مهرالدین مشید
مثلث مافیایی قدرت در کابل شیطانی تر از "مثلث برمودا"
این مثلث مافیایی بافت عجیبی دارد که در راس آن رهبران قاچاق مواد مخدر ، غارتگران زمین و جنایت کاران جنگی متهم به جنایات گوناگون و قابل محامه قرار دارند که بازو های این مثث را لیبرال ها ، تکنوکرات ها وحامیان دموکراسی و حقوق بشر چنان محکم گرفته اند که از هرگونه ورشککستگی یی نجاتش بدهند تا مبادا با فروپاشیدن آن پرده از روی فساد اداری ، حیف ومیل دارایی عامه ، جنایت و کشتار های بیرحمانه بخصوص طی هشت سال گذشته برداشته نشود و با پایین افتادن طشت رسوایی های افتضاح بار از بام قدرت هر کدام به اتهام خیانت ملی به محاکمه کشانده نشوند . مردم در صدد روز اند که حساب پول های هنگفت را دریابند که بنام مردم افغانستان به این کشور وارد شده و در یک زد و بند مافیایی با کشور های کمک کننده در همدستی با موسسات بین المللی حیف و میل شده اند . قرار ارقام منتشره ، جامعۀ جهانی تا حال اضافه تر از 32 ملیارد دالر به افغانستان کمک کرده است که به اساس ارقام منتشره توسط موسسات بین المللی مانند "اکسفام " کمتر از 20 در صد آن در افغانستان به مصرف رسیده و متباقی آن از طریق سازش با قرار دادی های خارجی و داخلی در جیب افراد انگشت شماری ریخته اند . اشخاصی که در این معامله شریک اند ، شامل کارمندان ارشد دولتی اعم از وزرا و مقامات پایین رتبه تر از آنها و دلالان داخلی و خارجی است . اینها در یک شبکۀ پیچیدۀ مافیایی برای تاراج دارای های عامه بهم بافته شده اند و با "پاس" دادن های پیهم از منافع از یکدیگر حمایت به عمل می آورند . این پاس دادن ها در عرصه های گوناگون داخلی و خارجی ادامه داشته و با همدستی تمام به کمک یکدیگر در هر جا اعم از اداره های قضایی ، پولیس ، سارنوالی و امنیت در سطح ملی و بین المللی می شتابند ؛ زیرا کارشناسان بدین باور اند که درحیف و میل این پول ها سران و مقامات ارشد امریکا و اروپا شامل بوده و هرکدام به نحوی در آن دست دارند . بنا بر این حمایت های تاکتیکی و مرموز مقامات بلند رتبۀ امریکا و اروپا از حامد کرزی نمی تواند ، بدون دلیل باشد ؛ زیرا آنها بقای چپاول خود را به نام منافع استرتیژیک در وجود اشخاصی می بینند که در زد وبند های مالی و سیاسی سر آرام به بالین آنها بگذارند .
این مثلث در حال انکشاف است . هر ضلع و راس آن فراتر از تصاعد حسابی در حال توسعه است که در ریاضی هم امر ممکنی به حساب می آید . شگفت آور اینکه شکل گیری این مثلث به گونه یی به سوی شیطانی شدن در حال تکامل است و گفتۀ باشلارد دانشمند فرانسه یی که می گوید : "هر عقیده و باوری که شکل هندسی را به خود بگیرد ، نشاندهندۀ تکامل آن است ." در اینجا مصداقی ندارد ؛ زیرا این مثلث بیانگر طرز تفکر خاصی نیست ، بلکه بازیگران از هر قماشی اند که هدفی جز بدست آوردن ثروت و قدرت ندارند . در مجموع ارایه کنندۀ یک روش معجون اداره است که از به سوی بینش ماکیاولی تمایل بیشتری دارد . حرف روزنامۀ امریکایی که تصویری از جنگ افغانستان داده و گفته است : پیروزی نظامی در افغانستان وجود ندارد . پول های گزافی که در این جنگ به مصرف میرسند . همه به هدر میروند . این روزنامه جنگ افغانستان را به موجودی تشبۀ کرده است که سر آن شیر ، دم آن خرس و تن آن مار است . رادیو آزادی ، اخبار صبح ، 3 سپتمبر و چه بهتر می بود اگر شاختار این نظام را چنین تشبه میکرد .
