمراتی در
تشابه قرار میدهد وآن قصد کشورهای مهاجم در حفظ یک اداره ضعیف ، انعطاف پذیر و
معامله گر است : قوای اشغالگربرای فعال مایشآ بودن در معرکه ، اداره کابل را
از نظر امنیتی ضعیف و از نگاه اقتصادی وابسته نگاه کرده است .) بنا بران
ازهرنګاه بصراحت ګفته میتوانیم که کشورما مستعمره بوده ومقامات مادست نشانده
اند
پای
ذکریا یوسفزی