الف - سپید سنگ
پا لوده را آلوده و
سچه را جته ساختند
مردم آزاده افغانستان ، در ادبیات آرما نیی خود ، دارای واژه های ناب و صعب الوصولی هستند که اگر با سر و جان فشانی آنهارا بدست بیا ورند با مباهات زیاد آن واژه هارا بمثابه پسوند و یا پیشوند نام خویش بکار میبرند .ازانجمله واژه های غازی ، شهید و مجاهد ، در طول تاریخ معاصر افغانستان از ارزشمندی ،پالودگی وسچه گی ویژه ای برخوردار بوده است ، سوگمندانه که مداخلات و کینه توزی های دشمنان بویژه رژیم های کینه توز و افغان دشمن ایران و پاکستان، در وجود گماشته گان و نوکران خود (ایران همیشه وپاکستان از بدو تاسیس خود ) ، پیوسته درصدد تباهی داشته های مادی و معنوی ما ، در نظر و در کردار بوده اند . در پنج دهه پسین ، رهزنان و آدم کشان ، خود را مجاهد ، قاتلان مردم بیگناه را ، غازی و نوکران و قربانی اهداف بیگانگان را شهید نامیدند . که آین کنش مجاهدین ، باور و عشق مردم را روز تا روز به آین واژه ها کمرنگتر ساخته ، پرسشها ی زیادی را به میان اورده است .
نخست اینکه : مجاهد واقعی کیست ؟ امروز گلبدین حکمتیار و پیروانش ، پیروان احمدشاه مسعود ، سیاف ، ربانی ، ملاّ عمر ، القا یده و...همه خودرا مجاهد واقعی و دیگرانرا دروغین می نامند . اگر ارگان نشراتی جمعیت اسلامی ( پیام مجاهد ) نامدارد نام مکمل رهبر طالبان (ملا محمد عمر مجاهد ) و نطاق سیاسی آنها ذبیح الله مجاهد نامیده میشود و خوشنماتر اینکه قبل از نزول طالبان ،مجاهدین تنظیمهای هفتگانه ونه گانه در غارت ، کشتن و ظلم بر مردم و سر انجام در ویرانی کابل زیبا و کشتار بیش از شصت هزار انسان بیگناه با هم رقابت میکردند . مردم حق دارند که بگویند ، - اگر جهاد اینست و مجاهد همینها ، لذا همین نام و همین کردار مبارکشان باشد. با در نظر داشت آین کنشها ،سچه گی و پالوده گی آین واژه ها ذائل شده و روان پاک غلام نبی خان چرخی ، میر بچه خان کوهدامنی ،نایب امین الله خان لوگری،میر مسجدی خان کوهستانی ، عبد الله خان اچکزایی و... بمثابه مجاهدین واقعی ، برین آلوده و جته کننده گان واژههای سچه و پالوده نفرین میفرستند .
دو دیگر اینکه : واژه شهید به کسانی اطلاق میشود که زندگی خود را در راه میهن ، مردم و یا آرمانهای پاک بگذراند ، و یا هم بدون گناه از طرف کسی به قتل برسد . در تاریخ کهن سا ل میهن و مردم ما شهدای ضد استعمار ، ضد استبداد وضد ستم طبقاتی وملی فراوانست . ابو مسلم خراسانی ، منصور حلاج ، شهزاده امان الله ، عبد الخالق هزاره ، اکبر خیبر و... شهدای نامدار و حقیقی وطن و مردم ماست ، ولی آیا امیر حبیب الله بمثابه امیر جبار و عیاش ، نادر شاه بحیث پادشاه محیل وقاتل وطنپرستان ، احمدشاه مسعودیکه سربازان بیگناه را زنده زنده پوست میکرد ، قوماندان عبد الحقیکه با راکتهای کور حیات هزاران نفر را گرفت و... را میتوان شهید گفت ؟ مردم ما داد میزنند که نه هرگز نه ! کسی هم قاتل و هم شهید بوده نمیتواند ، بویژه دو نفر اخیر که توسط طالبان یعنی مجاهدین واقعی به قتل رسیده اند. ولی چون مجاهدین همانند واژه جهاد به آین واژه نیز دو دسته چسپیده اند و انراجته کرده اند ، روانهای پاک شهدای واقعی ، آلوده و جته کننده گان آین واژه ناب را نفرین میکنند .
سوم : واژه غازی همانند دو واژه اولی بر کسانی اطلاق گر دیده و میگردد که سزاوار آن نبوده و نیستند .
در فرجام باید گفت که همین حالا در بین مردم ما گرفتن نام مجاهد قتل ،غارت ، تجاوز و بیداد گری را تداعی میکند ، ولی در مورد واژه شهید ، من پیشنهاد میکنم : تا زمانیکه سوداگران دین بر اریکه قدرت تکیه زده اند ، هنگامیکه از شهدای راه آزادی ، دموکراسی ، صلح و عدالت اجتما عی نام برده میشود میتوان وا ژههای شاد روان ، زنده یاد ،زنده نام و مانند اینها استفاده کرد .
من واژه های ترکیبی زیرین را بجای پیشوند یا پسوند شهید پیشنهاد میکنم :
هیواد جار ، خلک جار ( پشتو ) --- میهن فدا ، مردم فدا (فارسی دری )
به امید حکمران شدن مردم ،که همه حق ها به حقدارها برسد . منجمله واژه های غازی ، شهید ومجاهد پیشوند و پسوند نامهای کسانی شود که مستحق آنند .
یاد داشت :
۱ -- فلم مستند پوست کردن سر بازان جوان ، به حکم احمد شاه مسعود در ارشیف رادیو تلویزیون ملی موجود است .
۲ --- چون احمد شاه مسعود و عبد الحق توسط طالبان مجاهد کشته شده اند درمورد شهید بودنشان ، فتوای شرعی لازم است .