این مثلث چنان ترکیب معجونی دارد که گاهی سیمای "مثلث برمودا" را به خود میگیرد . شاید در مورد مثلث برمودا چیزی شنیده باشید : مثلث برمودا که "وینسنت گادیس" آنرا نامگذاری کرده در واقع یک مثلث نیست ؛ بلکه شباهت بیشتری به یک بیضی و شاید هم به یک دایره یی بزرگ دارد که در روی بخشی از اقیانوس اطلس در سواحل جنوب شرقی آمریکا واقع است . راس آن نزدیک برمودا و قسمت انحنای آن از سمت پایین فلوریدا گسترش یافته و از پورتوریکو گذشته ، به طرف جنوب و شرق منحرف شده و از میان دریای سارگاسو عبور کرده و دوباره به طرف برمودا برگشته است
مثلث فتنه انگیز برمودا که "مثلث شیطان"، "مثلث مرگ" ، "دریای بدبختی" و "گورستان آتلانتیک" نیز نامیده شده است . محلی است وهم‌انگیز که در آن صدها هواپیما و کشتی در هوا و دریا ناپدید شده‌اند و تا اکنون بیش از هزار نفر در این منطقه وحشت گم شده‌اند، بدون اینکه حتی یک جسد یا قطعه پاره یی از یک هواپیما یا کشتی مفقود شده ، به جا مانده باشد . این مثلث اذهان زیادی را به خود مشغول گردانیده و تاکنون سرکلافۀ آن باز نشده است . چنانکه "ام. ک. جساپ" یک فضانورد ، منجم و متخصص کرۀ ماه ، در کتابش به نام " در مورد بشقاب پرنده‌ها " ناپدید شدن ها در این مثلث را به وسیلۀ اجسام پرنده شبۀ "بشقاب پرنده" وانمود کرده است . به باور او یوفو (بشقاب پرنده) ها هر چه هستند ، حوزه مغناطیسی موقتی ایجاد میکنند که نیروی تعامل و تخریب جدی داشته و باعث متلاشی شدن یا ناپدید شدن هواپیماها و کشتیها می گردد . گرچه علت این ناپدید شدن ها زلزله در اعماق دریا ، وزش بادهای خطرناک و اختلالات جوی ، زباله های آتشفشانی نیز ذکر شده است .
این مثلث با همه سحرانگیزی و وحشتناکی خود چندان بی شباهت به مثلث مافیایی نیست . با تفاوت اینکه مثلث مافیایی نیروی جذب مافیای گوناگون را از هر کنج و کنار دنیا وهم دفع آنها را در زمان مناسب دارا بوده و برای بلعیدن آنها ظرفیت شایانی دارد . شماری ها را بصورت کامل می بلعد و در خود به تحلیل میبرد و آنانیرا که اندکی گردن فرازی میکنند ، جدی تنبۀ نموده و به دفع آن آنها می پردازد . مثلث برمودا هواپیماها و کشتی های غول پیکر را می بلعد ؛ اما "مثلث مافیایی" غول های سرمایه ، غارت ، اختلاص و فساد را با آنکه مدیریتی سالم برای ادارۀ کشور ندارد ، با مدیریتی استثنایی بسوی خود می کشاند تا با مسخ چهرۀ اصلی آنها ، هویت جدیدی برای شان داده و با آذین بستن ماسک قدرت به روی آنها به گونه یی سلب هویت مینماید تا در درون منظومۀ شیطانی آن "بشقاب پرنده های مافیایی" با هویتی تازه به غارت دارایی های مردم بپردازند .
این مثلث دیگر محدود به بخشی از اوقیانوس اطلس نه ؛ بلکه مرز های آن فراتر از جزیرۀ کوچک برمودا ، شهر میامی و جزیرۀ پورتوریکا بوده و اوقیانوس های بزرگی را درنوردیده که مثلث شیطانی بزرگی را میان سکوهای قدرت در واشنگتن ، لندن و کابل تشکیل داده است که با وصل شدن این سه نقطۀ شیطانی مراکز دیگر و طراحان دیگر خانه برانداز را در پاریس ، برلین ، روم ، وارسا را نیز در خود فرو برده است . با راه اندازی بازی خطرناکی زیر نام مبارزه با " تروریزم و قاچاق مواد مخدر" از هیچگونه ترور افراد غیر نظامی ابا نورزیده و در طیف وسیعی قاچاقچیان مواد مخدر را زیر پوشش گرفته است که مقامات و افسران بلند رتبۀ کشور های یاد شده در آن دست دارند .
