حسن پیمان
سیطره جوئی فاشیسم قبیلوی
وادامه جنگ وفجايع درافغانستان
عیبجوومنفی باف همچون سایه اندرقفاست
گرتو خوب یا بدکنی درمذهبش چنین رواست
خودهمه عیب است وگرددپی عیب دیگران
چون به عیب خود رسد کور است وهم بی دست وپاست
حقارت ونفرتگرائی
وتعصب زیربنای فرهنگ فاشیستی جا معه قبیلوی
درتاریخ واقعیت نگروپرازفراز ونشیب میهن عزیز ماافغانستان واحد وغیرقابل تجزیه،همچوکاربردهای تعصب امیزورفتارهای حقارتبارتوام بانفرت وبدبینی میراث شوم قبیله سالاری طی سده های طولانی سلطه تک قومی بخاطرحفظ انحصارقدرت سیاسی یک قومی،به کرات ومرات درج وتسجیل گردیده وبه گونه مختلف دربین مردم محکوم وتحت استبدادرزیمهای طرازفاشیستی ان ،چنین معمول ومروج گردیده است.که با لاخره به شیوه ورفتارهای توهین امیزوحقارتباروبه الگوی تنفر جامعه قبیلوی مبدل گردیده است.واین ما مول بخاطراماده ساختن زمینه تنفیذوتسخیرذهنیتها دربسترجامعه سنتی قبیلوی وتلاش درجهت ترویج وگسترش وبومی سازی خطوط فکری فاشیستی ازیکطرف،وازجانب دیگرهم برغم ان،معرفت این ملیتها را خواسته انددرتاریخ ننگین زمامداریهای قومگرایانه خود،به صفت اقوام حقیرشده وغیرقابل ارزش واحترام،بسپارند.وبمنظوربی هویت سازی واضمحلال لسان وفرهنگ وهوئیت ملی انهابمثابه اقوام غیرقابل حق وحقوق،وامتیاز مشروع ومساوی دراین جامعه،وبویزه بخاطرانکه برای همیش به خود مطیع وفرمانبردار نموده باشند وبرای همیش درگوشه ودرانزوا قرارداده باشند وبرای همیش ازمطا لبات وخواسته های ملی ومشروع ودموکراتیک شان محروم ساخته باشندوصدای حق وازادیرا درگلوی شان خفه نموده باشندومانند"شدیول کاستهای"هندوستان که به ذریعه انگلیس هاتحت عنوان(نجس ویا پست.ا؟)درجامعه هند معرفی ودرزمان سلطه استبداد استعماری برتانیای کبیربیشترمعمول وبه ان منحیث ابزار نفاق اهمیت قائیل گردیده است.این چوچه فاشیستهای وطنی ما نیز به پیروی ازان به تبلیغ وترویج فاشیسم ایدیو لوجیک دست می یازند.که یکی ازسیاستهای تفتین امیز وشیطانی استعمارگران انگریزی بوده وازان به ارمغان مانده است ودرعمق فرهنگ ان جامعه تنفیذ وتعمیل گردیده است.که توسط میراث خوران ودنباله روان کنونی ان چون دگروال "نیمه روشنفکر.ا؟"که دربحث پشینه تذکاریافت،بمثابه ذهر کشنده وحدت ملی باید دردل ودماغ طفل وجوان وپیروبرنای این جامعه نیز خائینانه تذریق گردد.ا.ا
وبرای معلومات بیشتر خواننده عزیز میخواهم دراینجا پیرامون وازه "شدیول کاست"ویاقشر(نجس ویاپست.ا؟)که درفوق اشاره شدکمی روشنی باندازم :{درسرزمین پهناوروافسانوی هندوستان باستان،بادرنظرداشت ده ها کاست وطوائیف،قوم ونزاد،مذاهب والسنه بالهجات گوناگون وبارسم ورسوم مختلف وبا بسا اختلافات اتنیکی،قومی ونزادی ومذهبی ولسانی وفرهنگی که دامنگیر ان است.اما توانسته است تحت یک نظام پارالمانی فدرالی،بشکل موفقانه باهم یکجا متحدوبرادروارو دررقابت سالم درراه رشد وانکشاف مستقل خود،هرایالت فدرالی برای بهبودوضع زنگی وترقی اجتماعی خود،پلانهای انکشافی -اقتصادی خودرابه پیش ببرند.