گوشمالی پاکستان ، کلید صلح منطقه !
الف
سپید سنگ
یکی از علل عمده و اصلی ناکامی اتحادشوروی وقت در افغانستان همانا برخورد محافظه کارانه و خوددارانه آن کشور در قبال پاکستان بود . اینک که بیست سال از عقب نشینی اردوی سرخ از افغانستان میگذرد ، اسناد و شواهد نشان میدهد که سیاست گذاران کرملین باوجود تخطی های روشن و انکار ناپذیر اسلام آباد بویژه دستگاه استخبارات آن کشور از اصول پذیرفته شدۀ بین المللی ، خیلی با نرمش غیر لازم و محافظه کاری شگفت آور برخورد میکردند . دوام این سیاست زمانی پرسش بر انگیز گردید که جانب پاکستان بمثابه یکطرف یعنی یکی از عاقدین معاهدۀ ژنیو با بسیار گستاخی و علنی احکام آن معاهده را زیر پا گذاشته و آنرا پیوسته تکرار مینمود .
هرگاه علت عدم سرزنش و کوبیدن پاکستان را پشتیبانی ایالات متحده و رویا رویی دو ابر قدرت بر سر آن بدانیم کاملاً به غلط رفته ایم .
یکی از اسنادی که حالا افشا گردیده حاکیست که ضیاالحق حاکم نظامی آنوقت پاکستان در ماه جولای ۱۹٨۶ طی تلگرام عاجل و راساً به قصر سفید نوشت که چندین واحد اردوی سرخ به سرحدات پاکستان نزدیک شده و شواهد نشان میدهد که پلان حمله بالای پاکستان در حال عملی شدن است . از این تلگرام چهار ساعت گذشت ولی پاسخی از جانب ایالات متحده که رونالد ریگن در رأس اداره آن قرار داشت ، داده نشد ضیا و یاران او در آی اس آی ظاهراً از طریق وزارت خارجه با التماس ووارخطایی تلگرام را با اضافه نمودن این جمله که همه امید ما واشنگتن و قوای نظامی ایالات متحده در دفاع از پاکستان است ، تکرار نمودند ، بازهم کدام پاسخی دریافت نشد ، تلگرام بار سوم تکرار گردید ، که سر انجام تلگرامی با این متن به اسلام آباد مواصلت نمود « از متن تلگرامهای شما آگاهی حاصل شد ، نظر ما اینست که مقامات کشور دوست پاکستان با استفاده از همه وسایل و امکانات مادی و معنوی مانع تجاوز و حمله بر کشور خود شوند و هر گاهیکه از آن جلوگیری کرده نتوانند ، با بالاترین و بیشترین واکنش ایلات متحده همانا تحریم اقتصادی اتحادشوروی خواهد بود » .
آری خواننده عزیز ،
دولت پاکستان و دستگاه استخبارات نظامی آن کشور با پرورش و تسلیح باندیت ها و اعزام آنها به افغانستان ، ناقض صریح اصول پذیرفته شدۀ بین المللی و همسایه گی نیک بودند بلکه با سؤ استفاده از اغماض های غیر مؤجه اتحادشوروی بنای مداخله در امور داخلی آن کشور را نیز نمودند . خوشنما تر اینکه پس از امضای معاهده ژنیو جانب پاکستان بر خروج نیروهای اتحادشوروی تاکید و اصرار می نمود ، در حالیکه خودش عملاً بر خلاف احکام آن معاهده بر تجاوز و مداخلۀ خود در افغانستان ادامه میداد . گفته میشود که دکتور نجیب الله بعد از عقب نشینی اتحادشوروی و براه انداختن دفاع مستقلانه از کشور ، میخواست با آتش راکت های اسکاد بر مراکز تربیه باندیت ها ، پاکستان را گوشمالی بدهد که با مخالفت مقامات شوروی روبرو گشت ، حتی موافقۀ راجیو گاندی با دوکتور نجیب الله در موضوع گوشمالی پاکستان نسبت اعمال نفوذ شوروی بر هندوستان جامۀ عمل نپوشید .
اینک درست سی و یک سال از مداخلات مستقیم پاکستان و دستگاه جاسوس آی اس آی در امور داخلی افغانستان میگذرد . و اینک نسبت عوامل مختلف جای اتحادشوروی را همان دوست پاکستان که زمانی برای دفع تجاوز شوروی از آن استمداد میجست گرفته است ، بازهم همان سیاست عمق استراتیژیک در داخل افغانستان از جانب پاکستان تعقیب میشود .
وارد آمدن ضربات موشکی توسط هواپیما های بدون پیلوت که با وجود ناکافی بودن و اندک بودن نتایج بسیار سودمند مبنی بر کم شدن حملات باندیت ها بداخل خاک افغانستان در قبال داشته است . این حقیقت را به اثبات نمی رساند که برخورد قاطع و جدی جنگ و بحران را در افغانستان و منطقه به پایان نزدیک خواهد ساخت . در نتیجۀ این ضربات که اسباب پریشانی رهبران اشرار را بمیان آورده و آنها را متواری ساخته است ،عدۀ از رهبران منجمله ملا عمر یا در کویته و اطراف آن ویا در کراچی و شهر های دیگر مخفی شده اند .
مژده امیدوار کننده همانا مقالۀ مورخ ۱٧ مارچ سالروان عیسوی نیویارک تایمزبمثابه روزنامه معتبر و مؤثق آمریکائی مبنی بر پیاده ساختن نیروهای زمینی آن کشور در داخل بلوچستان بمنظور پیگرد و دستگیری ویا سرکوبی سران افراطیون و باندیت ها میباشد ، که از قول منابع آگاه نظامی پنتاگون نوشته شده است .
اینک پس از تحمل رنج ها و مصیبت های بیکران مردم افغانستان و همه مردمان صلخواه جهان شاهد یک تصمیم شایسته ، معقول و مؤثر برای خاتمه آن رنجها میباشد . امید است که اداره جدید در واشنگتن ، در رأس رئیس جمهور بارک حسین اوباما ، مصممانه و قاطعانه در این راستا پویا بوده ونام نیک تاریخی مبنی بر پایان بحران و جنگ در افغانستان و منطقه را برای خود کمائی نمایند . اداره ایالات متحده و سایر سران کشور هائیکه مسئولیت آرامی ، ختم جنگ و بازسازی افغانستان را به عهده گرفته اند ، نباید فراموش کنند که یگانه وسیله و سلاح دست داشتۀ سران افراطیون یعنی آماده ساختن و اعزام نمودن افراد انتحاری نیز روبه ختم شدن است ، زیرا دیگر سحر و جادوی شهادت و جنت و غازی شدن افشا گردیده و آنهائیکه از فرط بی خبری ویا مجبوریت های اقتصادی ویا اجبار ملا ها و یا مولوی های تن پرست تن به خود کشی میدهند در حال آگاه شدن از حقایق و ابطال چرندیات دکانداران دین میباشند . لذا یگانه و مؤثر ترین راه وصول به صلح ، ضربۀ قاطع و کشنده بر دشمنان صلح است و بس !!!