در درون این مثلث شیطانی چنان نیرو های مافیایی در زیر نقاب های گوناگون شناور هستند که هر آن برای چپاول و تاراج دارایی های بیشتر مردم قد برافراشته و با به دست آوردن صیدی به انتظار شکار تازه سر های خویش را در زیر امواج توفانی فساد آلود پنهان می نمایند . توگویی "مرغ های آبی" ، "لک لک" نمایی هستند که با بلند بر افراشتن گردن های گناه آلود و فرو بردن آنها در آب از بلعیدن هیچ صیدی در خشکه و دریا خود داری نمی کنند .
این مثلث باوجود ویژه گی های مافیایی ، غارتگرانه از خصوصیت های دیگری هم برخوردار است که می توان آنرا به "شمشیر داموگلس"(1) تشبه کرد که گویا بازوی نیرومند این مثلث را شمشیر یادشده تشکیل داده است . شمشیرداموگلس بر مصداق اسطورۀ کهن یونان دشنۀ برنده یی است ، برای تیغ یقین گذاشتن برناف درباری های خوش زبان و چاپلوس در دربار های جبارانی چون "دیونیزوس دوّم" پادشاه سیراکوز در قرن چهارم قبل از میلاد و هر آنزمان که زمامدار "داموگلسی" را حریف خود یابد ، بدون اندکترین توهمی با بزم آرایی یی با نشان دادن شمشیر داموگلسی و موی اسپ کار او را یکسره نماید . از بطن سیاست های مصلحت گرایانه و معامله گرایانۀ جناب کرزی گاهی شمشیر هایی به گونۀ "داموگلس" هم بیرون شده و آنگاه که یارانش رقیب او شده اند ، با آن شمشیر کارشان را یکسره کرده است . باوجودیکه "شمشیر برندۀ داموگلس همراه با موی اسپ" که دلیلی بر صیادی و تک ماری آقای کرزی است ، بازهم داموگلس های رانده شدۀ او برعکس "داموگلس" یونان قدیم که با دیدن شمشیر تیز و موی اسپ گفت : "هیچ وقت آرزوی نخواهد کرد چنین خوشخبت باشد " هرگز از این حرف انتباه نگرفته و بازهم با پر رویی تمام در رکاب داموگلس های جناب کرزی قرار گرفته و با گذاشتن " نه کرسی فلک زیر پای او بوسۀ پر مهر تر از گذشته بر رکابش میزنند . " جناب کرزی هم در این کار مهارت خوبی دارد و هر از گاهی که خواسته است داموگلسی را در مقامش به نوازش گرفته و زمانی هم که به راندنش آغازیده با نشان دادن شمشیر"آخته و موی اسپ" او را هراسانده و بدین بهانه او را از خود رانده است .
این مثلث که با این ویژه گی خود به نحوی در سیمای "مثلث برمودا" خود نمایی دارد و با این حال نمی دانم که آیا انتخابات افغانستان در زیر چتر این مثلث ( با به پیروزی نشان دادن مثلث مافیایی )دموکراسی را به نمایش گذاشت یا دموکراسی را به مسخره گرفت ویا به این حرف مرحوم مولوی خالص صحه گذاشت که گفت : در اسلام دموکراسی نیست ؛ بلکه در اسلام شورای اهل حل وعقد است . به باور او در کشوری که مردمش از نگاۀ فرهنگی و تربیتی در سطح پایینی از آگاهی ها قرار داشته باشند . در چنین کشور بیشترین مردم به بد ترین نامزد رای میدهند ؛ زیرا بیشتر به شخصی رای میدهند که سرامد همه در فساد ، دزدی ، غارت و قاچاق باشد . بنا بر این او استدلال میکرد که شورای اهل و حل عقد تا حدودی این خلا را پر مینماید . هدف از یاد آوری سخن مولوی خالص تایید یا تکذیب حرف او نیست . آنچه مهم است اینکه هرگاه جعل کاری ها و برگه های رای ریزی خودسرانه در روند انتخابات افغانستان ناچیز گرفته شود و نتیجۀ انتخابات بصورت طبیعی چنین بوده است ، سخن او سیمای واقعی انتخابات افغانستان را به تصویر کشیده است که این سخن عین القضات همدانی (2): اغلب آدمیان مسخ تقدیر اند و به واسطۀ هوا و شهوت عاجل و این سلاح شیطان است . پس این قوم همه در اقطاع (تصرف) ابلیس اند که ( فبعزتک لاغوینهم اجمعین) الا بعضی که هواو شهوت در ایشان مقهور و مغلوب شده است به حب خدا و رسول (ص) و طلب این ؛ پس این قوم سلاح شیطان نیستند که (الا عبادک منهم المخلصین)