که به موجب ان ازتجزیه این قاره بزرگ جلو گیری به عمل اورده اند.(دراینجا مراد ازستائیش سیاست محا فظه کارانه وارتجاعی واستبدادی وغیرعادلانه حکومتهای هندوستان نبوده بلکه اشاره به موفقیت نظام فدرالی بخاطرجلوگیری ازتجزیه همچو قاره بزرگ هندتذکاریافته است-نویسنده این سطور).ازدیدگاه تقسیم بندی ودرجه بندی این کاستها وطوائیف،ممتازترین ا نها(برهمن ها)یا"سیدهای"هندی هستند که البته جامعه ما نیز(پیر،سید وایشان وخواجه قابل حرمت خودرا دارد).وپائینترین ان کاستها ویاطوایف درهند را طوائیف"شدیول کاست "(قشرنجس یاپست.ا؟)که بواسطه انگلیسها نامگزاری گردیده وبه ان انگیزه واغراض سیاسی داده شده است میباشد.،واین مقوله درطول سالیان متمادی به چنین نام قبول وازطریق این جامعه محکوم نیز پزیرفته شده است.ا این قشر به طوائیفی اطلاق داده شده است که،ازهمه حقوق وامتیاز جامعه محروم بوده وازتمام طبقات زحمتکش جامعه ریخته وهمچو یک قشری را در جامعه هند تشکیل داده اند.یعنی درترکیب اجتماعی این قشربه اصطلاح"شدیول کاست"همان طبقات زحمتکش وموئلدواقشارواصناف ولایه های مختلف فقیرومحروم اجتماعی شامل گردیده اند که،انگلیسها بخاطرجلوگیری ازتشکل وهمبستگی انها وجلوگیری ازاوج جنبشهای رهائیبخش ملی ضداستعماری انگلیس ونهضتهای ازادی خواهانه وترقی خواهانه ودموکراتیک انان وبخاطرکوبیدن انان ازقبل به ذهنیتهای عامه اصطلاح(نجس ویا پست.ا؟)رابه جامعه باعظمت هندبیشتررائیج ومعرفی نموده اند.که این وازه نجس یا پست.ا؟درسنت طوائیف این جامعه کاملا قبول ومعمول گردیده است،بمانندکوچی های صحرا گردوبادیه نشین که دربسا مواردحاظرنیستندمعارف ومدنیت رابه اسانی بپذیرند،چونکه این شیوه محرومیت وستم پذیری،جز عقیده وباورانهاوحتی شامل سنتهای طائیفوی ومذهبی انها گردیده است.ونسبت به مکتب ومعارف وحیات مدنی وشهری،زندگی بادیه نشینی ویازندگی بدوی توام بافقروغربت را خوبتر ترجیح میدهند وبه اسانی وبزودی تغییر پذیر نیستند.که یکی ازعلل ناکامی حزب کانگرس"گاندی"درقبال بسا عوامل واشتباهات درائتلاف باحزب کمونست هندوستان"سی پی ای"،ازیکطرف،درتعمیل واجرای شتابزده وعجولانه پلان وپروگرامهای(بیست ماده ای) درزمان حکومت راست ارتجاعی"مورارجی دیسای"بوده،وازجانب دیگراتحاد نامقدس ومقاومت نیروهای"راست وچپ افراطی"،یعنی نمایندگان راست ترین قدرت بانفوذارتجاعی،کامپرادوروبورزوازی بزرگ هندکه حزب ان رابنام"جانا سنگ"وراست ترین روحانیون مرتجع وعقبگرادراتحادباسرمایداران بزرگ ان بنام"سواتانت را"درتبانی با ."ناسیو نالیستهای افراطی"وفاشیست،وچپترین گروه افراطی"کمونست-ما رکسیست ترند"ماوو"(سی پی ام)دراتحادهم یکجا توطیه بزرگی رابرعلیه تعمیل این پروگرام درجامعه هند که برای متوطن سازی ومدنی سازی قشرشدیول کاست که یکی ازاهداف عمده پروگرام (20)ماده ای جبه ائتلافی ان"توزیعزمین"برای انها بود،بکاربستند.