این مثلث با وجود داشتن بازو های قوی مافیای مواد مخدر ، مافیای زمین و مافیای مالی و اقتصادی که ده ها مافیای خورد دیگر" انجویی " و غیر انجویی در استحکام بخشیدن آن نقش دارند ، از بازی شمشیرداموگلسی سخت رنج میبرد . این شمشیر زمانی جناب فهیم را به اتهام دست داشتن در قاچاق مواد مخدر بیرحمانه به قربانی گرفت و امروز به یاری رمز "سرمۀ سلیمانی" دوباره به سراغ او رفته ، گویا هیچ چیزی نشده ، آب از آب تکان نخورده است ، نه از شمشیر برهنه خبری است و نه هم از موی اسپ و "دیونیزوس دوّم" هم بعد از تولدی دیگر لباس دیگری پوشیده و طوری مینماید که با دوگلس بازی بدرود گفته است ؛ اما یک چیز او را دلهره خواهد نمود که همانا تبصره های روزنامه های امریکایی مبنی بر اخطار های او به دلیل انتخاب معاونانی که در قاچاق مواد مخدر دخیل اند و دیروز دولت امریکا به دلیل ضروت از آن چشم پوشی نموده بود و امروز چنان ضروتی به کلی رفع شده و نیاز به محاکمه کشاندن یا شاید هم وضع تعزیرات ویزه و بسته شدن پول های او مبرم شده است . چنانکه انترنشنل هرالد تریبیون (3)نوشته است : زمانیکه امریکا دریافت فهیم قسیم در قاچاق مواد مخدر دست دارد . امریکا به دلیل نیازی که به او احساس میکرد ، با او از در مدارا پیش آمده و تنها به ترک او اقدام و تماس های خویش را با مقامات پایین رتبۀ وزارت دفاع این کشور حفظ نمود ؛ زیرا او در در آنزمان وزیر دفاع افغانستان بود . به دامه نوشته است که فهیم در آنزمان با استخبارات امریکا روبط زیادی داشت و سی آی ای برای او پول های زیادی میداد . به ادامه نوشته است زمانیکه حامد کرزی فهیم را بحیث معاون خود برگزید و خانم رایس وزیر خارجۀ امریکا برای او گفت : در صورتیکه بعد از انتخابات پیروز شوید و فهیم هم بحیث معاون شما باقی بماند . در آنصورت روبط شما با امریکا و غرب تیره خواهد شد . بعد از این سخنان نوشته است ، در صورتیکه حامد کرزی در انتخابات ریاست جمهوری افغانتسان برنده شود . امریکا تعزیرات ویزه را در حصۀ فهیم برقرار خواهد نمود یا به دنبال پول های او خواهد رفت و پول های او را بلاک خواهد کرد . شاید امریکا این تصمیم را از آنرور گرفته باشد که اکنون دموکراسی امریکایی در افغانستان به شگوفایی رسیده و حقوق بشر و آزادی های انسانی هم فصل تازه یی از باروری ها را در فضای امنیت در افغانستان تجربه مینمایند. دیگر آن موانع قبلی بر سر راۀ امریکا وجود ندارد یا اینکه توازنمعادلۀ معامله بهم خورده و امریکا منافع خویش را بنا بر روابط تنگا تنگ فهیم با سایر جنگ سالاران در خطر می بیند . چنانکه روزنامۀ فارن فارسی (4)انتخابات افغانستان را به بحث گرفته و نوشته ا ست : برندۀ اصلی در انتخابات افغانستان نه کرزی است و نه داکتر عبدالله ؛ بلکه برندۀ اصلی مارشال فهیم است که در میان جنگ سالاران از نفوذ زیادی برخوردار است. امریکا می خواست بداند که آیا فهیم در قتل احمد شاه مسعود دست دارد یانه . به ادامه نوشته است ، بعید است که فهیم در مبارزه با القاعد و طالبان صادق باشد و تا زمانیکه نفوذ او در میان جنگ سالاران موجود باشد . مبارزۀ امریکار در برابر القاعده و طالبان به پیروزی نخواهد رسید . بنا بر این امریکا هراس از آن دارد که با به قدرت رسیدن دوبارۀ فهیم قسیم در افغانستان منافع امریکا در این کشور بهم بخورد ؛ زیرا راندن او از سوی امریکا بعد از یک دورۀ ماۀ عسل ذهنیت مقامات کشور را نسبت به او دچار نگرانی کرده است .