وشدیول کاستها را وادارساخته بودندتازمینهای توزیع شده رانپذیرفته دوباره مسترد نمایند.ا وبه بیان دیگر،یعنی،ازیکطرف،بنابرعدم مدنیت پذیری شدیول کاستها واز جانب دیگر ملاکین وزمینداران بزرگ وبانفوذ نیزبا این قشر بی دفاع وقبلا تسلیم به استبداد،به کمک وپشتیبانی مرتجع ترین محافل وطبقه حاکمه باقدرت ومسلط در دولت ارتجاعی برخوردظالمانه نموده،عملا درقتل وغارت وخونریزی وتجاوز علنی وجنایت کارانه برناموس انها وبا بستن زنان وشوهران شانرا دردرختان به شکل برهنه وعریان بمقابل یکدیگروتجاوزات جنسی وحشیانه ومکرربالای زنان درمقابل شوهرانشان بشکل کاملا نامردانه،وبابریدن اله تذکیرمردان وبریدن سینه زنان باسیم سخت درقطارها،و"شقه"نمودن وپاره نمودن اطفال شان(پسران ودختران)،بعدازتجاوزوحشیانه وبیرحمانه جنسی بمقابل والدین شان وبالاخره کشتن انها بانهایت فضیحت وفجایع تحت عنوان"طائیفه نجس وپست.ا؟"که .گویابه کدام جرئت وبه کدام حق زمینهای انهارا تصاحب نموده بودند.ا.ا.(د(رحالیکه بیشتر این زمینها دولتی )بودند..وهمچنان بابریدن گوش وبینی ودست وزبان عده ای ازرهبران نیروهای مترقی وائتلافی"سی پی ای"درجبه ائتلافی وترور انها به جرم اینکه ازاین قشرمحروم ومظلوم اجتماعی به دفاع برخاسته بودند وبسا فجائیع دیگر...ر
وهمچنان یکی دیگرازپروگرامهای (20ماده ای)،عبارت از(پروزه تقلیل سازی وجلوگیری از ازدیاد نفوس)ان کشور بود که،شهید خانم"اندرا گاندی"به وزارت داخله به سرپرستی پسرش به "سنجووگاندی"سپردکه انهم یک جوان بی تجربه بودوبه شدت وخشونت کامل بمانند یک بازیگر سینما این پروزه را پیاده نموده وبرای بدنام سازی ان درتحت فشارهای محافل حاکمه ارتجاعی دردولت وبنا بر فیصله انها تمامی صلاحیتهای عملی این پروزه به پولیس انتقال داده شدوبه این ترتیب تحت عنوان"جلوگیری ازنفوس وکثرت ولادت"،درمقابل هر(60)کلدارهندی فی نفربخاطر تشویق وترغیب مردم به این پروگرام علاوه بررئیس فامیلها،حتی اگر نسل جوان نو بلوغ هم اگربه گیر پولیس می افتاداین عملیه عقیم سازی"خسسی سازی"ویا خنثاسازی رابالای انها اجرا مینمود.،باعث بلندشدن سرو صدا هاونارضانیتها گردیده وبا مخالفتهای جدی مردم مواجه گردید.ونیروهای "راستگرا وچپگرا"که درکمین بودند،ازان بمثابه ابزار سیاسی تبلیغاتی بشکل وسیع وگسترده ای درتوطئه های گوناگون برای سقوط نیروهای ملی ودموکراتیک از جبه ائتلافی استفاده به عمل اوردند،که این عمل نادرست ونابخردانه بدون شناخت دقیق ودرک حساسیتهاونفوذونیرومندی ارتجاع سیاه داخلی جامعه سنتی هندوزدوبندارتجاع داخلی وبورزوازی بزرگ وروحانیون مرتجع وعقبگرابا ارتجاع وامپریالیسم بین المللی،که با اتخاذاین روشهای تند احساساتی بالاخره منجر به شکست کانگرس طی حدودسی ویکسال حکومت ان درمملکت افسانوی هندوستان وکمونست پارتی(سی پی ای)ان در جبه ائتلافی ودرپارالمان گردید،که بموجب ان کمونستها نیز(7)کرسی خود را ازدست دادند...وو...
وخلاصه اینکه این نوع حقارت ومحرومیت ویا"نجس بودن.ا؟به باورهای دینی وعقیدتی این طائیفه طوری عجین گردیده وشرائیطی را برای ایشان مساعدنموده اند که،میگویند،ماازروز ازل ازجانب خداوند همین محرومیت ونجاست نصیب وقسمت ما بوده وبما اعطا شده است ومابه ان شکر میکنیم.ا؟واین قشربی نقش وبی رول وبی روحیه درسرنوشت خودومحروم ساخته شده ازهمه امتیازات وناز ونعم وحق وحقوق مشروع وقانونی ایشان دران جامعه،درجهت استبداد پذیری وشکرگزاری وپرستیدن مستبدین ظالم وخود برتربین،چنان عا دت داده شده اندکه ،بمجردکه با"برهمن هایاسیدها"سردچارمیگردندنهایت احتیاط را رعایت نموده وباید به انها زیاد نزدیک نشوند،وهیچگاه باایشان دست ندهند،وحتی حدود کم وبیش پنج متردورتردرپیشروی برهمنها باید پیشانی خودرابرزمین زده وبه رموز "توبه"بمقابل انها سجده بزنند.ودرپیشروی برهمن ها ودرجلو انها ایستاده وراه رفته وحرکت کرده نمیتوانند.واگراحیانند دست این شدیول کاستها به دست برهمن ها درتماس شود،بنابرسلطه همین سنت فاسد تبعیض جنسی وطائیفوی ونزادی وخرافات دیرپای مذهبی وعنعنوی که دردوران سلطه استعماری وتفرقه ا فگنانه شیطانی انگلیس،بشکل گسترده ای ان تنفیذ وترویج گردیده است،که درحقیقت امردست انها ازبریدن است.ا؟ویادرغیران جزاها وحقارتها وناسزاهای غیرانسانی راباید به جرم "شدیول کاست"بودن طورالزام بپذیرند. این تبعیض غیرانسانی وخلاف حقوق بشر صرف درموردهمین طائیفه شدیول کاستها معمول بوده است،نه درمقابل تمام کاستهاوطوائیف دیگر.}.ر(1).و(2)ر
بنا بادرنظرداشت این حقایق وچشم ااندازهای تاریخی،ازدیگاه فاشیسم قبیلوی طراز افغانی،باید ملیتهای محکوم وتحت استبدادونسلهای بعدی ان نیزمانند شدیول کاستهای هندوستانی ،باید قبول نمایند وبپذیرند که ملیتهای تحت ستم بنابرموقعیتهای فعلی فاشیسم زدائی درمناسبات اجتماعی قبیلوی ایشان دارای حق وحقوق مساوی نمیباشند،وافزون بران این همه حقارت ونفرت محرومیتهارا توئم باظلم واستبدادان نیز باید به هرشکلی که باشد بپذیرند.ا؟وبه این مفهوم که گویاملیتهای تحت استبداد،ذاتا"طبیعتا" همانطورمحکوم وبی امتیازوبی حق وبی حقوق خلق شده اند واین ملیتهابایدتوحین وتحقیر وبی حقوقی وبی فرهنگی وسائیرمحرومیتهارادراین جامعه به اصطلاح فاشیستان به جرم"اقلیت بودن شان.ا؟"بارعایت ازسنتهای فاشیستی حاکم درروابط ومناسبات قبیلوی ان بپذیرندوبه این شیوه استبدادی فاشیستی قبیلوی وقبیله سالاری تن دردهند.وادعای هیچ نوع حق وحقوق وحق طلبی رابرای ابدنداشته باشند.وحاکمیتهای رزیمهای استبدادی نزادپرستی"باباها"و"نیکه ها"،"شاه ها"و"امرا"وسائیر سلاطین جبار ومستبدوقومگرایان قاتل وفاشیست بعدی را تاکنون باید بدون چون وچرانیزاستقبال نمایندوبه ان مشروعیت ببخشند.،وبدون انکه کوچکترین نقشی دراین"پاچاسازیها"،امیرسازیها"و"نیکه سازی ها"و"باباسازی ها"درعمل داشته باشند،ویا درتغییروتبدیلی انها ویا به اصطلاح مردم ما به این "پاچا گردیشی ها".ا؟،کدام رول شفاف،مستقیم وازادودموکراتیک داشته باشند.اوبدون انکه ازنقش ورول خوددرتاریخ این جامعه چیزی بدانندویادارای چه سرنوشتی هستند ویا خواهند داشت.ا؟باید اززورگوئی و"استبدادکور"،باپذیرش واستقبال" کور"،نقش ورول" کور"رادراین تاریخ داشته باشند وباسپری نمودن زندگی" کور وبسته" وبدون تحول وتغییردرکلیه ای اهرامهای سیاسی اقتصادی واجتماعی وفرهنگی وزبانی و..نسل بالنسل بازهم درتماشا ودرانتظار کورومبهم قرار گرفته وازاین طریق باید تنها قربانیهای کوررانصیب شوند، واین است یگانه سهم شان دراین تاریخ که،برترجویان فاشیست به قسم تحفه وسوغات برای ایشان قائیل شده وبالای ایشان تحمیل نموده اند.ا؟و..