در گذشته ها هم رسانه های امریکایی به نحوی نگرانی های مقامات کاخ سفید را مبنی بر انتخاب فهیم قسیم ابراز کرده بودند . چنانکه روزنامۀ واشگنتن پست (5)در شماره های قبلی خود چنین نوشته است : کرزی در نظر دارد تا فهیم را که متهم به خلاف کاری ها و استفاده جویی های دولتی است ، بحیث معاون خود انتخاب نماید . به ادامه به نقل از نادر نادری یک تن از اعضای کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان از نگرانی هایی خبر داده بود که این انتخاب کرزی امیدواری های مردم را برای ایجاد هرگونه اصلاحات بوسیلۀ کرزی به یاس مبدل خواهد کرد ؛ زیرا فهیم در کار وبارهای مشکوک نیز دست دارد . بعد از ابراز نگرانی های امریکا بود که حامد کرزی (6)در هنگام سخنرانی اش در پوهنتون بروکنگ در واشنگتن از انتخاب فهیم بحیث معاون خود دفاع کرده و از او بحیث عاملی برای استقرار صلح یاد آور شد . وزارت خارجۀ امریکا در پاسخ به این سخنان کرزی گفت که انتخاب رییس جمهور کار افغان ها است و این موضوع به امریکا ارتباط ندارد . تنها امریکا آرزوی برگزاری انتخابات شفاف در افغانستان را دارد . این درحالی است که حقوق بشر (7)فهیم را جنگ سالار ظالم خوانده است . درحالیکه کرزی باتوجه به شرایط افغانستان که زمینۀ تحقق عدالت اجتماعی در این کشور ممکن نیست ، فهیم را درسیمای جنگ سالار نه ؛ بلکه ثبات آور می خواند . در حالیکه او (8)هرگونه اتهامات را رد کرده و در یک گفت وگوی خاص در خانۀ مجلل خود گفت : من هرگز ا ین بحث هایی که در خصوص من گفته می شود ، قبول ندارم . وی افزود : دست منتقدین من همواره در شخصیت افرادی آلوده است که جامعه به آن ها احترام قایل است . وی علاوه کرد : هرگزدر ساحۀ نفوذ خود افراد مسلح ندارم . وی به ادامه گفت : من به خاطر رفتار هایی که خودم و دیگررهبران جهادی در طول جنگ های داخلی داشته اند ، احساس افتخار نمی کنم و هم ازرفتار های سی سال گذشتۀ خود پشیمان نیستم .
پس از این انتخاب کرزی بود که اعضای گروۀ خط سوم (9)پارلمان به رهبری شکریه بارکزی بدون آنکه از کسی نام بگیرد . در یک کنفرانس خبری خواستار بررسی جدی کارنامه های گذشتۀ کاندیدان ریاست جمهوری ا فغانستان ازسوی کمیسیون مستقل انتخابات شدند و گفتند که نباید قانون اساسی قربانی مصلحت ها شود وافرادی که به گفتۀ آنان متهم به جنایات جنگی هستند به عنوان کاندید و معاون نامزد شوند.
کرزی (10)در سفراخیرش به امریکا و در ملاقاتش با اوباما تلاش کرد تا از مارشال تصویر خوبی برای او بدهد . چنانکه در مورد فهیم گفت که او به این دلیل دست به چنین انتخابی زد ؛ که فهیم و دیگر فرماندهانی که نقش محوری در شکست طالبان داشتند ، بطور غیر منصفانه یی در چند سال گذشته به حاشیه رانده شدند . وی اذعان کرد که چنین حرکتی باعث ایجاد نوعی حس انزجار در داخل افغانستان گردید که باید اصلاح می شد . این در حالی است که گفته شده ، فهیم شبکه یی از افراد مسلح را در مناطق شمال افغانستان رهبری می کند که کرزی به وسیلۀ آن ها می تواند رای بسیاری از مردم را به نفع خود جمع آوری نماید .
دفاع آقای کرزی از مارشال فهیم آنقدر ناموجه هم نیست ؛ زیرا اکنون از بسا جهات منافع او با فهیم سخت بهم گره خورده است . بویژه زمانیکه پذیرفته شود که مناسبات کرزی با واشنگتن در حال تیره گی است . او ناگزیر است تا در مبارزه با رقبای خود با روگردانی واشنگتن از وی پول مصرف نماید . آشکار است در کشوری مانند افغانستان پول های باد آورده جز از طریق قاچاق مواد مخدر ، ار راۀ دیگری بوجود نمی آید . حمایت احمد ولی رییس شورای ولایتی قندهار برادر ناتنی او از کرزی و دست داشتن احمد ولی در کار قاچاق مواد مخدر بر سر زبان ها است . چنانکه احمد ولی کرزی ، "تام لستر" (11) خبرنگار امریکایی را تهدید کرده بود که هرگاه صدای او را ثبت نماید به قیمت جانش تمام خواهد شد . این خبر نگار میگوید ولی کرزی چنان برخورد زشت در خانۀ خود با او کرد که هرگز انتظارش را نداشت . وی افزود زمانیکه در مورد مواد مخدر از او سوال کردم عصبی شده ، پیشانی اش ترش شده و گفت که مخالفان سیاسی برادرش این حرفها را درحصۀ او میزنند و برضدش توطیه مینمایند . این خبرنگار از زبان شخصی نوشته است که حامد کرزی ازیارمحمد مسؤول امنیتی هلمند خواهان رهایی یک تن از طالبان را شده بود که بعد تر این شخص بوسیلۀ بم گذاری به قتل میرسد . وی اززبان مسؤول امنیتی دیگری نیز حرفهایی مبنی بر دست داشتن ولی کرزی در کار قاچاق مواد مخدر سخن گفته است . این خبر نگار نوسته است . زمانیکه از کرزی درمورد مرگ آن مسؤول امنیتی چیزهایی پرسیدم . برایم گفت که قصه های مرده ها را دنبال ننما . وی درضمن به دلیل امنیتی از فهرست نام اشخاصی خودداری کرده است که اورا در این سفر همرایی کرده اند . گفتنی است که چند روز پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری افغانستان رسانه (12)ها گزارش دادند که مقداری مواد مخدر از مزرعه یی در قندهار دریافت شد که ملکیت احمد ولی کرزی بود .
کرزی برای ماندن در اسکان قدرت خیلی تلاش کرد تا شک و تردید های امریکایی ها را نسبت به خود رفع نموده و حتا حاضر شد تا با تحویلی برادرش به آنها ، کاخ سفید را وادار به قبول ادارۀ فاسد و مافیایی خویش نماید . چنانکه روز نامۀ مشهور اسپانیایی "یل مندو سپانیول" (13)در یکی از شماره های خود از رابطۀ آقایان کرزی و خلیل زاد با شرکت یونیکال پرده برداشته و ویکی از نویسنده گان آن به نام "جوز فلسیانو" مسألۀ مهمی را افشا کرده و نوشته است که هر گونه تلاش های کرزی برای قناعت دادن مقامات کاخ سفید به نتیجه نرسیده است که حتا وی به مقامات امریکایی وعده کرده است ، در صورتیکه امریکا از وی حمایت نماید ، او حاضر است تا برادر خود را (احمد ولی کرزی که متهم به قاچاق مواد مخدر است ) نیز به امریکایی ها تسلیم نماید . نویسندۀ این مقاله که معلوم می شود از عمق مسایل افغانستان آگاهی دارد ، مدعی است در آنروزی که کرزی از امریکا به کابل برگشت . معاون دوم وی نزد موصوف شتافته و بر اساس یک ضرب المثل افغانی از ایشان پرسیدند : شما از سفر واشنگتن شیر برگشته اید یا روباه " وآقای کرزی در پاسخ گفتند که بدتر از روباه برگشته است . به ادامه نوشته است که امریکا کوشیده است تا بصورت غیر مستقیم جناب فهیم و آقای خلیلی رادر کنار کرزی قرار داده و از این طریق ایشان را در دیدۀ طرفداران پیشینش وهم در نظر افکار عمومی جهان غیر قابل تحمل جلوه دهند . این نویسنده اشاره به پیش آمد های بد در شمال کرده و در عقب آن ها دست کرزی را دخیل دانسته که هدفش را بهم زدن اوضاع و به آشوب کشاندن آن برای برگزاری لویۀ جرگه عنوان کرده است . در آخر زول او را پیش بینی نموده است . کرزی تصمیم دارد اوضاع را بیشتر متشنج سازد ، هرگاه در این تبصره ترفندی غیر مستقیم برای بهبودی وجهۀ رو به خرابی کرزی نباشد ، میتواند زنگ خطری برای او باشد ؛ زیرا در این اواخر ذهینت مردم افغانستان نسبت به امریکا خیلی خراب شده و امریکا هم با دشمن نشاندادن کرزی ، بقای او را در قدرت زمینه سازی مینماید .