بسیاردورنمیرویم،که نمونه بارزوزنده همچورفتارهای کوردرنهادهای کوروبسته میراثی قبیلوی رزیم قبیله ساللاری کنونی اقای ریس جمهورکرزی که حتی دربین پارالمان ان،یعنی به اصطلاح نماینده های نخبه وانتخابی ان،طورزنده واشکارااین عملکردهای کوررا به چشمهای خود قبلا"دیدیم.که بانقش کورودرتاریکی چنان یک فیصله جنجال برانگیزکوررا وباتصویب کوروتعصب امیز،یک حکم کوررا درقانون"احوال شخصیه اهل تشیع"صادرنمودند.ا؟.چنانچه درماده"132"این قانون بعد ازفیصله کور وبسته موئرخ(13/11/1387)خورشیدی ازطریق مجلس نمایندگان افغانستان(شورای ملی)که به توشیع کور اقای رئیس جمهورکرزی درماه حمل سال جاری نیز رسانیده شده بود،چنین میخوانیم:"به زن واجب است تادرصورت تمایل مردبه استعتاعات جنسی،ازاوتمکین کند،مردمکلف است که بیشتر ازچهار ماه بدون اجازه زوجه(زن)خودنزدیکی به اورا به تئا خیر ناندازد....زوج(شوهر)درغیرایام سفر،حداقل ازهرچهارشب یک شب بازوجه(زنش)درفراش واحدبیتوته کند،مگراینکه برای یکی از زوجین مضرویا یکی از انها قبلا به مرض مقاربتی باشند.""ودر(133)ماده این قانون امده"زوجه بدون اذن زوج،نمیتواندازمنزل بیرون برودودرصورت اختلاف محکمه حکم کند..."ر(3).که این فیصله های کورقرارشکایات برخی ازوکلانه تنهاکوروبسته به تصویب رسیده است،بلکه دارای اغراض وسیع سیاسی واتنیکی نیز میباشد،وباسرعت وبا عجله بدون انکه همه درجریان قرار گرفته وفرست کافی برای بررسی ان به وکلا داده شده باشد،کورکورانه ودزدانه بدون انکه همه درجریان قرار گرفته ومحتوای ان افشاگرددتا ازجانب وکلای اگاه مورد سوال قرارنگیرد،به تصویب رسانیده شده است.ا،به نقل از هفته نامه امیدخانم ثاقب یکی ازوکلام گفته است:"موادشامل دراین قانون درزمان بحث وبررسی ان حتی بلند خوانده نشدومجلس به این قانون تنها به عنوان یک"بسته"رائی داد".(4)و
ددراینقانون به وضاحت دیده میشود که نتنها بادخول سازی تبعض جنسی به شکل اگاهانه وبطورعمدی وقصدی وبامهارت کامل،وازبیم اعتراض وکلای اگاه به تصویب رسانیدن عجولانه ان بشکل دز دانه ونهان ازدیدگاه ها،که اصلا زنجیرهای ثقیلتراسارت باردیگرنوع طالبانی رازیب دست وپای زن مظلوم وبی دفاع ان جامعه میسازندکه سروگردن وتن ضعیف زنان اسیرهنوزاززنجیراسارت(شریعت منجمدوبسته نوع طالبان)اجیررهائی نیافته است.ا؟ که اقای کرزی باتعقیب گرما گرم رد پای سلف خودخواست این" افتخاربزگ تاریخی.ا؟" راکمائی کند .ویکی ازسنتهای دیرپای تک قومی وقبیلوی زما مداران گذشته اخذ"القابهای"غیرمشروع مصلحتی است نه به اراده توده های ملیونی مردم،که بااین فعالیتهای خودالبته میخواسته است اخذ"لقب بابا.ا؟"را،باتصویب کور وغیرمشروع خود شایدبعدا نصیب گردد.ا؟.وانرا نیزکورکورانه بالای این ملت مظلوم وبیدفاع تحمیل وتعمیل نماید.