بخش عظیمی از مشکل کرزی با امریکا موجودیت ادارۀ خیلی ضعیف و تیم کاری فاسد او است که تا حال قناعت امریکایی ها را فراهم نیاوده است و شاید مسألۀ قاچاق مواد مخدر میان او و واشنگتن در ردیف آخر چالش های او با امریکا قرار داشته باشد ؛ زیرا شماری از ممقامات بلند رتبه در کشور های شرقی بویژه مقامات روسی غرب را در مبارزه با مواد مخدر در افغانستان مورد نکوهش قرار داده و حتا جنگ امریکا در افغانستان را جنگ برای قاچاق مواد مخدر می خوانند . این شایعات زمانی جان گرفت که گفته می شود افسران غرب در زیر پوشش تابوتها مواد مخدر را افغانستان به خارج از این کشور صادر مینمایند . شماری ها علت حضور دایمی سربازان بریتانیایی را در هلمند وفرت مواد مخدر در آن جا میدانند و حتا هلمند را صحنۀ رقابت میان امریکا و بریتانیا خوانده اند . روس ها بیشتر دست امریکایی ها و اروپایی ها را در قاچاق مواد مخدر دخیل میدانند . چنانکه ویکتور ایوانوف (14)مدیر مواد مخدر ادارۀ مبارزه با مواد مخدر روسیه : امریکا و ناتو در افزایش قاچاق مواد مخدر در افغانستان نقش دارند . وی افزود که افزایش قاچاق مواد مخدر در افغانستان برای کشور های درگیر در افغانستان شرم آور است .
به هر حال هرچه بحث بر سر این مثلث به درازا بکشد . گویا در هر راس ، ضلح و محیط آن چندین اختاپوتی نشسته و برای غارت و تاراج دارایی مردم و به فریب کشاندن آنها هزار ها مار در آستین ها دارند . همه از حلقوم قابیلیان تاریخ سر برآورده و با قار قار شان نه تنها جامعه و مردم را به بیراهه میکشند ، حتا تاریخ و هویت ملی افغان ها را به مسخ گرفته اند . آشکار است که هرگونه بحث بر سر این مثلث مرموز و به ظاهر سه بعدی جز داستانی غم انگیز از تاراج ها و معامله های مافیایی و زد وبند های پیدا و پنهان سیاسی و نظامی در زیر چوگان سیاست های مصلحت آمیزو معامله گرانه چیز دیگری نخواهد بود . در هر بازویی از این مثلث دستان مرموزی کشتی های متلاطم و توفنده را به سوی امواج بیکران سر در گمی ها و دلهره های سوال برانگیز یدک کشی مینماید . در هر راس آن مردانی با نقاب های آراسته گویی آیینۀ اسکندری به دست گرفته اند تا عمال آنها با در روشنایی آن با حق سکوت دهی و حق سکوت گیری تخم فساد و فاجعه را بیشتربکارند تا محیط این مثلث مرموز را بیشتر برای اشاعۀ فساد و و زرع دانه های دردبار اختلاف برانگیز مسایل قومی ، زبانی و گروهی مساعد سازند . این مثلث تخت روانی را ماند که با منتهای ثقلت بر شانه های نحیف مردم سنگینی مینماید و آنها را در موج سنگینی از دلهره ها نگرانی های وحشت زا به سوی ساحل نامعلوم هیچ مدانم ها به پیش می کشاند .