ا؟وخلاصه اینکه درین تصویب کوراغراض اشکارای سیاسی واتنیکی وتعصب کورمذهبی نهفته است که فتنه گرانه وشررانگیز بوده است،وقبل ازهمه زندگی طبیعی.و ارام وبدون قیدوقیودوغیرجنجال برانگیزدربین فامیلهای شریف اهل تشیع برای نخستین باربکانون خانوادگی زنا شوئی انها قیودات ومقررات شدید قانونی وضع وبیرون از حرم این فامیلها دردرون ان مداخله صورت میگیرد،تابه دستور این قانون،خودرا مقیدنمایندوبه این مقرره کورکه ایا به طرز زندگی بی جنجال انها وارد است ویانه وموافق هستند ویاخیر،ازان باید جدا پیروی نمایند.ا؟که درغیران حواله به محکمه گردیده وبه داد شان خواهد رسید.ا؟یعنی به اصطلاح"کمبودی را به یاد بقال دادن است"وماشین رشوت وخیانت وظلم واستبدادرا فعال ساختن است، وشور وشرربیهوده دیگری را دربسترارام خانواده ها برپاکردن است.به این مفهوم که،زندگی بی غل وغش وبدون قید وقیودومقررات خشک تحمیلی،ان دوستی ومحبت وصمیمیت طبیعی وعادی رااین زوجین که ازشناخت یکدیگردریک مدت طولانی با بسا سرگذشتهای تلخ وشیرین بالاخره خویشتن را درک نموده وبین هم برقرارنموده اند،نیزبا دخول سازی ونفوذ دادن موادذهراگین تبعیضی این قانون صدمه دیده وذهنیتهای منفی تبعیضی مرد سالاریرا دربسترعشق ومحبت طبیعی این زوجین خلق مینماید.ا-واما دست اورداین تصویب کوربه ان زوجین ویا ان فامیلی که درقلب کوه های هندوکش ودردامنه های کوه های "شیبروسالینگها"ویامناطق دیگری مثل ان،زندگی طبیعی وبدوی ومحروم وفارغ ازهمه نعمت مادی ومعنوی رادارند،چه ارمغانی به انها خواهد داشت.؟،نه به اصطلاح از"پاچاگردیشی.ا؟"کد ام خبرواگاهی دارندونه هم ازهمچو قوانین کوروتصامیم کوران چیزی میفهمند،وشنیدن ان هم برای ایشان چیزی جالب مفید وفوق العادگی نداردکه ازهزاران مشکل ومحرومیتهای شان حد اقل گره یکی ازاین معضلات رابکشایدوبه تاریکی های زندگی شان فروغ وروشنی ببخشد.ودرهمان حا لت هم جز اینکه به ریش رزیم بخندندوبه همان لهجه شیرین محلی هزاره گی خودزمزمه کنند که:(ای زن از مه یه،ومه شوی ازاو،وبه دیلی ازما یه،هرچی دیلی از ما مایه همور مونیم،وای کاری از ما یه ،وتور به کاری ازما چی یه.ا؟)و
که به این ترتیب دربین این فامیلهای شریف اهل تشییع نتنها دوستی وصمیمیت ومحبت طبیعی زوجین راکه ضرورت به همچومقررات خشک وتبعیض امیز نداردصدمه خواهد زد،بلکه باعث بروزتعصبات جنسی واختلافات ونارضائیتهای تازه گردیده ونفاق درونی خانوادگیرادرقبال بسا رنجشها ومعضلات ونارسائیها وکمبودیهای دیگرناشی ازنظام غیرعادلانه وستمگسترطرازفاشیستی دامن زده وقبل ازهمه حلقات فاشیستی رزیم نیزازان وسیعا بهره برداری سیاسی خواهند نمود.ا افزون بران یک برداشت متحجرانه ازاسلام به نظررسیده وصلاحیتهای حقوقی وفقهی مصوبین کورونااگاه ازاسلامرانیزجدا تحت سوال قرارمیدهد،وباعث ترویج کینه ونفرت وبغض ودامن زدن به اختلافات مذهبی بین مسلمانان این جامعه فاشیست زده ومصیبت دیده وبه خون نشسته خواهد گردید.ا- واین اختراع جدیددردین اسلام ازطرف عده ای اخوند،ملا،ومولوی نماهاویاایتالله های عصراوج تمدن کنونی است که،برای (برده سازی زنان.ا؟)ودامن زدن به تبعیض واختلافات وتنشهای جدیدی درمیان مسلمانان کاربرد عملی پیدا میکند..ا..واین درواقع همان شرری است که یک بار دیگرچهره خودرادروجودعده نا دان ونااگاه ونافهم ازاسلام وازحقوق وفقه که خودرا تیکه دار اسلام وشریعت وسیاست وقدرت وصلاحیت واختیارات کل دانسته وبه مانندرزیمهای فاشیستی اسلاف خود،دررزیم فاشیستی افراطی اقای کرزی به مفتضیحانه ترین شکل ان،به نمائیش میگزارند.ا -وضرب تازیانه مستقیم ان هم نخست بجان زن به زنجیرکشیده واسیراین جامعه میخورد.ا؟وداغ سیاه ولکه ننگین تاریخی ان هم برپیشانی رزیم قوم گرای اقای حامد خان کرزی.ا؟..که نویسنده محترم محمد امین فروتن درینباره چنین فریادمیزند:"بازهم اکیدا"اذعان باید کردکه مقصود ازباوربر"اجتهاد"این نیست که همچون مرتضان متحجر،رهبان وعابدان سنگواره مذهبی،مجردازتحقیق وپزوهشهای معاصراستبداد چندین صدساله قدیم برانسانرا به زبان ووازه های جدیدومدرن معاصر،ترجمه وتفسیرکرد،بلکه مجتهد معاصرودانشمندروزگاربایدازهمه اول باسلاح علوم واگاهی های مروج وحاکم برزمانش"انسان نیازمند واسیردرفاجعه"باساس داده های فطرت وخدا پرستی رهنمائی کند،نه کسانیکه به براستی ویاهم به غلط مسندفقاهت علمی درجوامع عقبمانده ومظلوم بخصوص ملت مسلمان افغانستانراباابزارفریب ونیرنگ اشغال کرده اند،باشعارازادی"اجتهاد"دراسلام ودرکسوت یک یاچندروحانی نماهااستبدادتاریخی وقدیمیراکه برانسان این"خلیفه خدا"درزمین رواداشته شده است باخط ونشان کشیدن به مخالفین،انهم به زبان وادبیات جدیدکه گویا عوام الناس انرا اجتهاد دردین بپندارند.ا.ا،هیچگاه ازمسئولیت اخلاقی وعلمی واعظان وناصحان این پروزه کاسته نمیشود....".و(5)و
حسن پیمان
11/jun/2009
ادامه دارد....و
رویکردها
نندل-داکتر-وسیارام -داکتر-یادداشتهاوخاطرات صاحب این قلم-دوران تحصیلات عالی دردانشگاه زراعتی
حاریانا-هندوستان-سالهای1947-1977و
نییو اییج-هفته نامه-دهلی نو-نشرات سالهای1974-1977م.و
قانون "احوال شخصیه اهل تشییع"-مواد(132و133)-19/اا/1387خورشیدی.وتوشیع شده ماه حمل 1388خورشیدی توسط رئیس جمهوراففانستان اقای حامدکرزی..و
ثاقب محترمه-وکیل درمجلس نمایندگان-هفته نامه امید-شماره844خ-/13/اپریل/2009/-اعتراض بهقانون شیعیان افغانستان-و-15/اپریل/کابل-بی-بی-سی.ر
محمدامین"فروتن"-مظلومیت زن درقرن بیست ویکم-20/اپریل/2009.سایت اریائی...و،