تجربۀ هشت سال گذشته نشان داد که مبارزه با تروریزم جز بربادی و تباهی هرچه بیشتر افغانستان چیز دیگری به بار نیاورده است . این جنگ نابرابر جان های هزار ها افغان بیکناه را به قربانی گرفت و مردم افغانستان زیر بار قرض های جامعۀ جهانی فرو رفت . به عوض این که این کمک های بیشتر از 32ملیارد دالری جامعۀ جهانی در بخش ساختار های زیربنا های اقتصادی بازده به مصرف برسند . این کمک ها در ضد و بند معامله گرانه میان موسسات بین المللی وملی حیف و میل شدند و بخشی از آن به جیب انگشت شماری از افغانها ریخت و آنها را ملیاردر گردانید . بخش بزرگتر آن به جیب کارکنا خارجی و شرکت های خارجی افتاد . بنابراین پیشتر از هر کاری یگانه راۀ بیرون رفت کشور از بن بست کنونی جستجوی راه های معقول برای خروج نیرو های خارجی از افغانستان است که با خروج نیروهای خارجی ازافغانستان ، دیگر بهانۀ اشغال افغانستان منتفی شده و راۀ مصالحۀ ملی بازتر خواهد شد . در اینصورت امریکا می تواند مبارزه با تروریزم را به گونۀ دیگری دنبال نماید و یا اینکه با مذاکرۀ رویاروی با القاعده باب مبارزه با تروریزم را ببندد و دروازه های جدید گفت و گو های سیاسی را با این گروه را باز نماید . در صورتی امریکا از سیطره جویی درازمدت خود در منطقه ابا ورزد و از مبارزه با تروریزم بحیث بهانه یی برای حضور گسترده و قدرتمندخود در منطقه دوری جوید ، شاید مذاکره آسانترین راۀ حل دشواری افغانستان ، منطقه وجهان اسلام با امریکا باشد . در این حال زمینه برای شکستن مثلث های مافیایی در افغانستان و سایر کشور های اسلامی فراهم خواهد شد و دست گروه های مافیایی از گریبان این ملت ها به زیر خواهد افتاد و زمینه برای تعیین سرنوشت واقعی آنها فراهم خواهد گردید .
منابع و رویکرد ها :
1 - داموکلسی که در تمثیل ها آمده ، درباری خوش زبان و چاپلوسی را ماند که در دربار جبّاری بنام دیونیزوس دوّم پادشاه سیراکوز در قرن چهارم قبل از میلاد ، زنده گی میکرد . او ادعا میکرد که پادشاه، از نظر قدرت و صلاحیت ادارهٔ مملکت ، بصورت واقعی مردی خوشبخت و موفق است . پادشاه به او (دموکلس) پیشنهاد کرد تا یک‌روز جایشان را باهم عوض کنند . هدف از این پیشنهاد تجربه نمودن خوشبختی بصورت شخصی بود . شامگاه در دربار مجلس ضیافتی ترتیب دادند. دموکلس درآن مجلس ازپذیرایی شاهانه احساس رصایت میکرد و بر خود می بالید که در لحظات پایان ضیافت شام "دموکلس" متوجّه شد شمشیر تیزی درست بالای سرش با تار مویی از دم اسب آویزان است . بلافاصله با دیدن شمشیر، طعم خوش غذا از دهانش رخت بربست و بقول معروف آن چه خورده بود در دهانش زهر شد ! وی با دست پاچگی از جا برخاست و از پادشاه درخواست کرد به وی اجازه داده شود تا مجلس را ترک کند و در همان حال گفت : هیچ وقت آرزو نخواهد کرد چنین خوشبخت باشد.
2 - نامه های عین القضات ، 345/2 نیز بر آن مهر تایید گذاشته است .
3 - رادیو آزادی ، اخبار عصر ، 28 اگست
4 - رادیو آزادی ، اخبار صبح ، 2 سپتمبر
5 - رادیوآشنا ، 4 اپریل ، اخبار صبح
6 - ویسا ، شمارۀ 903
7 - رادیو آشنا ، 6می ، اخبار صبح
8 - اوج گرفتن بحث ها ومناظرات ... ، نخست ، شمارۀ 49
9 - روزنامۀ ملت ، شمارۀ 65
10 - اوج گرفتن بحث ها ومناظرات ... ، نخست ، شمارۀ
11 - رادیو آزادی ، 11می ، اخبار صبح ؛ احمد ولی کرزی وگواشلم او اخطار یی راکر، روزنامۀ چراغ ، شمارۀ 1295
12- سایت خاوران
13 - پیام مجاهد ، شمارۀ 637
14 - ویسا ، شمارۀ 852
بالا
بازگشت